مدرسه‌ رهایی
2.34K subscribers
6.97K photos
2.16K videos
199 files
4.98K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خشونت_خیابانی هر نوع عمل یا کلام جنسی است که بدون رضایت طرف مقابل و به اجبار در مکان های عمومی رخ می دهد و در فرد احساس عدم آرامش، ترس، تهدید، ناامنی، بی احترامی و توهین ایجاد می کند. بیش از 80 درصد #زنان در سرتاسر جهان، در طول زندگی‌شان حداقل یکبار با این خشونت مواجه شده‌اند.
#بیست_و_پنج_نوامبر #منع_خشونت_علیه_زنان
#نه‌_به_خشونت_خیابانی
#25th_of_November
#November25th
#Say_No_To_Street_Harassment
#Violence_against_women

🔻🔻🔻
🆔@edalatxah
مدرسه‌ رهایی
Photo
📌برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی‌ بزنگاه
|یک: چیستی و چرایی|

✍🏽 مهسا غلامعلی‌زاده

#بیدارزنی: خشونت علیه زنان (Violence against Women) یکی از مهم‌ترین و شایع‌ترین موارد نقض حقوق بشر در دنیاست؛ امری که وابسته به مختصات زمانی و مکانی ویژه‌ای نیست و به صورت مستمر و مداوم در جغرافیاهای مختلف در حال وقوع است. در سال ۱۹۶۰ میلادی با دستور رهبر دیکتاتور جمهوری دومینیکن، سه فعال حقوق زنان این کشور به قتل رسیدند. در سال‌های بعد فعالان حقوق زنان این روز را روز افزایش آگاهی نسبت به خشونت علیه زنان در نظر گرفتند و در نهایت در سال ۱۹۹۹ سازمان ملل متحد، ۲۵ نوامبر را به صورت رسمی، روز پایان دادن به خشونت علیه زنان اعلام کرد. به مناسبت این روز، معمولا این ماه به نوامبر نارنجی شناخته می‌شود؛ ماهی که در آن کشورهای مختلف برای آگاهی‌رسانی در ارتباط با انواع خشونت علیه زنان و راه‌های پایان دادن به آن، دست به اقداماتی با کم‌وکیف متفاوت می‌زنند.
به این مناسبت، در این یک ماه طی سی یادداشت، از سی بزنگاهِ حقوقی که در کمین نقضِ حقوق زنان نشسته‌اند، می‌گوییم. بدیهی است مسائل زنان محدود به این موارد نیست و علل و عواملی که در این نوشته‌ها می‌آیند تنها روایتگر بخشی از حقیقت موجود هستند. این یادداشت‌ها، با رویکردی انتقادی، نظام حقوقی ایران را بررسی می‌کنند. در این نوشته‌ها، تکیه‌ی اصلی بر خلاها و نواقص قانونی است. به تعبیر بهتر خشونت قانونی به معنای عام آن مورد نقد و نظر ماست؛ اینکه قانون‌گذار به عنوان متولی اصلی تدوین و تنظیم قوانین عادلانه و منصفانه، چه اندازه در انجام این رسالت موفق بوده و در نهایت خروجی این فرایند چه مقدار از تبعیض و خشونت علیه زنان دور ایستاده، نقطه‌ی مرکزی پرداخت این نوشته‌هاست.
با این مقدمه در نخستین یادداشت از چیستیِ خشونت علیه زنان می‌گوییم.
آنچه در تعریف خشونت (Violence) اهمیت دارد، استفاده از زور یا اجبار است. همچنین آسیب‌زا بودن نتیجه‌ی خشونت نیز مهم است. به زبان ساده هر رفتاری که بدون رضایت دیگری، نسبت به او صورت گیرد و منجر به آسیب و ضرر در انواع مختلف آن شود، خشونت تلقی می‌شود. بدیهی است زور لزوما به مفهوم استفاده از نیروی فیزیکی نیست و اعم از انواع نرم و سخت این مفهوم است. از سوی دیگر آسیب وارد شده نیز دارای طیف متنوعی با شدت و ضعف متفاوت است.
به طور خلاصه اگر یک نفر یا یک گروه یا یک سیستم در مورد موضوعی مرتبط با ما چه به صورت مستقیم چه غیرمستقیم، رضایت ما را تماما نادیده بگیرد یا به بیان ساده‌تر چیزی را بر ما تحمیل کند، مرتکب خشونت علیه ما شده است.
در مورد زنان، خشونت مورد اشاره مبتنی بر جنسیت است؛ به این معنا که زنان تنها به این خاطر که زن هستند، هدف رفتارهایی قرار می‌گیرند که اساسا آن‌ها را به عنوان افراد بشر نادیده می‌گیرد و در نهایت نیز به انواع آسیب‌های جسمی، روانی، عاطفی، اقتصادی، حقوقی و ... نسبت به آن‌ها منتهی می‌شود.
نکته‌ی قابل توجه در این زمینه، فراگیر بودن خشونت یا اختصاصی نبودن آن است؛ در حقیقت اگرچه با اختلاف زنان قربانی اصلی و اولیه‌ی خشونت جنسیت‌محور هستند اما دیگر گروه‌های حاضر در جوامع مثل مردان، کودکان و دگرباشان نیز از تیر این آسیب‌ها در امان نبوده و نیستند. به همین دلیل است که علاوه بر اهمیت حقوق زنان به عنوان یک موضوع مستقل، تاثیرگذاری این پدیده بر سایر مسائل اجتماعی نیز ما را به تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان تشویق می‌کند.
یک ماه فرصت کمی برای بازاندیشی در باورها و رفتارهایمان نیست. هدف از نوشتن این یادداشت‌ها، تلنگر به عادات و عرف‌هایی است که گاه در مقام یک قانونِ تبعیض‌آمیز ما را از تامل و تفکر درباره‌ی چیستی و چرایی‌شان بازداشته‌اند. قرار است در این کوتاه‌نوشته‌ها، بیش از آنکه پاسخ‌های مفصل و تحلیلی در اختیار مخاطب قرار بگیرد، روحیه‌ی پرسش‌گری آن‌ها تحریک شود.
بد نیست کمی در آنچه تا کنون حقیقت مطلق می‌پنداشتیم، تردید کنیم!

