🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ اداره شورایی در ایران: از ایده تا واقعیت تاریخی
▫️ بررسی تاریخی تجربه شکلگیری خودگردانی شورایی
در کارخانههای ایران (دهه ۵۰ شمسی) - بخش نخست
نوشتهی: امیرحسین سعادت
28 ژوئن 2021
🔸 چند سالی میشود که «خودگردانی شورایی» بار دیگر بر سر زبانها افتاده است و شعار «نان کار آزادی، اداره شورایی» راه خود را از دانشگاهها و برخی مجتمعهای کارگری و به شکلی محدود، تا خیابان طی کرده است. ایدهای که اگر نخواهیم عینیتیافتگی آن را تا اولین اشکال اجتماعات بشری پی بگیریم، میتوانیم تجربهی درخشان مبارزات کارگری در انقلاب فرانسه و تشکیل کمون پاریس، و بعدها در انقلاب اکتبر را اولین نمونههای تحقق آن در منطق ضداجتماعی سرمایهداری بدانیم.
🔸 درست به قدمت همین تاریخ نیز نزاعهای نظری و پراتیکی بر سر ممکنبودن یا نبودن تحقق چنین شکلی از سیاستورزی، چه در مقیاس محیط کار، چه در وسعتی محلی و چه در گسترهی جهانی آن ادامه دارد. موضع بلشویکها در انقلاب اکتبر نمونهای برجسته از این نزاعهای نظری و پراتیکی است: در حالیکه خود با شعار «همهی قدرت به دست شوراها» فاتح انقلاب اکتبر و پایهگذار اتحاد جماهیر شوروی (جمهوری شوراها) شدند، متهمین اصلی زیر پا گذاشتن قواعد شوراگرایی، سازماندهی ضدهیرارشی و تکیه بر اصل خود-رهایی کارگران نیز هستند. از این منظر، کشاکشهای سیاسی و گفتمانی این روزهای نیروهای چپ و فعالین کارگری ایران نیز که بدل به اشکال مختلفی از مجادلات ایدئولوژیکِ برسازندهی دو قطبیهای نامآشنایی همچون شورا یا سندیکا، لنین یا لوکزامبورگ، دولت/حزب یا خودگردانی شورایی، و از این دست شده است، گواه بر تاریخمندی موضوع ادارهی شورایی مبتنی بر منطق پراتیک است.
🔸 پرسش اساسی این است که در واقعیت امر پدیدآمدن چنین دوگانههایی تا چه اندازه با منطق مادی حیات اقتصادی-سیاسی امروز، درجه و نفوذ نیروهای سیاسی چپگرا در میان تودهی مردم، یا شرایط عینیای که در آن نظام سیاسی هرشکلی از تشکلیابی کارگری را سرکوب میکند، موضوعیت پیدا میکند؟ شکلگیری این دوگانهها نه تنها تاکنون برسازندهی هیچ راهحلی ایجابی و مسیری رهاییبخش نبوده است، بلکه میتواند منجر به نفی تمامیت تلاشها و فعالیتهای از پیش موجود هم بشود.
🔸 جستار پیش رو از یک سو تلاشی است در جهت نشاندادن زمینههای شکلگیری شوراهای کارگری در بخشهای بزرگی از صنایع ایران که درگیر انقلاب شدند، و از سوی دیگر به شکلی روایی تمرکز خود را بر دلایل افول و شکست این تجربهی کوتاهمدت قرار داده است و در این راستا بر دلایلی جز سرکوب حاکمیت انگشت میگذارد. در این مقاله نشان دادهایم که برقراری دموکراسی مستقیم در محیط کار، ویژگیهایی دارد و سطوح مختلف خودگردانی درجاتی دارد که یکدستسازی پژوهش ذیل عنوان کلی «تجربهی شوراهای کارگری» اشتباهی تحلیلیست که نقض غرضی فاحش در توصیف ماهیت شوراهای کارگری است. از این رو در ارتباط با ارزیابی تجربهی ادارهی شورایی کارگری در ایران، به ویژه از حیث تمرکز بر چرایی افول آن، دو نظرگاه عمده در تحلیل تجربهی تاریخی ادارهی شوراهای کارگری در ایران را که نقطهی مقابل هم هستند، بازسازی کرده و به مدد آن سعی در بیرونکشیدن تحلیلی جدید از دل نشاندادن محدودیتها و امکانات هر یک از دو تحلیل فوق کردیم. در یکی از این دو رویکرد به نمایندگی آصف بیات بر مؤلفهی «سرکوب حاکمیت» تأکید میشود و در دیگری به نمایندگی سعید رهنما، بر «ضعفهای درونماندگار جنبشی-شیوهی تولیدی». اهمیت تحلیل این دو رویکرد از آنروست که هر یک از آنها به نوبهی خود دوگانههایی متضاد را میسازند که بیشتر از آنکه منتج از سنجش امر واقع باشند به دو بینش ایدئولوژیک راه میبرند؛ رویکردی که بر مؤلفهی سرکوب تاکید دارد به دوگانهی «یا شورایی یا سوسیال-دموکراسی سرمایهدارانه» شکل میدهد و رویکردی که تأکیدش بر «ضعفهای درونماندگار» است، دوگانهی «یا رادیکالیسمِ رمانتیک یا ریشهنگری عقلانی» را برجسته میکند.
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2l3
#امیرحسین_سعادت
#اعتصاب_نفت #ادارهی_شورایی
#جنبش_کارگری #خودگردانی #شورایی
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
▫️ اداره شورایی در ایران: از ایده تا واقعیت تاریخی
▫️ بررسی تاریخی تجربه شکلگیری خودگردانی شورایی
در کارخانههای ایران (دهه ۵۰ شمسی) - بخش نخست
نوشتهی: امیرحسین سعادت
28 ژوئن 2021
🔸 چند سالی میشود که «خودگردانی شورایی» بار دیگر بر سر زبانها افتاده است و شعار «نان کار آزادی، اداره شورایی» راه خود را از دانشگاهها و برخی مجتمعهای کارگری و به شکلی محدود، تا خیابان طی کرده است. ایدهای که اگر نخواهیم عینیتیافتگی آن را تا اولین اشکال اجتماعات بشری پی بگیریم، میتوانیم تجربهی درخشان مبارزات کارگری در انقلاب فرانسه و تشکیل کمون پاریس، و بعدها در انقلاب اکتبر را اولین نمونههای تحقق آن در منطق ضداجتماعی سرمایهداری بدانیم.
🔸 درست به قدمت همین تاریخ نیز نزاعهای نظری و پراتیکی بر سر ممکنبودن یا نبودن تحقق چنین شکلی از سیاستورزی، چه در مقیاس محیط کار، چه در وسعتی محلی و چه در گسترهی جهانی آن ادامه دارد. موضع بلشویکها در انقلاب اکتبر نمونهای برجسته از این نزاعهای نظری و پراتیکی است: در حالیکه خود با شعار «همهی قدرت به دست شوراها» فاتح انقلاب اکتبر و پایهگذار اتحاد جماهیر شوروی (جمهوری شوراها) شدند، متهمین اصلی زیر پا گذاشتن قواعد شوراگرایی، سازماندهی ضدهیرارشی و تکیه بر اصل خود-رهایی کارگران نیز هستند. از این منظر، کشاکشهای سیاسی و گفتمانی این روزهای نیروهای چپ و فعالین کارگری ایران نیز که بدل به اشکال مختلفی از مجادلات ایدئولوژیکِ برسازندهی دو قطبیهای نامآشنایی همچون شورا یا سندیکا، لنین یا لوکزامبورگ، دولت/حزب یا خودگردانی شورایی، و از این دست شده است، گواه بر تاریخمندی موضوع ادارهی شورایی مبتنی بر منطق پراتیک است.
🔸 پرسش اساسی این است که در واقعیت امر پدیدآمدن چنین دوگانههایی تا چه اندازه با منطق مادی حیات اقتصادی-سیاسی امروز، درجه و نفوذ نیروهای سیاسی چپگرا در میان تودهی مردم، یا شرایط عینیای که در آن نظام سیاسی هرشکلی از تشکلیابی کارگری را سرکوب میکند، موضوعیت پیدا میکند؟ شکلگیری این دوگانهها نه تنها تاکنون برسازندهی هیچ راهحلی ایجابی و مسیری رهاییبخش نبوده است، بلکه میتواند منجر به نفی تمامیت تلاشها و فعالیتهای از پیش موجود هم بشود.
🔸 جستار پیش رو از یک سو تلاشی است در جهت نشاندادن زمینههای شکلگیری شوراهای کارگری در بخشهای بزرگی از صنایع ایران که درگیر انقلاب شدند، و از سوی دیگر به شکلی روایی تمرکز خود را بر دلایل افول و شکست این تجربهی کوتاهمدت قرار داده است و در این راستا بر دلایلی جز سرکوب حاکمیت انگشت میگذارد. در این مقاله نشان دادهایم که برقراری دموکراسی مستقیم در محیط کار، ویژگیهایی دارد و سطوح مختلف خودگردانی درجاتی دارد که یکدستسازی پژوهش ذیل عنوان کلی «تجربهی شوراهای کارگری» اشتباهی تحلیلیست که نقض غرضی فاحش در توصیف ماهیت شوراهای کارگری است. از این رو در ارتباط با ارزیابی تجربهی ادارهی شورایی کارگری در ایران، به ویژه از حیث تمرکز بر چرایی افول آن، دو نظرگاه عمده در تحلیل تجربهی تاریخی ادارهی شوراهای کارگری در ایران را که نقطهی مقابل هم هستند، بازسازی کرده و به مدد آن سعی در بیرونکشیدن تحلیلی جدید از دل نشاندادن محدودیتها و امکانات هر یک از دو تحلیل فوق کردیم. در یکی از این دو رویکرد به نمایندگی آصف بیات بر مؤلفهی «سرکوب حاکمیت» تأکید میشود و در دیگری به نمایندگی سعید رهنما، بر «ضعفهای درونماندگار جنبشی-شیوهی تولیدی». اهمیت تحلیل این دو رویکرد از آنروست که هر یک از آنها به نوبهی خود دوگانههایی متضاد را میسازند که بیشتر از آنکه منتج از سنجش امر واقع باشند به دو بینش ایدئولوژیک راه میبرند؛ رویکردی که بر مؤلفهی سرکوب تاکید دارد به دوگانهی «یا شورایی یا سوسیال-دموکراسی سرمایهدارانه» شکل میدهد و رویکردی که تأکیدش بر «ضعفهای درونماندگار» است، دوگانهی «یا رادیکالیسمِ رمانتیک یا ریشهنگری عقلانی» را برجسته میکند.
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2l3
#امیرحسین_سعادت
#اعتصاب_نفت #ادارهی_شورایی
#جنبش_کارگری #خودگردانی #شورایی
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
اداره شورایی در ایران: از ایده تا واقعیت تاریخی
بررسی تاریخی تجربه شکلگیری خودگردانی شورایی – بخش نخست نوشتهی: امیرحسین سعادت جستار پیش رو از یک سو تلاشی است در جهت نشاندادن زمینههای شکلگیری شوراهای کارگری در بخشهای بزرگی از صنایع ایران ک…
🔴 بیانیه اعلام حمایت و همبستگی بیش از ۶۰ تن از روزنامهنگاران و خبرنگاران با اعتصاب کارگران صنعت نفت، پالایشگاهها و پتروشیمیها
۶۹ تن از روزنامهنگاران و خبرنگاران طی بیانیهای ضمن اعلام همبستگی با اعتصاب کارگران صنعت نفت، پالایشگاهها و پتروشیمیها از این حرکت حمایت کردند.
در این بیانیه آمده است:
نامه حمایت و اعلام همبستگی جمعی از روزنامهنگاران با کارگران اعتصابی نفت، پالایشگاهها و پتروشیمیها
دهههاست که ارزانسازی نیروی کار در سراسر جغرافیای ایران به عنوان نتیجه پروژه افزایش سهم کارفرما از سود تولید، در دستور کار قرار گرفته است. این پروژه در سالهای اخیر با چنان افراط جنونآمیزی پیش رفته و این منفعت کوتاه مدت چنان چشم عاملان آن را کور کرده است که دیگر حتی به فکر منافع بلندمدت خود که همان تداوم نظام استثمار پیشبرنده کجدار و مریز نظام اقتصادی بوده، نیستند. ایجاد بحرانهای بزرگی در تحقق ارزش و بازتولید نیروی کار تنها بخشی از وضعیت کنترلناپذیری است که اقتصاد کنونی به آن دچار شده است. اعتصابات سراسری کارگران پروژهای و پیمانکاری صنایع نفت، گاز، پالایشگاه و پتروشیمیها یک اقدام مترقی، محق و دلسوزانه است که پیش از آنکه منافع کارگران جان به لب رسیده را دنبال کند، نسخهای نجاتبخش برای برندگان ظاهری این سیستم تبعیضآمیز خواهد بود، حتی برای آنهایی که نان سفره خود را از سرکوب اعتصابیون به کف میآورند. از اینها با وجود تظاهر به حق خواهی و وطن پرستی، انتظاری نیست، اما افسوس که تیشه به ریشه منافع واقعی خود میزنند. وجود چنین شرایطی ما را به ایستادن در کنار شما متعهد کرده است؛ کنشی که با کنار زدن لایههای ایدئولوژیک و برملا شدن تصویر حقوق سلبشده بخش بزرگی از جامعه، از جمله کارکنان بخش رسانه و خبر، میتواند آن را از سطح شعار به یک آگاهی از بحران مشترک و ضرورت یک عمل جمعی، ارتقا دهد. ما روزنامهنگاران و خبرنگاران که رسالتمان انعکاس صدای گروههای مختلف جامعه است، اذعان میکنیم در این لحظه این شما هستید که در جایگاه یک رسانه و به طور عملی صدای واقعی ما شدهاید. به واقع در این مسیر که شکل جدیدی از کنش جمعی را برای رهایی از بند و تبعیض سیستم آغاز کردهاید، شما نه تنها صدای جمعیت بزرگی از جمله روزنامهنگاران و دیگر کارگران بلکه الگویی از فریاد جمعی، مبارزه مدنی و حقخواهی برای طبقه بزرگ درخود فرورفتهای هستید که بسیاری از تئوریسنها درباره برونرفت از مشکلات آن به بن بست و ناامیدی رسیدهاند. شما که شجاعانه خطر کرده و انتخاب کردهاید تا با یک اعاده حیثیت تاریخی از ستمدیدگان، نقطه عطفی در تاریخ جنبش کارگری و صنفی ایران برای بازپسگیری حقوق پایمال شده خود رقم بزنید. تجربیات تاریخ تمام ملل هیچ جای شکی را باقی نگذاشته که تقسیم منافع تولیدی که همواره میدان مبارزات اجتماعی بین ذینفعان بوده، تنها با یک پشتوانه جمعی به طور عادلانه بدست میآید، اما با این وجود در کشور ما سالهاست که ایجاد و تنفس هیچگونه تشکل مستقل و آزاد صنفی تحمل نشده است؛ سیاستی که هدف اصلی آن تشدید استثمار مطلق و در نتیجه، ارزانسازی نیروی کار بوده است. واگذاری امر تولید به شرکتهای پیمانکاری، از یکسو، زمینه دلالی نیروی کار و گسترش شرکتهای تامین منابع انسانی برای غارت چندجانبه کارگران را فراهم کرده است و از سوی دیگر، موجب شانه خالی کردن کارفرماها از وظایف قانونی خود در قبال کارگران شده و بزرگترین لطمات را به بدن نحیف نیروهای مولد وارد کرده است. ما در کنار شما ایستادهایم و فریاد میزنیم که بانگ حقطلبی کارگران اعتصابی صنایع نفت، گاز، پالایشگاه و پتروشیمیها با هیچ ابزاری خفه نخواهد شد. چنان که در روزهای گذشته نیز شاهد بودیم، کارفرمایان بسیاری از کارگران اعتصابی را به اخراج تهدید کردند. تهدیدهایی که ریشه در حقیقت سیاه بیکاری در ایران دارد. این مسائل جای هیچ شکی را باقی نمیگذارد که اعلام کند: حق کارگران اعتصابی را علاوه بر برخورداری از یک دستمزد عادلانه، در داشتن تشکل مستقل و بدون حضور و اعمال نفوذ و تهدید کارفرماها، مدیران، دولت و حتی کارگران غیرمستقل را به رسمیت میشناسد. ما تا زمانی که شرایطی انسانی برای کار و زندگی شما فراهم شود، در کنار شما ایستاده ایم و اعلام همبستگی میکنیم.
لینک امضا:
https://docs.google.com/forms/d/1fSdOXsTu1VdvlOUi7crcQZpPGXNbHbngZqIkrphG2dw/edit
#اعتصاب_نفت
اسامی امضاکنندگان در کانال روزنامهنگاران مستقل ایران
@IRFreeJournalist
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
۶۹ تن از روزنامهنگاران و خبرنگاران طی بیانیهای ضمن اعلام همبستگی با اعتصاب کارگران صنعت نفت، پالایشگاهها و پتروشیمیها از این حرکت حمایت کردند.
در این بیانیه آمده است:
نامه حمایت و اعلام همبستگی جمعی از روزنامهنگاران با کارگران اعتصابی نفت، پالایشگاهها و پتروشیمیها
دهههاست که ارزانسازی نیروی کار در سراسر جغرافیای ایران به عنوان نتیجه پروژه افزایش سهم کارفرما از سود تولید، در دستور کار قرار گرفته است. این پروژه در سالهای اخیر با چنان افراط جنونآمیزی پیش رفته و این منفعت کوتاه مدت چنان چشم عاملان آن را کور کرده است که دیگر حتی به فکر منافع بلندمدت خود که همان تداوم نظام استثمار پیشبرنده کجدار و مریز نظام اقتصادی بوده، نیستند. ایجاد بحرانهای بزرگی در تحقق ارزش و بازتولید نیروی کار تنها بخشی از وضعیت کنترلناپذیری است که اقتصاد کنونی به آن دچار شده است. اعتصابات سراسری کارگران پروژهای و پیمانکاری صنایع نفت، گاز، پالایشگاه و پتروشیمیها یک اقدام مترقی، محق و دلسوزانه است که پیش از آنکه منافع کارگران جان به لب رسیده را دنبال کند، نسخهای نجاتبخش برای برندگان ظاهری این سیستم تبعیضآمیز خواهد بود، حتی برای آنهایی که نان سفره خود را از سرکوب اعتصابیون به کف میآورند. از اینها با وجود تظاهر به حق خواهی و وطن پرستی، انتظاری نیست، اما افسوس که تیشه به ریشه منافع واقعی خود میزنند. وجود چنین شرایطی ما را به ایستادن در کنار شما متعهد کرده است؛ کنشی که با کنار زدن لایههای ایدئولوژیک و برملا شدن تصویر حقوق سلبشده بخش بزرگی از جامعه، از جمله کارکنان بخش رسانه و خبر، میتواند آن را از سطح شعار به یک آگاهی از بحران مشترک و ضرورت یک عمل جمعی، ارتقا دهد. ما روزنامهنگاران و خبرنگاران که رسالتمان انعکاس صدای گروههای مختلف جامعه است، اذعان میکنیم در این لحظه این شما هستید که در جایگاه یک رسانه و به طور عملی صدای واقعی ما شدهاید. به واقع در این مسیر که شکل جدیدی از کنش جمعی را برای رهایی از بند و تبعیض سیستم آغاز کردهاید، شما نه تنها صدای جمعیت بزرگی از جمله روزنامهنگاران و دیگر کارگران بلکه الگویی از فریاد جمعی، مبارزه مدنی و حقخواهی برای طبقه بزرگ درخود فرورفتهای هستید که بسیاری از تئوریسنها درباره برونرفت از مشکلات آن به بن بست و ناامیدی رسیدهاند. شما که شجاعانه خطر کرده و انتخاب کردهاید تا با یک اعاده حیثیت تاریخی از ستمدیدگان، نقطه عطفی در تاریخ جنبش کارگری و صنفی ایران برای بازپسگیری حقوق پایمال شده خود رقم بزنید. تجربیات تاریخ تمام ملل هیچ جای شکی را باقی نگذاشته که تقسیم منافع تولیدی که همواره میدان مبارزات اجتماعی بین ذینفعان بوده، تنها با یک پشتوانه جمعی به طور عادلانه بدست میآید، اما با این وجود در کشور ما سالهاست که ایجاد و تنفس هیچگونه تشکل مستقل و آزاد صنفی تحمل نشده است؛ سیاستی که هدف اصلی آن تشدید استثمار مطلق و در نتیجه، ارزانسازی نیروی کار بوده است. واگذاری امر تولید به شرکتهای پیمانکاری، از یکسو، زمینه دلالی نیروی کار و گسترش شرکتهای تامین منابع انسانی برای غارت چندجانبه کارگران را فراهم کرده است و از سوی دیگر، موجب شانه خالی کردن کارفرماها از وظایف قانونی خود در قبال کارگران شده و بزرگترین لطمات را به بدن نحیف نیروهای مولد وارد کرده است. ما در کنار شما ایستادهایم و فریاد میزنیم که بانگ حقطلبی کارگران اعتصابی صنایع نفت، گاز، پالایشگاه و پتروشیمیها با هیچ ابزاری خفه نخواهد شد. چنان که در روزهای گذشته نیز شاهد بودیم، کارفرمایان بسیاری از کارگران اعتصابی را به اخراج تهدید کردند. تهدیدهایی که ریشه در حقیقت سیاه بیکاری در ایران دارد. این مسائل جای هیچ شکی را باقی نمیگذارد که اعلام کند: حق کارگران اعتصابی را علاوه بر برخورداری از یک دستمزد عادلانه، در داشتن تشکل مستقل و بدون حضور و اعمال نفوذ و تهدید کارفرماها، مدیران، دولت و حتی کارگران غیرمستقل را به رسمیت میشناسد. ما تا زمانی که شرایطی انسانی برای کار و زندگی شما فراهم شود، در کنار شما ایستاده ایم و اعلام همبستگی میکنیم.
لینک امضا:
https://docs.google.com/forms/d/1fSdOXsTu1VdvlOUi7crcQZpPGXNbHbngZqIkrphG2dw/edit
#اعتصاب_نفت
اسامی امضاکنندگان در کانال روزنامهنگاران مستقل ایران
@IRFreeJournalist
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 حمایت کارگران دهدشت از #اعتصاب_نفت
امروز یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰، گروهی از کارگران و صنعتگران اعتصابی پروژههای نفتی دهدشت با برگزاری یک تجمع، از تداوم اعتصابات کارگران نفت و پتروشیمی حمایت کردند.
کارگران پیمانی صنعت نفت کشور، از روز شنبه ۲۹ خردادماه، جهت دست یافتن به مطالبات خود کمپینی را تحت عنوان “تخلیه سراسری بیست ده ۱۴۰۰” راه اندازی کرده و این کمپین رفته رفته به شهرهای مختلف کشور کشیده شده است. تاکنون کارگران دستکم ۱۰۵ واحد صنعتی در استان های مختلف کشور دست از کار کشیده و به اعتصابات پیوستهاند.
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
امروز یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰، گروهی از کارگران و صنعتگران اعتصابی پروژههای نفتی دهدشت با برگزاری یک تجمع، از تداوم اعتصابات کارگران نفت و پتروشیمی حمایت کردند.
کارگران پیمانی صنعت نفت کشور، از روز شنبه ۲۹ خردادماه، جهت دست یافتن به مطالبات خود کمپینی را تحت عنوان “تخلیه سراسری بیست ده ۱۴۰۰” راه اندازی کرده و این کمپین رفته رفته به شهرهای مختلف کشور کشیده شده است. تاکنون کارگران دستکم ۱۰۵ واحد صنعتی در استان های مختلف کشور دست از کار کشیده و به اعتصابات پیوستهاند.
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah