This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 فریادهای یک #پزشک
#دکتر محمدرضا هاشمیان، فوق تخصص مراقبت های ویژه #بیمارستان مسیح دانشوری
خطاب به دکتر نمکی چرا #وزارت_بهداشت #دارو مورد نظر پزشکان رو تحویل نمی ده؟
#مافیای_دارو
#پزشکان_متعهد
🔻🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
از طریق لینک زیر به #معلمان_عدالتخواه بپیوندید.
http://tttttt.me/edalatxah
#دکتر محمدرضا هاشمیان، فوق تخصص مراقبت های ویژه #بیمارستان مسیح دانشوری
خطاب به دکتر نمکی چرا #وزارت_بهداشت #دارو مورد نظر پزشکان رو تحویل نمی ده؟
#مافیای_دارو
#پزشکان_متعهد
🔻🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
از طریق لینک زیر به #معلمان_عدالتخواه بپیوندید.
http://tttttt.me/edalatxah
"سفری دشخوار و تلخ از دهلیزهای خم اندر خم و پیچ اندرپیچ ..."
روی لبه زندگی در پی زندگی
#هاله_صفرزاده
بخش_اول
شکاف و دره عمیقی است بین پزشکی مردمی و پزشکی خصوصی شده و مبتنی بر کسب سودهای خالص کلان؛ میان مافیای دارو و درمان و آن پرستار و پزشک متخصصی که چون تخت آی سی یو برای خودش پیدا نشد، به راحتی جان میبازد همراه ده ها بیمارش.
پزشکی علمی است در خدمت نجات جان انسانها، اما پزشکی خصوصی شده، تجارتی شوم است که با زندگی میلیونها انسان کسب سود میکند.
مقابله با ناشناختههای هولناکی چون این بیماری با آزمون و خطا و آزمایش و با تلاش بی اندازه متخصصان و دانشمندان ممکن میشود، آنان که سودایی جز شکست این هیولا و هیولاهای مشابه با کمترین تلفات ندارند، اما مافیای دارو و درمان و واکسن، سودایی دیگر دارد، این فاجعه را فرصتی مناسب میبیند برای این که چند پلهای در میان یک درصدی های ثروتمند ارتقا یابد و ثروتش رکورد بشکند.
پزشک مردمی دروغ نمیگوید. به مردم اعلام میکند چه نمیداند، چه فهمیده است، تحقیقات در چه مرحلهای است، از خطرها عوارض احتمالی داروهای آزمایشی میگوید، داوطلب میطلبد برای آزمایش داروها و درمانها، نتیجه تحقیقات و فرمول داروهای حیات بخش را بی چشمداشتی مادی منتشر میکند، به آن امید که شاید همکار ناشناسی در گوشهی دیگری از دنیا، زودتر آن را به نتیجه برساند، برایش مهم نیست مالک فرمول کشف شده باشد، مهم این است که زودتر به نتیجه برسد. اما سرمایهدار مافیای دارو و بهداشت خصوصی شده، بر روز زندگی مردم آزمایش میکند، هیچ اطلاعاتی از تحقیقاتش بروز نمیدهد چرا که حق انحصار و لیسانس دارو برایش باید حفظ شود، تبلیغ میکند که فلان داروی آزمایشی موثر است، هزاران دوز فلان داروی تولید شده و بازقیمانده از اپیدمی بیماری هولناک دیگری را که روز دستش مانده را به کشورهای فقیر هدیه میکند، پز انسان دوستی میگیرد و قهرمان رسانهها شود، اگر هم دارو موثر نبود، ککش نمیگزد، آن بچه افریقایی یا جوان جهان سومی که آیندهای ندارد، از گرسنگی بمیرد یا از عوارض این دارو، اصلا مهم نیست. کسی هم از اصل ماجرا خبردار نمیشود، چرا که این تحقیقات فوقمحرمانه است.
پس قبل از هر چیز به احترام باید سر خم کرد در برابر پرستاران، پزشکان و کادر درمان و محققانی که این روزهای سیاه فاجعه را بیلحظهای تردید، پشت بیماران را خالی نکردند؛ که اگر کمکهای بی دریغشان نبود و از خودگذشتی و ایثارشان، قربانیان این #سونامی_مرگی که بزرگان برایمان رقم زدند، بیش از این اینها بود.
از صمیم قلب سپاسگزار دستان مهربانتان که آن لحظات خفگی بیماری را با ماساژ نرم آرام میکند، سپاسگزار تاب آوردن لحظات بیتابی و کج خلقی بیمار آن هم با لبخندی و سکوتی یا کلمهای محبتآمیز و تلاش های فراوان برای یافتن راهی برای شکست این بیماری و ....
حتما بارها و بارها شنیدهاید و دیدهاید این سپاسگزاری ها و حق شناسی ها را.
آنچه میخوانید گزارشی کوتاه و مستند است از سفری بر روی لبه زندگی؛ همراه با هزاران هزاران تن دردمند دیگر.
***
نیمه شب باحالت خفگی، راهی بیمارستان شدم. نزدیکترین بیمارستان خصوصی؛ بیمارستانی قدیمی و با سابقه.
- خانم، بیمارم مشکل تنفسی دارد. حالش خوب نیست. نمیتونه نفس بکشه. برای پذیرش چه باید انجام دهم.
- ببر بیمارت را .
- چی؟ یعنی چه؟ میگویم حالش خوب نیست.
- تخت ندارم. گفتم ببرش بیمارستان دولتی بستری شود.
نگاهی به بخش اورژانس؟! شلوغ نبود. تختی خالی در کنج اتاقی دیده میشد.
اما جمله آمرانه و جدی، جای حرفی نگذاشت؛ حتا درحد نشان دادن کارت بانکی یا آوردن اسم آشنایی از کادر درمان در بیمارستان که معمولا در بیمارستانهای خصوصی جواب میدهد.
در سکوت ناشی از بهت شوک این برخورد غیرانسانی، بیمارستان را ترک کردیم درحالی که فکر کردم این پرستار چگونه نمیتواند بیاندیشد که شاید نفس بیمار تا بیمارستان بعدی و رسیدن به اکسیژن و ... تمام شود به راحتی؟ چگونه با خود نمیگوید اینجا اورژانس است، بگذار حداقل علایم حیاتی اش را چک کنم؟؟
و تنها چیزی که به فکرم رسید این بود که این پرستار نمیتواند سرخود چنین برخوردی کند، حتما بخشنامهای محرمانه هست برای نپذیرفتن بیماران بدحال و یا حداقل توصیه و دستور شفاهی مافوقی.
در پیگیری بعدی ، چون "حق با مشتری است" و کسی پیدا شده وسط این همه معرکه برای پیگیری، این پاسخ که:
-" بله اشتباه شده است. نباید این گونه برخورد میشد، اسم و مشخصات پرستار کشیک را بدهید با او برخورد خواهد شد؟!!"
⭕️⭕️⭕️به سرعت کاری باید کرد:
اقدام جدی، سریع و قاطع برای #تعطیلی_کامل به مدت یک ماه، سرعت بخشیدن به #واکسیناسیون_موثر، فراهم آوردن امکانات و #دارو_درمان_رایگان_برای_همه ...
مسوولان و بانیان این شرایط باید مجازات شوند به جرم "جنایت علیه بشریت".
🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
روی لبه زندگی در پی زندگی
#هاله_صفرزاده
بخش_اول
شکاف و دره عمیقی است بین پزشکی مردمی و پزشکی خصوصی شده و مبتنی بر کسب سودهای خالص کلان؛ میان مافیای دارو و درمان و آن پرستار و پزشک متخصصی که چون تخت آی سی یو برای خودش پیدا نشد، به راحتی جان میبازد همراه ده ها بیمارش.
پزشکی علمی است در خدمت نجات جان انسانها، اما پزشکی خصوصی شده، تجارتی شوم است که با زندگی میلیونها انسان کسب سود میکند.
مقابله با ناشناختههای هولناکی چون این بیماری با آزمون و خطا و آزمایش و با تلاش بی اندازه متخصصان و دانشمندان ممکن میشود، آنان که سودایی جز شکست این هیولا و هیولاهای مشابه با کمترین تلفات ندارند، اما مافیای دارو و درمان و واکسن، سودایی دیگر دارد، این فاجعه را فرصتی مناسب میبیند برای این که چند پلهای در میان یک درصدی های ثروتمند ارتقا یابد و ثروتش رکورد بشکند.
پزشک مردمی دروغ نمیگوید. به مردم اعلام میکند چه نمیداند، چه فهمیده است، تحقیقات در چه مرحلهای است، از خطرها عوارض احتمالی داروهای آزمایشی میگوید، داوطلب میطلبد برای آزمایش داروها و درمانها، نتیجه تحقیقات و فرمول داروهای حیات بخش را بی چشمداشتی مادی منتشر میکند، به آن امید که شاید همکار ناشناسی در گوشهی دیگری از دنیا، زودتر آن را به نتیجه برساند، برایش مهم نیست مالک فرمول کشف شده باشد، مهم این است که زودتر به نتیجه برسد. اما سرمایهدار مافیای دارو و بهداشت خصوصی شده، بر روز زندگی مردم آزمایش میکند، هیچ اطلاعاتی از تحقیقاتش بروز نمیدهد چرا که حق انحصار و لیسانس دارو برایش باید حفظ شود، تبلیغ میکند که فلان داروی آزمایشی موثر است، هزاران دوز فلان داروی تولید شده و بازقیمانده از اپیدمی بیماری هولناک دیگری را که روز دستش مانده را به کشورهای فقیر هدیه میکند، پز انسان دوستی میگیرد و قهرمان رسانهها شود، اگر هم دارو موثر نبود، ککش نمیگزد، آن بچه افریقایی یا جوان جهان سومی که آیندهای ندارد، از گرسنگی بمیرد یا از عوارض این دارو، اصلا مهم نیست. کسی هم از اصل ماجرا خبردار نمیشود، چرا که این تحقیقات فوقمحرمانه است.
پس قبل از هر چیز به احترام باید سر خم کرد در برابر پرستاران، پزشکان و کادر درمان و محققانی که این روزهای سیاه فاجعه را بیلحظهای تردید، پشت بیماران را خالی نکردند؛ که اگر کمکهای بی دریغشان نبود و از خودگذشتی و ایثارشان، قربانیان این #سونامی_مرگی که بزرگان برایمان رقم زدند، بیش از این اینها بود.
از صمیم قلب سپاسگزار دستان مهربانتان که آن لحظات خفگی بیماری را با ماساژ نرم آرام میکند، سپاسگزار تاب آوردن لحظات بیتابی و کج خلقی بیمار آن هم با لبخندی و سکوتی یا کلمهای محبتآمیز و تلاش های فراوان برای یافتن راهی برای شکست این بیماری و ....
حتما بارها و بارها شنیدهاید و دیدهاید این سپاسگزاری ها و حق شناسی ها را.
آنچه میخوانید گزارشی کوتاه و مستند است از سفری بر روی لبه زندگی؛ همراه با هزاران هزاران تن دردمند دیگر.
***
نیمه شب باحالت خفگی، راهی بیمارستان شدم. نزدیکترین بیمارستان خصوصی؛ بیمارستانی قدیمی و با سابقه.
- خانم، بیمارم مشکل تنفسی دارد. حالش خوب نیست. نمیتونه نفس بکشه. برای پذیرش چه باید انجام دهم.
- ببر بیمارت را .
- چی؟ یعنی چه؟ میگویم حالش خوب نیست.
- تخت ندارم. گفتم ببرش بیمارستان دولتی بستری شود.
نگاهی به بخش اورژانس؟! شلوغ نبود. تختی خالی در کنج اتاقی دیده میشد.
اما جمله آمرانه و جدی، جای حرفی نگذاشت؛ حتا درحد نشان دادن کارت بانکی یا آوردن اسم آشنایی از کادر درمان در بیمارستان که معمولا در بیمارستانهای خصوصی جواب میدهد.
در سکوت ناشی از بهت شوک این برخورد غیرانسانی، بیمارستان را ترک کردیم درحالی که فکر کردم این پرستار چگونه نمیتواند بیاندیشد که شاید نفس بیمار تا بیمارستان بعدی و رسیدن به اکسیژن و ... تمام شود به راحتی؟ چگونه با خود نمیگوید اینجا اورژانس است، بگذار حداقل علایم حیاتی اش را چک کنم؟؟
و تنها چیزی که به فکرم رسید این بود که این پرستار نمیتواند سرخود چنین برخوردی کند، حتما بخشنامهای محرمانه هست برای نپذیرفتن بیماران بدحال و یا حداقل توصیه و دستور شفاهی مافوقی.
در پیگیری بعدی ، چون "حق با مشتری است" و کسی پیدا شده وسط این همه معرکه برای پیگیری، این پاسخ که:
-" بله اشتباه شده است. نباید این گونه برخورد میشد، اسم و مشخصات پرستار کشیک را بدهید با او برخورد خواهد شد؟!!"
⭕️⭕️⭕️به سرعت کاری باید کرد:
اقدام جدی، سریع و قاطع برای #تعطیلی_کامل به مدت یک ماه، سرعت بخشیدن به #واکسیناسیون_موثر، فراهم آوردن امکانات و #دارو_درمان_رایگان_برای_همه ...
مسوولان و بانیان این شرایط باید مجازات شوند به جرم "جنایت علیه بشریت".
🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
"سفری دشخوار و تلخ از دهلیزهای خم اندر خم و پیچ اندرپیچ ..." روی لبه زندگی در پی زندگی #هاله_صفرزاده بخش_اول شکاف و دره عمیقی است بین پزشکی مردمی و پزشکی خصوصی شده و مبتنی بر کسب سودهای خالص کلان؛ میان مافیای دارو و درمان و آن پرستار و پزشک متخصصی که چون…
روی لبه زندگی در پی زندگی
#هاله_صفرزاده
بخش_دوم
راهی بیمارستان دانشگاهی و دولتی قدیمی و باسابقه شدیم همین وسطهای شهر.
بخش اورژانس شلوغ اما در عین حال آرام. کادر درمان به سرعت درحال جابه جایی و کار . تخت خالیای در کار نبود. پزشک جوان کشیک ریزنقشی سعی میکرد به همه پاسخ دهد در آرامش. سری به این اتاق سری به آن یکی، بالای سر آن بیمار زیر سرم، یا آن دیگری زیر اکسیژن و...
اتاق تریاژ شلوغ. اتاق 12 متری با تخت و دستگاههای ضروری . میز دکتر و....
- بنشین تا دکتر بیاید
- کجا؟
- روی تخت
اما روی تخت سه مریض دیگر هم نشسته بودند باید کنارشان مینشستم تا پزشک فرصت کند و فقط علایم حیاتی را چک کند، پزشکی که از اتاق رفته بود تا به بیمارانی در اتاقهای دیگر سر بزند و بعد...
در آن فضای بسته کوچک، با وجود تهویه فقط چرخش ویروس را میشد حس کرد.
از اتاق بیرون آمدم در سرسرای بیمارستان در گوشهای به انتظار ایستادم. در و دیوار اورژانس پر از پوستر و نوشته و از همه مهمتر و بیشتر:
اینجا داروی رمد... تجویز نخواهد شد. "
نتیجه این انتظار و ترک اتاق، معطلی و رسیدگی دیرهنگام شد. مریضی بدحال میآمد. با تخت وارد همان اتاق کوچک پر ازدحام ِهمراهان و مریضان میشد. جای سوزن انداختن نبود.
و بالاخره، پاسخ پزشک پس از معاینه:
- برو خونه استراحت کن. فردا بیا کلنیک متخصص عفونی یا ریه وقت بگیر . ریه درگیر شده، احتمالا نیاز به رمد... داشته باشی بهت بده.
- الان چی؟ اگه تا صبح نفسم دیگه بالا نیاد ، چی؟
- دارو ندارم. نمیتوانم چیزی بدهم. تخت هم ندارم، هنوز سرپایی، انشااله چیزی نمیشود ...
از آنکه دستش خالی است چه انتظاری توان داشت؟ حداقل کلام خوش و آرامبخشی دارد، حداقل علایم حیاتی را چک کرد قبل از فرستادن به خانه ...
روزهای قبل از کرونا، کلنیک این بیمارستان همیشه شلوغ بوده و حداقل یک روز علاف شدن را باید به جان میخریدی تا به پزشک متخصص برسی؛ حالا دیگر چه خواهد بود؟ مریضهای بدحال، یکی روی برانکار و دیگری روی تخت در انتظار بستری شدن و... جای تعلل نبود. بیمارستان را ترک کردیم. اگر تختی باشد برای آنها ضروری تر است .
⭕️⭕️⭕️به سرعت کاری باید کرد:
اقدام جدی، سریع و قاطع برای #تعطیلی_کامل به مدت یک ماه، سرعت بخشیدن به #واکسیناسیون_موثر، فراهم آوردن امکانات و #دارو_درمان_رایگان_برای_همه ...
مسوولان و بانیان این شرایط باید مجازات شوند به جرم "جنایت علیه بشریت".
علیه #نسل_کشی
#مجازات_مسببان
@kanoonmodafean
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
#هاله_صفرزاده
بخش_دوم
راهی بیمارستان دانشگاهی و دولتی قدیمی و باسابقه شدیم همین وسطهای شهر.
بخش اورژانس شلوغ اما در عین حال آرام. کادر درمان به سرعت درحال جابه جایی و کار . تخت خالیای در کار نبود. پزشک جوان کشیک ریزنقشی سعی میکرد به همه پاسخ دهد در آرامش. سری به این اتاق سری به آن یکی، بالای سر آن بیمار زیر سرم، یا آن دیگری زیر اکسیژن و...
اتاق تریاژ شلوغ. اتاق 12 متری با تخت و دستگاههای ضروری . میز دکتر و....
- بنشین تا دکتر بیاید
- کجا؟
- روی تخت
اما روی تخت سه مریض دیگر هم نشسته بودند باید کنارشان مینشستم تا پزشک فرصت کند و فقط علایم حیاتی را چک کند، پزشکی که از اتاق رفته بود تا به بیمارانی در اتاقهای دیگر سر بزند و بعد...
در آن فضای بسته کوچک، با وجود تهویه فقط چرخش ویروس را میشد حس کرد.
از اتاق بیرون آمدم در سرسرای بیمارستان در گوشهای به انتظار ایستادم. در و دیوار اورژانس پر از پوستر و نوشته و از همه مهمتر و بیشتر:
اینجا داروی رمد... تجویز نخواهد شد. "
نتیجه این انتظار و ترک اتاق، معطلی و رسیدگی دیرهنگام شد. مریضی بدحال میآمد. با تخت وارد همان اتاق کوچک پر ازدحام ِهمراهان و مریضان میشد. جای سوزن انداختن نبود.
و بالاخره، پاسخ پزشک پس از معاینه:
- برو خونه استراحت کن. فردا بیا کلنیک متخصص عفونی یا ریه وقت بگیر . ریه درگیر شده، احتمالا نیاز به رمد... داشته باشی بهت بده.
- الان چی؟ اگه تا صبح نفسم دیگه بالا نیاد ، چی؟
- دارو ندارم. نمیتوانم چیزی بدهم. تخت هم ندارم، هنوز سرپایی، انشااله چیزی نمیشود ...
از آنکه دستش خالی است چه انتظاری توان داشت؟ حداقل کلام خوش و آرامبخشی دارد، حداقل علایم حیاتی را چک کرد قبل از فرستادن به خانه ...
روزهای قبل از کرونا، کلنیک این بیمارستان همیشه شلوغ بوده و حداقل یک روز علاف شدن را باید به جان میخریدی تا به پزشک متخصص برسی؛ حالا دیگر چه خواهد بود؟ مریضهای بدحال، یکی روی برانکار و دیگری روی تخت در انتظار بستری شدن و... جای تعلل نبود. بیمارستان را ترک کردیم. اگر تختی باشد برای آنها ضروری تر است .
⭕️⭕️⭕️به سرعت کاری باید کرد:
اقدام جدی، سریع و قاطع برای #تعطیلی_کامل به مدت یک ماه، سرعت بخشیدن به #واکسیناسیون_موثر، فراهم آوردن امکانات و #دارو_درمان_رایگان_برای_همه ...
مسوولان و بانیان این شرایط باید مجازات شوند به جرم "جنایت علیه بشریت".
علیه #نسل_کشی
#مجازات_مسببان
@kanoonmodafean
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
روی لبه زندگی در پی زندگی
#هاله_صفرزاده
بخش_سوم
و سفر ادامه یافت تا صبح که به تخت خالی در سولهای و دریافت سرم و دارو ختم شد، انگار جزء خوش شانس ها بودیم یا صرف زمان 12 ساعته به اینجا رسیدیم.
اما البته اول پول باید پرداخت میشد، شش میلیون تومان البته نه یک جا. فقط همین درمان در خود یک بیمارستان خصوصی 11 میلیون.
پنج روز هم گذشت در تکرار این پروسه:
سر ساعت رفتن، منتظر ماندن، پذیرش شدن، انجام کاغذبازی و هر روز امضا کردن بند رضایت از این درمان و پذیرش مسوولیت آن، چک علایم حیاتی، معاینه پزشک، رگ گرفتن، سرم و دارو درمانی را از سر گذراندن، آن هم با دیدهها و شنیدههای بسیار.
پدر و مادری بازنشسته، جوانشان را آورده بودند. هر سه نفر پاکت اسکن همراهشان بود و مشخص بود همه مبتلا هستند. پسر جوان با حال خیلی بد، روی پلهها ولو شد، در مسیر رفت و آمد سایر بیماران، همراهان و پرسنل و ....با ماسک هم نمیتوانست نفس بکشد، ماسکش را برداشته بود و به شدت سرفه میکرد، نفسش به شماره افتاده بود.
هشدار بیماری به نگهبان:
- به داد این بیمار برسید. حالش خوب نیست.
و نگهبانی که دوید.
- مریض اورژانسی، بدو
- پدر بیارش ، ببرش اونجا روی تخت، بعد پروندهاش را کامل کن...
و بعد بیمارانی که نوبتشان را فراموش کردند تا نفسهای به شماره افتاده جوان، زیر ماسک اکسیژن، کمی آرام بگیرد و آماده شود برای انتقال به بیمارستان برای بستری شدن.
- همراهان بیمار داخل نیایند.
اما مگر میشد، جلوی پیرمرد را گرفت که سرگردان و نگران از تخت پسرش به تخت همسرش سر نزند. کابوس احتمال مرگ عزیز، لحظهای آرامش نمیگذاشت.
روزهای بعد مادر که خود دارودرمانی و سرمتراپی میشد، از قطع تب پسرش در بیمارستان خصوصی میگفت، از اینکه دارویی را با قیمت دانهای 7 تا 15 میلیون از بازار آزاد میخرد و حتا نمیداند و نمیتواند مطمئن باشد که آیا دارو اصل است یا تقلبی. از اینکه تنها پسرشان است و.... نگران این که آیا تمام اندوخته سالها کار، در دوران بازنشستگی، کفاف هزینههای درمان پسرش را خواهد داد؟ با آهی عمیق:
- حداقل کاش نتیجه بدهد.
نگهبان دیگری در اورژانسی دیگر، با عجله زن جوانی را به تریاژ آورد:
- کار این خانم را زود راه بیاندازید. با بچه آمده. بچه و شوهرش را راه ندادم بیرونند. کار این راه افتاد آنها را بفرستم. حال این از آن دو نفر بدتره.
مشخص بود آشنایش نبود. چشمان آبی و تبدار دخترک زیر یک سال، تاثیرش را گذاشته بود و باز بیمارانی که نوبتشان بود، آرام و بی صدا، راه باز کردند تا سریعتر کار این مادر انجام شود ...
⭕️⭕️⭕️به سرعت کاری باید کرد:
اقدام جدی، سریع و قاطع برای #تعطیلی_کامل به مدت یک ماه، سرعت بخشیدن به #واکسیناسیون_موثر، فراهم آوردن امکانات و #دارو_درمان_رایگان_برای_همه ...
مسوولان و بانیان این شرایط باید مجازات شوند به جرم "جنایت علیه بشریت".
علیه #نسل_کشی
#مجازات_مسببان
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
#هاله_صفرزاده
بخش_سوم
و سفر ادامه یافت تا صبح که به تخت خالی در سولهای و دریافت سرم و دارو ختم شد، انگار جزء خوش شانس ها بودیم یا صرف زمان 12 ساعته به اینجا رسیدیم.
اما البته اول پول باید پرداخت میشد، شش میلیون تومان البته نه یک جا. فقط همین درمان در خود یک بیمارستان خصوصی 11 میلیون.
پنج روز هم گذشت در تکرار این پروسه:
سر ساعت رفتن، منتظر ماندن، پذیرش شدن، انجام کاغذبازی و هر روز امضا کردن بند رضایت از این درمان و پذیرش مسوولیت آن، چک علایم حیاتی، معاینه پزشک، رگ گرفتن، سرم و دارو درمانی را از سر گذراندن، آن هم با دیدهها و شنیدههای بسیار.
پدر و مادری بازنشسته، جوانشان را آورده بودند. هر سه نفر پاکت اسکن همراهشان بود و مشخص بود همه مبتلا هستند. پسر جوان با حال خیلی بد، روی پلهها ولو شد، در مسیر رفت و آمد سایر بیماران، همراهان و پرسنل و ....با ماسک هم نمیتوانست نفس بکشد، ماسکش را برداشته بود و به شدت سرفه میکرد، نفسش به شماره افتاده بود.
هشدار بیماری به نگهبان:
- به داد این بیمار برسید. حالش خوب نیست.
و نگهبانی که دوید.
- مریض اورژانسی، بدو
- پدر بیارش ، ببرش اونجا روی تخت، بعد پروندهاش را کامل کن...
و بعد بیمارانی که نوبتشان را فراموش کردند تا نفسهای به شماره افتاده جوان، زیر ماسک اکسیژن، کمی آرام بگیرد و آماده شود برای انتقال به بیمارستان برای بستری شدن.
- همراهان بیمار داخل نیایند.
اما مگر میشد، جلوی پیرمرد را گرفت که سرگردان و نگران از تخت پسرش به تخت همسرش سر نزند. کابوس احتمال مرگ عزیز، لحظهای آرامش نمیگذاشت.
روزهای بعد مادر که خود دارودرمانی و سرمتراپی میشد، از قطع تب پسرش در بیمارستان خصوصی میگفت، از اینکه دارویی را با قیمت دانهای 7 تا 15 میلیون از بازار آزاد میخرد و حتا نمیداند و نمیتواند مطمئن باشد که آیا دارو اصل است یا تقلبی. از اینکه تنها پسرشان است و.... نگران این که آیا تمام اندوخته سالها کار، در دوران بازنشستگی، کفاف هزینههای درمان پسرش را خواهد داد؟ با آهی عمیق:
- حداقل کاش نتیجه بدهد.
نگهبان دیگری در اورژانسی دیگر، با عجله زن جوانی را به تریاژ آورد:
- کار این خانم را زود راه بیاندازید. با بچه آمده. بچه و شوهرش را راه ندادم بیرونند. کار این راه افتاد آنها را بفرستم. حال این از آن دو نفر بدتره.
مشخص بود آشنایش نبود. چشمان آبی و تبدار دخترک زیر یک سال، تاثیرش را گذاشته بود و باز بیمارانی که نوبتشان بود، آرام و بی صدا، راه باز کردند تا سریعتر کار این مادر انجام شود ...
⭕️⭕️⭕️به سرعت کاری باید کرد:
اقدام جدی، سریع و قاطع برای #تعطیلی_کامل به مدت یک ماه، سرعت بخشیدن به #واکسیناسیون_موثر، فراهم آوردن امکانات و #دارو_درمان_رایگان_برای_همه ...
مسوولان و بانیان این شرایط باید مجازات شوند به جرم "جنایت علیه بشریت".
علیه #نسل_کشی
#مجازات_مسببان
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
🔻کرونا در ایران؛ شیب ابتلا دوباره صعودی شد
آمار رسمی کرونا در ایران نشان میدهد که بهرغم روندِ بهنسبت کاهشی تا روز جمعه ۱۲ شهریور، منحنی آمار مبتلایان از آغاز هفتۀ جاری مجدداً افزایشی شده تا جایی که بر اساس آمار رسمی طی ۲۴ ساعت گذشته این عدد به ۲۷ هزار و ۵۷۹ مبتلا رسیده است.
کارشناسان میگویند تنها راه کنترل شیوع ویروس «رسیدن به سطح ایمنی هفتاد درصدی جامعه» است، اما در حال حاضر فقط حدود ۹ میلیون نفر از جمعیت ۸۳ میلیونی ایران موفق شدهاند دُز دوم واکسن کرونا را تزریق کنند.
#دارو_درمان_رایگان_برای_همه
#واکسیناسیون_موثر
#تعطیلی_کامل_فوری_یک_ماهه
#تامین_معیشت_مردم
#مجازات_مسببان
#کرونا
#واکسن
#مافیای_دارو
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
آمار رسمی کرونا در ایران نشان میدهد که بهرغم روندِ بهنسبت کاهشی تا روز جمعه ۱۲ شهریور، منحنی آمار مبتلایان از آغاز هفتۀ جاری مجدداً افزایشی شده تا جایی که بر اساس آمار رسمی طی ۲۴ ساعت گذشته این عدد به ۲۷ هزار و ۵۷۹ مبتلا رسیده است.
کارشناسان میگویند تنها راه کنترل شیوع ویروس «رسیدن به سطح ایمنی هفتاد درصدی جامعه» است، اما در حال حاضر فقط حدود ۹ میلیون نفر از جمعیت ۸۳ میلیونی ایران موفق شدهاند دُز دوم واکسن کرونا را تزریق کنند.
#دارو_درمان_رایگان_برای_همه
#واکسیناسیون_موثر
#تعطیلی_کامل_فوری_یک_ماهه
#تامین_معیشت_مردم
#مجازات_مسببان
#کرونا
#واکسن
#مافیای_دارو
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah