🔴 موجودی به نام چپ بورژوا
✍عادل مشایخی
4 مارس 2020
🔸 یکی از پدیدههایی که در دورههای اخیر، مبارزه و مقاومت طبقهی کارگر را به انحراف کشیده است، چپ بورژوایی است. این یادداشت بههیچ وجه ادعای تحقیقی همهجانبه در باب این پدیدهی مخرب را ندارد. هدف فقط اشاره بهیکی از ویژگیهای چپ بورژوایی است: اقتصادزدگی که روی دیگرش نادیدهگرفتنِ سرشت طبقاتیِ مقولاتی است که بهگونهای بتواره بهمنزلهی مقولات اقتصادیِ محض بهکار میروند؛ مقولاتی که کارکردی ندارند جز عرضهی تصویری از جامعه بهمنزلهی کلی یکدست و یکپارچه که دارد در مسیر «توسعه» حرکت میکند و در این مسیر گاهی تند پیش میرود و گاهی کند و گاهی هم کلا عقبگرد میکند. چپ بورژوایی مانند همتای راستش مدام از علم اقتصاد دم میزند و اعضای طبقهی کارگر را به ناآشنایی با مقتضیات تفکر علمی متهم میکند. از نظر او کسانی که از فلاکتهای زندگی در سیطرهی سرمایه بهتنگ آمدهاند و با سرمایهداری سر ستیز دارند و گوششان بدهکارِ خزعبلات شبهعلمی ایشان نیست، دچارِ «بیماریِ کودکانهی چپروی»اند. این دسته از مدافعان سرمایهداری که از سر دغلکاری لباس چپ بهتن کردهاند گهگاه از سوسیالیسم یا حتی کمونیسم نامی بهمیان میآورند اما هیچگاه از یادآوریِ مواهب توسعهی سرمایهداری و خدماتی که سرمایهداری بهطبقهی کارگر ارائه کرده است خسته نمیشوند. آنها گونهای جبرگراییِ اقتصادی را اساسِ دفاع خود از سرمایهداری قرار دادهاند. به اتکای همین جبرگراییِ اقتصادی است که میتوانند از سرمایهداری دفاع کنند و در عینحال همچنان خود را سوسیالیست یا حتی کمونیست جا بزنند. و در مواجهه با هرگونه انتقادی در اینمورد، بهشکلی طوطیوار چند سطر از مانیفستِ مارکس و انگلس را (اثری که در سال 1848، یعنی تقریبا بیست سال قبل از کاپیتال منتشر شده است) تکرار میکنند، بدون اینکه ذکری از درونمایهی اصلی و خط استدلالیِ این اثر بهمیان آورند.
🔸 هستهی سخت استدلال چپ بورژوایی پیراسته از وراجیهای شبهعلمی از این قرار است: شرط شکلگیریِ جامعهی سوسیالیستی شکلگیریِ یک طبقهی کارگرِ صنعتیِ نیرومند است. اما طبقهی کارگرِ صنعتیِ نیرومند فقط با توسعهی سرمایهداریِ صنعتی و بنابراین در سایهی بورژوازیِ مولد میتواند بهوجود آید. بنابراین، طبقهی کارگر واقعا موجود باید دست از مبارزه و مقاومت در برابر توسعهی سرمایهداری در ایران بردارد، به این دلیل ساده که یا اصلا در ایران هنوز چیزی بهنام سرمایهداری وجود ندارد و یا اگر هم وجود داشته باشد هنوز در مرحلهی جنینی است و بههیچ وجه توانِ آنرا ندارد که در برابر نیروهای «نئوفئودال» قد برافرازد؛ اصلا راستش را بخواهید در ایران هنوز طبقهی کارگری وجود ندارد: چپ بورژوا وقتی تعارف را کنار میگذارد و اندکی روراست میشود، چنین مینالد. بنابراین، از دیدگاه چپ بورژوا طبقات فرودست در ایران نه در سیطرهی سرمایه، بلکه تحت سلطهی دولتی نئوفئودال زندگی میکنند و برای رهایی و دیدن روی رفاه و عدالت و آزادی چارهای ندارند جز آنکه با همان هستهی ضعیف بورژازیِ مولدِ در حال تولد ائتلاف کنند...
🔹 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1hc
#عادل_مشایخی #سوسیالیسم #سرمایهداری
#طبقه_کارگر #طبقه_متوسط
🔻🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
از طریق لینک زیر به #معلمان_عدالتخواه بپیوندید.
http://tttttt.me/edalatxah
✍عادل مشایخی
4 مارس 2020
🔸 یکی از پدیدههایی که در دورههای اخیر، مبارزه و مقاومت طبقهی کارگر را به انحراف کشیده است، چپ بورژوایی است. این یادداشت بههیچ وجه ادعای تحقیقی همهجانبه در باب این پدیدهی مخرب را ندارد. هدف فقط اشاره بهیکی از ویژگیهای چپ بورژوایی است: اقتصادزدگی که روی دیگرش نادیدهگرفتنِ سرشت طبقاتیِ مقولاتی است که بهگونهای بتواره بهمنزلهی مقولات اقتصادیِ محض بهکار میروند؛ مقولاتی که کارکردی ندارند جز عرضهی تصویری از جامعه بهمنزلهی کلی یکدست و یکپارچه که دارد در مسیر «توسعه» حرکت میکند و در این مسیر گاهی تند پیش میرود و گاهی کند و گاهی هم کلا عقبگرد میکند. چپ بورژوایی مانند همتای راستش مدام از علم اقتصاد دم میزند و اعضای طبقهی کارگر را به ناآشنایی با مقتضیات تفکر علمی متهم میکند. از نظر او کسانی که از فلاکتهای زندگی در سیطرهی سرمایه بهتنگ آمدهاند و با سرمایهداری سر ستیز دارند و گوششان بدهکارِ خزعبلات شبهعلمی ایشان نیست، دچارِ «بیماریِ کودکانهی چپروی»اند. این دسته از مدافعان سرمایهداری که از سر دغلکاری لباس چپ بهتن کردهاند گهگاه از سوسیالیسم یا حتی کمونیسم نامی بهمیان میآورند اما هیچگاه از یادآوریِ مواهب توسعهی سرمایهداری و خدماتی که سرمایهداری بهطبقهی کارگر ارائه کرده است خسته نمیشوند. آنها گونهای جبرگراییِ اقتصادی را اساسِ دفاع خود از سرمایهداری قرار دادهاند. به اتکای همین جبرگراییِ اقتصادی است که میتوانند از سرمایهداری دفاع کنند و در عینحال همچنان خود را سوسیالیست یا حتی کمونیست جا بزنند. و در مواجهه با هرگونه انتقادی در اینمورد، بهشکلی طوطیوار چند سطر از مانیفستِ مارکس و انگلس را (اثری که در سال 1848، یعنی تقریبا بیست سال قبل از کاپیتال منتشر شده است) تکرار میکنند، بدون اینکه ذکری از درونمایهی اصلی و خط استدلالیِ این اثر بهمیان آورند.
🔸 هستهی سخت استدلال چپ بورژوایی پیراسته از وراجیهای شبهعلمی از این قرار است: شرط شکلگیریِ جامعهی سوسیالیستی شکلگیریِ یک طبقهی کارگرِ صنعتیِ نیرومند است. اما طبقهی کارگرِ صنعتیِ نیرومند فقط با توسعهی سرمایهداریِ صنعتی و بنابراین در سایهی بورژوازیِ مولد میتواند بهوجود آید. بنابراین، طبقهی کارگر واقعا موجود باید دست از مبارزه و مقاومت در برابر توسعهی سرمایهداری در ایران بردارد، به این دلیل ساده که یا اصلا در ایران هنوز چیزی بهنام سرمایهداری وجود ندارد و یا اگر هم وجود داشته باشد هنوز در مرحلهی جنینی است و بههیچ وجه توانِ آنرا ندارد که در برابر نیروهای «نئوفئودال» قد برافرازد؛ اصلا راستش را بخواهید در ایران هنوز طبقهی کارگری وجود ندارد: چپ بورژوا وقتی تعارف را کنار میگذارد و اندکی روراست میشود، چنین مینالد. بنابراین، از دیدگاه چپ بورژوا طبقات فرودست در ایران نه در سیطرهی سرمایه، بلکه تحت سلطهی دولتی نئوفئودال زندگی میکنند و برای رهایی و دیدن روی رفاه و عدالت و آزادی چارهای ندارند جز آنکه با همان هستهی ضعیف بورژازیِ مولدِ در حال تولد ائتلاف کنند...
🔹 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1hc
#عادل_مشایخی #سوسیالیسم #سرمایهداری
#طبقه_کارگر #طبقه_متوسط
🔻🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
از طریق لینک زیر به #معلمان_عدالتخواه بپیوندید.
http://tttttt.me/edalatxah
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
موجودی به نام چپ بورژوا
نوشتهی: عادل مشایخی هستهی سخت استدلال چپ بورژوایی پیراسته از وراجیهای شبهعلمی از این قرار است: شرط شکلگیریِ جامعهی سوسیالیستی شکلگیریِ یک طبقهی کارگرِ صنعتیِ نیرومند است. اما طبقهی ک…