مدرسه‌ رهایی
2.12K subscribers
6.67K photos
2.07K videos
191 files
4.81K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است.

با نگاهی به سایر جنبش‌های
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________

#مدرسه_رهایی
Download Telegram
🔴 مراسم بدرقه ی #علی_اشرف_درویشیان نویسنده و معلم مبارز و متعهد
🔹دوشنبه ۸ ام آبان، ساعت 10 صبح،
🔻گورستان بهشت سکینه کرج
آزاد راه كرج - قزوین، كيلومتر ۵، كمالشهر، خيابان بهشت سكينه.
🆔 @edalatxah
#علی_اشرف_درویشیان، نویسنده جسور سوسیالیست و عضو کانون نویسندگان ایران، روز پنج‌شنبه 4 آبان 1396 برابر با 26 اکتبر 2017، در سن ۷۶ سالگی بر اثر نارسایی ریوی
درگذشت

⭕️يادش گرامى باد


🆔 @edalatxah
#برشی_از_یک_کتاب

🔴 هنگامی که ننه برای گرفتن خرجی پافشاری می‌کرد و بابا می‌نالید: «عصری، عصری!» یعنی که عصری خرجی می‌دهم. عصر هم که می‌آمد و می‌گفت: «فردا، فردا.» و فردا: «عصری، عصری.»
این ادامه داشت. عصرها و فرداها می‌آمدند و پدرم همیشه می‌گفت: «پول ندارم.» و خرجی را ناتمام می‌داد، یا اصلا نمی‌داد و همیشه بدهکار بود. بعضی از روزها هم کار به کتک‌کاری می‌کشید. بابا دیگر آن آدم همیشه‌گی نبود.
گیس ننه را می‌گرفت و دور کرسی می‌گرداند و ما از بند دل جیغ می‌کشیدیم. فریاد می‌زدیم. به بیرون می‌دویدیم تا همسایه‌ها صدای‌مان را بشنوند و به فریادمان برسند. دوباره برمی‌گشتیم و روی دست و پای بابا می‌افتادیم.
جیغ‌های دلخراش اصغر همیشه در گوشم خواهد بود. این جیغ‌ها تا ابد مرا بیدار نگه خواهد داشت و مرا بر ضد آن که همیشه خرجی‌اش آماده است، آن که شکم‌اش مثل زالو پُر است و کاری نمی‌کند همه خرجی داشته باشند، خواهد شوراند. بر ضد آن که گوش‌اش کر است و جیغ‌های اصغر را نمی‌شنود، ناله‌های ننه را نمی‌شنود، و بر ضد آن که نفهمید و ندانست و نخواست بداند که چرا همیشه زیر چشم ننه‌ام از درد کبود بود، همیشه گیسوی‌اش شانه نزده و آشفته و پر درد و همیشه گرسنه بود، تا ما نیم‌سیر باشیم.

📚 آبشوران
✍️ #علی_اشرف_درویشیان

🆔 @edalatxah
🌀 یادآر

🔸۴ آبان سالروز درگذشت علیاشرف درویشیان

📌 ( زاده ۳ شهریور ۱۳۲۰ کرمانشاه -- درگذشته ۴ آبان ۱۳۹۶ تهران ) معلم و داستان‌نویس دهک‌های پایین!

🔹 درویشیان داستان‌نویس و پژوهشگر حوزه ادبیات عامه بود که بسیاری از افسانه‌ها را در کتاب افسانه‌‌ها و متل‌های کردی آورده ‌است.
او درباره‌ قصه‌های کودکی‌اش می‌گفت:
"در زندگی پای قصه‌های خیلی از قصه‌ گویان نشستم، اما مادر بزرگم از همه آنها‌ بهتر بود و به آنچه می‌گفت آگاهی کافی داشت‌. افسانه را با آب و تاب و با سود جستن از مثل‌ها و اصطلا‌حات محلی بیان می‌کرد‌. آن‌ها را با مسائل روز و نکته‌های مورد علا‌قه ما می‌آمیخت،‌ آرام و بی‌شتاب قصه می‌گفت و عقیده داشت که گفتن متل در روز سبب کسالت و خستگی می‌شود، ‌بنابراین همیشه شب‌ها و به ویژه پیش از خواب برای ما قصه می‌گفت‌. پدرم هم قصه‌‌گوی خوبی بود، اما نه به اندازه مادربزرگم‌. او کم‌ سواد بود و برای ما اشعار حافظ و باباطاهر را می‌خواند‌. نخستین کتاب داستانی که به خانه‌ ما آمد، امیرارسلا‌ن نامدار بود که من در ۹ سالگی در شب‌های زمستان برای خانواده می‌خواندم".
وی در سال ۱۳۳۷ پس از گذراندن دوره‌ دانشسرای مقدماتی کرمانشاه، ۸ سال در روستاهای کرمانشاه و گیلا‌نغرب آموزگار بود.
در سال ۱۳۴۵ در دانشگاه تهران در رشته‌ ادبیات فارسی و سپس تا کارشناسی ارشد روان‌شناسی تربیتی درس خواند و همزمان در دانشسرای عالی تهران تا رشته‌ مشاوره و راهنمای تحصیلی پیش رفت.
از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ به سبب نوشتن کتاب "از این ولا‌یت" و فعالیت‌های سیاسی ۳ بار دستگیر و ممنوع‌‌القلم شد. او در کتاب‌هایش زندگی کودکان فرودست و مقاومت و تلا‌ش پیوسته‌ آنها را در زندگی نشان می‌داد. وی شش سال به خاطر انتشار کتاب‌هایش در زندان بود. مجموعه‌ "فصل نان" و قصه‌ "رنگینه" را در زندان نوشت و توسط همسرش به خارج از زندان فرستاد‌.
وی در بسیاری از آثارش از جمله در آبشوران، سال‌های ابری، فصل نان و همراه آهنگ‌های بابام به زندگی خودش و سختی‌های آن سالها پرداخته است.
در سال۱۳۳۶ که به دانشسرای مقدماتی کرمانشاه رفت، روز به روز علاقه‌اش به مطالعه بیشتر می‌شد.
علی اشرف درویشیان در ۷۶ سالگی درگذشت.

♦️آثار:
بیستون.
آبشوران: نشر چشمه.
فصل نان: نشر چشمه.
همراه آهنگ‌های بابام: نشر چشمه.
گل طلا وکلاش قرمز.
ابر سیاه هزار چشم.
روزنامه دیواری مدرسه ما.
رنگینه.
کی برمی‌گردی داداش جان.
آتش در کتابخانه بچه‌ها.
چون و چرا.
داستان‌های محبوب من (۶ جلد): نشر چشمه.
سلول ۱۸.
سی و دوسال مقاومت در زندان‌.
افسانه‌ها و متل‌های کردی: نشر چشمه.
سال‌های ابری (۲ جلد): نشر چشمه.
درشتی (مجموعه داستان کوتاه): نشر چشمه.
مجموعه ۲۰ جلدی فرهنگ افسانه‌های ایرانی با همکاری رضا خندان مهابادی.
واژه‌نامه گویش کرمانشاهی.
یادمان صمد (صمدبهرنگی).
شب آبستن.
از این ولایت: نشر چشمه.
قصه‌های آن سال‌ها: نشر چشمه.
خاطرات صفرخان (صفر قهرمانیان): نشر چشمه.

#فرهنگ
#ادبیات
#علی_اشرف_درویشیان
https://s4.uupload.ir/files/img_20211026_112455_088_zynx.jpg

🔻🔻🔻

به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
لینک عضویت #کانال_معلمان_عدالت‌خواه

https://tttttt.me/joinchat/QQ_Z8ocDVbBvpIRz

🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah