⭕️ در باب آموزش ایدئولوژیک / شکست گفتمان تربیتی
✍:جعفر ابراهیمی / معلم، دانشآموخته پژوهش علوم اجتماعی
با وجود اینکه بطحایی استعفا دادهشد اما تا مدتی همچنان نام وی در فضای مجازی همراه با #بخشنامه #ممنوعیت پخش هر نوع #موسیقی بر سر زبان ها بود. برخی از بخشنامه #محرمانه وزیر سابق به مدارس سخن می گفتند تا بر نقاط تاریک مدیریت وی نقطهای اضافه نمایند طرفداران وی نیز این خبر را جعلی خوانده و آن را تکذیب نمودند.
با توجه به تیپ شخصیتی، فرصت طلبی و تابع تعادل قوا بودن بطحایی به نظر میرسد هر کاری از وی برای حفظ موقعیت خود ساخته است اما به نظر نگارنده مساله این نیست که آیا وزیر سابق این بخشنامه را صادر کرده است یا نه؟
بلکه مساله این است این تیپ بخشنامهها در عمل چه کارکرد واقعی و عینی بر روی مخاطبان اصلی دارند به عبارتی دانشآموزان و معلمان متاثر از این بخشنامهها چقدر تحت تاثیر گفتمان پرورشی هستند؟ آیا گفتمان تربیتی نظام آموزشی همچنان کارکرد خود را دارد؟
یکی از کارکردهای بخشنامهها و دستورالعملهای اجرایی که به صورت بالا به پایین و دستوری صادر می گردد تضمین و تقویت کننده گفتمانهای درون نظام آموزشی هستند
نگاهی به ارزشها و سویههای ایدئولوژیک حاکم بر نظام آموزشی از بعد محتوای آموزشی تا ساختار گزینش معلم و برنامه درسی پنهان نشان از آن دارد که در طی چهل سال گذشته یک گفتمان پرورشی_تربیتی همواره بخش لاینفک نظام آموزشی بودهاست گفتمانی که میکوشد از رهگذر جامعه پذیری متاثر از مذهب مبتنی بر فقه شیعی کودکان را برای ورود به زندگی و بازار کار آماده نماید.
با عبور از دهه شصت و ورود به دوره موسوم به سازندگی تاکنون این گفتمان همواره بخش لاینفک نظام آموزشی بوده است اگر در دهه شصت و بعد از پاکسازی وجود نیروهای ایدئولوژیک در بین نیروهای آموزشی مقوم این رویکرد بوده است با عبور از این دوران و به میانجی مقاومت و پیشرفت جامعه این گفتمان دست خوش تحول اساسی شده است تا جایی که می توان از شکست این گفتمان سخن گفت.
امروز معدود معلمانی را می توان یافت که به صورت ایدئولوژیک و مبتنی بر عقیده مروج گفتمان تربیتی و ارزش های نظام حاکم در مدرسه باشند دانش آموزان نیز به اشکال مختلف در برابر این گفتمان مقاومت می کنند و تنها این گفتمان در بخشنامه ها دیده می شود.
اگر چه مدیران می کوشند با اجرای صوری برخی دستورالعمل ها و گرفتن عکس و مستندسازی کاذب زنده بودن آن را به تصویر بکشند اما به نظر می رسد که این گفتمان بخصوص در محیط های باز و کلانشهرها شکست خورده است.
به عنوان نمونه در کلان شهر تهران می توان پوشش دانش آموزان را درون مدرسه و بیرون از مدرسه مقایسه نمود تا متوجه شد چقدر آموزشهای ایدئولوژیک و اخلاقی نظام مسلط برای کودکان ابتدایی تا متوسطه دوم درونی شده است.
اگر شما روزهای امتحانات گذرتان به خیابان های منتهی به مدارس دخترانه و پسرانه بیافتد یا به پارک های نزدیک مدارس سری بزنید دختران زیادی را می بینید که کاملا کشف حجاب نموده و دست در دست هم یا شانه به شانه دوست پسر خود گفتمان رسمی حجاب را به سخره گرفته اند به این افراد دختران و پسران در حال معاشقه در پارک ها را باید افزود و البته گنگ های نوجوانانی که خرید و فروش و مصرف حشیش و گل به صورت علنی بخشی از زندگی روزمره آنان است یا بندهای موسیقی اعتراضی و گرافیتی در و دیوارهای شهر و مدرسه که با موسیقی رسمی و شعارهای مبتنی بر گفتمان پرورشی نظام در تضاد آشکار است. به این لیست می توان موارد بسیاری را افزود که نشان می دهند گفتمان رسمی تربیتی شکست خورده است و فقط روی کاغذ و در بخشنامه ها وجود دارد.
به زعم نگارنده اینکه بخش کثیری از دانش آموزان و معلمان به ارزش های حاکم که تقویت کننده این الگو و گفتمان تربیتی هستند باور ندارند
به معنای شکست گفتمان رسمی تربیتی است اگر چه این شکست لزوما به معنای شکل گیری یک گفتمان مترقی نیست اما نشانگر آن است که این شرایط، شکل گیری یک گفتمان جدید را ممکن می سازد که می تواند دارای سویه های رهایی بخش باشد.
8 تیر 1398
http://bield.info/jebrahimi-2/
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
✍:جعفر ابراهیمی / معلم، دانشآموخته پژوهش علوم اجتماعی
با وجود اینکه بطحایی استعفا دادهشد اما تا مدتی همچنان نام وی در فضای مجازی همراه با #بخشنامه #ممنوعیت پخش هر نوع #موسیقی بر سر زبان ها بود. برخی از بخشنامه #محرمانه وزیر سابق به مدارس سخن می گفتند تا بر نقاط تاریک مدیریت وی نقطهای اضافه نمایند طرفداران وی نیز این خبر را جعلی خوانده و آن را تکذیب نمودند.
با توجه به تیپ شخصیتی، فرصت طلبی و تابع تعادل قوا بودن بطحایی به نظر میرسد هر کاری از وی برای حفظ موقعیت خود ساخته است اما به نظر نگارنده مساله این نیست که آیا وزیر سابق این بخشنامه را صادر کرده است یا نه؟
بلکه مساله این است این تیپ بخشنامهها در عمل چه کارکرد واقعی و عینی بر روی مخاطبان اصلی دارند به عبارتی دانشآموزان و معلمان متاثر از این بخشنامهها چقدر تحت تاثیر گفتمان پرورشی هستند؟ آیا گفتمان تربیتی نظام آموزشی همچنان کارکرد خود را دارد؟
یکی از کارکردهای بخشنامهها و دستورالعملهای اجرایی که به صورت بالا به پایین و دستوری صادر می گردد تضمین و تقویت کننده گفتمانهای درون نظام آموزشی هستند
نگاهی به ارزشها و سویههای ایدئولوژیک حاکم بر نظام آموزشی از بعد محتوای آموزشی تا ساختار گزینش معلم و برنامه درسی پنهان نشان از آن دارد که در طی چهل سال گذشته یک گفتمان پرورشی_تربیتی همواره بخش لاینفک نظام آموزشی بودهاست گفتمانی که میکوشد از رهگذر جامعه پذیری متاثر از مذهب مبتنی بر فقه شیعی کودکان را برای ورود به زندگی و بازار کار آماده نماید.
با عبور از دهه شصت و ورود به دوره موسوم به سازندگی تاکنون این گفتمان همواره بخش لاینفک نظام آموزشی بوده است اگر در دهه شصت و بعد از پاکسازی وجود نیروهای ایدئولوژیک در بین نیروهای آموزشی مقوم این رویکرد بوده است با عبور از این دوران و به میانجی مقاومت و پیشرفت جامعه این گفتمان دست خوش تحول اساسی شده است تا جایی که می توان از شکست این گفتمان سخن گفت.
امروز معدود معلمانی را می توان یافت که به صورت ایدئولوژیک و مبتنی بر عقیده مروج گفتمان تربیتی و ارزش های نظام حاکم در مدرسه باشند دانش آموزان نیز به اشکال مختلف در برابر این گفتمان مقاومت می کنند و تنها این گفتمان در بخشنامه ها دیده می شود.
اگر چه مدیران می کوشند با اجرای صوری برخی دستورالعمل ها و گرفتن عکس و مستندسازی کاذب زنده بودن آن را به تصویر بکشند اما به نظر می رسد که این گفتمان بخصوص در محیط های باز و کلانشهرها شکست خورده است.
به عنوان نمونه در کلان شهر تهران می توان پوشش دانش آموزان را درون مدرسه و بیرون از مدرسه مقایسه نمود تا متوجه شد چقدر آموزشهای ایدئولوژیک و اخلاقی نظام مسلط برای کودکان ابتدایی تا متوسطه دوم درونی شده است.
اگر شما روزهای امتحانات گذرتان به خیابان های منتهی به مدارس دخترانه و پسرانه بیافتد یا به پارک های نزدیک مدارس سری بزنید دختران زیادی را می بینید که کاملا کشف حجاب نموده و دست در دست هم یا شانه به شانه دوست پسر خود گفتمان رسمی حجاب را به سخره گرفته اند به این افراد دختران و پسران در حال معاشقه در پارک ها را باید افزود و البته گنگ های نوجوانانی که خرید و فروش و مصرف حشیش و گل به صورت علنی بخشی از زندگی روزمره آنان است یا بندهای موسیقی اعتراضی و گرافیتی در و دیوارهای شهر و مدرسه که با موسیقی رسمی و شعارهای مبتنی بر گفتمان پرورشی نظام در تضاد آشکار است. به این لیست می توان موارد بسیاری را افزود که نشان می دهند گفتمان رسمی تربیتی شکست خورده است و فقط روی کاغذ و در بخشنامه ها وجود دارد.
به زعم نگارنده اینکه بخش کثیری از دانش آموزان و معلمان به ارزش های حاکم که تقویت کننده این الگو و گفتمان تربیتی هستند باور ندارند
به معنای شکست گفتمان رسمی تربیتی است اگر چه این شکست لزوما به معنای شکل گیری یک گفتمان مترقی نیست اما نشانگر آن است که این شرایط، شکل گیری یک گفتمان جدید را ممکن می سازد که می تواند دارای سویه های رهایی بخش باشد.
8 تیر 1398
http://bield.info/jebrahimi-2/
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
حقـــــــوق معلم و کارگــــر
در باب آموزش ایدئولوژیک / شکست گفتمان تربیتی
جعفر ابراهیمی / معلم ، دانشآموخته پژوهش علوم اجمتاعی با وجود اینکه بطحایی استعفا دادهشد اما تا مدتی همچنان نام وی در فضای مجازی همراه با بخشنامه ممنوعیت پخش هر نوع موسیقی بر سر زبان ها بود. برخی …
⭕️ #ممنوعیت_آزمون_تصویری_در_آموزش_و_پرورش
🔺اسفندیار نظری معاون آموزش متوسطه اول و دوم در مورد برگزاری آزمون آنلاین برای دانش آموزان خاطرنشان کرد:
🔺هرگونه آزمون تصویری از سوی مدارس و دبیران به صورت #مجازی_ممنوع است.
اما برگزاری آزمون به صورت آنلاین #کتبی و #پرسش در صورتی که امکانات آن وجود داشته باشد، مانعی ندارد اما اصراری به انجام آن نیست.
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
🔺اسفندیار نظری معاون آموزش متوسطه اول و دوم در مورد برگزاری آزمون آنلاین برای دانش آموزان خاطرنشان کرد:
🔺هرگونه آزمون تصویری از سوی مدارس و دبیران به صورت #مجازی_ممنوع است.
اما برگزاری آزمون به صورت آنلاین #کتبی و #پرسش در صورتی که امکانات آن وجود داشته باشد، مانعی ندارد اما اصراری به انجام آن نیست.
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah