نقدی بر چالش#بی_زباله
آیا هدف محیط زیست است و یا صرفاً فرار از مسئولیت؟؟
چندی است اخباری این گونه به گوش می رسد.
۱.آذری جهرمی وزیر ارتباطات به چالش #بی_زباله پیوست!!
۲.محمدجواد ظریف به چالش #بی_زباله پیوست!!
۳.بطحایی وزیر آموزش و پرورش به چالش #بی_زباله پیوست!!
۴.فلان مسئول هم به این چالش پیوست!!
این چالش که توسط معاون سازمان محیط زیست دکتر مدنی در یکی از بدترین دوران های سازمان محیط زیست راه اندازی شده است.
از انجا که کار کردن در حیطه محیط زیست با رییس سازمان محیط زیست سخت است ازجناب مدنی به خاطر راه اندازی چنین چالشی تشکر می کنیم بی شک پرداختن به مسائل درجه یک تر محیط زیست در سازمان محیط زیست غیر ممکن است!
در هر صورت از جناب دکتر مدنی تشکر کرده و به اطلاع ایشان می رسانیم که ما به عنوان دوستداران و فعالان محیط زیست در کشور سال ها است که اصول ابتدایی و مربوط به خود را در عرصه محیط زیست رعایت می کنیم.
از جمله تمام مواردی که در چالش شما مطرح شده است.
(سعی در عدم تولید زباله،عدم استفاده از ظروف یکبار مصرف،عدم آلودگی طبیعت،جدا سازی پسماندوتوجه به اصل بازیافت و...)
فلذا از جناب مدنی درخواست داریم دوستان هیات دولت خودش را که تازه به دنیای محیط زیست وارد شده اند را با چالش اصلی محیط زیست ایران آگاه سازد!!
از جناب مدنی درخواست داریم چالش حفظ محیط زیست و منابع آبی و طبیعی کشور راهاندازی کند تا دوستانش در هیات وزیران با پیوستن به این چالش به مسئولیت خویش عمل کرده و مجوز های تخریب محیط زیست را از جمله طرح های سازه ای انتقال آب و سد سازی را صادر نکنند.مجوز توسعه صنایع و کشاورزی غیر اصولی و بدون توجه به آمایش سرزمینی صادر نکنند! جنگل ها و عرصه های طبیعی را با جاده سازی های غیر لازم تخریب نکنند! مناطق حفاظت شده را بذل و بخشش نکنند و......
جناب مدنی و هیأت محترم وزیران از مسئولیت خویش فرار نکنید چالش محیط زیست ایران نحوه قلم به دست گرفتن شما است چرا که معتقدیم شما ها در همین چالش#بی_زباله نیز صداقت ندارید!!
#نه_به_عوام_فریبی
#نه_به_کوهرنگ_سه
#نه_به_انتقال_آب
#نه_به_سدسازی
#نه_به_تخریب_جنگلها
#نه_به_نابودی_ایران
✍️امضا: مهدی
🔹🔹🔹
🔹پی نوشت: دولت های بعد از انقلاب بخصوص بعد از جنگ مجری سیاست های ضدمحیط زیست بودند و در قالب برنامه های #نئولیبرالی هر روز نسبت به تخریب محیط زیست پیشرفت داشته اند .
در این میان بین دولت های رفسنجانی، خاتمی،احمدی نژاد و روحانی تفاوت راهبردی وجود ندارد و تنها سلیقه و تکنیک آنها در تخریب محیط زیست تفاوت داشته است به دریاچه ارومیه بنگرید.
🔻🔻🔻
به ما بپیوندید :
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fIHSrBpjqsZOQ
آیا هدف محیط زیست است و یا صرفاً فرار از مسئولیت؟؟
چندی است اخباری این گونه به گوش می رسد.
۱.آذری جهرمی وزیر ارتباطات به چالش #بی_زباله پیوست!!
۲.محمدجواد ظریف به چالش #بی_زباله پیوست!!
۳.بطحایی وزیر آموزش و پرورش به چالش #بی_زباله پیوست!!
۴.فلان مسئول هم به این چالش پیوست!!
این چالش که توسط معاون سازمان محیط زیست دکتر مدنی در یکی از بدترین دوران های سازمان محیط زیست راه اندازی شده است.
از انجا که کار کردن در حیطه محیط زیست با رییس سازمان محیط زیست سخت است ازجناب مدنی به خاطر راه اندازی چنین چالشی تشکر می کنیم بی شک پرداختن به مسائل درجه یک تر محیط زیست در سازمان محیط زیست غیر ممکن است!
در هر صورت از جناب دکتر مدنی تشکر کرده و به اطلاع ایشان می رسانیم که ما به عنوان دوستداران و فعالان محیط زیست در کشور سال ها است که اصول ابتدایی و مربوط به خود را در عرصه محیط زیست رعایت می کنیم.
از جمله تمام مواردی که در چالش شما مطرح شده است.
(سعی در عدم تولید زباله،عدم استفاده از ظروف یکبار مصرف،عدم آلودگی طبیعت،جدا سازی پسماندوتوجه به اصل بازیافت و...)
فلذا از جناب مدنی درخواست داریم دوستان هیات دولت خودش را که تازه به دنیای محیط زیست وارد شده اند را با چالش اصلی محیط زیست ایران آگاه سازد!!
از جناب مدنی درخواست داریم چالش حفظ محیط زیست و منابع آبی و طبیعی کشور راهاندازی کند تا دوستانش در هیات وزیران با پیوستن به این چالش به مسئولیت خویش عمل کرده و مجوز های تخریب محیط زیست را از جمله طرح های سازه ای انتقال آب و سد سازی را صادر نکنند.مجوز توسعه صنایع و کشاورزی غیر اصولی و بدون توجه به آمایش سرزمینی صادر نکنند! جنگل ها و عرصه های طبیعی را با جاده سازی های غیر لازم تخریب نکنند! مناطق حفاظت شده را بذل و بخشش نکنند و......
جناب مدنی و هیأت محترم وزیران از مسئولیت خویش فرار نکنید چالش محیط زیست ایران نحوه قلم به دست گرفتن شما است چرا که معتقدیم شما ها در همین چالش#بی_زباله نیز صداقت ندارید!!
#نه_به_عوام_فریبی
#نه_به_کوهرنگ_سه
#نه_به_انتقال_آب
#نه_به_سدسازی
#نه_به_تخریب_جنگلها
#نه_به_نابودی_ایران
✍️امضا: مهدی
🔹🔹🔹
🔹پی نوشت: دولت های بعد از انقلاب بخصوص بعد از جنگ مجری سیاست های ضدمحیط زیست بودند و در قالب برنامه های #نئولیبرالی هر روز نسبت به تخریب محیط زیست پیشرفت داشته اند .
در این میان بین دولت های رفسنجانی، خاتمی،احمدی نژاد و روحانی تفاوت راهبردی وجود ندارد و تنها سلیقه و تکنیک آنها در تخریب محیط زیست تفاوت داشته است به دریاچه ارومیه بنگرید.
🔻🔻🔻
به ما بپیوندید :
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fIHSrBpjqsZOQ
🔴 مجبور کردن ۲ #کودک_کار به #خوردن_گل و گیاه توسط پیمانکار #شهرداری_کرمان !!
🔹ویدئویی ناراحت کننده از رفتار خشونتآمیز پیمانکار شهرداری #کرمان با #کودکان_کار که در آن ۲ کودک کار مجبور به خوردن گُل کرده و از این شیرین کاری خود فیلم هم گرفته !!
🔹گفته شده پیمانکار اینگونه اقدامات را برای فراری دادن کودکان کار از منطقه ۲ شهرداری کرمان کرده و حتی در مواقعی برای تنبیه برخی کودکان را به بیابانهای کرمان میبرند و مجبورشان میکنند تا در بیابان بدوند تا این آزارها موجب شود از محدوده ناحیه شان خارج شوند!!
🔸پیگیریها نشان میدهد که این موضوع صحت داشته و شهرداری کرمان گفته که پیگیر این رخداد است
📌 از توئیتر جعفر ابراهیمی
(@jafarebrahimi6) Tweeted:
#خوراندن_اجباری_گیاه به کودکان توسط پیمانکار شهرداری کرمان.
لابد فردا می گویند پیمانکار بود نه شهرداری.
این #توحش نتیجه سیاست های #نئولیبرالی است که کودکان را از مدرسه طرد و روانه خیابان می کند.
روزی این کودکان حق خود را از حلقوم ستمگران بیرون خواهند کشید اما نا با گُل با ...
https://t.co/I7cv9njynX https://twitter.com/jafarebrahimi6/status/1084115800112295936?s=17
🔻🔻🔻
🆔 @kahimeh
🔺🔺🔺
https://tttttt.me/edalatxah
🔹ویدئویی ناراحت کننده از رفتار خشونتآمیز پیمانکار شهرداری #کرمان با #کودکان_کار که در آن ۲ کودک کار مجبور به خوردن گُل کرده و از این شیرین کاری خود فیلم هم گرفته !!
🔹گفته شده پیمانکار اینگونه اقدامات را برای فراری دادن کودکان کار از منطقه ۲ شهرداری کرمان کرده و حتی در مواقعی برای تنبیه برخی کودکان را به بیابانهای کرمان میبرند و مجبورشان میکنند تا در بیابان بدوند تا این آزارها موجب شود از محدوده ناحیه شان خارج شوند!!
🔸پیگیریها نشان میدهد که این موضوع صحت داشته و شهرداری کرمان گفته که پیگیر این رخداد است
📌 از توئیتر جعفر ابراهیمی
(@jafarebrahimi6) Tweeted:
#خوراندن_اجباری_گیاه به کودکان توسط پیمانکار شهرداری کرمان.
لابد فردا می گویند پیمانکار بود نه شهرداری.
این #توحش نتیجه سیاست های #نئولیبرالی است که کودکان را از مدرسه طرد و روانه خیابان می کند.
روزی این کودکان حق خود را از حلقوم ستمگران بیرون خواهند کشید اما نا با گُل با ...
https://t.co/I7cv9njynX https://twitter.com/jafarebrahimi6/status/1084115800112295936?s=17
🔻🔻🔻
🆔 @kahimeh
🔺🔺🔺
https://tttttt.me/edalatxah
Twitter
جعفر ابراهیمی
#خوراندن_اجباری_گیاه به کودکان توسط پیمانکار شهرداری کرمان. لابد فردا می گویند پیمانکار بود نه شهرداری. این #توحش نتیجه سیاست های #نئولیبرالی است که کودکان را از مدرسه طرد و روانه خیابان می کند. روزی این کودکان حق خود را از حلقوم ستمگران بیرون خواهند کشید…
مدرسه رهایی
⭕️ ضرورت مبارزه با #باند_اصلاحطلبان #یادداشت_روز پس از فراز و نشیب فراوان سرانجام نمایش انتخابات به پایان رسید و پزشکیان به عنوان رییسجمهور نظام منصوب شد. پیشتر نوشته بودیم که راه پیش رو تشکلیابی مستقل و مقاومت است و اینک باید برای جنبش مردم ایران به…
⭕️ چرا #اصلاحطلبان خطرناکترند؟
#یادداشت_روز ، پنجشنبه ، ۴ مرداد ۱۴۰۳
تجربه زیسته ما از حاکمیت، نشاندهنده این واقعیت است که اصلاحطلبان برای کنشگری سیاسی، صنفی و مدنی بسیار خطرناکترند. در واقع، یک قاعده در این چند دهه وجود دارد که مطابق آن ورود اصلاحطلبان فضا را مهآلود میکند و تالی آن این است که مبارزه جدی و #موضوعگیریهای_اصولی به سستی و رکود میگراید. این فضا معمولا خطرناکتر از فضای سرکوب عریان است. زیرا در فضای سرکوب تکلیف کنشگران حوزههای مختلف مشخص است: یا مبارزه میکنند یا نمیکنند. ولی با ورود اصلاحطلبان معمولا فضا ابری و #مرزبندیها مغشوش میشود. در این فضا بسیاری از کنشگران، هزینهدادهها و زندانرفتهها در تردید فرو میروند و یک پا در هوا میمانند. اسامی افراد مشهوری و نامشهوری زیادی را میتوان لیست کرد که در فضای انتخاباتی اخیر بیانیه حمایت دادند یا در فضاهای واقعی و مجازی به این استدلال روی آوردند که این بار هم میرویم تا فلان طیف خطرناک نیاید و سپس مبارزه خود را ادامه میدهیم. از یوسف اباذری تا کیوان صمیمی. از دوستان صنفی خودمان تا دیگرانی که تا دیروز گذار از جمهوری اسلامی را تنها چاره کار میدانستند.
اگر نگاهی گذرا به بیانیهها و سخنان و استدلالهای اولیه این افراد بیندازیم، تردید در آنها موج میزند. هرچند همینکه پا در این میدان گذاشتند، ظاهرا دچار #دوگانگی_شناختی شده و بر این قاعده، به آنچه انتخاب کرده بودند، هر روز بیشتر پای فشردند. در واقع، اکثر آنها - اگر آنهایی که در جستحوی منافع خویش بودند را جدا کنیم - ابتدا با تردید و چه کنم وارد این میدان شدند و سپس …
این همان فضای خطرناکیست که پیش پای کنشگران پهنههای مختلف گسترده میشود. در این فضاست که کنشگر سیاسی یا صنفی یا مدنی به امید اندک تغییری یا از هراس طیفی که به نظر خطرناکتر از طیف مقابل میرسد، از مواضع اصولی خویش عدول میکند و دل به چیزی میبندد که تجربه تاریخی این چند دهه نشان میدهد، دویدن پی سراب است.
در این میان برخی از فعالان صنفی معلمان نیز وارد چنین فضایی شدند. مواضع مشخص و اصولی فعالان صادق صنفی معلمان در بیانیهها، قطعنامهها و تجمعات اعتراضی، مجموعهی در هم تنیدهای بود و هست که شامل مخالفت با #ایدئولوژیک بودن محتوای آموزشی، مخالفت با #کالایی_شدن_آموزش
مطالبه #عدالت_آموزشی،
حق #تشکلیابی_مستقل،
حق #آزادی_تجمعات، #آزادی_معلمان_زندانی، و #مطالبات_معیشتی میشد. مجموعهای که نمیتوان به یک یا دو مورد فروکاهید. مجموعهای که چون رنجیرهای پیوسته به هم گره میخورد. از هر کدام از فعالان صنفی که در این مرزبندی مغشوش سمت انتخابات حکومتی ایستادند اگر بپرسیم که آیا در وضعیتی که با روی کار آمدن اصلاحطلبان تصویر و تصور میکنند، آیا امیدی دارند که محتوای ایدئولوژیک آموزشی و پرورشی تغییر کند، پاسخی نخواهند داشت؛ چون به صورت واقعی این امید در دولتهای هر دو طیف جمهوری اسلامی ناممکن است. اگر از آنها بپرسید که چقدر امیدوارند بساط کالایی شدن آموزش برچیده شود، باز هم پاسخی نخواهند داشت. زیرا واقعیت جاری در دولتهای رنگارنگ جمهوری اسلامی نشان از انتخاب نظام اقتصادی #نئولیبرالی هاری است که در هر دولت تیزتر میشود. اگر بپرسید آیا در دولت اصلاحطلبان به سطحی از عدالت آموزشی خواهیم رسید، هر پاسخی هم که دهند، واقعیت این است که عدالت آموزشی تابعی از نظام اقتصادی بزرگتر جامعه است که در چارچوب همان الگوهای نئولیبرالیستی به بازتولید #فاصله_طبقاتی میانجامد. از حق تشکلیابی مستقل که بپرسید، هر پاسخی که دهند تاریخ جمهوری اسلامی پیش روی ماست. انحلال تشکلهای کارگری، دانشجویی، معلمی و … در ابتدای انقلاب ۵۷ و برساختن خانه کارگر و تشکیلات دانشجویی و معلمی همچون انجمن اسلامی و بسیج اسلامی داشجویان، انجمن اسلامی معلمان، مجمع اسلامی معلمان و تشکلهای متعدد وابسته دیگر که از یک سو کارکرد سرکوب طبقه خود را به عهده دارند و از سوی دیگر محفلی برای نیروهای حکومتی و محملی برای رانتخوری را ایجاد میکنند. این سیاست هنوز نیز ادامه دارد و حاکمیت همچنان تشکلهای مستقل را دشمن خوبش میداند. اگر با همین خط پیش برویم و پرسشهای خویش را ادامه دهیم، احتمالا به شکلی ناروشن و کلی پاسخ خواهند داد که شاید فضای سرکوب کاهش یابد و شاید امکان تجمع نیز فراهم آید. پاسخ این است که تجمع و اعتراض و فعالیت صنفی معلمان برای دستیابی به اصول پیشگفته است وگرنه فعالیت صنفی بدون آن اصول معنایی ندارد. این افراد نهایت به بهبود معیشت خواهند چسبید که خود تابع سیاستهای کلی نظام و عوامل بینالمللی و منطقهای است؛ که این عوامل نیز از دست رییس حمهور خارج است. ضمن این که جنبش معلمان و فعالیت صنفی آنها هیچگاه جنبش و فعالیتی معیشت-محور نبوده است.
🔸 لینک یادداشت مرتبط :
https://tttttt.me/edalatxah/18152
#یادداشت_روز ، پنجشنبه ، ۴ مرداد ۱۴۰۳
تجربه زیسته ما از حاکمیت، نشاندهنده این واقعیت است که اصلاحطلبان برای کنشگری سیاسی، صنفی و مدنی بسیار خطرناکترند. در واقع، یک قاعده در این چند دهه وجود دارد که مطابق آن ورود اصلاحطلبان فضا را مهآلود میکند و تالی آن این است که مبارزه جدی و #موضوعگیریهای_اصولی به سستی و رکود میگراید. این فضا معمولا خطرناکتر از فضای سرکوب عریان است. زیرا در فضای سرکوب تکلیف کنشگران حوزههای مختلف مشخص است: یا مبارزه میکنند یا نمیکنند. ولی با ورود اصلاحطلبان معمولا فضا ابری و #مرزبندیها مغشوش میشود. در این فضا بسیاری از کنشگران، هزینهدادهها و زندانرفتهها در تردید فرو میروند و یک پا در هوا میمانند. اسامی افراد مشهوری و نامشهوری زیادی را میتوان لیست کرد که در فضای انتخاباتی اخیر بیانیه حمایت دادند یا در فضاهای واقعی و مجازی به این استدلال روی آوردند که این بار هم میرویم تا فلان طیف خطرناک نیاید و سپس مبارزه خود را ادامه میدهیم. از یوسف اباذری تا کیوان صمیمی. از دوستان صنفی خودمان تا دیگرانی که تا دیروز گذار از جمهوری اسلامی را تنها چاره کار میدانستند.
اگر نگاهی گذرا به بیانیهها و سخنان و استدلالهای اولیه این افراد بیندازیم، تردید در آنها موج میزند. هرچند همینکه پا در این میدان گذاشتند، ظاهرا دچار #دوگانگی_شناختی شده و بر این قاعده، به آنچه انتخاب کرده بودند، هر روز بیشتر پای فشردند. در واقع، اکثر آنها - اگر آنهایی که در جستحوی منافع خویش بودند را جدا کنیم - ابتدا با تردید و چه کنم وارد این میدان شدند و سپس …
این همان فضای خطرناکیست که پیش پای کنشگران پهنههای مختلف گسترده میشود. در این فضاست که کنشگر سیاسی یا صنفی یا مدنی به امید اندک تغییری یا از هراس طیفی که به نظر خطرناکتر از طیف مقابل میرسد، از مواضع اصولی خویش عدول میکند و دل به چیزی میبندد که تجربه تاریخی این چند دهه نشان میدهد، دویدن پی سراب است.
در این میان برخی از فعالان صنفی معلمان نیز وارد چنین فضایی شدند. مواضع مشخص و اصولی فعالان صادق صنفی معلمان در بیانیهها، قطعنامهها و تجمعات اعتراضی، مجموعهی در هم تنیدهای بود و هست که شامل مخالفت با #ایدئولوژیک بودن محتوای آموزشی، مخالفت با #کالایی_شدن_آموزش
مطالبه #عدالت_آموزشی،
حق #تشکلیابی_مستقل،
حق #آزادی_تجمعات، #آزادی_معلمان_زندانی، و #مطالبات_معیشتی میشد. مجموعهای که نمیتوان به یک یا دو مورد فروکاهید. مجموعهای که چون رنجیرهای پیوسته به هم گره میخورد. از هر کدام از فعالان صنفی که در این مرزبندی مغشوش سمت انتخابات حکومتی ایستادند اگر بپرسیم که آیا در وضعیتی که با روی کار آمدن اصلاحطلبان تصویر و تصور میکنند، آیا امیدی دارند که محتوای ایدئولوژیک آموزشی و پرورشی تغییر کند، پاسخی نخواهند داشت؛ چون به صورت واقعی این امید در دولتهای هر دو طیف جمهوری اسلامی ناممکن است. اگر از آنها بپرسید که چقدر امیدوارند بساط کالایی شدن آموزش برچیده شود، باز هم پاسخی نخواهند داشت. زیرا واقعیت جاری در دولتهای رنگارنگ جمهوری اسلامی نشان از انتخاب نظام اقتصادی #نئولیبرالی هاری است که در هر دولت تیزتر میشود. اگر بپرسید آیا در دولت اصلاحطلبان به سطحی از عدالت آموزشی خواهیم رسید، هر پاسخی هم که دهند، واقعیت این است که عدالت آموزشی تابعی از نظام اقتصادی بزرگتر جامعه است که در چارچوب همان الگوهای نئولیبرالیستی به بازتولید #فاصله_طبقاتی میانجامد. از حق تشکلیابی مستقل که بپرسید، هر پاسخی که دهند تاریخ جمهوری اسلامی پیش روی ماست. انحلال تشکلهای کارگری، دانشجویی، معلمی و … در ابتدای انقلاب ۵۷ و برساختن خانه کارگر و تشکیلات دانشجویی و معلمی همچون انجمن اسلامی و بسیج اسلامی داشجویان، انجمن اسلامی معلمان، مجمع اسلامی معلمان و تشکلهای متعدد وابسته دیگر که از یک سو کارکرد سرکوب طبقه خود را به عهده دارند و از سوی دیگر محفلی برای نیروهای حکومتی و محملی برای رانتخوری را ایجاد میکنند. این سیاست هنوز نیز ادامه دارد و حاکمیت همچنان تشکلهای مستقل را دشمن خوبش میداند. اگر با همین خط پیش برویم و پرسشهای خویش را ادامه دهیم، احتمالا به شکلی ناروشن و کلی پاسخ خواهند داد که شاید فضای سرکوب کاهش یابد و شاید امکان تجمع نیز فراهم آید. پاسخ این است که تجمع و اعتراض و فعالیت صنفی معلمان برای دستیابی به اصول پیشگفته است وگرنه فعالیت صنفی بدون آن اصول معنایی ندارد. این افراد نهایت به بهبود معیشت خواهند چسبید که خود تابع سیاستهای کلی نظام و عوامل بینالمللی و منطقهای است؛ که این عوامل نیز از دست رییس حمهور خارج است. ضمن این که جنبش معلمان و فعالیت صنفی آنها هیچگاه جنبش و فعالیتی معیشت-محور نبوده است.
🔸 لینک یادداشت مرتبط :
https://tttttt.me/edalatxah/18152
Telegram
مدرسه رهایی
⭕️ ضرورت مبارزه با #باند_اصلاحطلبان
#یادداشت_روز
پس از فراز و نشیب فراوان سرانجام نمایش انتخابات به پایان رسید و پزشکیان به عنوان رییسجمهور نظام منصوب شد. پیشتر نوشته بودیم که راه پیش رو تشکلیابی مستقل و مقاومت است و اینک باید برای جنبش مردم ایران…
#یادداشت_روز
پس از فراز و نشیب فراوان سرانجام نمایش انتخابات به پایان رسید و پزشکیان به عنوان رییسجمهور نظام منصوب شد. پیشتر نوشته بودیم که راه پیش رو تشکلیابی مستقل و مقاومت است و اینک باید برای جنبش مردم ایران…