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر


@bidarzani

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
مدرسه‌ رهایی
📌برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان یک ماه؛ سی‌ بزنگاه |یک: چیستی و چرایی| ✍🏽 مهسا غلامعلی‌زاده #بیدارزنی: خشونت علیه زنان (Violence against Women) یکی از مهم‌ترین و شایع‌ترین موارد نقض حقوق بشر در دنیاست؛ امری که وابسته به مختصات…
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان‌ دادن به خشونت علیه زنان

یک ماه؛ سی بزنگاه
|دو: بگذارید کودکی کنم!|

ازمتن: «مادربزرگم تعریف می‌کرد هنوز پریود نمی‌شد که شوهرش دادند. اولین فرزندش را سر زمین کشاورزی به دنیا آورد. زمان برداشت برنج، در حالی که شکم بزرگش را با شال بسته و تا کمر خم شده بود، احساس می‌کند وقتش رسیده است. شرمگین از بدن و زنانگی‌اش بدون اینکه دیگران را خبر کند، خود را کنار آبی می‌رساند. با کمی تلاش بچه را بیرون می‌آورد، سر و وصورتش را تمیز می‌کند و روسری‌اش را مچاله کرده و داخل تنکه‌اش می‌گذارد تا آن خونِ شوم، بی‌آبرویش نکند. بچه را کمی شیر می‌دهد و با عجله او را پشتش می‌بندد و سر کار برمی‌گردد. این بچه یک ماه هم دوام نمی‌آورد و می‌میرد. مادربزرگم سیزده مرتبه باردار شده و نه فرزند دارد. برایم با لبخندی کجکی و تلخ گفت که هر سال کمتر از دو ماه شکمش خالی بوده است.

