مدرسه‌ رهایی
2.34K subscribers
6.96K photos
2.16K videos
199 files
4.97K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Download Telegram
🔴 در روز ۲۸ آبان ۱۳۷۷، #مجید_شریف نویسنده و مترجم، با لباس گرم‌کن از منزل مادرش در یوسف‌آباد خارج شد و هرگز به خانه بازنگشت. نزدیکان او شش‌روز بعد جسدش را در پزشکی قانونی پیدا کردند. علت مرگ او‌ نامعلوم اعلام شد.
برخی گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که او را با آمپول ‌پتانسیم کلرید به قتل رسانده اند.
مهرداد عالیخانی از عاملان قتل‎های سیاسی سال ۱۳۷۷ نحوه‌ی قتل مجید شریف را این‌گونه توضیح می‌دهد: «بردیم توی انباری. مقاومت. بیهوش. درازکش. آمپول. جوراب. داخل تاکسی. سمت چپ عقب. عادی. در همان مسیر. نیش ترمز کنار پیاده‌رو. دست روی قلبش. کفش و جورابش را هم پایش کرده بودیم. نمره تاکسی را عوض کرده بودیم. (پلاک برجسته نیست.) تدارک پلاک برجسته را دیده بودم.»
مجید شریف که از سال شصت‌ودو از ایران خارج شده بود و به مدت دوازده‌سال در فرانسه زندگی کرد، در آبان هفتاد‌وچهار به ایران بازگشت و سه سال بعد به قتل رسید.
او در مورد علت بازگشتش به ایران گفته بود:« مرگ یا زندان، باید بروم، خانه طبیعی من آنجاست».

🔻🔻🔻

به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه


https://tttttt.me/edalatxah
🔴به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد قتل تبهکارانه‌ی #محمد_مختاری و #محمدجعفر_پوینده

در نظر برخی کسان که تاریخ از همین امروز آغاز می‌شود، سلاخی کردن #پروانه_اسکندری و #داریوش_فروهر در خزان سال 1377 و در پی آن قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، اعضای ارجمند و مؤثر کانون نویسندگان ایران، واقعه‌ای شگفت و تکان‌دهنده بود در سیر وقایع ملالت‌بار روزمره که یکی چند روزی ذهن خفتگان را برمی‌انگیخت و سپس در پستوی هزار دالان روزمرگی و غفلت و بی‌خبری گُم می‌شد. اما جنایت‌های سیاسی- حکومتی سال 77 تاریخچه‌ای بس خونبار و درازآهنگ داشت که اگر ریشه‌های پلید و ضد بشری آن شناخته نشود و یک بار برای همیشه از میان نرود، بی‌گمان جنایت پشت جنایت از کُشته‌ها پشته خواهد ساخت، چنان که این روزها ساخته است، و بر ما روشن نخواهد شد که چرا ندای آزادی‌خواهانه‌ای که از زن ایرانی در اسفند سال 1357 برخاست، از مرد ایرانی پاسخی نگرفت و به دست حاکمان تازه به قدرت رسیده در نطفه خفه شد، در دو سه ماه گذشته پرچم خونینی شد برای باز پس گرفتن حق آزاد و برابر زیستن و به دور افکندن یوغ بردگی واپس‌گرایان حاکم. بانگی که در اسفند 57 برخاست پژواکی داشت که در 1401 به گوش جان شنیده شد.
اگر سرکوب زنان در سال 57، در ادامه‌ی خود قلع و قمع مطبوعات از بند رسته‌ی پس از انقلاب بهمن، سرکوب مردم حق‌طلب کُرد در تابستان سال 1358، در هم کوبیدن جنبش مستقل و آزادی‌خواهانه‌ی دانشجویان در اردیبهشت سال 59، کشتار مبارزان سیاسی، از میان بردن احزاب، سازمان‌ها و گروه‌های سیاسی، سندیکاها، اتحادیه‌ها و تشکل‌های آزاد کارگری و قتل‌عام نزدیک به 5000 زندانی سیاسی کت‌بسته و حکم گرفته را در دهه‌ی خونین و سیاه 60 در پی نداشت، شک نباید داشت که حکومت به خود جرئت نمی‌داد که در روز روشن مشتی رجاله‌ی سیاهکار و سیاه‌اندیش را به شکار آزادی‌خواهان راهی خیابان‌ها کند، و برای تحکیم پایه‌های سست حاکمیت خود از هیچ جنایتی رویگردان نباشد. «مرگ» مشکوک #سعیدی_سیرجانی، نیست کردن جسمی #پیروز_دوانی، کارد آجین کردن #حمید و #کارون_حاجی‌زاده، قتل #احمد_میرعلایی، #غفار_حسینی، #مجید_شریف و افشای قتل ده‌ها زندانی سیاسی آزاد شده‌ی پس از سال 67 در مطبوعات سال 77 مقدمه‌ای شد بر کشتار روشنفکران آزادی‌خواهی که هرگز نخواسته بودند سر بر خط حاکمیت آزادی‌ستیز بگذارند و به چیزی کمتر از آزادی بیان بی‌هیچ حصر و استثنا برای همگان رضایت نمی‌دادند. و چنین شد که در فردای قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، در دادگاهی دربسته، بدون حضور خانواده‌ها و وکلای مقتولان، تنی چند از عوامل دست چندم جنایت را به محاکمه کشیدند، هرگز دست به ریشه‌های جنایت نبردند و دست به ترکیب آمران و فرماندهان جنایت نزدند، و برای تکمیل این مضحکه چندی بعد وکیل شجاع جان‌باختگان راه آزادی، #ناصر_زرافشان، را به 5 سال زندان محکوم کردند و بی‌درنگ حکم زندان را به اجرا گذاشتند و مطابق معمول این چهار دهه: سنگ را بستند و سگ را رها کردند. از آن پس متهمان این جنایت را به مرخصی ابدی فرستادند، در عوض چندی نگذشت که دردنباله‌ی پروژه‌ی قتل‌های پاییز 77 برخی از اعضای کانون نویسندگان ایران، از جمله #منیژه_نجم‌عراقی و #فریبرز_رئیس‌دانا را محاکمه و زندانی کردند، برای عده‌ای از اعضای کانون پرونده‌سازی کردند و از آن میان برای سه تن، #رضا_خندان‌مهابادی، #بکتاش_آبتین و #کیوان_باژن حکم‌های دراز مدت زندان بریدند و راهی زندان‌شان کردند و سرانجام بکتاش آبتین را با تعلل عمدی در درمان بیماری او کین‌توزانه به قتل رساندند.
بدینگونه، آنچه امروز در خیابان‌های سراسر ایران، در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها و «سوله»های گمنام و بی‌نام و نشان بر جوانان و مردم بپاخاسته و به جان آمده‌ی جنبش آزادی‌خواهی ما می‌گذرد، بی گمان پیوندی ناگسستنی دارد با فریاد حق‌طلبانه و آزادی‌خواهانه‌ای که سراسر این چهار دهه را درنوردیده است و تا دستیابی به آزادی همچنان طنین‌انداز خواهد بود. به گمان ما، دور نیست روزی که تبهکاران برای همه‌ی این جنایت‌ها و نابکاری‌ها یکجا در پیشگاه مردم ایران حساب پس بدهند.
کانون نویسندگان ایران یاد ستم‌کشتگان پاییز سال 1377 را گرامی می‌دارد و روز جمعه 18 آذر ساعت 3 بعد از ظهر مزار محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را گلباران می‌کند.
 
 ۱۵ آذر ۱۴۰۱
کانون نویسندگان ایران
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah