#فضای_مجازی، #حاکمیت، #نفع_یا_ضرر؟
✍ ح. کوثری
با گسترش روز افزون و همهگیر شدن
شبکههای اجتماعی و دسترسی سریع اقشار مختلف جامعه به آن در سالهای اخیر، به نظر میرسد کاربرانی که در کشورهایی با سیستم توتالیته و خفقان زندگی میکنند، ظاهرا فرصت و فضای خوبی برای نفس کشیدن و گاه و بیگاه اعتراض و گلهمندی نسبت به مسئولان رده پایین مملکت پیدا کرده باشند. ولی در نهایت آیا از این فضای مجازی حاکمان سیستمهای خفقان سود میبرند یا ضرر...؟
در این باره چند نکته حائز اهمیت است :
✏️ درکشورهایی که انتخابات آزاد دارند و اعتراض تودههای مختلف مردم به رسمیت شناخته شده است و درکنار آن آزادی بیان به معنی واقعی کلمه وجود دارد تشکلهای صنفی و گروههای مختلف مردم، هر تغییر و تحول یا مطالبهای داشته باشند کف خیابانها و اماکن عمومی محل نمایش قدرت و اعتراض آنهاست وحاکمیت نیز صدای مطالبات آنها را به خوبی میشنود.ولی در نظامهای نامردم سالار، دقیق عکس قضیه صادق است و مردم چون حق اعتراض در کف خیابانها و جلو ادارات و سازمانهای مربوطه را ندارند، شبکه های اجتماعی محل اعتراض و مطالبهگری آنها میشود و میتوان گفت مردم حقیقی به صورت مجازی در میآیند:
حزب یا دوستان فیسبوکی...حزب یا گروه تلگرامی... هشتک تویتری و ...
برد و تاثیر این شبکهها هم معلوم است تا کجا میرسد...!
✏️ معمولا تداوم و حاکمیت حاکمان دیکتاور نه به خاطر پایگاه مردمی و زر و زور آنهاست، بلکه بیشتر به خاطر اختلاف، چنددستگی و عدم اتحاد و یکپارچگی گروهها و اقشار مختلف مردم است، و با وجود هزاران کانال تلگرامی و اینستا گرامی و...که هرکدام هم سازهای مختلفی میزنند، عملا آب به آسیاب این نوع حاکمان ریخته میشود.
✏️ گروههای مختلف مردم و متاسفانه تشکلهای صنفی هم طوری در این شبکههای اجتماعی مشغول و غرق شدهاند که گویا هر چه را میخواهند باید از درون این شبکهها استخراج کنند و شاید بتوان گفت قضیهی اصلی و مطالبات صنفی خود را در این نوع سرگرمیهای نه چندان سالم هم فراموش کرده باشند.
✏️ گاه و بیگاه نیز عمدا از طرف حاکمیت خوراکهای تبلیغاتی یا توهینهایی به فرد یا افراد یا گروه و آیین خاصی به داخل این گروهها تزریق میشود تا هرچه بیشتر مردم را از حضور و اعتراض در اماکن و انظار عمومی دور کنند و به اصطلاح هر چه بیشتر آنها را در این اتاقهای تاریک یا روشن دروغین محبوستر کنند.
✏️ از قدیم و ندیم گفتهاند شنیدن کی بود مانند دیدن! ... کی و چه زمانی اعتراضات و حتی تومارهای مجازی به اندازهی حضور فیزیکی افراد و تشکلها، جلو یک اداره یا نهاد و سازمان دولتی موثر بوده است؟؟
✏️ ضرب المثل معروف هذا گوی و هذا میدان... به طورآشکارا به حضورفیزیکی افراد در میدان و بیرون و اجتماع اشاره دارد نه داخل کانالها و شبکه های اجتماعی...
✏️ خواستها و مطالبات یک گروه یا تشکل خاص وقتی رسانهای میشود و به گوش مسئولین میرسد که در معابر عمومی یا جلو ادارات و نهادهای مربوطه باشد نه داخل شبکههای اجتماعی...
✏️ اگر قبول داشته باشیم که همه افراد و گروهها یک سرنوشت مشترکی دارند و به اصطلاح همه سوار یک کشتیاند،داد و فریاد زدن در گروهها و کانالهای متفرق و غیر متحد مجازی، محال است که کاری از پیش ببرد...
🔹 بنابراین به نظر میرسد شبکه های اجتماعی،سوپاپ اطمینانی شده برای حاکمیت و محلی شده برای آروغ زدن افراد و گروههای معترض...
قضاوت با شماست که فضای مجازی نفع دارد یا ضرر...؟
👇👇👇
https://tttttt.me/edalatxah
✍ ح. کوثری
با گسترش روز افزون و همهگیر شدن
شبکههای اجتماعی و دسترسی سریع اقشار مختلف جامعه به آن در سالهای اخیر، به نظر میرسد کاربرانی که در کشورهایی با سیستم توتالیته و خفقان زندگی میکنند، ظاهرا فرصت و فضای خوبی برای نفس کشیدن و گاه و بیگاه اعتراض و گلهمندی نسبت به مسئولان رده پایین مملکت پیدا کرده باشند. ولی در نهایت آیا از این فضای مجازی حاکمان سیستمهای خفقان سود میبرند یا ضرر...؟
در این باره چند نکته حائز اهمیت است :
✏️ درکشورهایی که انتخابات آزاد دارند و اعتراض تودههای مختلف مردم به رسمیت شناخته شده است و درکنار آن آزادی بیان به معنی واقعی کلمه وجود دارد تشکلهای صنفی و گروههای مختلف مردم، هر تغییر و تحول یا مطالبهای داشته باشند کف خیابانها و اماکن عمومی محل نمایش قدرت و اعتراض آنهاست وحاکمیت نیز صدای مطالبات آنها را به خوبی میشنود.ولی در نظامهای نامردم سالار، دقیق عکس قضیه صادق است و مردم چون حق اعتراض در کف خیابانها و جلو ادارات و سازمانهای مربوطه را ندارند، شبکه های اجتماعی محل اعتراض و مطالبهگری آنها میشود و میتوان گفت مردم حقیقی به صورت مجازی در میآیند:
حزب یا دوستان فیسبوکی...حزب یا گروه تلگرامی... هشتک تویتری و ...
برد و تاثیر این شبکهها هم معلوم است تا کجا میرسد...!
✏️ معمولا تداوم و حاکمیت حاکمان دیکتاور نه به خاطر پایگاه مردمی و زر و زور آنهاست، بلکه بیشتر به خاطر اختلاف، چنددستگی و عدم اتحاد و یکپارچگی گروهها و اقشار مختلف مردم است، و با وجود هزاران کانال تلگرامی و اینستا گرامی و...که هرکدام هم سازهای مختلفی میزنند، عملا آب به آسیاب این نوع حاکمان ریخته میشود.
✏️ گروههای مختلف مردم و متاسفانه تشکلهای صنفی هم طوری در این شبکههای اجتماعی مشغول و غرق شدهاند که گویا هر چه را میخواهند باید از درون این شبکهها استخراج کنند و شاید بتوان گفت قضیهی اصلی و مطالبات صنفی خود را در این نوع سرگرمیهای نه چندان سالم هم فراموش کرده باشند.
✏️ گاه و بیگاه نیز عمدا از طرف حاکمیت خوراکهای تبلیغاتی یا توهینهایی به فرد یا افراد یا گروه و آیین خاصی به داخل این گروهها تزریق میشود تا هرچه بیشتر مردم را از حضور و اعتراض در اماکن و انظار عمومی دور کنند و به اصطلاح هر چه بیشتر آنها را در این اتاقهای تاریک یا روشن دروغین محبوستر کنند.
✏️ از قدیم و ندیم گفتهاند شنیدن کی بود مانند دیدن! ... کی و چه زمانی اعتراضات و حتی تومارهای مجازی به اندازهی حضور فیزیکی افراد و تشکلها، جلو یک اداره یا نهاد و سازمان دولتی موثر بوده است؟؟
✏️ ضرب المثل معروف هذا گوی و هذا میدان... به طورآشکارا به حضورفیزیکی افراد در میدان و بیرون و اجتماع اشاره دارد نه داخل کانالها و شبکه های اجتماعی...
✏️ خواستها و مطالبات یک گروه یا تشکل خاص وقتی رسانهای میشود و به گوش مسئولین میرسد که در معابر عمومی یا جلو ادارات و نهادهای مربوطه باشد نه داخل شبکههای اجتماعی...
✏️ اگر قبول داشته باشیم که همه افراد و گروهها یک سرنوشت مشترکی دارند و به اصطلاح همه سوار یک کشتیاند،داد و فریاد زدن در گروهها و کانالهای متفرق و غیر متحد مجازی، محال است که کاری از پیش ببرد...
🔹 بنابراین به نظر میرسد شبکه های اجتماعی،سوپاپ اطمینانی شده برای حاکمیت و محلی شده برای آروغ زدن افراد و گروههای معترض...
قضاوت با شماست که فضای مجازی نفع دارد یا ضرر...؟
👇👇👇
https://tttttt.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.