مدرسه‌ رهایی
2.34K subscribers
6.97K photos
2.16K videos
199 files
4.98K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Download Telegram
Forwarded from هیمه
🔴 کدام قانون؟

#جعفر_ابراهیمی

روز یکشنبه که به اتفاق جمعی از همکاران برای پیگیری درخواست #مرخصی_بدون_حقوق محمد حبیبی به اداره محل خدمت وی مراجعه کرده بودیم. آقای #پارسا مدیر اداره آپ شهریار به تناوب از قانون دم می زد و تکرار می کرد من نظر خودم را به عنوان مدیر اداره نمی گویم قانون را می گویم . قانون این رو میگه قانون اون رو میگه! و مخالفت با درخواست #مرخصی_بدون_حقوق آقای حبیبی را توجیه می کرد.

در این دیدار دوستان همراه هر یک علت مراجعه و خواسته جمع را مطرح نمودند و من در پاسخ به آقای پارسا گفتم: یک جوری شما از قانون صحبت می کنید که انگار ما با قانون آشنایی نداریم شما تا چند وقت پیش همکار ما در مدرسه بودید و این معلمان که اینجا هستند همه با قانون آشنایی دارند. الان در تمام مدارس از جمله در شهریار تقریبا تمام مدیران در حال گرفتن پول برای ثبت نام هستند و اصل سی قانون اساسی را نقض می کنند شما در مقابل این تخلفات آشکار چه اقدامی کردید؟

و رو به کوچکی #مدیر_حراست اداره آپ شهریار گفتم شما به جای پرونده سازی و ارسال گزارش کذب برای معلمان و فعالان صنفی ، بروید به فساد و تخلف آشکار #مدیران_مدارس رسیدگی کنید.

اما مثل همیشه و مثل تمام مدیران پاسخ آقای پارسا مشخص بود. مدیر اداره شهریار گفت: از کجا میدانید برخورد نکردیم و شروع کرد به توجیه. همانجا چند نفر از دوستان معلم با اسم گفتند در چه سطحی و در کدام مدارس تخلف آشکار صورت می گیرد.

حقیقت این است که هر چند مدیران با شرف و نجیبی هستند که انسانیت خود را به میز و پست حقیر مدیریت نفروخته اند و حتی از جیب خود برای گردش کار مدرسه هزینه می کنند اما این همکاران نجیب در بین مدیران در اقلیت قرار دارند. در مقابل هستند مدیرانی که در حال چپاول و دزدی هستند و به اشکال مختلف جیب والدین را خالی می کنند تا برای اربابان خود خوش خدمتی کرده باشند. بخاطر همین است که سرقفلی مدیریت برخی مدارس به اسم برخی افراد ناشایست خورده است و تنها مرگ یا بازنشستگی آنها را از منبع سود و غارت جدا می کند.

در نهایت رو به رییس اداره و حراست گفتم اگر همین قانون که شما به آن استناد می کنید اجرا شود بی شک محمد حبیبی و امثال محمد باید آزاد شوند و به سر کار خود برگردند و اختلاسگران و فاسدان که به ناحق در پشت برخی میز ها هستند باید مجازات شوند.

#نه_به_آموزش_پولی
#نه_به_سرکوب_به_نام_قانون

لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://tttttt.me/kahimeh
⬛️◼️◾️▪️ و نترسیم از مرگ
مرگ پایان کبوتر نیست
مرگ در ذهن اقاقی جاری است
مرگ در حنجره سرخ گلو میخواند
گاه در سایه نشسته است و به ما می‌نگرد....

همکار و همراه گرامی

سرکار خانم #فرنوش_احمدی

خبر درگذشت برادرزاده عزیزتان #دانش‌آموز گرامی #پارسا_احمدی همه ما را در اندوه و بهت فرو برد. این غم جانسوز را به شما و خانواده محترم تسلیت عرض می‌کنیم و برایتان آرزوی صبر داریم.


از طرف جمعی از فعالان صنفی معلمان


🔺🔻🔺
🆔 @edalatxah
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مادر #پارسا_رضادوست بعد از مراسم گرامیداشت چهلمين روز شهادتِ فرزند ۱۷ ساله‌اش


@Blackfishvoice1
Forwarded from نقد
🔹نوشته‌های دریافتی 🔹

▫️ اومانیسم دموکراتیک:
▫️ بنیاد هستی‌شناختیِ اخلاقیات و ماتریالیسم سینمایی در نظریه‌ی فیلم لوکاچ


2 ژوئن 2024

پارسا زنگنه

🔸 آن اظهارنظر معروف لنین درباره‌ی سینما را به‌یاد می‌آوریم: سینما برای ما از تمام هنرها مهم‌تر است. اما به‌یاد نداریم که برجسته‌ترین زیبایی‌شناس در سنت مارکسیسم کلاسیک قرن بیستم، چندان خودش را با رسانه‌ی سینما درگیر کرده باشد؛ کسی که نوشتار‌هایش حول ادبیات و فلسفه شاید مهم‌ترین تلاشی بود که می‌توانست برای ایجاد یک نظریه‌ی مارکسیستی جامع برای بازنمایی زیبایی‌شناختی ارائه شود؛ کسی که طیف وسیعی از روشن‌فکران را تحت تأثیر خودش قرار داد: از آنتونیو گرامشی و لوسین گلدمن گرفته تا ارنست بلوخ، اعضای مکتب فرانکفورت و بسیاری دیگر.

🔸 جرج لوکاچ در دوره‌ی اولیه‌ی فکری خود که سال‌های 1908 تا 1916 را شامل می‌شود، تحت تأثیر مفهومی از مدرنیته قرار داشت که از آراءِ متفکرانی نظیر ماکس وبر، گئورگ زیمل، امانوئل کانت و جی. دبلیو. اِف. هگل اقتباس شده بود، و هم‌چنین متأثر از بازیابی نئوکانتی‌ای که بسیاری از متفکران اروپای مرکزی را در اواخر قرن نوزدهم تحت تأثیر خود قرار داد. در این دوره درونمایه‌ی مرکزیِ آثار او دیالکتیک امید و بدبینی بود... اما لوکاچ در سال‌های 1916 تا 1918 از زیست‌باوریِ فلسفیِ خود کَنده شد و با ثابت‌ ماندن بر نیهیلیسم فلسفی به مرحله‌‌ای دشوار، به‌شدت پرتنش و پیشاانتقالی وارد شد: جایی که مابین امید و بدبینی دیگر رفت‌وبرگشتی وجود نداشت: او در موضع «بدبینی نیهیلیستی» یا «تراژدی انفعال» متوقف شد و به نوعی اگزیستانسیالیسمِ انقلابیِ ملهم از داستایوفسکی و تولستوی پای‌بند بود که ردپای آن به‌وضوح در صفحات پایانی نظریه‌ی رمان پر پیداست.

🔸 او از دهه‌ی 1930 به بعد، در چارچوب نظریه‌ی رئالیسم ادبی صراحتاً ناتورالیسم، مدرنیسم و سمبولیسم را رد کرد؛ زیرا آن‌ها را مصادیق عقلانیت‌گریزی تشخیص می‌داد و به‌تبعیّت از مارکس و انگلس در خانواده‌ی مقدس معتقد بود که رئالیسم باید مسیرش را از این سه جدا کند تا  بتواند به‌لحاظ تاریخی یک تمامیت اجتماعی انضمامی، چند لایه و ویژه را بازنمایی کند. این شد که در همین راستاء نظریه‌ای از رئالیسم را بسط داد که بنا به آن زمینه‌ی ظهور ”سنتِ انتقادیِ مدرنیستیْ“ به‌کلی زیرِ سؤال ‌رفت: سنتی انتقادی که مدرنیسم در آن به‌مثابه‌ی فرمی بالقوه و مترقی برای مداخله‌ی هنری پذیرفته می‌شد. او در واقع معتقد بود که ظهور ناتورالیسم و مدرنیسم هم‌پیوند با بیگانگی در جامعه‌ی سرمایه‌داری است و هنرمندان و روشن‌فکرانِ مدرن نیز که دست‌خوش این بیگانگی شده‌اند وادار شده‌اند تا از بازنمایی‌ جامعه به‌‌مثابه‌ی یک کل نیزدست بکشند، و در عوض، به بازنمایی یک تجربه‌ی اجتماعیِ چندپاره سوق یابند، نوعی بازنمایی که بیش‌تر با حالت ناگوارِ خاصِ خودشان مطابقت دارد: یعنی بیگانگی در قبال خود و جامعه‌. او در این دوره، مدرنیسم قرن بیستم را نتیجه‌ی قهقرایی و واپس‌گرایانه‌ی آن گرایش‌های بیگانه‌کننده‌ای تلقی می‌کرد که بنیادشان در ناتورالیسم قرن نوزدهمی نهاده شده بود.

🔸 معروف‌ترین بحث‌ها برای علاقه‌مندان به سینما همان جدل پرآوازه‌ی برشت و لوکاچ است؛ چراکه این مجادله برای نظریه‌ی فیلم در دهه‌ی 1960 اهمیت ویژه‌ای پیدا کرد: نقد برشت بر رئالیسم لوکاچ به یکی از مبانیِ ایجادِ نظریه‌ی فیلم فرمالیستی و آوانگارد پسا-1968 تبدیل شد. اما آراء فوق‌الذکر لوکاچ به سال‌های دهه‌ی 1940 تا اواسط دهه‌ی 1950 نیز بازمی‌گردد. لوکاچ در آن سال‌ها برای انجام مناظره‌هایی به اروپای غربی سفر کرد و در آن‌جا با شخصیت‌هایی از جمله ژان پل سارتر جدل‌های تندوتیزی داشت. او تقریباً بر سر مدرنیته و ایدئولوژی مدرن با اکثر شخصیت‌های روشن‌فکر اروپایی جدال کرد...

🔹متن کامل این جستار را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-46X

#جرج_لوکاچ #پارسا_زنگنه
#نظریه_سینما

👇🏽

🖋@naghd_com