مدرسه‌ رهایی
2.15K subscribers
6.58K photos
2.02K videos
188 files
4.76K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است.

با نگاهی به سایر جنبش‌های
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________

#مدرسه_رهایی
Download Telegram
🔴 موجودی به نام چپ بورژوا

عادل مشایخی

4 مارس 2020

🔸 یکی از پدیده‌‌هایی که در دوره‌‌های اخیر، مبارزه و مقاومت طبقه‌‌ی کارگر را به انحراف کشیده است، چپ بورژوایی است. این یادداشت به‌هیچ وجه ادعای تحقیقی همه‌جانبه در باب این پدیده‌‌ی مخرب را ندارد. هدف فقط اشاره به‌یکی از ویژگی‌‌های چپ بورژوایی است: اقتصادزدگی که روی دیگرش نادیده‌گرفتنِ سرشت طبقاتیِ مقولاتی است که به‌گونه‌‌ای بت‌‌واره به‌منزله‌‌ی مقولات اقتصادیِ محض به‌کار می‌‌روند؛ مقولاتی که کارکردی ندارند جز عرضه‌‌ی تصویری از جامعه به‌منزله‌‌ی کلی یکدست و یکپارچه که دارد در مسیر «توسعه» حرکت می‌‌کند و در این مسیر گاهی تند پیش می‌‌رود و گاهی کند و گاهی هم کلا عقب‌گرد می‌‌کند. چپ بورژوایی مانند همتای راستش مدام از علم اقتصاد دم می‌‌زند و اعضای طبقه‌‌ی کارگر را به ناآشنایی با مقتضیات تفکر علمی متهم می‌‌کند. از نظر او کسانی که از فلاکت‌‌های زندگی در سیطره‌‌ی سرمایه به‌تنگ آمده‌‌اند و با سرمایهداری سر ستیز دارند و گوش‌شان بدهکارِ خزعبلات شبه‌علمی ایشان نیست، دچارِ «بیماریِ کودکانه‌‌ی چپ‌روی»‌‌اند. این دسته از مدافعان سرمایه‌‌داری که از سر دغل‌کاری لباس چپ به‌تن کرده‌‌اند گه‌گاه از سوسیالیسم یا حتی کمونیسم نامی به‌میان می‌‌آورند اما هیچ‌گاه از یادآوریِ مواهب توسعه‌‌ی سرمایه‌‌داری و خدماتی که سرمایه‌‌داری به‌طبقه‌‌ی کارگر ارائه کرده است خسته نمی‌‌شوند. آن‌‌ها گونه‌‌ای جبرگراییِ اقتصادی را اساسِ دفاع خود از سرمایه‌‌داری قرار داده‌‌اند. به اتکای همین جبرگراییِ اقتصادی است که می‌‌توانند از سرمایهداری دفاع کنند و در عین‌حال هم‌چنان خود را سوسیالیست یا حتی کمونیست جا بزنند. و در مواجهه با هرگونه انتقادی در این‌مورد، به‌‌شکلی طوطی‌‌وار چند سطر از مانیفستِ مارکس و انگلس را (اثری که در سال 1848، یعنی تقریبا بیست سال قبل از کاپیتال منتشر شده است) تکرار می‌‌کنند، بدون این‌‌که ذکری از درون‌مایه‌‌ی اصلی و خط استدلالیِ این اثر به‌میان آورند.

🔸 هسته‌‌ی سخت استدلال چپ بورژوایی پیراسته از وراجی‌‌های شبه‌علمی از این قرار است: شرط شکل‌گیریِ جامعه‌‌ی سوسیالیستی شکل‌‌گیریِ یک طبقه‌‌ی کارگرِ صنعتیِ نیرومند است. اما طبقه‌‌ی کارگرِ صنعتیِ نیرومند فقط با توسعه‌‌ی سرمایه‌‌داریِ صنعتی و بنابراین در سایه‌‌ی بورژوازیِ مولد می‌‌تواند به‌وجود آید. بنابراین، طبقه‌‌ی کارگر واقعا موجود باید دست از مبارزه و مقاومت در برابر توسعه‌‌ی سرمایه‌‌داری در ایران بردارد، به این دلیل ساده که یا اصلا در ایران هنوز چیزی به‌نام سرمایه‌‌داری وجود ندارد و یا اگر هم وجود داشته باشد هنوز در مرحله‌‌ی جنینی است و به‌هیچ وجه توانِ آن‌را ندارد که در برابر نیروهای «نئوفئودال» قد برافرازد؛ اصلا راستش را بخواهید در ایران هنوز طبقه‌‌ی کارگری وجود ندارد: چپ بورژوا وقتی تعارف را کنار می‌‌گذارد و اندکی روراست می‌‌شود، چنین می‌‌نالد. بنابراین، از دیدگاه چپ بورژوا طبقات فرودست در ایران نه در سیطره‌‌ی سرمایه، بلکه تحت سلطه‌‌ی دولتی نئوفئودال زندگی می‌‌کنند و برای رهایی و دیدن روی رفاه و عدالت و آزادی چاره‌‌ای ندارند جز آن‌‌که با همان هسته‌‌ی ضعیف بورژازیِ مولدِ در حال تولد ائتلاف کنند...

🔹 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-1hc

#عادل_مشایخی #سوسیالیسم #سرمایه‌داری
#طبقه_کارگر #طبقه‌_متوسط

🔻🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah

از طریق لینک زیر به #معلمان_عدالت‌خواه بپیوندید.

http://tttttt.me/edalatxah
📌نقشه این است: بگذاریم مردم بمیرند تا سرمایهداری را نجات دهیم

نویسنده: همیلتون نولان
برگردان: سیمین فروهر

@bidarzani
بیایید لحظه‌ای تصور کنیم که ما می‌توانیم سیاستمداران را کنار بزنیم و خودمان بر مبنای عقل سلیم عمل کنیم.
دولت فدرال [در ایالات متحده‌ی آمریکا] چه کاری انجام می‌دهد تا اثر ویرانگر بیماری همه‌گیر کووید ۱۹ را بر انسان‌ها به بهترین نحو کاهش دهد؟
قبل از هر چیز باید دسترسی به خدمات درمانی رایگان را برای همه‌ی افراد فراهم کند. دولت باید منابع دارویی و پزشکی را بر اساس بیشترین نیاز افراد در سطح ملی توزیع کند.
همچنین باید از انسان‌ها در برابر آسیب‌های اقتصادی گریزناپذیری محافظت کند که در پی طرح فاصله‌گذاری اجتماعی بر آن‌ها بار می‌شود.

دولت باید تدابیری بیندیشد که همه بتوانند این دوران را به بهترین شکل به سرانجام برسانند: باید به حقوق‌بگیران و دستمزدبگیران یارانه پرداخت کند، به این ترتیب کارگران می‌توانند سرِ کار خود باقی بمانند و کسب‌وکارها هم می‌توانند به‌راحتی از سر گرفته شوند؛ باید دریافت اجاره‌ را از افراد و از کسب‌وکارها به تعویق بیندازد؛ ماهانه به هر فرد حقوق ثابتی برای برآوردن ضروریات زندگی پرداخت کند تا زمانی‌که این وضع به سر آید؛ همچنین باید از ورشکسته شدن کسب‌وکارهای کوچک جلوگیری کند زیرا در این کسب‌وکارها میلیون‌ها موقعیت شغلی نهفته هستند که متصدیان آن‌ها باید به آن‌ها بازگردند.

این‌ها گام‌هایی بدیهی هستند که شما باید طی کنید اگر هدف شما حمایت از مردم باشد.
حالا به جای آن، وضعیتی را تصور کنید که شما هدف اساساً متفاوتی را دنبال می‌کنید: حفظ سرمایه.
در آن صورت شما چه می‌کنید؟ خب، شما باید سلامت ترازنامه‌های شرکت را نسبت به سلامت انسان‌ها در اولویت‌ قرار دهید. صنعت خدمات درمانی‌ را، که حالا [کم‌کم] دارد رونق می‌گیرد، در دست بخش خصوصی نگه ‌دارید؛ شما باید به جای آن‌که امنیت شغلی کارگران را فراهم و حقوق‌‌ و دستمزد آن‌ها را پرداخت کنید از مزایایی بهره ببرید که بیکاری آن‌ها برایتان به ارمغان می‌آورد و تقاضای مصرف‌کننده را تحریک ‌کنید تا موجی از نیروی کار ارزان و به‌شدت محتاج در برابر خود داشته باشید.
منبع:بیدارزنی

#کرونا
#سرمایه‌داری

🆔 @edalatxah

ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️


https://tttttt.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29884&rhash=3ec4f87be6d7d1
2_5262772454564041472.pdf
35 MB
🛑حرف‌هایی با دخترم

🔸کتاب کوچک حرف هایی با دخترم
درباره‌ی اقتصاد نوشته‌ی یانیس واروفاکیس، وزیر سابق اقتصاد یونان است.

🔸او برای دخترش از تاریخ رشد نظام سرمایهداری و ساز و کارهای آن می‌گوید.

🔸او برای این کار مثال‌های جالب و متعددی را برای فهم بهتر مباحث می‌زند و با این شیوه، با زبانی جذاب و ملموس ریشه‌های اقتصادی و تاریخی سرمایهداری را بررسی می‌کند.

🔸این کتاب به خصوص برای کسانی مفید است که قصد دارند تا با ادبیاتی ساده و همه فهم با مناسبات سرمایه آشنا شوند.

📌برای دانلود پی‌دی‌اف کتاب به کانال تلگرام دیکریشن مراجعه کنید.

#یانیس_واروفاکیس #ارزش_مبادله #اقتصاد #استثمار #نظام_سرمایه‌داری #سرمایه‌داری #مبارزه_طبقاتی #معرفی_کتاب #کتاب
@Decreation2

🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه
🆔 @edalatxah
🔴 زهرا شمس از اعضای شورای شهر تهران می‌گوید: 《کارتن‌خوابی طبیعی و نوعی سبکِ زندگی‌ست.》
از خانم‌ شمس می‌پرسیم:
نظرتان درباره‌ی ویلاهای ۷۰۰ میلیارد تومانی در باستی‌هیلز لواسان چیست؟ در مورد فروش زمین یک ویلا در الهیه به قیمت ۱۴۴۰میلیارد تومان با حق کميسيون ۵۶ میلیارد تومانی به بنگاه‌دار چطور؟

آن‌چه طبیعی شده همین تضاد رعب‌انگیز طبقاتی است که در شمال پایتخت ایران می‌توان افسانه‌ای‌ترین زندگی‌های اولترابورژوایی را دید و در جنوبِ آن خرید قسطی نان، فروش اعضای بدن و گورخوابی.
حرف خانم شمس فقط بیان صریح و صادقانه‌ی وفاداریِ کاملِ طبقه‌ی مسلط در ایران به سرمایهداری است که خوشبختانه برخلاف سال‌های گذشته آن پوسته‌ی عوام‌فریبانه‌ی 《حمایت مستضعفین 》از صورت برداشته و هارتر از هارترین غارت‌گران جهان چنگ و دندان نشان می‌دهد‌.


#سرمایه‌داری

🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah
🔴 توتالیتاریسم «چپ» به بهانه‌ی «مارکسیسم»‏
‏ نقدی بر مقاله‌ی: «’مارکسیسم’ قوم‌گرا یا قوم‌گرایی ’مارکسیستی’»‏

🖋 یاشار دارالشفاء


♦️ امیر مصباحی در مقاله‌ی خود زیر عنوان «’مارکسیسم’ قوم‌گرا یا قوم‌گرایی ’مارکسیستی’» به میانجی نقد جزوه‌یِ ‌‏«آذربایجان و مسئله‌ی ملیِ» علیرضا نابدل مدعی است که چیزی تحت عنوان «ستم قومی» در ایران وجود ندارد و اگر ‏بخواهیم به مبنای تحلیلیِ کمونیسم مارکسی وفادار باشیم، تنها باید بر مؤلفه‌ی «کار» و مناسبات حاکم بر آن، که به افراد هویت ‏می‌دهد، تکیه کنیم. از نظر ایشان هویت‌های دیگر، اعم از قومی، ملی، مذهبی، جنسی یا جنسیتی، نمی‌توانند مبنایِ عملِ ‏کمونیسمِ مارکسی باشند، چرا که همه‌ی آن‌ها هویت‌هایی غیرطبقاتی‌اند؛ کمونیسم فقط هویتِ طبقاتیِ انسان‌ها را به رسمیت ‏می‌شناسد و مبنای سیاست‌ورزیِ خود قرار می‌دهد.‏
در این یادداشت کوتاه می‌کوشم نشان‌دهم که نتیجه‌ی منطقی چنین رویکردی چیزی جز توتالیتاریسم با صورتک باصطلاح ‌‏«چپ» و به اسم دفاع از طبقه‌ی کارگر نیست و عملا راه برای یک دولت-ملت مردسالارِ توتالیتر هموار می‌سازد.‏

♦️ مشکل از جایی آغاز می‌شود که نویسنده اصرار دارد تعریفی از ملت به‌دست دهد که بدون استناد به ریشه‌های پیدایش ملت ‌‏«همه‌ی باشندگان در یک سرزمین» را دربربگیرد. از همین رو هم هست که بدون کوچک‌ترین ارجاعی به پژوهش‌های ‏تعیین‌کننده‌ی کسانی چون بندیکت اندرسون یا اریک هابزباوم، از فقدان تعریف واحدی از مفهوم ملت صحبت می‌کند.‏
در این‌جا با استفاده از شرح انتقادی بر آرای بندکیت اندرسون در دو مقاله‌ی مهم «مسأله‌ی قومیت و تکلیف ما» و «رمزگشایی ‏از ژانوس مدرن: تکثر جوامع و تشکیل ملت» می‌کوشم درک نادرست نویسنده از مفهوم «ملت» را نشان دهم.‏

♦️درک شناسنامه‌ای مصباحی از مفهوم «ملت» درکی کجراه‌کننده و درواقع عامدانه راهی است برای «انکار مسأله‌ی ستم ‏ملی»، در حالی‌ که بنظر من، می‌توان در ایران از «ملت غالب فارس» و «ملت‌های مغلوب کرد و ترک و عرب و بلوچ و ‌‏…» سخن گفت. بورژوازی فارس در واقع آن نیروی مؤسس دولت ملی ایران است که بورژوازی‌بودنش مربوط به نسبت ‏میان پروژه‌ی دولت-ملت‌سازی با سرمایهداری است و فارس‌بودنش هم مربوط به برساخته‌شدن تصوری از یک «ما»ی ‏هویتی. بنابراین، کرد و ترک و عربِ ساکن در جغرافیای ایران که در خدمت منافع این «ما»ی هویتی بورژوایی اند، ‏به‌ناگزیر باید هویت ملی مغلوب خویش را به نفع بهره‌ بردن از هویت ملی غالب به‌کنار بگذارند.‏

♦️ کمونیسمی که مصباحی از آن یاد می‌کند و به مارکس نسبت می‌دهد، کوچک‌ترین ربطی به مارکس ندارد. چطور می‌توان ‏انبوه مستندات تاریخی و انواع استدلال‌های سنت‌های چپ فمینیستی را بی‌هیچ بررسی به کناری نهاد و اتکا بر هویت جنسیتی ‏در نبرد را به نفع یکه‌تازی هویت طبقاتی منتفی اعلام کرد؟ این، وجه دیگر مردسالاری است که از قضا نمونه‌های برجسته‌ی ‏داخلی آن سیاست‌های همان نیروهایی است که در ابتدای انقلاب دست در دست اسلام سیاسی گذاشتند و به اسم اهمیت طبقه و ‏خطر امپریالیسم، مسأله‌ی زنان را در اولویت دوم گذاشتند.‏

♦️ در ارتباط با مسأله‌ی قومیت و مذهب نیز، موضع‌گیری مارکس در ارتباط با «شورش سپوی‌ها» در هند آشکارا نشان ‏می‌دهد که طبقه‌گرایی توتالیتاریستی مصباحی ربطی به مارکس ندارد. برای روشن‌شدن این نکته، بخش مختصری از پژوهش ‏عمیق کوین اندرسون با عنوان «مارکس در حاشیه‌ها» را ذکر می‌کنم تا تفاوت نگاه گشوده‌ی مارکس به قومیت و مذهب در ‏قیاس با شعار توتالیتاریستی «یا طبقه یا هیچ» مصباحی آشکارتر شود.‏...

📝 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:‏

https://wp.me/p9vUft-2uj

#یاشار_دارالشفاء #قومیت #ملیت #دولت_ملت #سرمایه‌داری #علیرضا_نابدل



@sarkhatism
@naghd_com

🔻🔻🔻

به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah

https://tttttt.me/edalatxah
▫️ مارکسیسم و فمینیسم

نوشته‌ی: مارتا ای. خیمه‌نس
ترجمه‌ی: فرزانه راجی

‏4 نوامبر2021‏

🔸 فمینیسم همانا مبارزه با تبعیض جنسیتی، یا اقدامات و ایدئولوژی‌های تبعیض‌آمیز اجتماعی است که منجر به برتری مردان و ستم بر زنان می‌شود. تبعیض جنسیتی به‌عنوان شکلی از ستم اجتماعی پدیده‌‌ای مدرن نیست. به نقل از مارکس و انگلس می‌توان تصریح کرد که تاریخِ تمامی جوامعِ تاکنون موجود، تاریخ مبارزات طبقاتی و مبارزات جنسیتی است زیرا وجود طبقات پیش‌فرضِ مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، تک‌همسری و بنابراین تبعیض جنسیتی است. وجود تبعیض جنسیتی در سراسر تاریخ، به سادگی ویژگی جهانشمولِ همه‌ی جوامع یا ماحصل تفاوت‌های ذاتی بین دوجنس مسلم انگاشته شده است. این امر هم‌چنین توضیح می‌دهد که چرا امروز زنان برای فهمیدن مظاهر فعلی این تبعیض در صدد درک ریشه‌های تاریخی آن هستند. در علوم اجتماعی تفهیم تبعیض جنسیتی بستگی دارد به مفروضات اساسی درباره‌ی طبیعت انسان، جامعه و روابط‌شان که مبنای نظریه‌های رایج درباره‌ی جامعه و رفتار اجتماعی هستند؛ نظریه‌هایی که براساس تاکیدشان بر طبیعتِ انسان یا جامعه، متفاوت می‌شوند. اگر اولویت با ذات انسان باشد، افراد دارای صفاتی ذاتی هم‌چون خودخواهی، رقابت‌جویی و منفعت‌طلبی تلقی می‌شوند. در نتیجه روابط و نهادهای اجتماعی به‌عنوان ماحصل این صفات فردی مورد توجه قرار می‌گیرند. مردان و زنان در این بافتار واجد صفات ذاتی‌ای در نظر گرفته می‌شوند که آن‌ها را از یکدیگر متفاوت می‌کند. به عنوان مثال، درحالی که مردان پرخاشگر، قوی، ابزارگرا و غیره‌اند، زنان ضعیف، مطیع، احساساتی، تغذیه‌کننده و غیره‌ هستند. تفاوت‌های جنسیتی در قدرت و مشارکت اجتماعی هم‌چون پیامدهای این تفاوت‌های ذاتی بین دو جنس تصور می‌شوند. وقتی تاکید بر جامعه باشد، افراد به عنوان لوح‌هایی سفید و خالی تلقی می‌شوند، ماحصل فرآیند اجتماع‌پذیری که آنان را در واقعیتِ اجتماعی اجباری و قدرتمند ادغام می‌کند. تبعیض جنسیتی در این بافتار به عنوان ماحصل سازمان اجتماعی پدید می‌آید؛ مردان و زنان متفاوتند و قدرت و مشارکت اجتماعی متفاوت دارند زیرا جامعه‌پذیری آنان متفاوت است. بنابراین الگوهای جامعه‌پذیری بر حسب نیازهای اجتماعی و/ یا تمایزِ فرایندهایِ کارکردی و تقسیم کار توضیح داده می‌شوند.

🔸علوم اجتماعی از دیدگاه مارکسیستی، تبیین‌های ایده‌آلیستی و ماتریالیستیِ متضادی درباره‌ی تبعیض جنسیتی ارائه می‌کنند که مانع ترکیب آن‌ها در تبیین‌هایی نمی‌شود که هردو عامل اجتماعی و فردی را در نظر بگیرد. مارکسیسم از دوگانگی بین صفات ذاتی و اکتسابی فراتر می‌رود و به‌جای آن این مفهوم را مطرح می‌کند که «انسان مجموعه‌ی مناسبات اجتماعی‌ است.»

🔸 این مفهوم، اساس نظریه‌ی مارکسیستی درباره‌ی طبیعت انسان است؛ مفهومی که طبیعت تک‌افتاده‌ی انسان را نفی کرده و وحدت لاینفک بین افراد و محیط‌های طبیعی و اجتماعی آنان را تایید می‌کند. مارکسیسم مطرح می‌کند که نه افراد را می‌توان جداگانه بررسی کرد نه محیط طبیعی و اجتماعی‌شان، هم‌چون چیزهایی فی‌نفسه‌ که با یکدیگر «تعامل» دارند یا «علت» و «معلول»‌ دیگری هستند. کانون نظری از انتزاعات «اشخاص» و «محیط» (طبیعی و اجتماعی) به فرآیندهایی تغییر جهت می‌دهد که به‌واسطه‌ی آن‌ها افراد، طبیعت و جامعه به اشکال عینی مشخص خود دست می‌یابند. این فرآیندها تاریخاً مشخص‌اند و می‌توان آن‌ها را برای اهداف تحلیلِ علمی تشخیص داد. کلیدِ فهم تبعیض‌ جنسیتی در این بافتار مبتنی است بر کاوشِ شکل‌های تاریخاً خاص آن درون شیوه‌های مشخص تولید. بنابراین، امروزه پیش‌فرضِ درک و مفهوم‌سازیِ تبعیض جنسیتی همانا درکِ جایگاه آن درون شیوه‌ی تولید سرمایهداری است.

🔸 این فصل ادای سهمی است در تکوینِ تحلیلی مارکسیستی از ریشه‌های سرمایه‌دارانه‌ی تبعیض جنسیتی و معنا و مفهوم تغییرات در وضعیت کنونی و آینده زنان براساس آنچه این تجزیه و تحلیل نشان می‌دهد...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:‏

https://wp.me/p9vUft-2AT

#مارتا_ای_خیمه‌نس #فرزانه_راجی
#فمینیسم #مارکسیسم #سرمایه‌داری

🔻🔻🔻

به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
لینک عضویت #کانال_معلمان_عدالت‌خواه

https://tttttt.me/joinchat/QQ_Z8ocDVbBvpIRz

🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah
⭕️ «کاپ۲۸» بر سر مسیر گذار از سوخت‌های فسیلی به توافق رسید.

◀️ منتقدان: راه‌های فرار نگران‌کننده‌اند.

در حالی‌که بسیاری از حاضران منتظر بودند که جدالی بر سر جزئیات متن صورت بگیرد، سلطان الجابر، رئیس اماراتی نشست در اعلام تأیید نهایی سند بسیار سریع عمل کرد و اجازه اظهار نظر به منتقدان نداد.
بیست‌وهشتمین نشست اقلیمی سازمان ملل، موسوم به «کاپ۲۸» چهارشنبه ۱۳ دسامبر / ۲۲ آذر ۱۴۰۲ در اقدامی که رئیس مذاکرات آن را «تاریخی» دانست، جهان را به «مسیر گذار» از سوخت‌های فسیلی که از عوامل اصلی گرمایش کره زمین هستند فراخواند. منتقدان اما نگران «راه‌های فرار» موجود در متن توافق هستند.
به گزارش آسوشیتدپرس، سلطان الجابر، مدیرعامل شرکت نفتی ابوظبی و رئیس این دوره از مذاکرات در دقایق آغازین نشست چهارشنبه، تأیید سند اصلی این دور از نشست‌ها را اعلام کرد. این سند می‌گوید جهان از مسیر درست مواجهه با تغییرات اقلیمی خارج شده و همچنین روشن می‌کند که چطور می‌توان به این مسیر بازگشت.
الجابر در روز آخر نشست با اشاره به سند نهایی‌شده گفت:
این برنامه‌ای است که علم هدایتش می‌کند. این بسته‌ای ارتقایافته، متوازن و - نه اشتباه نکنید! - تاریخی برای تسریع اقدام اقلیمی است. این اجماع امارات متحده عربی است.
امارات میزبان بیست‌وهشتمین دور مذاکرات اقلیمی سازمان ملل متحد بود. الجابر در ادامه صحبت‌هایش افزود: «در توافق نهایی برای اولین بار در مورد سوخت‌های فسیلی هم‌زبانی داریم.»
سیمون استیل، دبیر اجرایی میثاق اقلیمی ملل متحد به نمایندگان حاضر در کاپ۲۸ گفت که تلاش‌هایشان لازم بوده تا «در راستای توقف مهم‌ترین مشکل زیست‌محیطی بشر - یعنی سوخت‌های فسیلی و آلودگی سیاره‌سوز - سیگنالی به جهان ارسال شود.»
استیل افزود:
هرچند در دوبی پرونده #سوخت‌های_فسیلی را نبستیم اما نتیجه مذاکرات نشانگر این است که پایان آغاز شده است.
این مقام سازمان ملل هشدار داد که آنچه این نشست اتخاذ کرده «تازه آغاز شاهراه اقدام اقلیمی است و نه خط پایان.»
راه‌های فرار؟
توافق جدید که در ساعت‌های ابتدایی چهارشنبه ۱۳ دسامبر / ۲۲ آذر منتشر شد، نسبت به پیش‌نویس چند روز قبل متن قوی‌تری است. با این‌حال، راه‌های فراری هست که منتقدان را ناخرسند کرده است.
آن راسموسن، نماینده ساموآ، به نمایندگی از چندین کشور جزیره‌ای کوچک، شکایت کرد که الجابر وقتی نهایی‌شدن توافق را اعلام کرده که آنان در سالن حضور نداشتند. به گفته راسموسن، «ما نیاز به اصلاح مسیر داریم اما این مسئله در متن تضمین نشده است.» این نماینده وزارت منابع طبیعی و محیط زیست ساموآ می‌گوید این توافق به جای تلاش در راستای کاهش تصاعدی آلاینده‌ها، نشانگر این است که اوضاع طبق روال همیشه پیش خواهد رفت و «این احتمالاً ما را به عقب خواهد برد، نه به جلو.»
نماینده بولیوی نیز به این توافق به عنوان شکل جدیدی از استعمار تاخت.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل نیز که پیشتر شرکت‌های نفتی و سودهای کلانش را هدف انتقاد قرار داده بود، با بیان این‌که این توافق «برای نخستین‌بار لزوم گذار و فاصله‌گرفتن از سوخت‌های فسیلی را به رسمیت می‌شناسد» متن نهایی نشست را ستود. او افزود: «دوره سوخت‌های فسیلی باید پایان یابد – و باید با عدالت و انصاف پایان یابد.»

📌 دولتهای حامی سرمایه و شرکتهای بزرگ از اصلی‌ترین عوامل تغییرات اقلیمی هستند و فرودستان، کودکان و سالمندان از قربانیان اصلی تغییرات اقلیمی محسوب می‌شوند. تنها راه نجات محیط‌زیست متشکل شدن علیه #سرمایه‌داری است.

#برای_نجات_زندگی_علیه_سرمایه‌داری_متحد_شویم

🔻🔻🔻

لینک عضویت در #مدرسه_رهایی

https://tttttt.me/edalatxah