▫️در نقد بخوانید:
گاهشمار تحلیلی اعتصابها و اعتراضها
و تشکلیابی کارگران در ایران
(فایل کامل)
نوشتهی: یاشار دارالشفا
📚 به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر، گاهشمار تحلیلی اعتصابها و اعتراضها و تشکلیابی کارگران در ایران (1285 -1397) را در سه بخش در سایت نقد منتشر کردیم.
همزمان با انتشار بخش سوم و پایانی در سایت نقد، کل این مقاله نیز در یک فایل پیدیاف در نشانی زیر در دسترس خوانندگان و علاقهمندان قرار گرفته است.
🔺🔻🔺
🆔 @edalatxah
👇🏽 👇🏽
http://www.naghd.info/iran-workers-strikes-struggles-NAGHD.pdf
#یاشار_دارالشفا
#جنبش_کارگری #روز_جهانی_کارگر #طبقات_اجتماعی
🖋@naghd_com
گاهشمار تحلیلی اعتصابها و اعتراضها
و تشکلیابی کارگران در ایران
(فایل کامل)
نوشتهی: یاشار دارالشفا
📚 به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر، گاهشمار تحلیلی اعتصابها و اعتراضها و تشکلیابی کارگران در ایران (1285 -1397) را در سه بخش در سایت نقد منتشر کردیم.
همزمان با انتشار بخش سوم و پایانی در سایت نقد، کل این مقاله نیز در یک فایل پیدیاف در نشانی زیر در دسترس خوانندگان و علاقهمندان قرار گرفته است.
🔺🔻🔺
🆔 @edalatxah
👇🏽 👇🏽
http://www.naghd.info/iran-workers-strikes-struggles-NAGHD.pdf
#یاشار_دارالشفا
#جنبش_کارگری #روز_جهانی_کارگر #طبقات_اجتماعی
🖋@naghd_com
🔸 جنبش خودآگاه و آگاه کارگران هفتتپه
▫️ پیروزی جنبش کارگران هفتتپه، تنیده در جنش کارگری و دیگر جنبشهای طبقاتی و اجتماعی، در دستیابی به یکی از هدفهای خود، همانا روبیدن و برون راندن دارودستهی سرمایهداران ستمگر، دزد و چپاولگر و استثمارگر، و خلع ید از بخش خصوصی، گامی بزرگ است؛ گامی بزرگ در ژرفا بخشیدن به خودآگاهی این جنبش و گسترانیدن و نهادین کردن آگاهی نقادانهی ضدسرمایهدارانه در این جنبش و در جنبش کارگری و طبقاتی بطور اعم.
▫️ جنبش کارگران هفت تپه خودآگاه بود و هست: آگاه به ریشههای خود، به موقعیت اجتماعی و اقتصادی عینی خود، به ظرفیتهای عینی و ذهنی خود و به پیوندهای اجتنابناپذیر خود با همهی کشاکشهای سیاسی و اجتماعی و ترفندهای بازیگران آنها، در قدرت و بهسوی قدرت. جنبش کارگران هفتتپه آگاهانه بود، در هر گام آگاهانهتر شد و میشود.
▫️ جنبش کارگران هفتتپه بهترین نمونهی تنیدگی ایدئولوژی و ایدئولوژیها در مبارزه و کردار اجتماعی، بهترین نمونه برای تلاشهای نهادین شدن آگاهی انتقادی در مبارزه و گفتار و کردار مبارزاتی و آشکارترین نمود و نماد انکار دیوارهای عبورناپذیر بین جنبش بهاصطلاح «خودبخودیِ» فاقد اندیشه و آگاهی بهاصطلاح «انقلابی» است.
▫️ جنبش کارگران هفتتپه، گامی پیروزمندانه و واقعی را در متن و بطن یک جنبش واقعی جشن میگیرد. کارگران هفتتپه و نمایندگان پیشرو و برجستهی آنها آخرین کسانی هستند که نسبت به جایگاه این پیروزی در فرآیند مبارزهی دیروز و امروز و فردایشان دچار توهم باشند یا بشوند. خودآگاهی و آگاهی آنها نیرومندترین سلاح علیه چنین توهمی است.
▫️ متوهمان و نومیدان و ناصحان حاشیهنشین، کسانی هستند که دیروز شعار «شورا» را به سخره میگرفتند و امروز از این که جنبش کارگران هفتتپه موفق به برقراری «دیکتاتوری پرولتاریا» در هفتتپه نشده است، افسردهاند و با سرزنش کردن این جنبش، آوار هذیانهای خیالپردازانهی خود را بر سر کارگران خوشحال و پیروزمند هفتتپه فرومیریزند.
✊🏼
#هفت_تپه #جنبش_کارگری #شورا
منبع :
🖋@naghd_com
🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
▫️ پیروزی جنبش کارگران هفتتپه، تنیده در جنش کارگری و دیگر جنبشهای طبقاتی و اجتماعی، در دستیابی به یکی از هدفهای خود، همانا روبیدن و برون راندن دارودستهی سرمایهداران ستمگر، دزد و چپاولگر و استثمارگر، و خلع ید از بخش خصوصی، گامی بزرگ است؛ گامی بزرگ در ژرفا بخشیدن به خودآگاهی این جنبش و گسترانیدن و نهادین کردن آگاهی نقادانهی ضدسرمایهدارانه در این جنبش و در جنبش کارگری و طبقاتی بطور اعم.
▫️ جنبش کارگران هفت تپه خودآگاه بود و هست: آگاه به ریشههای خود، به موقعیت اجتماعی و اقتصادی عینی خود، به ظرفیتهای عینی و ذهنی خود و به پیوندهای اجتنابناپذیر خود با همهی کشاکشهای سیاسی و اجتماعی و ترفندهای بازیگران آنها، در قدرت و بهسوی قدرت. جنبش کارگران هفتتپه آگاهانه بود، در هر گام آگاهانهتر شد و میشود.
▫️ جنبش کارگران هفتتپه بهترین نمونهی تنیدگی ایدئولوژی و ایدئولوژیها در مبارزه و کردار اجتماعی، بهترین نمونه برای تلاشهای نهادین شدن آگاهی انتقادی در مبارزه و گفتار و کردار مبارزاتی و آشکارترین نمود و نماد انکار دیوارهای عبورناپذیر بین جنبش بهاصطلاح «خودبخودیِ» فاقد اندیشه و آگاهی بهاصطلاح «انقلابی» است.
▫️ جنبش کارگران هفتتپه، گامی پیروزمندانه و واقعی را در متن و بطن یک جنبش واقعی جشن میگیرد. کارگران هفتتپه و نمایندگان پیشرو و برجستهی آنها آخرین کسانی هستند که نسبت به جایگاه این پیروزی در فرآیند مبارزهی دیروز و امروز و فردایشان دچار توهم باشند یا بشوند. خودآگاهی و آگاهی آنها نیرومندترین سلاح علیه چنین توهمی است.
▫️ متوهمان و نومیدان و ناصحان حاشیهنشین، کسانی هستند که دیروز شعار «شورا» را به سخره میگرفتند و امروز از این که جنبش کارگران هفتتپه موفق به برقراری «دیکتاتوری پرولتاریا» در هفتتپه نشده است، افسردهاند و با سرزنش کردن این جنبش، آوار هذیانهای خیالپردازانهی خود را بر سر کارگران خوشحال و پیروزمند هفتتپه فرومیریزند.
✊🏼
#هفت_تپه #جنبش_کارگری #شورا
منبع :
🖋@naghd_com
🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ اداره شورایی در ایران: از ایده تا واقعیت تاریخی
▫️ بررسی تاریخی تجربه شکلگیری خودگردانی شورایی
در کارخانههای ایران (دهه ۵۰ شمسی) - بخش نخست
نوشتهی: امیرحسین سعادت
28 ژوئن 2021
🔸 چند سالی میشود که «خودگردانی شورایی» بار دیگر بر سر زبانها افتاده است و شعار «نان کار آزادی، اداره شورایی» راه خود را از دانشگاهها و برخی مجتمعهای کارگری و به شکلی محدود، تا خیابان طی کرده است. ایدهای که اگر نخواهیم عینیتیافتگی آن را تا اولین اشکال اجتماعات بشری پی بگیریم، میتوانیم تجربهی درخشان مبارزات کارگری در انقلاب فرانسه و تشکیل کمون پاریس، و بعدها در انقلاب اکتبر را اولین نمونههای تحقق آن در منطق ضداجتماعی سرمایهداری بدانیم.
🔸 درست به قدمت همین تاریخ نیز نزاعهای نظری و پراتیکی بر سر ممکنبودن یا نبودن تحقق چنین شکلی از سیاستورزی، چه در مقیاس محیط کار، چه در وسعتی محلی و چه در گسترهی جهانی آن ادامه دارد. موضع بلشویکها در انقلاب اکتبر نمونهای برجسته از این نزاعهای نظری و پراتیکی است: در حالیکه خود با شعار «همهی قدرت به دست شوراها» فاتح انقلاب اکتبر و پایهگذار اتحاد جماهیر شوروی (جمهوری شوراها) شدند، متهمین اصلی زیر پا گذاشتن قواعد شوراگرایی، سازماندهی ضدهیرارشی و تکیه بر اصل خود-رهایی کارگران نیز هستند. از این منظر، کشاکشهای سیاسی و گفتمانی این روزهای نیروهای چپ و فعالین کارگری ایران نیز که بدل به اشکال مختلفی از مجادلات ایدئولوژیکِ برسازندهی دو قطبیهای نامآشنایی همچون شورا یا سندیکا، لنین یا لوکزامبورگ، دولت/حزب یا خودگردانی شورایی، و از این دست شده است، گواه بر تاریخمندی موضوع ادارهی شورایی مبتنی بر منطق پراتیک است.
🔸 پرسش اساسی این است که در واقعیت امر پدیدآمدن چنین دوگانههایی تا چه اندازه با منطق مادی حیات اقتصادی-سیاسی امروز، درجه و نفوذ نیروهای سیاسی چپگرا در میان تودهی مردم، یا شرایط عینیای که در آن نظام سیاسی هرشکلی از تشکلیابی کارگری را سرکوب میکند، موضوعیت پیدا میکند؟ شکلگیری این دوگانهها نه تنها تاکنون برسازندهی هیچ راهحلی ایجابی و مسیری رهاییبخش نبوده است، بلکه میتواند منجر به نفی تمامیت تلاشها و فعالیتهای از پیش موجود هم بشود.
🔸 جستار پیش رو از یک سو تلاشی است در جهت نشاندادن زمینههای شکلگیری شوراهای کارگری در بخشهای بزرگی از صنایع ایران که درگیر انقلاب شدند، و از سوی دیگر به شکلی روایی تمرکز خود را بر دلایل افول و شکست این تجربهی کوتاهمدت قرار داده است و در این راستا بر دلایلی جز سرکوب حاکمیت انگشت میگذارد. در این مقاله نشان دادهایم که برقراری دموکراسی مستقیم در محیط کار، ویژگیهایی دارد و سطوح مختلف خودگردانی درجاتی دارد که یکدستسازی پژوهش ذیل عنوان کلی «تجربهی شوراهای کارگری» اشتباهی تحلیلیست که نقض غرضی فاحش در توصیف ماهیت شوراهای کارگری است. از این رو در ارتباط با ارزیابی تجربهی ادارهی شورایی کارگری در ایران، به ویژه از حیث تمرکز بر چرایی افول آن، دو نظرگاه عمده در تحلیل تجربهی تاریخی ادارهی شوراهای کارگری در ایران را که نقطهی مقابل هم هستند، بازسازی کرده و به مدد آن سعی در بیرونکشیدن تحلیلی جدید از دل نشاندادن محدودیتها و امکانات هر یک از دو تحلیل فوق کردیم. در یکی از این دو رویکرد به نمایندگی آصف بیات بر مؤلفهی «سرکوب حاکمیت» تأکید میشود و در دیگری به نمایندگی سعید رهنما، بر «ضعفهای درونماندگار جنبشی-شیوهی تولیدی». اهمیت تحلیل این دو رویکرد از آنروست که هر یک از آنها به نوبهی خود دوگانههایی متضاد را میسازند که بیشتر از آنکه منتج از سنجش امر واقع باشند به دو بینش ایدئولوژیک راه میبرند؛ رویکردی که بر مؤلفهی سرکوب تاکید دارد به دوگانهی «یا شورایی یا سوسیال-دموکراسی سرمایهدارانه» شکل میدهد و رویکردی که تأکیدش بر «ضعفهای درونماندگار» است، دوگانهی «یا رادیکالیسمِ رمانتیک یا ریشهنگری عقلانی» را برجسته میکند.
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2l3
#امیرحسین_سعادت
#اعتصاب_نفت #ادارهی_شورایی
#جنبش_کارگری #خودگردانی #شورایی
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
▫️ اداره شورایی در ایران: از ایده تا واقعیت تاریخی
▫️ بررسی تاریخی تجربه شکلگیری خودگردانی شورایی
در کارخانههای ایران (دهه ۵۰ شمسی) - بخش نخست
نوشتهی: امیرحسین سعادت
28 ژوئن 2021
🔸 چند سالی میشود که «خودگردانی شورایی» بار دیگر بر سر زبانها افتاده است و شعار «نان کار آزادی، اداره شورایی» راه خود را از دانشگاهها و برخی مجتمعهای کارگری و به شکلی محدود، تا خیابان طی کرده است. ایدهای که اگر نخواهیم عینیتیافتگی آن را تا اولین اشکال اجتماعات بشری پی بگیریم، میتوانیم تجربهی درخشان مبارزات کارگری در انقلاب فرانسه و تشکیل کمون پاریس، و بعدها در انقلاب اکتبر را اولین نمونههای تحقق آن در منطق ضداجتماعی سرمایهداری بدانیم.
🔸 درست به قدمت همین تاریخ نیز نزاعهای نظری و پراتیکی بر سر ممکنبودن یا نبودن تحقق چنین شکلی از سیاستورزی، چه در مقیاس محیط کار، چه در وسعتی محلی و چه در گسترهی جهانی آن ادامه دارد. موضع بلشویکها در انقلاب اکتبر نمونهای برجسته از این نزاعهای نظری و پراتیکی است: در حالیکه خود با شعار «همهی قدرت به دست شوراها» فاتح انقلاب اکتبر و پایهگذار اتحاد جماهیر شوروی (جمهوری شوراها) شدند، متهمین اصلی زیر پا گذاشتن قواعد شوراگرایی، سازماندهی ضدهیرارشی و تکیه بر اصل خود-رهایی کارگران نیز هستند. از این منظر، کشاکشهای سیاسی و گفتمانی این روزهای نیروهای چپ و فعالین کارگری ایران نیز که بدل به اشکال مختلفی از مجادلات ایدئولوژیکِ برسازندهی دو قطبیهای نامآشنایی همچون شورا یا سندیکا، لنین یا لوکزامبورگ، دولت/حزب یا خودگردانی شورایی، و از این دست شده است، گواه بر تاریخمندی موضوع ادارهی شورایی مبتنی بر منطق پراتیک است.
🔸 پرسش اساسی این است که در واقعیت امر پدیدآمدن چنین دوگانههایی تا چه اندازه با منطق مادی حیات اقتصادی-سیاسی امروز، درجه و نفوذ نیروهای سیاسی چپگرا در میان تودهی مردم، یا شرایط عینیای که در آن نظام سیاسی هرشکلی از تشکلیابی کارگری را سرکوب میکند، موضوعیت پیدا میکند؟ شکلگیری این دوگانهها نه تنها تاکنون برسازندهی هیچ راهحلی ایجابی و مسیری رهاییبخش نبوده است، بلکه میتواند منجر به نفی تمامیت تلاشها و فعالیتهای از پیش موجود هم بشود.
🔸 جستار پیش رو از یک سو تلاشی است در جهت نشاندادن زمینههای شکلگیری شوراهای کارگری در بخشهای بزرگی از صنایع ایران که درگیر انقلاب شدند، و از سوی دیگر به شکلی روایی تمرکز خود را بر دلایل افول و شکست این تجربهی کوتاهمدت قرار داده است و در این راستا بر دلایلی جز سرکوب حاکمیت انگشت میگذارد. در این مقاله نشان دادهایم که برقراری دموکراسی مستقیم در محیط کار، ویژگیهایی دارد و سطوح مختلف خودگردانی درجاتی دارد که یکدستسازی پژوهش ذیل عنوان کلی «تجربهی شوراهای کارگری» اشتباهی تحلیلیست که نقض غرضی فاحش در توصیف ماهیت شوراهای کارگری است. از این رو در ارتباط با ارزیابی تجربهی ادارهی شورایی کارگری در ایران، به ویژه از حیث تمرکز بر چرایی افول آن، دو نظرگاه عمده در تحلیل تجربهی تاریخی ادارهی شوراهای کارگری در ایران را که نقطهی مقابل هم هستند، بازسازی کرده و به مدد آن سعی در بیرونکشیدن تحلیلی جدید از دل نشاندادن محدودیتها و امکانات هر یک از دو تحلیل فوق کردیم. در یکی از این دو رویکرد به نمایندگی آصف بیات بر مؤلفهی «سرکوب حاکمیت» تأکید میشود و در دیگری به نمایندگی سعید رهنما، بر «ضعفهای درونماندگار جنبشی-شیوهی تولیدی». اهمیت تحلیل این دو رویکرد از آنروست که هر یک از آنها به نوبهی خود دوگانههایی متضاد را میسازند که بیشتر از آنکه منتج از سنجش امر واقع باشند به دو بینش ایدئولوژیک راه میبرند؛ رویکردی که بر مؤلفهی سرکوب تاکید دارد به دوگانهی «یا شورایی یا سوسیال-دموکراسی سرمایهدارانه» شکل میدهد و رویکردی که تأکیدش بر «ضعفهای درونماندگار» است، دوگانهی «یا رادیکالیسمِ رمانتیک یا ریشهنگری عقلانی» را برجسته میکند.
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2l3
#امیرحسین_سعادت
#اعتصاب_نفت #ادارهی_شورایی
#جنبش_کارگری #خودگردانی #شورایی
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
اداره شورایی در ایران: از ایده تا واقعیت تاریخی
بررسی تاریخی تجربه شکلگیری خودگردانی شورایی – بخش نخست نوشتهی: امیرحسین سعادت جستار پیش رو از یک سو تلاشی است در جهت نشاندادن زمینههای شکلگیری شوراهای کارگری در بخشهای بزرگی از صنایع ایران ک…
مدرسه رهایی
🔹 نوشتههای دریافتی 🔹 ▫️ اداره شورایی در ایران: از ایده تا واقعیت تاریخی ▫️ بررسی تاریخی تجربه شکلگیری خودگردانی شورایی در کارخانههای ایران (دهه ۵۰ شمسی) - بخش نخست نوشتهی: امیرحسین سعادت 28 ژوئن 2021 🔸 چند سالی میشود که «خودگردانی شورایی» بار دیگر…
🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ اداره شورایی در ایران: از ایده تا واقعیت تاریخی
▫️ دو دیدگاه: «سرکوب» و «ضعف درونماندگار»
بررسی تاریخی تجربه شکلگیری خودگردانی شورایی
در کارخانههای ایران (دهه ۵۰ شمسی) - بخش دوم
نوشتهی: امیرحسین سعادت
6 ژوئیه 2021
🔸 پرداختن به علل افول شوراها در فضای پس از ۱۳۵۸ هرچند از دایرهی زمانی مدنظر پژوهش ما تا حدی بیرون خواهد رفت اما نظر به برآوردِ مناسباتِ درونماندگارِ شوراهای کارگری که زمینههایی را (از جهت شرایط سرمایهداری در ایران، دولت، مناسبات کار، و توش و توان بدنهی کارگری در مطالبهگری) به هنگام سربرآوردن طی کرده بودند، کمک میکنند تا به اعتبار آن، بخشی از ماهیت شوراهای شکلگرفته به میانجی «بحران» (چه به اعتبار سرکوب باشد و چه دیگر دلایل) بر ما پدیدار شود. بحرانِ حامل یک پدیدهی اجتماعی، از آن دست لحظاتی ست که دیالکتیکِ درون آن خود را مینمایاند و چگونگی بروز و ظهور ذاتی در یک نمود روشن میشود.
🔸 در ارتباط با ارزیابی تجربهی ادارهی شورایی کارگری در ایران، به ویژه از حیث تمرکز بر چرایی افول آن، همچنانکه در فرازهایی از قسمت های قبل آمد، دو رویکرد وجود دارد که در یکی بر مؤلفهی «سرکوب حاکمیت» تأکید میشود و در دیگری بر «ضعفهای درونماندگار جنبشی-سرمایهداری ضعیف». اهمیت تحلیل این دو رویکرد از آنجایی است که در بیشتر مواقع این دو رویکرد از یکدیگر برداشتِ یک دیگری کاملا متضاد بهدست میدهند که بیشتر از سنجش امر واقع راه به دو بینش ایدئولوژیک میبرد که در بیانِ تأکید گذارنده بر مؤلفهی سرکوب به شکل دوگانهی «یا شورایی یا سوسیال-دموکراسی سرمایهدارانه» جلوه میکند و در بیانِ تأکید گذارنده بر «ضعفهای درونماندگار» به شکل دوگانهی «یا رادیکالیسمِ رمانتیکی یا ریشهنگری عقلانی».
🔸 با درنظر گرفتن اینکه سطح مداخلهی کارگران در ادارهی واحد اقتصادی تابعی از مبارزهی طبقاتی است، مسئله عبارت از قضاوت دربارهی درستی طرح شدن ایدهی ادارهی شورایی کارگری در اول انقلاب نیست؛ حتی مسأله بر سر فهم «شرایط امکان» طرح ایدهی ادارهی شورایی هم نیست (زیرا میتوان فهرستی از عواملِ از «فضای باز سیاسی» تا «تبلیغات گروههای چپ» را به صورت پیشینی ردیف کرد)؛ مسأله بر سر نشان دادن چگونگی جریان یافتنِ دیالکتیک وجودی تضاد طبقاتی میان کار و سرمایه در هنگامهی بحرانی به نام انقلاب در ایران ۱۳۵۷ در هیأت و نمودِ تضاد میان شوراها و حاکمیت است.
🔸 تجربهی ادارهی شورایی کارخانهها در ابتدای انقلاب ایران، نظر به زمینههای سیاسی-اجتماعی بار بر حوزهی کار، بعید بود که برای مدت زمانِ زیادی بتواند به گونهای موفقیت آمیز تحقق پیدا کند. به این ترتیب اهمیت مؤلفهی «تداوم طبقهمندی کارگران به میانجی تشکلیابیها و مبارزات مستمر صنفی-سیاسی» به این برمیگردد که از حیث سیاسی لزومِ واقع شدن در فضای یک تجربهی همگرایی (نظیر ادارهی شورایی) نمیتواند ظرف مدت زمانی کم، سوژههای سیاسیای را به بار بیاورد که آنچنان خویش را خطابِ این فضای جدید ببینند که در تحقق نیافتنِ ایدهی مدنظر، بتوان عمدهی عاملیت را از آن «سرکوب حاکمیتی» دانست. اما تحقق دموکراسی مستقیم از خلال ایدهی ادارهی شورایی، بیش از فراروی از سدی به نامِ «سرکوب حاکمیتی» نیازمند «ملکهی ذهن شدن مؤلفههای زیستِ مشارکتی در جریان تمرینِ مکرر پیگیری منافع جمعی از مسیرِ هویتیابی جمعی طبقاتی است» و اگرچه نقش پُررنگ/کم رنگ حاکمیت در سیالیت/راکدی بالندگی تجربهی سیاستورزی جمعی مردم را مطلقا نمیشود نادیده گرفت، اما صورتبندی مسأله به گونهای که هر شکلی از تمرین و تحققیابی ایدهی ادارهی شورایی را در گرو ستیز با دولت میبیند، سقطِ دیالکتیک جزء و کل از طریق کلنگریِ عاری از تکینگیهاست.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2mc
#امیرحسین_سعادت
#ادارهی_شورایی
#جنبش_کارگری #خودگردانی_کارگری #آصف_بیات #سعید_رهنما
👇🏽
🖋@naghd_com
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
▫️ اداره شورایی در ایران: از ایده تا واقعیت تاریخی
▫️ دو دیدگاه: «سرکوب» و «ضعف درونماندگار»
بررسی تاریخی تجربه شکلگیری خودگردانی شورایی
در کارخانههای ایران (دهه ۵۰ شمسی) - بخش دوم
نوشتهی: امیرحسین سعادت
6 ژوئیه 2021
🔸 پرداختن به علل افول شوراها در فضای پس از ۱۳۵۸ هرچند از دایرهی زمانی مدنظر پژوهش ما تا حدی بیرون خواهد رفت اما نظر به برآوردِ مناسباتِ درونماندگارِ شوراهای کارگری که زمینههایی را (از جهت شرایط سرمایهداری در ایران، دولت، مناسبات کار، و توش و توان بدنهی کارگری در مطالبهگری) به هنگام سربرآوردن طی کرده بودند، کمک میکنند تا به اعتبار آن، بخشی از ماهیت شوراهای شکلگرفته به میانجی «بحران» (چه به اعتبار سرکوب باشد و چه دیگر دلایل) بر ما پدیدار شود. بحرانِ حامل یک پدیدهی اجتماعی، از آن دست لحظاتی ست که دیالکتیکِ درون آن خود را مینمایاند و چگونگی بروز و ظهور ذاتی در یک نمود روشن میشود.
🔸 در ارتباط با ارزیابی تجربهی ادارهی شورایی کارگری در ایران، به ویژه از حیث تمرکز بر چرایی افول آن، همچنانکه در فرازهایی از قسمت های قبل آمد، دو رویکرد وجود دارد که در یکی بر مؤلفهی «سرکوب حاکمیت» تأکید میشود و در دیگری بر «ضعفهای درونماندگار جنبشی-سرمایهداری ضعیف». اهمیت تحلیل این دو رویکرد از آنجایی است که در بیشتر مواقع این دو رویکرد از یکدیگر برداشتِ یک دیگری کاملا متضاد بهدست میدهند که بیشتر از سنجش امر واقع راه به دو بینش ایدئولوژیک میبرد که در بیانِ تأکید گذارنده بر مؤلفهی سرکوب به شکل دوگانهی «یا شورایی یا سوسیال-دموکراسی سرمایهدارانه» جلوه میکند و در بیانِ تأکید گذارنده بر «ضعفهای درونماندگار» به شکل دوگانهی «یا رادیکالیسمِ رمانتیکی یا ریشهنگری عقلانی».
🔸 با درنظر گرفتن اینکه سطح مداخلهی کارگران در ادارهی واحد اقتصادی تابعی از مبارزهی طبقاتی است، مسئله عبارت از قضاوت دربارهی درستی طرح شدن ایدهی ادارهی شورایی کارگری در اول انقلاب نیست؛ حتی مسأله بر سر فهم «شرایط امکان» طرح ایدهی ادارهی شورایی هم نیست (زیرا میتوان فهرستی از عواملِ از «فضای باز سیاسی» تا «تبلیغات گروههای چپ» را به صورت پیشینی ردیف کرد)؛ مسأله بر سر نشان دادن چگونگی جریان یافتنِ دیالکتیک وجودی تضاد طبقاتی میان کار و سرمایه در هنگامهی بحرانی به نام انقلاب در ایران ۱۳۵۷ در هیأت و نمودِ تضاد میان شوراها و حاکمیت است.
🔸 تجربهی ادارهی شورایی کارخانهها در ابتدای انقلاب ایران، نظر به زمینههای سیاسی-اجتماعی بار بر حوزهی کار، بعید بود که برای مدت زمانِ زیادی بتواند به گونهای موفقیت آمیز تحقق پیدا کند. به این ترتیب اهمیت مؤلفهی «تداوم طبقهمندی کارگران به میانجی تشکلیابیها و مبارزات مستمر صنفی-سیاسی» به این برمیگردد که از حیث سیاسی لزومِ واقع شدن در فضای یک تجربهی همگرایی (نظیر ادارهی شورایی) نمیتواند ظرف مدت زمانی کم، سوژههای سیاسیای را به بار بیاورد که آنچنان خویش را خطابِ این فضای جدید ببینند که در تحقق نیافتنِ ایدهی مدنظر، بتوان عمدهی عاملیت را از آن «سرکوب حاکمیتی» دانست. اما تحقق دموکراسی مستقیم از خلال ایدهی ادارهی شورایی، بیش از فراروی از سدی به نامِ «سرکوب حاکمیتی» نیازمند «ملکهی ذهن شدن مؤلفههای زیستِ مشارکتی در جریان تمرینِ مکرر پیگیری منافع جمعی از مسیرِ هویتیابی جمعی طبقاتی است» و اگرچه نقش پُررنگ/کم رنگ حاکمیت در سیالیت/راکدی بالندگی تجربهی سیاستورزی جمعی مردم را مطلقا نمیشود نادیده گرفت، اما صورتبندی مسأله به گونهای که هر شکلی از تمرین و تحققیابی ایدهی ادارهی شورایی را در گرو ستیز با دولت میبیند، سقطِ دیالکتیک جزء و کل از طریق کلنگریِ عاری از تکینگیهاست.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2mc
#امیرحسین_سعادت
#ادارهی_شورایی
#جنبش_کارگری #خودگردانی_کارگری #آصف_بیات #سعید_رهنما
👇🏽
🖋@naghd_com
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
دو دیدگاه: «سرکوب» و «ضعف درونماندگار»
اداره شورایی در ایران: از ایده تا واقعیت تاریخی – بخش دوم نوشتهی: امیرحسین سعادت در این مقاله بر آن بودیم تا تجربهی شکلگیری و فعالیت شوراهای کارگری ایران به ویژه در حد فاصل سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ …
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 اعلام همبستگی صنعتگرانِ مسجدسلیمان با کارگران اعتصابی
#طبقه_کارگر #مبارزه_طبقاتی #اعتصاب #شوراهای_کارگری #جنبش_کارگری #اتحاد_کارگری #مبارزه_ادامه_دارد #اعتصاب #سازماندهی
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
#طبقه_کارگر #مبارزه_طبقاتی #اعتصاب #شوراهای_کارگری #جنبش_کارگری #اتحاد_کارگری #مبارزه_ادامه_دارد #اعتصاب #سازماندهی
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah