مدرسه‌ رهایی
2.15K subscribers
6.68K photos
2.07K videos
191 files
4.81K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است.

با نگاهی به سایر جنبش‌های
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________

#مدرسه_رهایی
Download Telegram
🔴بر اساس تازه‌ترین آمار ارائه‌شده از سوی یک مقام سازمان بهزیستی ایران، شمار #حاشیه_نشینان در کشور به ۱۹ میلیون نفر رسیده است.

این آمار نشان می‌دهد تعداد حاشیه‌نشینان از سال ۹۵ تا کنون، نزدیک به «هفت میلیون نفر» افزایش یافته است.

به گزارش روز پنج‌شنبه (چهارم مرداد) خبرگزاری ایسنا، آقای فرید براتی سده، معاون پیشگیری و درمان مرکز درمان سازمان بهزیستی این آمار را در یک برنامه رادیویی ارائه کرده است.
وی همچنین بر اساس آمار وزارت راه و شهرسازی ایران نیز گفته که این ۱۹ میلیون نفر در حدود «سه هزار منطقه حاشیه‌نشین» در کشور زندگی می‌کنند.
آقای براتی سده همچنین افزوده که «در سال‌های گذشته، جمعیت حاشیه‌نشین کشور فاقد آمار بودند، به طوری که در نظام خدمات شهری و رفاهی مورد توجه قرار نگرفته و به رسمیت شناخته نمی‌شدند.
این یکی از تکان‌دهنده‌ترین آمارها درباره افزایش شش تا هفت میلیونی جمعیت حاشیه‌نشین در ایران تنها طی کمتر از دو سال است.

دی‌ماه سال ۹۵ انوشیروان محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی ایران، شمار حاشیه‌نشینان در کل کشور را ۱۲ تا ۱۳ میلیون نفر اعلام کرده بود و نسبت به گسترش پدیده حاشیه‌نشینی در ایران هشدار داده بود.

آقای محسنی بندپی، «رشد غیر منطقی» پدیده حاشیه‌نشینی در ایران را در کنار بیکاری، به عنوان دو «تهدید» کشور مطرح کرده بود.

پیش از وی نیز دیگر مقام‌های مسئول اعلام کرده بودند که شمار حاشیه‌نشینان رو به افزایش است و نهاد‌های مرتبط با این پدیده گفته بودند که خود را برای ساماندهی ۱۹ میلیون حاشیه‌نشین آماده می‌کنند.

عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور نیز در خرداد ماه ۹۵ جمعیت حاشیه‌نشین‌ها در ایران را ۱۱ میلیون نفر اعلام کرده و گفته بود نزدیک به ۲۷۰۰ محله حاشیه‌نشین در ایران وجود دارد.

بر اساس آمار تازه اعلام شده از سوی معاون پیشگیری و درمان مرکز درمان سازمان بهزیستی، نه تنها شمار حاشیه‌نشینان چندین میلیون افزایش یافته، بلکه در مقایسه با ا‍ظهارات پیشین وزیر کشور، شمار مناطق حاشیه‌نشین نیز ۳۰۰ مورد افزایش داشته است.

مناطقی که حاشیه‌نشینان امروز در آن سکونت می‌کنند از نظر جغرافیایی با تراکم بالای جمعیت، بیکاری گسترده، میانگین پایین سطح آموزش و درآمد، فقر و استاندارد پایین زندگی از سایر نقاط شهری متمایز می‌شوند.

از حاشیه‌نشینی به عنوان یکی از عوامل تشدید آسیب‌های اجتماعی همچون اعتیاد، طلاق، قتل و فساد و جرایم خرد و کلان نام برده می‌شود.

🆔 @edalatxah
🔴تاثیر نرخ ارز و مسکن بر مدارس!

مهاجرت به حاشیه‌های شهرهای اطراف تهران نیز مدارس را دوشیفته و شلوغ کرده است. آن‌طور که مسئولان آموزش و پرورش می‌گویند با افزایش قیمت مسکن و اجاره بها خیلی از خانواده‌ها برای زندگی به #حاشیه شهرها می‌روند. همین موضوع موجب شده تا #مدارس کشور دیگر #گنجایش این تعداد دانش‌آموز را نداشته باشد.

خبر این #مهاجرت‌ها البته از سوی نایب رئیس اتحادیه املاک تهران هم تأیید شده است: «درماه‌های اخیر و به‌دنبال افزایش قیمت مسکن و اجاره بها در شهر تهران، شاهد روند مهاجرت اقشار اجاره‌نشین از تهران به سمت شهرهای اطراف از جمله کرج، شهریار، پردیس، رودهن و مسکن مهر هستیم.»

مسئولان آموزش و پرورش این مهاجرت‌ها را برای سرانه آموزشی کشور بسیار نگران‌کننده می‌دانند چرا که این روزها مدیران با حجم بالایی از دانش‌آموزان روبه‌رو هستند که کلاس درسی برایشان وجود ندارد و آنها مجبورند در مدارس دوشیفته یا در برخی شهرک‌ها سه‌شیفته تحصیل کنند؛ موضوعی که البته رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور هم در گفت‌وگو با سایت خانه ملت اعلام کرده بود که به‌دلیل #کمبود_فضای_آموزشی در برخی مسکن‌های مهر از کانکس برای تأمین فضای آموزشی استفاده شده است.

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
⭕️ فقر و معلولیت علت بازماندگی از تحصیل حدود ۱۹ هزار کودک

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی گفت: پیگیری وضعیت بازماندگی از تحصیل حدود ۱۹ هزار کودک برعهده سازمان بهزیستی بوده است.
۲۳۰۰ تا ۲۴۰۰ کودک به دلیل فقر و ۱۶۵۰۰ کودک به دلیل معلولیت از تحصیل بازمانده بودند.
این آمارها در حالی صورت می‌پذیرد که محرومیت از حق تحصیل، حق کودکی و روند کشنده‌ی کارِ کودک، تنها بدل به ارقام کودکان استثمار شده و غوطه‌ور در فقر مطلق می‌انجامد. سازمان‌هایی ذی‌ربط که بودجه‌های تخصیص یافته و مسئولیت‌های تعریف شده را به استخدام‌های رسمی و ایجاد شغل از جانب فقیرسازی مطرود شدگان اجتماعی، بدل می‌کنند.

#فقیر_سازی
#حق_کودکی
#حق_تحصیل
#حاشیه_راندگان

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Forwarded from نقد
▫️ قیام ژینا در پرتو مرکز- حاشیه
▫️ مازادهای ضداستعماری و ضدطبقاتی مبارزات پیرامونی

13 سپتامبر 2023

نوشته‌ی: سمیه رستم‌پور

🔸 روایت‌های غالب از جنبش‌های اجتماعی در ایران، از جمله جنبش زنان، اغلب ناسیونالیستی، همگن‌ساز، تقلیل‌گرا، نخبه‌گرایانه و طبقاتی بوده‌اند، به‌نحوی که تلاقی اتنیک-ملیت با جنسیت و طبقه در آن‌ها نادیده گرفته شده است. این متن تلاش می‌کند مبارزه‌ی مردمان در حاشیه در قیام ژینا به‌ویژه زنان، و مازادهای آن نسبت به مرکز را مورد بحث قرار دهد. بیش از آن‌که ادعای پاسخ‌گویی داشته باشد، هدف این یادداشت «طرح مسئله» حول موضوعات زیر است. نخست، مسئله‌ی حاشیه-مرکز در قیام ژینا و سهم مردمان پیرامونی در برجسته کردن تضاد طبقاتی و مبارزات ضداستعماری. در آینده و در مقاله‌ی دیگری به فرایند نامرئی‌سازی زنان حاشیه‌ای در تولید دانش-کنش‌گری فمینیستی و تبارهای چندگانه فمینیسم اقلیت می‌پردازیم. در شرایطی که شعار ارتجاعی «مرد میهن آبادی» از سوی نیروهای ارتجاعی در حال رشد و گسترش است و در جریان‌هایی هم‌چون مسجد مکی بلوچستان «نشانه‌های سازش و بستن دهان‌ها دیده می‌شود»، دفاع از شعار مترقی «ژن ژیان ئازادی» و ایجاد حلقه‌های هم‌بستگی مبتنی بر هم‌سرنوشتی سیاسی ضروری به نظر می‌رسد. لازمه‌ی این کار، هم‌اندیشی جمعی پیرامون پیوند میان ستم جنسیتی- جنسی با ستم ملی و طبقاتی در ایران است، که اگر به قدر کافی واکاوی نشود می‌تواند هم‌چون تهدیدی برای اتحاد فمینیستی علیه اشکال متنوع پدر-مردسالاری عمل کند.

🔸 این متن در صدد است تا نشان دهد مطالبات متفاوت مناطق حاشیه‌ای را صرفاً نمی‌توان با مفهوم پرمناقشه‌ی «سیاست هویت» تحلیل کرد، زیرا حتی خواست‌های سیاسی و فرهنگی این مردمان بنیادهای محکم مادی و طبقاتی دارند. از طرف دیگر، بدون این‌که در این مرحله نظریه‌ی خاصی پیشنهاد دهیم، اهمیت نظریه‌های ضد‌استعماری (در طیف وسیع آن) و روش‌شناسی ماتریالیستی برای فهم بهتر مناسبات مرکز-حاشیه را یادآور می‌شویم. منظور از «حاشیه» یا «پیرامون» به بیان عامْ گروه‌های اجتماعی‌ای هستند که در سلسله‌مراتب طبقاتی، جنسیتی، جغرافیایی، اقتصادی، جنسی، مذهبی، ملیتی، نژادی و اتنیکی در مقایسه با گروه غالب فرادست در موقعیت فرودست قرار دارند. مفهوم حاشیه در این متن بیش از همه به زنان ملل تحت‌ستمِ غیرفارس ارجاع دارد که در مناطق جغرافیایی پیرامونی زندگی می‌کنند و اغلب غیرشیعه و متعلق به ستم‌کشیده‌ترین اقشار جامعه اند. مثال‌های متن عمدتاً از کردستان‌اند اما نه به‌مثابه‌ی یک استثنا، بلکه هم‌چون یک نمونه از وضعیت مردم حاشیه که نویسنده شاید شناخت بهتری از آن داشته باشد. هم‌چنین «کردستانْ» یک جامعه‌ی غیرتاریخی یک‌دست و فاقد تکثر و تضاد درونی، از طیف مترقی گرفته تا جریانات ارتجاعی، فرض نشده است.

🔸 اگر از انگیزه‌های معترضان برای مشارکت فعالانه در قیام اخیر سخن می‌گوییم، نمی‌توانیم مواردی چون محکوم کردن استثمار و برخوردهای شبه‌استعماری و هم‌چنین تبعیض اجتماعی-سیاسی-اقتصادی بازتولیدکننده بی‌ثباتی، فقر، تحقیر، نژادپرستی و… را نادیده بگیریم. به همین ترتیب مشارکت زنان در مناطق پیرامونی، مازادی به نسبت سایر زنان مرکز دارد: برای آن‌ها این نه تنها قیامی علیه دیکتاتور مردسالار، بلکه خیزشی علیه حکومتی اشغال‌گر و به زعم برخی استعمارگر نیز هست. آن‌ها نه فقط به‌عنوان «زن»، بلکه بیش از همه به‌مثابه‌ی «زن بلوچ» یا «زن کورد» و حتی بسیاری هم‌چون «زن غیرفارس فرودست» به خیابان آمده‌اند. زنان بلوچی که در زاهدان با دست خونین و طناب‌داری نمادین به گردن فریاد «این همه ظلم تا به کی؟ بلوچ‌کُشی تا به کی؟» سر می‌دهند، خاطره‌ی یک قرن سرکوب ملل تحت ستم غیرفارس غیرشیعی، که با تعمیق نابرابری‌های اقتصادی هم‌راه بوده را، به صحن تاریخ سیاسی کشور برمی‌گردانند. با این حال، قطعه‌ای از این پازل چندوجهی و تقاطعی اغلب به شکل هدف‌مند از قلم می‌افتد: بخش‌هایی از مرکز اغلب از یاد می‌برندکه این زنان به ستم ملی به‌اندازه‌ی ستم جنسیتی-طبقاتی اهمیت می‌دهند و برخی جریان‌های مرد-پدرسالار در حاشیه نیز ترجیح می‌دهند اهمیت مبارزه با ستم جنسیتی برای زنان حاشیه‌ای فعال در قیام ژینا را در سایه‌ی ستم ملی-طبقاتی قرا دهند...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3Fj

#سمیه_رستم‌پور #ژینا_امینی #ژن_ژیان_ئازادی
#ستم_جنسیتی #ستم_طبقاتی #فمینیسم_مارکسیستی #حاشیه‌_مرکز

👇🏽

🖋@naghd_com