مدرسه‌ رهایی
2.34K subscribers
6.97K photos
2.16K videos
199 files
4.99K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Download Telegram
🟣 #بیدارزنی : تورم در ایران به ۵۰ درصد رسیده است، این یعنی حذف نیمه‌ی دیگر سبد معیشت خانوار کارگری


«جواد حسین‌زاده» رئیس مرکز آمار ایران روز پنج‌شنبه دوم اردیبهشت‌ماه اعلام کرد که تورم نقطه‌ای در فروردین ۱۴۰۰ به رقم کم‌سابقه ۵۰ درصد رسیده است.
از دیگر سو نرخ تورم نقطه‌ایِ حدود ۵۰ درصدی به این معنا است که سبد هزینه خانوار کارگری در فروردین ۱۴۰۰ به اندازه ۵۰ درصد گرانتر از همین سبد واحد، در فروردین ۱۳۹۹ بوده است. این افزایش در حالی صورت گرفته است که اخراج نیروهای کار در اسفند ۹۹، افزایش ۲۵ درصدی نرخ حمل و نقل شهری و‌ وسایل نقلیه‌ی عمومی، همچنین تعیین دستمزد نابرابر با خط فقر مطلق ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی، به معنای گسترش فقری حداکثری در جامعه است.
در این میان نگاهی به سلب توان خرید اقلام اساسیِ جمعیت مزدبگیران، تصویر شفاف‌تری از سقوط سرانه‌ی مصرف را ارائه خواهد داد.

حسین‌زاده در مورد تورم نرخ خوراکی‌ها گفت: «با بررسی سبد خوراکی خانوراها که شامل ۱۶۴ قلم کالای مصرفی است، نرخ این اقلام ۴۳,۵ درصد رشد کرده، برای کالاهای غیر خوراکی و خدمات خانوار شامل ۳۱۱ قلم کالا و خدمات از رشد ۳۶,۷ درصد برخوردار شده است. نرخ تورم خوراکی‌ها نسبت به غیرخوراکی‌ها بیشتر بوده است. نرخ تورم خوراکی‌ها در مناطق شهری ۳۸,۶ و در مناطق روستایی ۴۰,۶ درصد بوده است.»

🟣 از دیگر سو، افزایش سهم هزینه‌های درمان و بهداشت از سبد هزینه خانوار، حلقه مفقود آمارهای عمومی مرکز آمار ایران و بانک مرکزی است. در حال حاضر تورم در این حوزه تا ۲ برابر تورم عمومی برآورد می‌شود و دربسیاری از موارد تا ۷۵ درصد از هزینه‌های درمان از جیب بیمه‌شده‌ها پرداخت می‌شود. با این احتساب، وضعیت کارگران اخراج شده و محروم از مجموع حقوق بیمه بیکاری و تامین اجتماعی بسیار بحرانی‌تر است.

طی روزهای گذشته، حسن روحانی در نشست هیئت دولت، مصرف آبزیان را برابرنهادی جهت گرانی پروتئین‌های گوشتی عنوان کرد. وضعیتی که یادآور طنز تاریخی ماری آنتوانت، از مصرف کیک به‌جای نان است. بنابر آمار، سرانه‌ی مصرفِ گوشت قرمز از ۱۲ کیلو به ۶ کیلو گرم رسیده که علت اصلی آن، نبود تقاضا و کاهش شدید قدرت اقتصادی خانوار کارگری است.
اگر به جدول قیمت آبزیان در اردیبهشت سال جاری دقت کنیم، خواهیم دید که متوسط ماهی‌های دریایی جنوب و شمال ایران از ۹۰ تا ۲۲۰ هزار تومان و ماهی‌هایی نظیر سالمون از ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان متغیر است.
در سال ۹۹، افزایش قیمت تن‌ماهی از ۱۸ تا ۴۸ هزار تومان نیز باعث شد، تا تن نیز از سبد خرید بی‌ثبات‌کاران و فرودستان حذف شود. از این منظر، تورم ۵۰ درصدی فروردین‌ماه، به‌معنای خالی‌تر شدن نیمه‌ی دیگر سفره‌ی مزدبگیران در روزهای پیش‌روست.

#فقر_و_تبعیض

@bidarzani

🆔 @edalatxah
🟣 صندلی اتوبوس، خانه‌ ارزان در تهران
بی‌آرتی خوابی شبی ۲۵ هزار تومان

⚪️ بی‌آرتی‌تی‌خوابی، تنها راه برخورداری از #حق_سرپناه برخی از کارگران بی‌ثبات‌کار و بی‌خانمان‌هاست. این نمود عینی فقر، مختص زمستان امسال نیست و در سال‌های اخیر نیز به کررات مشاهده شده است. در کنار بی‌آرتی‌خوابی، گزارش‌های متعددی از گورخوابی، پشت‌بام خوابی، یخچال خوابی، قرارگیری در فرورفتگی‌های دیوارها و ستون‌ها نیز منتشر شده است. براساس آمارهای غیررسمی در سال ۹۸ تعداد بی‌خانمان‌ها شهر تهران بین ۱۴ تا ۱۵ هزار نفر بود. این در حالی است که محمد امین توکلی زاده، معاون اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران آبان ماه سال جاری گفته بود: «ظرفیت گرمخانه‌های تهران ۲ هزار نفر است.» البته بر اساس گزارشات متعدد از تعطیلی بیش از ۷۰ درصد گرم‌خانه‌ها، در عمل، درب‌های گرم‌خانه‌ها در چهار فصل سال به روی بی‌خانمان‌ها بسته و پلمپ است. براساس این گزارش و فرض بر کارایی ظرفیت ۲۰۰۰ نفره، یعنی حدود ۱۳ هزار نفر دیگر باید دنبال جای دیگری برای خواب باشند. برخی کارتن‌خواب می‌شوند و برخی هم گورخواب. تعدادی هم راه دیگری را انتخاب کرده‌اند و آن بی‌آرتی خوابی است.

گزارش پیش‌رو‌، دقایقی از گذران یکی از شب‌های سرد زمستان کارگران و بی‌خانمان‌ها را در دو خط بی‌آرتی تهران منعکس کرده است:



▫️بی‌آرتی خوابی تنها راهی است که برایشان مانده. یک صندلی در اتوبوس برای آنها خانه‌ای است ارزان در پایتخت! اما همین خانه ارزان برایشان در ماه ۳۶۰ تا ۷۵۰ هزار تومان خرج دارد. اتوبوس‌خواب‌ها شغل و درآمد دارند، اما نه آنقدر که بتوانند رهن و اجاره یک خانه در تهران را بدهند.

▪️۱۲ تا ۲۵ هزار تومان هزینه یک شب بی‌آرتی خوابی در تهران است. بسیاری به جای اجاره خانه اینجا می‌خوابند. البته بی‌آرتی خوابی چندان هم راحت نیست، حداقل تا صبح باید پنج بار اتوبوس‌ عوض کنند و چند دقیقه بین هر بار پیاده و سوار شدن سرما را تحمل کنند.

▫️دو خط اتوبوسرانی خانه آنهاست؛ یکی خط آزادی-تهرانپارس و دیگری خط تجریش-راه‌آهن. طولانی‌ترین مسیرها. اولی ۴۵ دقیقه وقت خواب و دمای سه درجه. دومی حدود ۳۵ دقیقه اما گرم‌تر. دمای ۲۴ درجه.

▪️بلیت اتوبوس و بی‌آرتی در روز ۱۴۰۰ تومان است و در شب سه هزار تومان. افرادی که در بی‌آرتی می‌خوابند برای مسیر تجریش-راه‌آهن دست کم باید ۱۵ هزار تومان و حداکثر ۲۴ هزار تومان پرداخت کنند. مسیر آزادی-تهرانپارس که طولانی‌تر است و هزینه آن دست کم ۱۲ هزار تومان و حداکثر ۱۸ هزار تومان است. هزینه‌ای کم برای سرپناهی گرم در شب‌های سرد زمستانی پایتخت!

▫️راننده:
«روزها هر کدام جایی مشغول هستند و شب اینجا پناه می‌گیرند. فکر نکنید همه معتاد هستند هر کدام کاری دارند.» (طی سال‌های گذشته حق برخورداری از سرپناه و گرم‌خانه‌های امن نیز از افراد دارای اعتیاد سلب شده است).
«دوست ندارم آنها را پیاده کنم اما رئیسم گفته اگر انتهای خط یک نفر از آنها در اتوبوس باشد اخراج می‌شوی.»

#فقر_و_تبعیض #نابرابری #حق_سرپناه


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:


https://bit.ly/3FIi5v9


@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
مدرسه‌ رهایی
Photo
🟣 #بیدارزنی : ترویج کودک‌همسری و تبعیض جنسیتی در کتاب درسی پایه دوازدهم

تصاویر موجود، برش‌هایی از کتابی درسی به نام «مدیریت خانواده و سبک زندگی/ ویژه‌ی دختران» است که نگاهی اجمالی به آن، خود راوی ابعاد دیگر ترویج رویکردهای ایدئولوژیک، سکسیسم و آموزش نابرابری در نظام آموزش و پرورش است.

در ساختاری از آموزش که صحبت از حق تحصیل رایگان و برابر، ایستادگی علیه کالایی‌سازی آموزش و تاکید بر «برابری» دانش‌آموزان (ورای جنسیت، نژاد و زبان مادری‌شان) به ردیف سال‌های حبس و زندانِ معلمان معترض تبدیل می‌شود، تدریس کودک همسری و تبعیض جنسیتی به شکل ساختارمند وارد کتب درسی شده است.

به‌موازات همین امر، هرگونه صحبت از آگاهی فیزیولوژیکی و یا سلامت جنسی دانش‌آموزان در دوره‌ی بلوغ در مدارس ممنوع است، اما مفاد کودک همسری، طرح جوانی جمعیت و زایمان کودکانْ تدریس می‌شود.

در این کتاب، مقصود از آمار زنان مجرد، کودکان بالای ۱۰ سال نیز هست و مفاهیمی ارتجاعی نظیر «غیرت»، «ناموس»، «تقدم ازدواج بر حق تحصیل دختران»، «تقسیم کار نابرابر در خانه» و «عدم برابری حقوقی و آزادی فردی کودکان دختر با پسر»، تاکیدا درج و تدریس می‌شود. مفاهیمی که تحقق و تبلور آن در جامعه در کنار مفاد نابرابر در قانون اساسی و دستگاه قضایی، «تبعیض» را «قانونی» کرده است.

چنین سیاستی، قتل‌های ناموسی و زن‌کشی‌های روزمره را نادیده می‌گیرد. از سوی دیگر، خشونت علیه زنان در خانه و جامعه، سهم نابرابر زنان از اشتغال و هم‌پوشانی جنسیت، طبقه و نژاد در تبعیض ساختاری علیه زنان را رد می‌کند و نمودهای عیان خشونت را ذیل «تفاوت‌های فرهنگی» معنا می‌کند! وضعیتی که در راستای بنیان ایدئولوژیک و جنسیت زده‌ی خود، به دنبال تئوریزه کردن این تبعیض‌ها در نظام آموزش و پرورش است.


#حق_تحصیل_رایگان #فقر_و_تبعیض
#تبعات_طرح_جوانی_جمعیت #تبعیض_جنسیتی

@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴سندی دیگر بر رد ادعای تلاش مسئولان برای رفع مشکل محرومان: تورم کمرشکن در مناطق محروم

شهروندان ساکن استان قم در آذر امسال نرخ تورم ۳۹.۲ درصد را تحمل کرده‌اند در حالی که شهروندان استان محروم ایلام نرخ تورم ۵۱.۱ درصدی را شاهد بوده‌اند که به این ترتیب اختلاف نرخ تورم بین این ۲ استان به حدود ۱۲ درصد می‌رسد./ اسکان نیوز

#فساد_سیستماتیک
#فقر_و_تبعیض
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴نماینده مجلس: در ایرانشهر مردم باید پارتی داشته باشند تا نان از نانوایی خریداری کند

عبدالناصر درخشان نماینده مردم ایرانشهر و سرباز در مجلس با اشاره به قیمت نان در این منطقه، گفت: موضوع دیگر این است که در ایرانشهر مردم بایستی پارتی داشته باشند تا بتوانند نان از نانوایی خریداری کند؛ قیمت یک عدد نان به ۱۰ هزار تومان رسیده است و صف‌های طولانی را در نانوایی‌ها شاهد هستیم.


#فقر_و_تبعیض

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

#هم_از_فرق_می‌نالیم_هم_از_فقر

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
⚫️ مصطفی رنجبران دبیر زیست در شهرستان میناب به دلیل مشکلات اقتصادی خودکشی کرد.

#فقر_و_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#هم_از_فرق_می‌نالیم_هم_از_فقر
#حق_زندگی

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔻 کدام استان‌های کشور بیشترین خانوار فقیر قطعی را دارند؟


#فقر_و_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#تبعیض_سیستماتیک
#فقر_سیستماتیک

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
📌روایتی از تبعیض‌ها و فشارها بر «پرستاران زن»



🟡 گفتگوی ویژه با #زنان_پرستار، پیرامون تجمع اخیر پرستارانْ مقابل ساختمان وزارت بهداشت، وضعیت بی‌ثبات‌کاری، معیشت و تبعیض جنسیتی علیه زنان پرستار


#بیدارزنی: شاغلان بهداشت و درمان، به‌خصوص پرستاران، از آبان سال ۹۸، به‌شدت درگیر یک همه‌گیری جهانی به نام ویروس« کرونا» شدند که جان بسیاری را ستانده و هنوز هم جان‌های بسیاری را تهدید می‌کند. پرستاران در صف مقدم مبارزه با مرگ‌ومیر ناشی از این ویروس بوده‌اند. با شیوع ویروس، آن‌ها در بیمارستان‌هایشان در چند شیفت متوالی کار کرده‌اند؛ تعداد بالای مرگ‌ومیر بیمارانشان را تاب آورده‌اند؛ مشکلات روحی زیادی را متحمل شده‌اند و طبق گزارش‌ها تعداد ۴۰۰ پرستار به‌دلیل مشکلات ریوی از چرخه‌ی درمان خارج شده‌اند[۱]. این فقط بخشی از مصائب شغلی آن‌هاست.

بسیاری از آن‌ها، به‌خصوص در اوایل بحران کرونا، تا چندین روز از دیدن فرزندان، پدر، مادر و خانواده‌ی خود محروم ماندند. در اوج این بیماری، برخی از آن‌ها حداقل روزی بیست گواهی فوت می‌نوشتند که منجر به آمار بالای افسردگی و اضطراب در میان آن‌ها شد. مشکلات معیشت، گرانی و آمار بالای تورم و مشکلات مربوط به مسکن نیز در این مدت آن‌ها را آسیب‌پذیرتر کرده است.

▪️مدتی پیش، آن‌ها موفق شدند تجمعی را در مقابل ساختمان وزارت بهداشت شکل دهند که تقریباً از سراسر کشور گرد آمده بودند. دو خواسته‌ی عمده در این تجمع هم بر روی بنرها و هم در شعارهایشان دیده می‌شد: تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی و برقراری فوق‌العاده خاص برای شاغلان در مراکز بهداشتی درمانی و دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور.

🟣 به همین بهانه با چند تن از زنان شاغل در این حوزه مصاحبه کرده‌ایم. آن‌ها از شرایط زندگی کاری و خانوادگی خود و اینکه چگونه به صفوف مطالبه‌گری این صنف پیوسته‌اند، می‌گویند.


از متن: «مریم» از شیفت‌های طولانی، تعداد بالای مرگ‌ومیر و بغضی که دائم در گلوی کادر سلامت است می‌گوید. او پرستاری است که از سال ۹۰ تا کنون به‌صورت قراردادی کار می‌کند.

او تصریح می‌کند: «با همه‌ی این کمبود نیروی پرستار و نیازی که بیمارستان‌ها دارند، تعداد زیادی از ما دارای ثبات شغلی نیستیم و هنوز، هرساله، ما قراردادی‌ها را گزینش می‌کنند. این یعنی هربار ممکن است برای ادای توضیح به مدیریت گزینش برویم و مثلاً بگوییم چرا با فلان همکار مرد در حال خندیدن دیده شده‌ایم و یا چرا آرایش می‌کنیم یا چرا مقنعه‌مان عقب است و موهایمان دیده می‌شود.»

مریم ادامه می‌دهد: «واقعیت این است که در محیط کارِ ما، همیشه امکان تأمین خواسته‌های آن‌ها وجود ندارد؛ تقصیر من نیست که موقع کار با این ماسک‌ها و این گان‌ها و دستکش‌ها، امکان مرتب کردن این مقنعه‌ی روی سرم، آن‌طور که آن‌ها انتظار دارند، وجود ندارد. ما در محیط کارمان آنقدر استرس و نگرانی و آه و ناله‌های مریض داریم که این بی‌ثباتی هرساله و گاهی هر شش ماه فقط بر استرس ما دامن می‌زند و هربار روحمان را می‌خراشد.»

مریم همچنین اضافه می‌کند: «این فشارها بیشتر بر روی زنان است. هم جامعه و هم به‌تبع‌آن مسئولان مربوطه، مثل گزینش و حراست، روی زن‌ها خیلی بیشتر حساس‌اند. وضعیت پوشش و نحوه‌ی ارتباط ما با همکار، بیمار و همراهانشان همیشه تحت کنترل بوده است. نه اینکه رسمی‌ها آزاد بوده باشند، بلکه لزوم تأیید مدیریت گزینش برای ما، در ابتدای هر سال، برای بستن قرارداد جدید اهمیت اساسی دارد و این موقعیتمان را بی‌ثبات و تابع سلایق کسانی می‌کند که شایستگی شغلی ملاک تأیید یا عدم تأییدشان نیست. آن‌ها بارها به ما گفته‌اندکه شما نیروهای قراردادی هستید و گزینش می‌تواند تأییدتان نکند.»

او در ادامه ماجرای دوستی را تعریف می‌کند که گویا عکس‌های بدون حجابش در صفحه‌ی اینستاگرامش توسط شخصی به گزینش گزارش می‌شود و گزینش به‌دلیل داشتن عکس بی‌حجاب در شبکه‌های مجازی قراردادش را فسخ کرده است. او تأکید می‌کند که «سایه‌ی ترس از عدم تمدید قراردادمان همیشه روی سر ماست.»

مریم توضیح می‌دهد: «علاوه بر این موارد، ما هیچ‌گونه حق اعتراضی به هیچ وضعیت ناخوشایندی نداریم. اگر مثلاً گفتیم چرا تعداد شیفتمان زیاد است و یا چرا حقوقمان کم است و یا حرفی حاکی از اعتراض به زبان بیاوریم، بلافاصله به ما یادآوری می‌کنند که شماها قراردادی هستید و به‌راحتی با یک عدم نیاز و یا هر بهانه‌ی دیگر می‌توانند قراردادمان را فسخ کنند.»


#اشتغال_زنان #پرستاران #فقر_و_تبعیض #بی‌ثبات‌کاران #بهداشت_و_درمان_خصوصی


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43931

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah