⭕ جمعی از #فرهنگیان شهرستانهای #کارون_و_باوی استان #خوزستان، در اعتراض به عدم اعمال ۲۵ درصد حق مناطق جنگی موضوع ماده ۱۱۲ قانون برنامه ششم توسعه پنج ساله کشور، برای #دومین روز متوالی در مقابل ساختمان اداره کل آموزش و پرورش خوزستان دست به تجمع اعتراضی زدند.
۱۴ بهمن ۹۷_ اھواز
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
۱۴ بهمن ۹۷_ اھواز
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
⭕ جمعی از #فرهنگیان شهرستانهای #کارون_و_باوی استان #خوزستان، در اعتراض به عدم اعمال ۲۵ درصد حق مناطق جنگی موضوع ماده ۱۱۲ قانون برنامه ششم توسعه پنج ساله کشور، برای #دومین روز متوالی در مقابل ساختمان اداره کل آموزش و پرورش خوزستان دست به تجمع اعتراضی زدند.…
⭕️ به معلمان #کارون_و_باوی، حق مناطق جنگی تعلق خواهد گرفت
روابط عمومی آموزش و پرورش خوزستان :
منتظر پاسخ سازمان برنامه و بودجه هستیم و به محض قرار گرفتن نام شهرستانهای کارون و باوی در لیست مناطق جنگی و صدور مجوز امور اداری وزارت آموزش و پرورش نسبت به صدور احکام جدید این همکاران گرامی اقدام خواهد کرد.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
روابط عمومی آموزش و پرورش خوزستان :
منتظر پاسخ سازمان برنامه و بودجه هستیم و به محض قرار گرفتن نام شهرستانهای کارون و باوی در لیست مناطق جنگی و صدور مجوز امور اداری وزارت آموزش و پرورش نسبت به صدور احکام جدید این همکاران گرامی اقدام خواهد کرد.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
⭕️ بر اساس اعلام اداره کل آموزش و پرورش استان #خوزستان ، ساعت شروع به کار مدارس #ابتدایی نواحی #اهواز و شهرستان #کارون از روز #شنبه ۳۱/۱/۹۸ تا اطلاع ثانوی رأس ساعت ۸:۳۰ صبح است.
ساعت شروع به کار مدارس دوره #اول_متوسطه و دوره #دوم_متوسطه مانند سابق است و #تغییری_نخواهد داشت.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
ساعت شروع به کار مدارس دوره #اول_متوسطه و دوره #دوم_متوسطه مانند سابق است و #تغییری_نخواهد داشت.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 ۶۷ سال انتقال آب، سالها سدسازی، و نفس قطع شدهی خوزستان
این ویدیو فقط آمار و مختصات انتقال آبهای بر رود کارون را نشان میدهد. خود همین انتقال آبها به تنهایی کافیست که هر سرزمینی را ویران کند. از هر سو که به تعدد طرحهای انتقال آب اجرا شده و در حال اجرا در این ۶۷ سال بر روی سرشاخههای کارون بنگریم به هیچ وجه نمیتوان سیاستهای سودمحور و ضد مردمی و ضد محیطزیستی حاکمیتهای مرکزگرا را ذرهای توجیه کرد. آنها که در مقام تحلیلگر و سیاستگذار بر این انتقال آبها ماله میکشند ذینفعان کامل این انتقال آبها هستند.
جدای از این انتقال آبها گفتن چند نکتهی دیگر نیز ضروریست. وضعیت فاجعهبارِ کنونی خوزستان نه فقط ماحصل این انتقال آبهاست، بلکه دلایل دیگری نیز بر سرعت ویران شدن زیست و طبیعت این منطقه افزوده است. سدسازیهای فراوان بر روی رودخانههای کارون، کرخه و دز هم که متن دیروز ما به محوریت آن بود، قدرتی ویرانگر برای این اقلیم بوده است.
از سویی اجرای سیاستهای ضد محیطزیستی و ضد مردمیِ توسعهی زمینهای کشاورزی و کشتوصنعتهای بی حد و مرز در خوزستان و برداشتهای بیرویهی آب از رودخانهها برای حوضچههای پرتعداد پرورش ماهی در کنار دلایل دیگر چنین وضعیت جهنمی را برای اقلیمی که زمانی سرزمینی پرآب و آباد بود رقم زده است.
جدا از غارت حقآبهی کشاورزان بومی خوزستان، توسعهی کشتوصنعتها سبب سلب مالکیت زمینهای مردم بومی این منطقه نیز شده است. از طرفی سدسازیها و آبگیری پشت سدها سبب به زیر آب رفتن بسیاری روستاهای این مناطق و مهاجرت ساکنین آن شده است.
#کارون #کرخه #دز #هورالعظیم
#نابود_باد_انتقال_آبها
#انتقال_آب #قیام_تشنگان
https://tttttt.me/edalatxah/12979
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
این ویدیو فقط آمار و مختصات انتقال آبهای بر رود کارون را نشان میدهد. خود همین انتقال آبها به تنهایی کافیست که هر سرزمینی را ویران کند. از هر سو که به تعدد طرحهای انتقال آب اجرا شده و در حال اجرا در این ۶۷ سال بر روی سرشاخههای کارون بنگریم به هیچ وجه نمیتوان سیاستهای سودمحور و ضد مردمی و ضد محیطزیستی حاکمیتهای مرکزگرا را ذرهای توجیه کرد. آنها که در مقام تحلیلگر و سیاستگذار بر این انتقال آبها ماله میکشند ذینفعان کامل این انتقال آبها هستند.
جدای از این انتقال آبها گفتن چند نکتهی دیگر نیز ضروریست. وضعیت فاجعهبارِ کنونی خوزستان نه فقط ماحصل این انتقال آبهاست، بلکه دلایل دیگری نیز بر سرعت ویران شدن زیست و طبیعت این منطقه افزوده است. سدسازیهای فراوان بر روی رودخانههای کارون، کرخه و دز هم که متن دیروز ما به محوریت آن بود، قدرتی ویرانگر برای این اقلیم بوده است.
از سویی اجرای سیاستهای ضد محیطزیستی و ضد مردمیِ توسعهی زمینهای کشاورزی و کشتوصنعتهای بی حد و مرز در خوزستان و برداشتهای بیرویهی آب از رودخانهها برای حوضچههای پرتعداد پرورش ماهی در کنار دلایل دیگر چنین وضعیت جهنمی را برای اقلیمی که زمانی سرزمینی پرآب و آباد بود رقم زده است.
جدا از غارت حقآبهی کشاورزان بومی خوزستان، توسعهی کشتوصنعتها سبب سلب مالکیت زمینهای مردم بومی این منطقه نیز شده است. از طرفی سدسازیها و آبگیری پشت سدها سبب به زیر آب رفتن بسیاری روستاهای این مناطق و مهاجرت ساکنین آن شده است.
#کارون #کرخه #دز #هورالعظیم
#نابود_باد_انتقال_آبها
#انتقال_آب #قیام_تشنگان
https://tttttt.me/edalatxah/12979
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
Telegram
معلمان عدالتخواه
🔴 ۶۷ سال انتقال آب، سالها سدسازی، و نفس قطع شدهی خوزستان
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
🔴به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد قتل تبهکارانهی #محمد_مختاری و #محمدجعفر_پوینده
در نظر برخی کسان که تاریخ از همین امروز آغاز میشود، سلاخی کردن #پروانه_اسکندری و #داریوش_فروهر در خزان سال 1377 و در پی آن قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، اعضای ارجمند و مؤثر کانون نویسندگان ایران، واقعهای شگفت و تکاندهنده بود در سیر وقایع ملالتبار روزمره که یکی چند روزی ذهن خفتگان را برمیانگیخت و سپس در پستوی هزار دالان روزمرگی و غفلت و بیخبری گُم میشد. اما جنایتهای سیاسی- حکومتی سال 77 تاریخچهای بس خونبار و درازآهنگ داشت که اگر ریشههای پلید و ضد بشری آن شناخته نشود و یک بار برای همیشه از میان نرود، بیگمان جنایت پشت جنایت از کُشتهها پشته خواهد ساخت، چنان که این روزها ساخته است، و بر ما روشن نخواهد شد که چرا ندای آزادیخواهانهای که از زن ایرانی در اسفند سال 1357 برخاست، از مرد ایرانی پاسخی نگرفت و به دست حاکمان تازه به قدرت رسیده در نطفه خفه شد، در دو سه ماه گذشته پرچم خونینی شد برای باز پس گرفتن حق آزاد و برابر زیستن و به دور افکندن یوغ بردگی واپسگرایان حاکم. بانگی که در اسفند 57 برخاست پژواکی داشت که در 1401 به گوش جان شنیده شد.
اگر سرکوب زنان در سال 57، در ادامهی خود قلع و قمع مطبوعات از بند رستهی پس از انقلاب بهمن، سرکوب مردم حقطلب کُرد در تابستان سال 1358، در هم کوبیدن جنبش مستقل و آزادیخواهانهی دانشجویان در اردیبهشت سال 59، کشتار مبارزان سیاسی، از میان بردن احزاب، سازمانها و گروههای سیاسی، سندیکاها، اتحادیهها و تشکلهای آزاد کارگری و قتلعام نزدیک به 5000 زندانی سیاسی کتبسته و حکم گرفته را در دههی خونین و سیاه 60 در پی نداشت، شک نباید داشت که حکومت به خود جرئت نمیداد که در روز روشن مشتی رجالهی سیاهکار و سیاهاندیش را به شکار آزادیخواهان راهی خیابانها کند، و برای تحکیم پایههای سست حاکمیت خود از هیچ جنایتی رویگردان نباشد. «مرگ» مشکوک #سعیدی_سیرجانی، نیست کردن جسمی #پیروز_دوانی، کارد آجین کردن #حمید و #کارون_حاجیزاده، قتل #احمد_میرعلایی، #غفار_حسینی، #مجید_شریف و افشای قتل دهها زندانی سیاسی آزاد شدهی پس از سال 67 در مطبوعات سال 77 مقدمهای شد بر کشتار روشنفکران آزادیخواهی که هرگز نخواسته بودند سر بر خط حاکمیت آزادیستیز بگذارند و به چیزی کمتر از آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا برای همگان رضایت نمیدادند. و چنین شد که در فردای قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، در دادگاهی دربسته، بدون حضور خانوادهها و وکلای مقتولان، تنی چند از عوامل دست چندم جنایت را به محاکمه کشیدند، هرگز دست به ریشههای جنایت نبردند و دست به ترکیب آمران و فرماندهان جنایت نزدند، و برای تکمیل این مضحکه چندی بعد وکیل شجاع جانباختگان راه آزادی، #ناصر_زرافشان، را به 5 سال زندان محکوم کردند و بیدرنگ حکم زندان را به اجرا گذاشتند و مطابق معمول این چهار دهه: سنگ را بستند و سگ را رها کردند. از آن پس متهمان این جنایت را به مرخصی ابدی فرستادند، در عوض چندی نگذشت که دردنبالهی پروژهی قتلهای پاییز 77 برخی از اعضای کانون نویسندگان ایران، از جمله #منیژه_نجمعراقی و #فریبرز_رئیسدانا را محاکمه و زندانی کردند، برای عدهای از اعضای کانون پروندهسازی کردند و از آن میان برای سه تن، #رضا_خندانمهابادی، #بکتاش_آبتین و #کیوان_باژن حکمهای دراز مدت زندان بریدند و راهی زندانشان کردند و سرانجام بکتاش آبتین را با تعلل عمدی در درمان بیماری او کینتوزانه به قتل رساندند.
بدینگونه، آنچه امروز در خیابانهای سراسر ایران، در بازداشتگاهها و زندانها و «سوله»های گمنام و بینام و نشان بر جوانان و مردم بپاخاسته و به جان آمدهی جنبش آزادیخواهی ما میگذرد، بی گمان پیوندی ناگسستنی دارد با فریاد حقطلبانه و آزادیخواهانهای که سراسر این چهار دهه را درنوردیده است و تا دستیابی به آزادی همچنان طنینانداز خواهد بود. به گمان ما، دور نیست روزی که تبهکاران برای همهی این جنایتها و نابکاریها یکجا در پیشگاه مردم ایران حساب پس بدهند.
کانون نویسندگان ایران یاد ستمکشتگان پاییز سال 1377 را گرامی میدارد و روز جمعه 18 آذر ساعت 3 بعد از ظهر مزار محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را گلباران میکند.
۱۵ آذر ۱۴۰۱
کانون نویسندگان ایران
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
در نظر برخی کسان که تاریخ از همین امروز آغاز میشود، سلاخی کردن #پروانه_اسکندری و #داریوش_فروهر در خزان سال 1377 و در پی آن قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، اعضای ارجمند و مؤثر کانون نویسندگان ایران، واقعهای شگفت و تکاندهنده بود در سیر وقایع ملالتبار روزمره که یکی چند روزی ذهن خفتگان را برمیانگیخت و سپس در پستوی هزار دالان روزمرگی و غفلت و بیخبری گُم میشد. اما جنایتهای سیاسی- حکومتی سال 77 تاریخچهای بس خونبار و درازآهنگ داشت که اگر ریشههای پلید و ضد بشری آن شناخته نشود و یک بار برای همیشه از میان نرود، بیگمان جنایت پشت جنایت از کُشتهها پشته خواهد ساخت، چنان که این روزها ساخته است، و بر ما روشن نخواهد شد که چرا ندای آزادیخواهانهای که از زن ایرانی در اسفند سال 1357 برخاست، از مرد ایرانی پاسخی نگرفت و به دست حاکمان تازه به قدرت رسیده در نطفه خفه شد، در دو سه ماه گذشته پرچم خونینی شد برای باز پس گرفتن حق آزاد و برابر زیستن و به دور افکندن یوغ بردگی واپسگرایان حاکم. بانگی که در اسفند 57 برخاست پژواکی داشت که در 1401 به گوش جان شنیده شد.
اگر سرکوب زنان در سال 57، در ادامهی خود قلع و قمع مطبوعات از بند رستهی پس از انقلاب بهمن، سرکوب مردم حقطلب کُرد در تابستان سال 1358، در هم کوبیدن جنبش مستقل و آزادیخواهانهی دانشجویان در اردیبهشت سال 59، کشتار مبارزان سیاسی، از میان بردن احزاب، سازمانها و گروههای سیاسی، سندیکاها، اتحادیهها و تشکلهای آزاد کارگری و قتلعام نزدیک به 5000 زندانی سیاسی کتبسته و حکم گرفته را در دههی خونین و سیاه 60 در پی نداشت، شک نباید داشت که حکومت به خود جرئت نمیداد که در روز روشن مشتی رجالهی سیاهکار و سیاهاندیش را به شکار آزادیخواهان راهی خیابانها کند، و برای تحکیم پایههای سست حاکمیت خود از هیچ جنایتی رویگردان نباشد. «مرگ» مشکوک #سعیدی_سیرجانی، نیست کردن جسمی #پیروز_دوانی، کارد آجین کردن #حمید و #کارون_حاجیزاده، قتل #احمد_میرعلایی، #غفار_حسینی، #مجید_شریف و افشای قتل دهها زندانی سیاسی آزاد شدهی پس از سال 67 در مطبوعات سال 77 مقدمهای شد بر کشتار روشنفکران آزادیخواهی که هرگز نخواسته بودند سر بر خط حاکمیت آزادیستیز بگذارند و به چیزی کمتر از آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا برای همگان رضایت نمیدادند. و چنین شد که در فردای قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، در دادگاهی دربسته، بدون حضور خانوادهها و وکلای مقتولان، تنی چند از عوامل دست چندم جنایت را به محاکمه کشیدند، هرگز دست به ریشههای جنایت نبردند و دست به ترکیب آمران و فرماندهان جنایت نزدند، و برای تکمیل این مضحکه چندی بعد وکیل شجاع جانباختگان راه آزادی، #ناصر_زرافشان، را به 5 سال زندان محکوم کردند و بیدرنگ حکم زندان را به اجرا گذاشتند و مطابق معمول این چهار دهه: سنگ را بستند و سگ را رها کردند. از آن پس متهمان این جنایت را به مرخصی ابدی فرستادند، در عوض چندی نگذشت که دردنبالهی پروژهی قتلهای پاییز 77 برخی از اعضای کانون نویسندگان ایران، از جمله #منیژه_نجمعراقی و #فریبرز_رئیسدانا را محاکمه و زندانی کردند، برای عدهای از اعضای کانون پروندهسازی کردند و از آن میان برای سه تن، #رضا_خندانمهابادی، #بکتاش_آبتین و #کیوان_باژن حکمهای دراز مدت زندان بریدند و راهی زندانشان کردند و سرانجام بکتاش آبتین را با تعلل عمدی در درمان بیماری او کینتوزانه به قتل رساندند.
بدینگونه، آنچه امروز در خیابانهای سراسر ایران، در بازداشتگاهها و زندانها و «سوله»های گمنام و بینام و نشان بر جوانان و مردم بپاخاسته و به جان آمدهی جنبش آزادیخواهی ما میگذرد، بی گمان پیوندی ناگسستنی دارد با فریاد حقطلبانه و آزادیخواهانهای که سراسر این چهار دهه را درنوردیده است و تا دستیابی به آزادی همچنان طنینانداز خواهد بود. به گمان ما، دور نیست روزی که تبهکاران برای همهی این جنایتها و نابکاریها یکجا در پیشگاه مردم ایران حساب پس بدهند.
کانون نویسندگان ایران یاد ستمکشتگان پاییز سال 1377 را گرامی میدارد و روز جمعه 18 آذر ساعت 3 بعد از ظهر مزار محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را گلباران میکند.
۱۵ آذر ۱۴۰۱
کانون نویسندگان ایران
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah