مدرسه‌ رهایی
2.15K subscribers
6.68K photos
2.07K videos
191 files
4.81K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است.

با نگاهی به سایر جنبش‌های
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________

#مدرسه_رهایی
Download Telegram
⭕️جامعه مدنی رهایی‌بخش با بازگشت به گرامشی
بخشی از یادداشت «جامعه مدنی: سلطه‌گر یا رهایی‌بخش؟»
✍️یاسرریگی

گرامشی نیز مانند مارکس و بسیاری از متفکران غیر لیبرال قبل از خود نگاهی انتقادی به جامعه‌ی مدنیِ بورژوایی دارد اما درعین‌حال جنبه‌هایی رهایی‌بخش نیز در جامعه‌ی مدنی می‌‌بیند. ازنظر گرامشی جامعه‌ی مدنی موجود در سیطره‌ی بورژوازی و دولت‌هاست. گرامشی مانند مارکس جامعه‌ی مدنی را قلمرو خصوصی و غیردولتی می‌داند. ازنظر او جامعه‌ی مدنی عرصه‌ی سازمان‌هاست که در آن هژمونی یا تسلط فکری و فرهنگی نقشی تعیین‌کننده دارد. گرامشی معتقد است در جوامع سرمایه‌داری نزدیکی زیادی بین جامعه مدنی و دولت وجود دارد و دولت‌ها با تسلط بر جامعه‌ی مدنی به حفظ خود و طبقه‌ی مسلط کمک می‌کنند. گرامشی به‌گونه‌ای که یادآور نظریات آلتوسر درباره‌ی سازوبرگ‌های ایدئولوژیک دولت است بیان می‌دارد که دولت‌ها علاوه بر استفاده از قوه‌ی قهریه با آموزش افکار عمومی و تسلط بر آن‌ها نوعی همنوایی در جامعه مدنی با خودشان ایجاد می‌کنند و درواقع هژمونی در جامعه مدنی را دست دارند. گرامشی مفهوم گسترده‌ای از دولت را مدنظر دارد که کل دستگاه سیاسی به همراه دستگاه‌های قهرآمیز و فرهنگی آن را در برمی‌گیرد. ازنظر گرامشی دولت در جامعه‌ی مدنی هژمونی را به کمک دستگاه‌های مستقر در جامعه مدنی نظیر مدرسه، کلیسا، احزاب، مطبوعات، اتحادیه‌ها، احزاب و… در دست دارند که در خدمت منافع طبقات مسلط می‌باشند. درواقع بورژوازی سعی دارد با تحمیل ایدئولوژی خود به جامعه‌ی مدنی جامعه را به سمت پذیرش منطق حا‌کم سوق دهد.
اگر با این نگاه به #وضعیت_فعلی_جامعه_مدنی_در_ایران نگاه کنیم به‌روشنی و وضوح به تلاش دولت‌ها برای ایجاد جامعه‌ی مدنی خودساخته در جهت اهداف حاکم پی خواهیم برد. تلاش دولت برای ایجاد جامعه مدنی خصوصاً در بخش اصناف و تشکل‌های صنفی به‌روشنی قابل‌رؤیت است. دولت‌های مختلف در ایران سعی داشته‌اند با ایجاد نهادها و تشکل‌های دولتی و یا تشکل‌های به‌ظاهر مستقل و درعین‌حال وابسته و همچنین بانفوذ در تشکل‌های مستقل، جامعه‌ی مدنیِ در سیطره‌ی خود را ایجاد نمایند. خصوصاً دولت‌های اصلاح‌طلب با درک بیشترِ ضرورتِ وجود جامعه‌ی مدنی برای پیشبرد اهدافِ در خدمت سرمایه و اخیراً نئولیبرالی‌شان بیشتر به این مهم پرداخته‌اند و می‌توان گفت بخش وسیعی از جامعه مدنی وابسته به بخش اصلاح‌طلب هست.
گرامشی معتقد است دولت‌ها برای پیشبرد هژمونی فکری و فرهنگی خود بر جامعه مدنی روشنفکرانی وابسته به خود نیز دارند که نقش مهمی در این زمینه ایفا می‌کنند. این روشنفکران که گرامشی آنان را «روشنفکران سنتی» می‌نامد سعی دارند نظام معنایی دولت را در قالب تئوری‌های علمی و معرفتی به جامعه بقبولانند. در ایران نیز برخی به‌اصطلاح روشنفکران وابسته به دولت‌ها چنین نقشی را در جامعه‌ی مدنی ازجمله در تشکل‌های صنفی ایفا می‌کنند و سعی دارند با تئوری پردازی در باب جامعه مدنی از ایجاد هر نوع هژمونی مستقل از دولت در جامعه‌ی مدنی جلوگیری کنند. این افراد که امکان‌هایی ازجمله انواع رسانه‌ها را در اختیار دارند نقش مهمی در بازتولید هژمونی و سلطه‌ی دولت‌ها ایفا می‌کنند. گرامشی به درستی این دسته را روشنفکر واقعی نمی‌داند و آن‌ها را از دسته‌ی روشنفکران کنار می‌نهد.
جامعه‌ی مدنی ازنظر گرامشی به حوزه‌ی کردارهای ایدئولوژیک و سیاسی تعلق دارد که سعی دارد تضادهای مختلف خصوصاً تضادهای طبقاتی حول منافع اقتصادی را در خود حل کند. یکی از ابزارهایی که دولت‌ها برای استیلای ایدئولوژیک خود بر جامعه‌ی مدنی از آن استفاده‌ می‌کنند مطبوعات است. در ایران مطبوعات بین رسانه‌های مختلف نقش مهم‌تری را در تئوریزه نمودن سلطه‌ی ایدئولوژیک دولت بر جامعه‌ی مدنی ایفا می‌کند؛ دلیل این امر از سویی حضور بیشتر جناح اصلاح‌طلب در این بخش و از سوی دیگر جنبه‌ی روشنفکری مباحث جامعه مدنی در ایران است که مخاطبان خاص دارد. روزنامه‌نگارانِ مختلفِ وابسته به دولت‌ها با تخریب هر نوع صدای مستقل از دولت در جامعه‌ی مدنی از شکل‌گیری هژمونی مستقل، مخالف و یا حتی منتقد دولت‌ها جلوگیری می‌کنند.