کودک‌همسری به معنای ازدواج افراد زیر ۱۸ سال، از موارد فاحش نقض حقوق بشر است. مهم‌ترین دلیل مخالفت با این پدیده، محرومیت از کودکی به عنوان اساسی‌ترین مرحله‌ی زندگی افراد برای رشد و توسعه‌ی فردی-اجتماعی است. مقاومت نظام حقوقی ما در برابر تعیین سن کودکی به صورت صریح و شفاف، منجر به تبعاتی جبران‌ناپذیر در حوزه‌های مختلف شده است. اینکه کودک در یک سنی می‌تواند ازدواج کند اما اهلیت کافی برای رای دادن ندارد یا اینکه رضایتش برای رابطه‌ی جنسی در یک سنی صحیح تلقی می‌شود اما در همان سن، صلاحیت ثبت شکایت ندارد، نشان‌دهنده‌ی آشفتگی حقوقی و فقدان معیار واحد برای تشخیص کودکی است. در واقع ما با نظامی روبه‌رو هستیم که بدون در نظر گرفتن منافع عالیه‌ی کودکان، هر جا که میلش بکشد و نفع غیر اقتضا کند، سن کودکی را بالا و پایین می‌برد.
کودک‌همسری اگر چه مختص دختران نیست، اما آثار این پدیده بر دختران بسیار بیشتر و عمیق‌تر است. بارداری زودهنگام می‌تواند سلامت جسمی آن‌ها را به خطر انداخته و حتی موجب مرگشان شود».


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/2Y8Fx4h

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر


@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
مدرسه‌ رهایی
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان‌ دادن به خشونت علیه زنان یک ماه؛ سی بزنگاه |دو: بگذارید کودکی کنم!| ازمتن: «مادربزرگم تعریف می‌کرد هنوز پریود نمی‌شد که شوهرش دادند. اولین فرزندش را سر زمین کشاورزی به دنیا آورد. زمان برداشت برنج، در حالی که شکم بزرگش…
📌برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه
|سه: مادری، انتخابی است!|

یکی از آشنایان تعریف می‌کرد وقتی برای اولین بار تست بارداری‌اش مثبت شده، ساعت‌ها برای این اتفاق ناخواسته گریه کرده است. درحالی که یک زندگی شاد کنار همسرش داشته و هر دو در مسیر رسیدن به اهداف شخصی‌شان قرار داشتند و احساس موفقیت و خوشبختی می‌کردند، باز با این حادثه‌ی ناغافل، شوکه و غمگین شده است. هر دو می‌دانستند چقدر این بچه را نمی‌خواهند و بارها در این ارتباط باهم صحبت کرده بودند. آن‌ها معتقد بودند ناخواسته بودن در این جهان درد بزرگی است و از سوی دیگر خودشان را آماده‌ی پذیرش نقشِ به غایت دشوار والد‌گری نمی‌دیدند. با بغض برایم می‌گفت ماجرا آنجا برایش دشوارتر می‌شود که دکتر زنان به خودش اجازه می‌دهد با توجه به شرایط به قول او ایده‌آل این زوج، نه تنها آن‌ها را به نگهداشتن بچه ترغیب ‌کند بلکه به آن‌ها اینطور بفهماند که هیچ راهی ندارند و ناچارند کودک را به دنیا بیاورند. زن می‌دانست که کودک را نمی‌خواهد و به هیچ وجه آمادگی لازم برای مادر شدن را ندارد اما انگار مورد سرزنش همه‌ی دنیا بود. می‌ترسید این درد را با کسی به اشتراک بگذارد. از اینکه می‌تواند راهی امن و سالم برای سقط جنینش پیدا کند یا نه، مطمئن نبود. به زبان ساده او نمی‌توانست برای بدنش تصمیم بگیرد. او به عنوان مالک بلامنازع بدنش، نمی‌توانست بدون نگرانی و عذاب وجدان و ترس از مجازات، برای زندگی شخصی خودش تصمیم‌گیری کند. گویا باید به همه از پدر و مادرش گرفته تا قانون و مجریانش جواب بدهد و در آخر هم برچسب خودخواهی و مجرمیت را تا ابد به پیشانی بچسباند.


جرم‌انگاری سقط جنین در قانون مجازات اسلامی از یک سو و تبلیغات گسترده‌‌ی ایدئولوژیک در راستای تقدس مادرانگی و افزایش جمعیت از سوی دیگر، نشانگر نگاه ابزاری نظام حقوقی به زن و بدن زنانه است. در حقیقت گویی این نظام، برای بدنِ زنانه کارکرد دیگری جز حمل نسل آینده، متصور نیست. ممنوعیت سقط جنین به طور مطلق در اسناد حقوق بشری، از انواع نقض حقوق بشر قلمداد می‌شود. این موضوع ارتباط مستقیمی با حق بر بدن یا به تعبیر بهتر خودمختاری افراد دارد. به این معنا که تنها تصمیم‌گیرنده‌ برای یک بدن، صاحب آن بدن است نه اطرافیان، قوانین و یا عرف‌های خانوادگی-اجتماعی. از سوی دیگر این موضوع با حق بر حریم خصوصی افراد نیز در ارتباط است؛ با این توضیح که تصمیم‌گیری برای والد شدن، امری توافقی و خصوصی میان زوجین است و دخالت بیرونی از سوی نهادهای قدرت در این امر، نقض حریم خصوصی افراد تلقی می‌شود.


#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3mGBtBz


@bidarzani

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
مدرسه‌ رهایی
Photo
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان

یک ماه؛ سی بزنگاه

|پنج: من تنها مالک بدنم هستم!|


مالکیت بر بدن به معنای دارا بودن قدرت و اراده‌ی تصمیم‌گیری برای بدن خود بدون ترس از خشونت یا دور از سلطه‌ی دیگری، یکی از حقوق مسلم تمام افراد بشر است. قوانین و عرف‌هایی نظیر ناقص‌سازی اندام جنسی، عدم دسترسی و نداشتن حق استفاده از روش‌های پیشگیری از بارداری، آزمایش بکارت، نداشتن حق سقط جنین و پوشش اجباری همگی مستقیما حق بر بدن افراد را زیر سوال می‌برند. مطابق گزارش صندوق جمعیت ملل متحد(UNFPA) نیمی از زنان دنیا قدرت تصمیم‌گیری نسبت به بدنشان را ندارند! برای نمونه در ۲۰ کشور دنیا زنان مجبورند با متجاوز خود ازدواج کنند و یا اینکه در ۴۳ کشور دنیا تجاوز در ازدواج جرم‌انگاری نشده است.
بدن ما با هر ساختار و گرایش جنسی، جز سکس بی‌شمار کارکرد دیگر دارد. سکس تنها یکی از قابلیت‌های این پیکره است. هر فرد دارای مالکیت تام و مطلقه نسبت به بدن خود است. به کارگیری سویه‌ی جنسی بدن تنها و تنها در اختیار صاحب آن بدن است. تقلیل و انحصار بدن زنانه به دنیای سکس و لذت‌های جنسی، به نوعی دلالت بر بردگی بدن زنانه دارد. در این فرایند بدن زنان به سان یک نمایشِ خیابانیِ رایگان، مدام در معرض قضاوت، تشویق و یا سرزنش دیگران است؛ گویی زن ناخواسته بدنش را به دوش می‌کشد و دیگران را به این تئاتر تحمیلی دعوت می‌کند.
در این جریان صنعت زیبایی، دنبال کردن الگوهایی ثابت از زیبایی را تشویق و حتی تکلیف می‌کند. زنان گرفتار یک رقابت اجباری در راستای سکسی‌تر شدن می‌شوند. سلطه بر بدن‌ها به عنوان نقض حق خودمختاری افراد مانند سایر انواع خشونت، مردان و دگرباشان را نیز تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. معیارهای دیکته‌شده‌ی زیبایی و متمرکز کردن افکار بر بعدِ جنسی و سکسی بدن انسان، همه را درگیر یک فرایند فرسایشی می‌کند؛ در این فرایند همه قربانی هستند.

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3mMNSUD


#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

@bidarzani

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه

|هشت: بی‌ناموس؛ فحاشی به زنان یا مردان؟|

از متن: «اینکه در واکنش به قتل‌های ناموسی، به دلیل فاجعه‌آمیز و وحشتناک بودن آن‌ها تصمیم بگیریم با نقد این قتل‌ها، همچنان از مفهوم ناموس دفاع کنیم، چیزی از روحیه‌ی زن‌ستیزانه‌ی ما کم نمی‌کند؛ بسیاری در بازتعریف مفهوم ناموس معتقدند دفاع از ناموس تا سر حد قتل دیگری، پذیرفته نیست. می‌گویند ناموس‌پرستی یعنی عشق و علاقه به زنان نه کشتن آن‌ها با قمه و طناب! این مدعیان به جای مخالفت و مبارزه با اصل ماجرا، به شدت محافظه‌کارانه تلاش می‌کنند کمی از مواضع خشن خود عقب بکشند تنها برای اینکه باقی بمانند. در واقع این نگاهِ ظاهرا انسان‌دوستانه، در تلاش است صحنه‌ی حقیقی ناموس‌پرستی را از خون مقتولان این راه پاک کند اما همچنان بر صحنه یک‌تنه بتازد.
اما باید همینجا ایستاد و با صدای رسا فریاد زد اساس فرهنگ ناموس‌پرستی، ضدزن و نقض عریان حقوق زنان است. اینکه دخالت در پوشش، کنترل روابط جنسی زنان خانواده یا رفت‌وآمد آن‌ها را به حق و حمایت از زنان تلقی کنیم و تنها قتل‌های خشن را از این سیستم مستثنی کنیم، چیزی جز تلاشی مذبوحانه در راستای حفظ و استمرار فرهنگ زن‌ستیز ناموسی نیست!
هیچکس حق ندارد برای چند و چون زندگی دیگری تصمیم‌گیری کند؛ چه پدر باشد، چه برادر و چه شوهر! تحمیل باورها و عقاید خود به دیگری با بهانه‌ی مصلحت آن فرد، عین خشونت و انکار تمامیت و حرمت اوست. اینکه زنان را صرفا به این خاطر که زن هستند مجبور به پذیرش گمانه‌زنی‌ها و خرافاتِ مردسالارانه‌ی خود کنیم، اینکه به خودمان اجازه دهیم درباره نحوه‌ی پوشش زنان، انتخاب دوستانشان، زندگی جنسی‌شان یا هر موضوعی که تنها و تنها مرتبط به آن‌هاست، نظر دهیم، اینکه عشق و علاقه به زنان اطرافمان را در محدود و محصور کردن آن‌ها به اَشکال مختلف، معنا کنیم، همه و همه یک چیز می‌گویند؛ با هر بهانه و ریشه‌ای که باشند؛ زنان اینطور دوست داشته باشند یا مردانگی اینطور اقتضا کند؛ هر دلیلی پشت رفتارهایمان باشد فرقی نمی‌کند.رفتار ما یک پیام دارد:
«ما ناقضان بزرگ حقوق بشر و حقوق زنان هستیم!»


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3bPYU5h


#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر


@bidarzani

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🟣 خشونت روانی/کلامی علیه زنان در ایران

خشونت علیه زنان به‌ویژه خشونت خانوادگی که بیشتر در محیط بسته و خصوصی خانواده صورت می‌گیرد، تقریبا در همه‌ی نقاط جهان آمار دقیقی ندارد؛ حتی در کشورهایی که قوانین حمایتی برای خشونت دیدگان وجود دارد. اما در ایران و کشورهایی نظیر ایران که از طرفی قانونی برای حمایت از زنان خشونت دیده وجود ندارد و از سوی دیگر نهاد خانواده آن‌چنان مقدس انگاشته می‌شود که نشان دادن تعارضات درون آن، به چهره‌ی مقدس آن لطمه زده و سیاه‌نمایی تصور می‌شود، پنهان‌تر و پیچیده‌تر است. با این وجود در ایران براساس شواهد و تحقیقات مقطعی که انجام شده است خشونت علیه زنان یک مسئله جدی است.

▪️خشونت روانی - کلامی

بر اساس اغلب تحقیقات انجام شده در ایران، خشونت روانی- کلامی، اولین رتبه را در میان انواع خشونت خانوادگی علیه زنان دارد. براساس نتایج طرح ملی سال ۸۳، زنان ایران در میان انواع ۹ گانه خشونت خانگی، بیشتر تحت خشونت‌های روانی و کلامی قرار دارند. ۵۲.۷ درصد از کل پاسخگویان در پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی اعلام کرده‌اند که از اول زندگی مشترک تا کنون قربانی این نوع خشونت بوده‌اند. میانگین وقوع این نوع خشونت برای زنانی که درگیر آن بوده‌اند ۱۰ بار بود. یافته‌های تحقیقات دیگر هم این موضوع را تایید می‌کند. طبق نتایج تحقیقی که در کرمان انجام شده است، ۷۸.۶ درصد از زنان متحمل خشونت روانی بوده‌اند.

یافته‌های تحقیقی که در زمینه خشونت خانگی در خانواده‌های تهرانی صورت گرفته نیز نشان می‌دهد که میزان خشونت عاطفی مردان علیه زنان در خانواده‌ها تقریبا دو برابر خشونت جسمانی است.

تحقیقات نشان می دهد که خشونت روانی با میزان و اشکل مختلف رخ می دهد و نتایج آن در استان‌های مختلف متفاوت است. بر اساس نتایج طرح ملی انواع خشونت روانی شامل به کاربردن کلمات رکیک، دشنام، داد و فریاد، بهانه‌گیری‌های پی در پی و ... است که بهانه‌گیری‌های پی در پی، داد و فریاد و بداخلاقی با زن (۳۸.۴ درصد)، قهر و صحبت نكردن شوهر با همسر و خودداری از ارائه بحث در مورد مسائل فیمابین، (۳۷.۹ درصد)، به كاربردن كلمات ركیك و صحبتهای بیرون از نزاكت و دشنام (۳۰.۸ درصد) محكم كوبیدن به در، به هم زدن سفره، انداختن میز ناهارخوری، (۲۵ درصد)، ایجاد فشارهای روحی روانی با رفتار آمرانه و تحكم‌آمیز (۲۰.۷ درصد) منت نهادن مداوم از بابت تامین معاش و عهده‌داری زندگی و سركوفتهای روانی پی در پی، (۱۷.۹ درصد)، تحقیر و خجالت زده كردن نظیر بی‌احترامی، بی‌ارزش تلقی كردن و بردن آبرو پیش دیگران (۱۷.۵ درصد)، ایجاد مداوم احساس درماندگی (۱۵.۶ درصد)، و از بین بردن كرامت انسانی و عزت نفس (۱۲.۵ درصد)، از رایجترین انواع خشونتهای روانی و کلامی است كه پاسخگویان از اول زندگی مشترك تاكنون تجربه كرده‌اند (ایسنا،۸۳/۷/۲۰).

براساس نتایج برخی از تحقیقات، زنان در زمان بارداری نیز با خشونت روانی و کلامی مواجه هستند. طبق نتایج «بررسی شیوع و نوع خشونت خانگی در زنان باردار در شهرکرد»، شیوع همسرآزاری روحی و روانی ۵۱.۷ درصد و آسیب‌های شدید ناشی از همسر آزاری در بعد روحی ۱۲.۵۶درصد بود (صالحی و مهرعلیان، ۱۳۸۵). همچنین، طی تحقیقی که در مشهد انجام شده، ۸۱.۸ درصد از زنان باردار خشونت روانی خفیفی را تجربه کرده‌اند. همچنین ۴۰.۸ درصد از نمونه‌ها در طول بارداری خشونت کلامی را متحمل شده‌اند.

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani

🔻🔻🔻

🆔 @edalatxah
💠 #روز_جهانی_منع_خشونت_علیه_زنان

🔺 وقتی فقر در جامعه ای نهادینه شده
و گریبان دختران کودک را در تبعیض جنسیتی ؛ آزاری مضاعف داده و کودکان " ۱۰ تا ۱۴ "ساله
در بازار مکاره؛ ۰۰۰
با خرید و فروششان زیر لوای ازدواج ؛ به نمایش گذاشته می شوند.

🔺در آستانه #روز_جهانی_خشونت_علیه_زنان ؛
ما کودکان عروس ؛ کودک مادرانی که در آغوششان یک نوزاد و در دستان کوچکشان عروسک است را از زاویه تحصیل رایگان و اجباری ؛ حق همه کودکان است را یک آسیب اجتماعی دانسته که:
قربانیان اصلی آن کودکان دختر، ۱۰ تا۱۴ ساله" دانش آموز" است.
کودکانی که فردای ایران متاثر از آن است.

🔺 به مسئولان آموزش و پرورش و تمامی نهادهایی که در ازدواج دختران دانش آموز نقش داشته و دارند را متذکر می شویم که:
جای کودکان کلاس درس است .

🔺 نرخ آمارهای رسمی ؛ طلاق کودکان عروس دو برابر کودکان داماد است . کودکانی که قبل از چشیدن طعم کودکی مطلقه می شوند ؛
کودکان عروسی که به صرف زن بودنشان حق طلاق ندارند ولی دست های کوچکشان سند ازدواج را نقاشی می کند
و در خیابان های شهر در صف کودکان کار به انتظار مشتری می گردند.


#نه_به_ازدواج_کودکان
#جای_کودکان_کلاس_درس_است_نه_سفره_عقد
#تحصیل_رایگان_و_اجباری_حق_همه_کودکان
#بیست_و_پنج_نوامبر
#روز_جهانی_منع_خشونت_علیه_زنان #کمیته_زنان_کانون_صنفی_معلمان_ایران


https://tttttt.me/ksmtehran1/128

🔻🔻🔻🔻
لینک عضویت #کانال_معلمان_عدالت‌خواه

https://tttttt.me/joinchat/QQ_Z8ocDVbBvpIRz
مدرسه‌ رهایی
Photo
🟣به بهانه ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان:
کتاب «زندگی با دشمن» عکس‌ها و روایات «دونا فراتو» که خشونت خانگی در امریکا را به ثبت رساندند

دونا فراتو عکاس ۷۱ ساله آمریکایی حدود بیش از بیست سال از فعالیت حرفه‌ایش را صرف ثبت اثرات خشونت خانگی بر زنان و کودکان ‏بدسرپرست آمریکا کرد. فراتو برای عکاسی به خانه‌های افراد بدپرست، پناهگاه‌ها، دادگاه ها و مراکز بازداشت زنان رفت و جنبه‌هایی تاریک از زندگی خانوادگی در امریکا را افشا کرد. این عکس‌ها در مجموعه‌ای با عنوان «زندگی با دشمن» Living with the Enemy به نمایش درآمدند و در یک کتاب نیز ‏منتشر شدند. این کتاب تکان دهنده متن‌هایی از گفت‌وگوی این هنرمند با زنان قربانی خشونت را نیز در خود دارد.
یکی از عکس‌های دونا فراتو تحت عنوان «پشت درهای بسته» باعث شد تا کنگره امریکا قانون مجازات در قبال خشونت‌های خانگی را به تصویب برساند. فراتو در حال عکاسی از یک زن بود که ‏ناگهان نامزدش وارد اتاق شد و شروع به کتک زدن او کرد. دونا این لحظه را ثبت کرد و این عکس تبدیل به یکی از نمادین ترین تصاویر مبارزات زنان امریکا بر علیه خشونت شد./هنر امروز


#بیست_و_پنج_نوامبر
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#ستم_علیه_زنان
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah