مدرسه‌ رهایی
2.26K subscribers
6.74K photos
2.1K videos
191 files
4.84K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است.

با نگاهی به سایر جنبش‌های
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________

#مدرسه_رهایی
Download Telegram
⭕️یادداشت روز

#دوگانگی_کنشگری_صنفی_و_پیامدهای_آن


محمود صدیقی پور عضو هیئت مدیره کانون صنفی فر هنگیان #گیلان.

فعالین صنفی فرهنگیان در قالب کانونهای صنفی در دهه 80بخصوص در دوره ی 8 ساله دولت احمدی نژاد با توجه به تمام فشارها و تهدیدات بر تشکل ها ، توانستند با تشکیل جلسات محفلی و بر پایی تجمعات و اعتراضات میدانی وهزینه دادن بسیار ، جهت حفظ و بقای خود ، چراغ محفل کنشگری صنفی را روشن نگه دارند و موجودیت خود را به عنوان تنها نهاد مستقل فر هنگیان به حاکمیت اثبات نمایند.
پس از روی کار آمدن دولت روحانی و اعطای مجوز به تشکلهای صنفی و به همت فضای مجازی،دوره جدیدی از شکل گیری ساختار کنشگری صنفی آغاز کردید. دراین دوره از نیروهای تازه نفس وانرژیک تانیروهای محافظه کار و منفعل جذب تشکل ها گردیده و در روند تصمیم گیری ها و ساختار آن تغییرات اساسی را رقم زدند. از یکطرف نیروهایی پر شور و فداکار و مومن عَلَم مبارزه با ظلم و بی عدالتی که به فرهنگیان تحمیل می شود به دوش کشیده و دیگر تحمل محافظه کاری و ایستایی تشکل های قانونی را برنمی تابند و از طرف دیگر تشکل ها خود را مقید به چارچوب و قید وبندهای قوانین می دانند و برای جذب حد اکثری بدنه روش کنشگری خود را تغییر داده اند.
ادامه این روند هم برای موجودیت تشکل ها و هم برای فعالین پیشرو خطر آفرین وآسیب زا خواهد بود و می توان پیش بینی نمود که در دراز مدت این تضاد آسیب جدی برای فعالین صنفی و نهاد های مستقل در پی داشته باشد.
برای برون رفت از این بحران تعامل و تعادل بین این دو طیف لازم و ضروری است.

به معلمان عدالت خواه بپیوندید
🔰🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fJ_V0AIiozKEg
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
١٢ ارديبهشت
حضور فعالین صنفی #گیلان بر مزار شخصیتهای بزرگ فرهنگی در #سلیمان_داراب_رشت.

همراه با سخنرانی و قرائت مقاله و نوای مرغ سحر در پاسداشت مقام معلم.


🆔 @edalatxah
⭕️ بیانیه کانون صنفی فرهنگیان #گیلان_در_محکومیت_برخورد_امنیتی_با_معلمان_تهران

به نام خداوند جان و خرد

اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم

اگر دل دلیل است آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم

اگر دشنه ی دشمنان گُرده ایم
اگر خنجر دوستان گَردنیم

گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم


تجمع آرام و مسالمت آمیز معلمان و کنشگران صنفی در مقابل سازمان برنامه و بودجه با دخالت وحشیانه و خشونت آمیز نیروهای امنیتی، لباس شخصی ها و نیروی انتظامی، به خونین کردن سر و روی معلمان حاضر به ویژه خانم ها و ضرب و شتمشان و دستگیری تعدادی از معلمان کشیده شد و معلمانِ خسته از ترکه ی تبعیض و بی عدالتی، در هفته ی معلم و در حالی که در تریبون های رسمی از مسئولان، منزلت و کرامت معلمان را در شعار شنیده اند، در عمل شنیع ترین و بی رحمانه ترین نوع سرکوب را به چشم خویش عیان دیدند.

خشونت دیروز ثابت کرد اساساً دولتمردان اصولگرا و اصلاح طلب در هر چیزی اختلاف نظر داشته باشند، بر سر سرکوب مطالبات به حق معلمان در راه دستیابی به حق تشکل یابی مستقل و آموزش رایگان و مقاومت در برابر خواسته ی خروج از خط فقر،اختلافی ندارند.

دولت روحانی که در این دوره با شعارهای رادیکالی و اپوزسیونی رای مردم و از جمله جامعه ی معلمان را گرفت، چه توجیهی برای این سرکوب وحشیانه آن هم در مقابل سازمان برنامه و بودجه نهاد تحت امرش دارد؟

وزارت آموزش و پرورش و شخص وزیر گویی در تعطیلات تاریخی است. بیشترین هجمه ها به حق و حقوق معلم نه تنها با کمترین واکنش او مواجه نمی شود و او را وا نمی دارد بر اساس سنت «اخلاق وظیفه مدار» به محکوم کردن این رفتارهای قبیح بنشیند که متاسفانه به نوعی خود را در تقابل با خواسته های معلمان هم قرار می دهد.

لذت صندلی های موقت برایشان التذاذی شبه ابدیت خلق کرده و چشمهایشان را بر تلخی ها بسته و گوش هایشان را بر دادخواهی ها رسته و وجدان هایشان را از استقبال حقیقت های تلخ جامعه ی معلمان جسته و قشر فرهیخته و مرجع معلمان را از هر امیدی به دولتمردان خسته کرده است.

گویی در این سرزمین گروهی آزادی حداکثری را در دریدن و بریدن دارند و هرگز هم این جماعت و بانیان و آمرانشان مورد محاکمه قرار نمی گیرند اما در هفته ی معلم بهترین معلمان سرزمینمان را به بدترین شکل مورد آزار و اذیت قرار می دهند و از ابتدایی ترین حقوق معلمی محروم می کنند.

هفت سال زندان رسول بداقی که متاسفانه دیروز هم به اسارت گرفته شد، زندانی شدن محمود بهشتی لنگرودی، عبدالرضا قنبری، علی اکبر باغانی، مختار اسدی، محسن عمرانی، اسماعیل عبدی که هیجدهمین روز اعتصاب غذا را می گذراند، به راستی جز قساوت و شقاوت در حق مهم ترین گروه مرجع جامعه، چه معنایی را متبادر می کند؟
در این میان بردن با دستبند و پابند محمد فلاحی دبیر کانون معلمان تهران ضرب و شتم سنگین زنان معلم و به ویژه دستگیری دوباره و خشونت آمیز محمد حبیبی که تا این لحظه محل نگهداریش هم معلوم نیست، جامعه ی معلمان و کنشگران صنفی را به شدت نگران سلامت دوستان و در خطر افتادن جان آنها می کند.

کانون صنفی فرهنگیان گیلان ضمن محکومیت شدید دستگیری توام با ضرب و شتم معلمان این سرزمین، مسئولیت این حمله و تضییع حقوق معلمان را بر عهده دولت و عوامل قوه قضائيه می داند و هشدار می دهد که در صورت استمرار این رفتارها و عدم پیگیری حقوق معلمان زندانی و شکنجه شده، هزینه های سهمناک تری پیش روی میهن و ملت خواهد خواهد بود و شاید در آن هنگام هیچ تصمیم عاقلانه ای کارگر نیفتد.

کانون صنفی فرهنگیان گیلان 21 اردیبهشت 97


🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 بیانیه کانون صنفی فرهنگیان #گیلان
در محکومیت خشونت و برخورد امنیتی با معلمان

به نام خداوند جان و خرد

اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم

اگر دل دلیل است آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم

اگر دشنه ی دشمنان گُرده ایم
اگر خنجر دوستان گَردنیم

گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم


تجمع آرام و مسالمت آمیز معلمان و کنشگران صنفی در مقابل سازمان برنامه و بودجه با دخالت وحشیانه و خشونت آمیز نیروهای امنیتی، لباس شخصی ها و نیروی انتظامی، به خونین کردن سر و روی معلمان حاضر به ویژه خانم ها و ضرب و شتمشان و دستگیری تعدادی از معلمان کشیده شد و معلمانِ خسته از ترکه ی تبعیض و بی عدالتی، در هفته ی معلم و در حالی که در تریبون های رسمی از مسئولان، منزلت و کرامت معلمان را در شعار شنیده اند، در عمل شنیع ترین و بی رحمانه ترین نوع سرکوب را به چشم خویش عیان دیدند.

خشونت دیروز ثابت کرد اساساً دولتمردان اصولگرا و اصلاح طلب در هر چیزی اختلاف نظر داشته باشند، بر سر سرکوب مطالبات به حق معلمان در راه دستیابی به حق تشکل یابی مستقل و آموزش رایگان و مقاومت در برابر خواسته ی خروج از خط فقر،اختلافی ندارند.

دولت روحانی که در این دوره با شعارهای رادیکالی و اپوزسیونی رای مردم و از جمله جامعه ی معلمان را گرفت، چه توجیهی برای این سرکوب وحشیانه آن هم در مقابل سازمان برنامه و بودجه نهاد تحت امرش دارد؟

وزارت آموزش و پرورش و شخص وزیر گویی در تعطیلات تاریخی است. بیشترین هجمه ها به حق و حقوق معلم نه تنها با کمترین واکنش او مواجه نمی شود و او را وا نمی دارد بر اساس سنت «اخلاق وظیفه مدار» به محکوم کردن این رفتارهای قبیح بنشیند که متاسفانه به نوعی خود را در تقابل با خواسته های معلمان هم قرار می دهد.

لذت صندلی های موقت برایشان التذاذی شبه ابدیت خلق کرده و چشمهایشان را بر تلخی ها بسته و گوش هایشان را بر دادخواهی ها رسته و وجدان هایشان را از استقبال حقیقت های تلخ جامعه ی معلمان جسته و قشر فرهیخته و مرجع معلمان را از هر امیدی به دولتمردان خسته کرده است.

گویی در این سرزمین گروهی آزادی حداکثری را در دریدن و بریدن دارند و هرگز هم این جماعت و بانیان و آمرانشان مورد محاکمه قرار نمی گیرند اما در هفته ی معلم بهترین معلمان سرزمینمان را به بدترین شکل مورد آزار و اذیت قرار می دهند و از ابتدایی ترین حقوق معلمی محروم می کنند.

هفت سال زندان رسول بداقی که متاسفانه دیروز هم به اسارت گرفته شد، زندانی شدن محمود بهشتی لنگرودی، عبدالرضا قنبری، علی اکبر باغانی، مختار اسدی، محسن عمرانی، اسماعیل عبدی که هیجدهمین روز اعتصاب غذا را می گذراند، به راستی جز قساوت و شقاوت در حق مهم ترین گروه مرجع جامعه، چه معنایی را متبادر می کند؟
در این میان بردن با دستبند و پابند محمد فلاحی دبیر کانون معلمان تهران ضرب و شتم سنگین زنان معلم و به ویژه دستگیری دوباره و خشونت آمیز محمد حبیبی که تا این لحظه محل نگهداریش هم معلوم نیست، جامعه ی معلمان و کنشگران صنفی را به شدت نگران سلامت دوستان و در خطر افتادن جان آنها می کند.

کانون صنفی فرهنگیان گیلان ضمن محکومیت شدید دستگیری توام با ضرب و شتم معلمان این سرزمین، مسئولیت این حمله و تضییع حقوق معلمان را بر عهده دولت و عوامل قوه قضائيه می داند و هشدار می دهد که در صورت استمرار این رفتارها و عدم پیگیری حقوق معلمان زندانی و شکنجه شده، هزینه های سهمناک تری پیش روی میهن و ملت خواهد خواهد بود و شاید در آن هنگام هیچ تصمیم عاقلانه ای کارگر نیفتد.

کانون صنفی فرهنگیان گیلان 21 اردیبهشت 97
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fKyaQ1YewvLaQ
⭕️ بیانیه کانون صنفی فرهنگیان #گیلان به مناسبت بازگشایی مدارس

معلمان فرهیخته ی گیلان
سال جدید تحصیلی در حالی آغاز شده است که همکاران فرهیخته ی ما در سخت ترین شرایط معیشتی روزگار می گذرانند.معلمان این جانشینان پیامبران، گروه مرجع جامعند و انتظار می داشتند در تمام این سالها مطابق این نگاه، مسئولان کشور آموزش و پرورش را در اولویت برنامه های خود قرار دهند.چه که اگر جامعه ای در چشم اندازش، توسعه ی متوازن را دنبال می کند باید آموزش و پرورش اولویت نخستش باشد اما متاسفانه آموزش و پرورش با بی مهری افزون تصمیم سازان کشور روزگار تلخ و غمناک خود را سپری می کند.
همکاران فرهیخته و معلمان گرانسنگ:
ماه مهر در حالی آغاز شده است که سه تن از بهترین معلمان کشور آقایان محمود بهشتی لنگرودی،اسماعیل عبدی و محمد حبیبی پشت میله های زندان به سر می برند و دو تن از همکاران عزیز دیگرمان آقایان رسول بداقی و عبدالرضا قنبری همچنان از تدریس و کلاس محروم هستند.دوستان معلم زندانی ما دغدغه ای جز آموزش اصولی و حق تشکل یابی مستقل و تحصیل رایگان نداشته و ندارند و جای تاسف است که دلسوزی معلمانه و نقد عالمانه، پاسخش زندان و دستگیری معلمان فرهیخته ی نامبرده بوده است.

معلمان گرانقدر:
در راستای دفاع از حقوق معطل مانده شما و مشکلات آموزش و پرورش، کانون صنفی فرهنگیان گیلان به همراه تشکل های صنفی سراسر کشور در نهم شهریور ماه سال جاری دیداری با وزیر محترم آموزش و پرورش داشت.نمایندگان منتخب شما در این دیدار به همراه تشکل های صنفی دیگر بدون لکنت زبان عریان ترین نقدها را با محمد بطحائي وزیر آموزش و پرورش مطرح کردند و انذار دادند که با روند کنونی آموزش و پرورش امیدی به بهبودی اوضاع نیست و وزیر محترم اگر می خواهد در میان معلمان نامی ماندگار داشته باشد،باید با شجاعت دست به اقدام اساسی در تغییر مدیران و هم سو کردن آن ها با اهداف مترقی داشته باشد.ما به صراحت به وزیر گفتیم متاسفانه در نگاه معلمان وزیر آموزش و پرورش نماینده ی حکومت و دولت است برای خاموش کردن صدای ملت!شما بیایید و با عوض کردن این نگاه قهرمان معلمان شوید.ما در آن دیدار خواهان اقدامات اساسی وزیر در دفاع از معلمان مظلوم زندانی شدیم و اکنون هم بر این خواسته ی به حق تاکید می ورزیم.برای بهبود و گذار از شرایط کنونی ما پنج پیشنهاد اساسی را برای برون رفت از وضعیت بغرنج کنونی مطرح می کنیم:

1_پیگیری ویژه وزیر و نامه نگاری با رهبری و رئيس جمهور و تشریح وضعیت دریافتی معلمان و پیشنهاد افزایش حداقل دوبرابری حقوق معلمان با توجه به بحران های اقتصادی اخیر و شکاف عمیق میان دستمزد فعلی معلمان و تورم رو به تزاید و تصاعدی
2_نامه نگاری با وزیر کشور برای تمدید پروانه ی تشکل های دارای پروانه و صدور پروانه برای تشکل های در انتظار پروانه در راستای اجرایی شدن وظایف کمسیون ماده ده احزاب و حمایت از تشکل های صنفی و مدنی
3_تشکیل معاونتی در امور تشکل ها برای همکاری مستمر با تشکل ها و رایزنی و تعامل با آن ها و تعیین مشاوران حقوقی در این کمیته برای پیگیری وضعیت معلمان زندانی و ارجاع پرونده ی آن ها به کمسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی برای درخواست تجدید محاکمه ی معلمان زندانی
4_نامه نگاری علنی با رئيس قوه قضاییه پس از اعلام نقطه نظر کمیته ی مربوطه و درخواست محاکمه علنی معلمان بازداشتی با حضور هیأت منصفه،ارباب جراید و نماینده حقوقی وزارت آموزش و پرورش در دادگاه
5_انتخاب مدیران کل قدرتمند و معتقد به حضور تشکل های صنفی در جهت پویایی آموزش و پرورش و پایان دادن به پرونده سازی علیه کنشگران صنفی از نهادهای درون آموزش و پرورش
کانون صنفی فرهنگیان با توجه به سوابق و شایستگی های آقای نادر جهان آرای مدیر کل جدید آموزش و پرورش گیلان،این انتخاب را به فال نیک می گیرد و امیدوار است که با هماهنگی نهادهای فوقانی ایشان بتوانند در گیلان با تعامل با نهادهای صنفی و کنشگران مدنی حوزه ی معلمان، نقطه ی عطفی در تاریخ آموزش و پرورش چهل سال اخیر گیلان باشند.

در پایان کانون صنفی فرهنگیان بر حسب اخلاق معلمانه بر خود فرض می داند حادثه ی تروریستی اخیر در رژه ی نظامیان کشور در اهواز را به شدت محکوم نماید و اعلام دارد که کنشگران مدنی و فعالان صنفی چنین اقدامات غیر انسانی را در جهت بر هم زدن کوشش های صلح طلبانه،انسانی و اخلاقی همه ی دلسوزان به کشور می دانند و عاملان و آمران این حادثه ی تروریستی را مهم ترین مانع در راه دموکراسی و ترقی می دانند.

کانون صنفی فرهنگیان گیلان 4 مهر ماه 97


🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
⭕️ انوش عادلی
عضو هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان #گیلان

در جریان اعلام تحصن قبلی از طرف شورای هماهنگی محترم که نماینده کانون گیلان به آن رأی منفی داده بود و در گیلان از آن استقبال نشد ، هیئت مدیره کانون گیلان از درون و بیرون حتی از سوی بعضی دوستان هیئت مدیره مورد بی مهری قرار گرفت و به یک باره جمعی محافظه کار یا ترسو پنداشته شد !
مقدمتاً باید عرض کنم کانون گیلان برای رعایت انضباط تشکیلاتی بیانیه ی شورای هماهنگی را در کانال و گروه کانون صنفی فرهنگیان گیلان قرار داد ، یعنی به رسم معمول در حد مقدور و رعایت انضباط تشکیلاتی خبر رسانی کرد و هیچ یک از اعضای هیئت مدیره نظر هیئت مدیره در مخالفت با تحصن را در جایی مطرح نکردند ، نه در فضای مجازی و نه رو در رو. ولی هیچ یک از دوستان منتقد هیئت مدیره کانون گیلان به نظرات و یا تحلیل ما توجه نکرده و نخواستند بدانند که ممکن است علاوه بر محافظه کار شدن و ترسو شدن به یک باره ، شاید استدلال و تحلیلی هم بر این تمایز دیدگاه وجود داشته باشد.
پرسش این است آیا دوستانی که با گشاده دستی می گویند هیئت مدیره کانون گیلان با اعتصاب مخالف است گزاره ی درستی را به کار می برند ؟!
یعنی هیئت مدیره کانون گیلان با قاطع ترین ، بُرنده ترین و اثرگذارترین وسیله مزدبگیران جهت احقاق حقوق شان یا گرفتن امتیاز از کارفرمایان مخالف است ؟!
یعنی هیئت مدیره کانون گیلان با وظیفه ذاتی خود تعارض دارد ؟!
رعایت انصاف ایجاب می کند که آن را گزاره درستی ندانیم.
بدین خاطر توضیحی هر چند ناقص در مورد تحصن یا اعتصاب ( چنانچه در سال های گذشته هم واژه اعتصاب را برای فعل حضور در مدرسه و نرفتن به کلاس به کار می بردیم ) را لازم می دانم.
اعتصاب ابزاری است جهت به کردِ زندگی و گرفتن حداقل هایی از کارفرمایان توسط مزدبگیرانِ بخش خصوصی یا دولتی ، تولیدی یا خدماتی.
عملی است جمعی و سازمان یافته و متشکل ، برای گرفتن حداقل های معین که در مدتی محدود اتفاق می افتد‌.
فرضاً در کارخانه ای با هزار کارگر که حقوق شان کم و شرایط کاری نامناسب است فعالان صنفی که معمولا ً معدودند با صبر ، بردباری و تلاش و با توضیح شرایط و تشریح حق و حقوقی که دارند به روشنگری می پردازند و آنقدر تلاش و پشتکار صبورانه به خرج می دهند تا بخش بزرگی از همکاران را آماده یک عمل جمعی کنند و سپس درخواستی مقدور ، شدنی و معقول را مطرح و با اطمینان از موافقت اکثریت همکاران اعتصاب را شروع و آمادگی مذاکره با کارفرما را در دستور کار قرار می دهند. با این عمل ، کار تعطیل و کارفرما مجبور به مذاکره و دادن امتیازی می شود که بخشی از منافع کارگران را تأمین کند.
با برآورده شدن این حداقل ها اعتصاب با موفقیت به پایان می رسد.
این موفقیت اثری مثبت در روحیه کارگران گذاشته و به آمادگی آنها در پیوستن به تشکیلات می انجامد.
بدین ترتیب اوضاع کارگران به طور کلی سمت و سوی مناسب تری می گیرد در غیر این صورت اگر فعالین صنفی با ناپختگی و تعجیل ، بدون آنکه آمادگی اکثریت همکاران را جهت یک عمل جمعی در نظر گرفته باشند دست به اقدامی با نفرات معدود بزنند به احتمال قریب به یقین به نتیجه مطلوبی دست پیدا نمی کنند و شاید ماجراجویانه هم تلقی شود. ضمن اینکه هیچ امتیاز حداقلی هم نمی گیرند ممکن است تعدادی از کار اخراج شده و شرایط یأس و سرخوردگی برای بقیه فراهم آید و مدت ها تلاش و تقلای مضاعف و خردکننده باید تا اوضاع به وضع حداقلی اولیه برگردد.
در حقیقت ، این عمل ، ضربه بزرگ شاید رفع شدنی ولی صعب العلاج به کارگران می زند.
این عمل به مانند آن است که کشاورزی پیش از زمان گرد آوری محصول ابزار کارش را بسوزاند !
حال اگر مسئله اعتصاب را در بخش دولتی و آن هم سراسری در نظر بگیریم موضوع تصمیم گیری به امری بسیار دشوار و حتماً با بحث های شدید ِ پر تنش در درون شورا همراه خواهد بود. این در شرایطی است که آیا تشکل ها کار لازم در میان فرهنگیان انجام داده و از آمادگی همکاران اطمینان کافی دارند و آیا درخواست های معین ِ قابل تحقق و مقدور و ممکن در شرایط کنونی را جهت مذاکره با مسئولان و به کرسی نشاندن آن در نظر گرفته اند ؟!
باید متذکر شد در صنفی که کارفرما دولت و سراسری است تلاش و تقلای حداکثری فعالان صنفی اگر چه ضروری است ولی کفایت نمی کند ، می باید مجموعه شرایط اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی به این امر کمک رساند.
آیا تصمیم گیرندگان شورای هماهنگی به همه این مسائل اندیشیده اند ؟!
در صورت عدم موفقیت ، عواقب آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است ؟!

ادامه در صفحه بعد👇
🔴 چرا تحصن در #تهران و #گیلان ضعیف بود؟
#تحلیل_ویژه

کانون های صنفی تهران و گیلان از تشکل های صنفی باسابقه و پیشرو کشور هستند و در کارنامه خود سابقه درخشانی دارند اما این تشکل ها نتوانسته اند بدنه خود را به میدان تحصن بکشانند علت چیست؟
برای پاسخ به این سوال، بعد از فضای سرکوب و #اختناق بخصوص در تهران می توان به موارد زیر اشاره نمود:

اول : میزان استقبال از تحصن ارتباط #مستقیم با فعالیت و تبلیغ برنامه توسط فعالان و تشکل ها دارد در روزهای منتهی به تحصن ما از این تشکل ها فعالیت خاصی در فضای مجازی و واقعی مشاهده نکردیم.

دوم : تحصن با شاغل بودن ارتباط مستقیم دارد بسیاری از اعضای هیات مدیره کانون تهران و گیلان #بازنشسته هستند و عملا نمی توانند با تحصن همراهی کنند برخی نیز علاقمند به کنش میدانی نیستند.

سوم : ممکن است که وجود طیف فکری که علاقمند به #مذاکره هستند یکی از علل عدم فعالیت اعضای هیات مدیره این کانون ها باشد.

چهارم : در کلانشهر تهران بسیاری از معلمان مجبور به کار در شغل دوم شده اند اما کم کم شغل معلمی برایشان به شغل دوم تبدیل شده است و الان انگیزه ای برای این نوع تحصن ها ندارند.

پنجم :عامل عمومی دیگر #ترس است این عامل مختص تهران و گیلان و #بوشهر نیست اما همچنان ترس یکی از عوامل مهم عدم شرکت در تحصن هاست.

با توجه به موارد فوق انتظار می رود کانون های صنفی تهران و گیلان و سایر استان ها مانند #بوشهر و #زنجان و ... که در روز اول مطلوب عمل نکرده اند با تاکید بر #صنفی بودن مطالبات بدنه خود را به تحصن فرابخوانند و فعالان و اعضای کانون ها و هیات مدیره پیشتاز حرکت باشند طبیعی است با تمام سرکوب ها و ترس ها ما شاهد حضور گسترده معلمان در تحصن خواهیم بود.

🆔 @edalatxah
⭕️ #فرار_روبه_جلو_کانونهای_صنفی

در پی فراخوان شورای هماهنگی و عدم همراهی بیشتر کانونهای عضو شورای هماهنگی و بعضا کانونهایی که به تحصن رای موافق داده بودند و عدم اسیب شناسی و بیان عملکرد کانونها بطور موردی توسط شورای هماهنگی ، بی اعتمادی بدنه معلمان به اوج خود رسید.

متاسفانه در استانهایی مثل #بوشهر عدم همراهی کانون باعث شد استقبال از تحصن صفر باشد،انچنان که فعالیت کانونها جهت برپایی تحصن در استانهایی نظیر #تهران و #گیلان و ...صفر بود.
سخن گفتن و اصلا حضور کانون فارس در شورا که به سخره گرفتن مطالبات معلمان هست.
متاسفانه فعالین بجای پاسخ منطقی، فشارهای امنیتی را بهانه کردند در حالی که در تحصن اخیر کمترین احضار در مورد اعضا هیات مدیره کانونها داشتیم و احضار فعالین مستقل بخصوص در #فارس چندین برابر بود.در حالی که در غیاب کانون باز هم در تحصن حضوری #موفق داشتند
🔸اما درداور اینکه کانونهای صنفی سعی کردند حضور خودجوش معلمان به تنگ آمده ،حتی در شهرهای فاقد کانون صنفی را بنام خود مصادره کنند

🔸 در تازه ترین حرکت کانون صنفی تهران که بیشترین نقد بر انها بابت انفعال در اجرای تصمیمات شورا وارد است همراه با کانون گیلان جهت کم کردن فشار انتقادات، در حرکتی نمادین، به دیدار خانواده معلمان زندانی رفتند .
🛑اما من از انها می پرسم
#بهشتی_حبیبی_عبدی بخاطر چه اتهامی در حبس می باشند؟
ایا اتهام اصلی انها شرکت در تجمعات نبوده؟
ایا این معلمان زندانی موافق تحصن نیستند؟
پس بهتر است بجای این حرکتهای پوپولیستی به بدنه معلمان پاسخ دهید چرا در تحصن فعال نبودید؟
اگر مدعی #دموکراسی هستید چرا به تصمیم خروجی شورا که حاصل رای اکثریت بوده گردن نمی نهید؟

🛑تکیه بر بدنه ، شفافیت و دموکراتیک بودن تنها ستونهای دوام و بقای یک تشکیلات است .
بدون شک معلمان اجازه نخواهند داد کانونهای صنفی #زرد حرکتهای اعتراضی انها را مصادره کنند

محسن عمرانی
عضو کانون صنفی بوشهر
1397/12/26

🆔 @edalatxah
🔴 صعود #فعالان_صنفی به #قله_الوند

روز سوم مرداد نود و هشت جمعی از فعالان صنفی به قله الوند در همدان صعود نمودند.

در این برنامه کوهنوردی که به میزبانی کانون صنفی معلمان #همدان برگزار گردید اعضای تشکل های صنفی از #تهران، #الیگودرز، #خمینی شهر، #مریوان و #گیلان حضور داشتند.

🆔 @edalatxah
⭕️ بیانیه کانون صنفی فرهنگیان #گیلان در محکومیت دستگیری #جعفر_ابراهیمی

به نام خداوند جان و خرد

قریب به چهار هفته از بازداشت #جعفرابراهیمی فعال صنفی شناخته شده و بازرس شورای هماهنگی تشکل های صنفی سراسر ایران می گذرد. طی این مدت اطلاع دقیقی از چرایی دستگیری و ارگان دستگیر کننده این فعال شناخته شده کشوری در دست نیست. اما آنچه که موجب تاسف و تاثر است٬عزم حاکمیت بر ادامه ی سیاست النصر بالرعب با شتاب بیشتر٬به جای در پیش گرفتن سلسله کوشش هایی در جهت بازگشت به قانون و احترام به حقوق شهروندی و آزادی های مصرحه در قانون اساسی است. جامعه ایرانی سالهاست که فاصله ی طبقاتی را به صورت تصاعدی طی طریق می کند. به گونه ای که در نگاه پاره ای از جامعه شناسان اکنون جامعه به دو دسته ی فرادستان حاکم و فرودستان مستضعف تقسیم می شود و در این میان جای شگفتی است که دامنه ی اختلاس ها هم به لحاظ کمی و هم تنوع و تکثر در ارگان های مختلف حاکمیتی روز به روز ابعاد تازه تری می یابد. عمق این فاجعه را زمانی بیشتر می توان دریافت که سهم آموزش و پرورش را از بودجه عمومی دریابیم. دولت طی سال های اخیر هر روز با طرح و برنامه ای سمت و سوی آموزش رایگان را بیشتر مورد تهاجم قرار داده است‌. جعفر ابراهیمی یکی از کنشگران پیشرو و صادقی است که همواره معترض این امر نامبارک بوده است. نیم نگاهی به سیره نظری و عملی پویش های او نشان می دهد٬جعفر ابراهیمی با ارائه مقالات متعدد و درس آموز٬مصاحبه ها و سخنرانی ها همواره نسبت به کالایی شدن آموزش و تعطیلی آن هشدار می داد. از همین رو دغدغه ی زیادی برای کودکان کار و بازمانده از تحصیل داشت. شاید اگر در جامعه ای دموکراتیک روزگار می گذراندیم٬امثال جعفر ابراهیمی در مراکز آکادمیکی آموزش و پرورش مشغول ایده پردازی های نوین و پیشروانه بودند اما وضعیت بغرنج و حساس ما موجب شده او هیچ گاه به شرایط زیست گلخانه ای تن ندهد. او هرگز خود را تنها مرد صحنه ی «بزم» تئوری پردازی ندانست بلکه در عرصه ی «رزم صنفی» هم حضوری مداوم داشت. اهمیت او ایجاد توازن و تعادل میان این دو حوزه بود. متاسفانه ما از یکسو با کثیری از ایده پردازن گلخانه ای مواجهیم که میان یافته های ذهنیشان و رفتارهای عینیشان هیچ توازن و تناسبی وجود ندارد و از سوی دیگر هم در مواردی با نوعی کنش ورزی عملی مواجهیم که بهره های ناچیزی از عنصر آگاهی برده است. جعفر ابراهیمی از فعالان صنفی شناخته شده ای بود که به آنچه می گفت باور داشت و برای عملیاتی کردن ایده های خود همواره در صحنه بود‌. حضور او در آرامستان بی بی سکینه هم ناشی از باور عدالت طلبانه ای او فارغ از دغدغه های سیاسی است. او هیچ گاه در اسارت هیچ حزب و جریان سیاسی خاصی در نیامد چرا که دغدغه ی اصلی او اجرای عدالت و به ویژه عدالت آموزشی است. حوادث آبان نشان داد که دغدغه های امثال جعفر ابراهیمی تا چه اندازه منطبق با واقعیت های عینی است. دستگیری او نشانه ای از کوشش ها و جهدهای بی حاصل و مکرری است که منجر به تشدید شکاف ملت_دولت می شود. انتظار می رفت بعد از حوادث خونین آبان٬حاکمیت عزم جدی خود را به ترمیم این شکاف می نهاد. دستگیری کنشگران صنفی و مدنی و کارگری نه تنها سودی برای حاکمیت ندارد بلکه شرایط را بغرنج تر می کند‌. جامعه ی معلمان ایران انتظار دارد جعفر ابراهیمی هرچه زودتر آزاد شود و به کانون خانواده و کنشگران صنفی باز گردد. حکومتی که معلمان شریفی چون جعفر ابراهیمی٬محمود بهشتی لنگرودی٬اسماعیل عبدی و محمد حبیبی را به بند می کشد٬در حقیقت با گسترش نور و‌ روشنایی و حقیقت طلبی به مخالفت برخاسته است. معلمان مراجع جامعه اند‌. پاسخ مشاوره های صادقانه و خیرخواهانه ی آن ها وعده های خجسته است نه وعیدهای بند و زندان.
جعفر ابراهیمی و دیگر معلمان در بند را آزاد کنید.

آی! با شما هستم
این درها را باز کنید
من به دنبال فضایی می‌گردم
لب بامی
سر کوهی
دل صحرایی
که در آن‌جا نفسی تازه کنم
می خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد!
من هوارم را سر خواهم داد!
چاره درد مرا باید این داد کند
کانون صنفی فرهنگیان گیلان ۲۷ دی ماه ۹۸

🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
🔴 #گیلان منتظر یاری شماست

در حالی که #مدیریت_ناکارآمد از مهار بحران ناتوان است و کادر درمانی بدون تجهیزات رها شده‌اند جمعی از فعالان صنفی و مدنی در لنگرود می‌کوشند نیازهای بیمارستان و کادر درمانی را تامین نمایند.
شما هم می‌توانید از طریق شماره کارت
۵۰۲۹-۰۸۱۰-۲۵۶۴-۷۵۹۱
به نام #کاوه_پورهاشم‌لنگرودی

در این حرکت انسانی سهیم شوید.

#مسافرت_نرویم
#شرایط_عادی_نیست
#کرونا_در_گیلان

🔻🔻🔻
🔻🔻🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان

🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi