This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ کودکان و نوجوانان حق دارند شادی کنند
#یادداشت_روز، شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
⭕️ کودکان و نوجوانان حق دارند شادی کنند #یادداشت_روز، شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳ 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
کودکان و نوجوانان حق دارند شادی کنند
#یادداشت_روز، شنبه ۱۴ مهر
رویکرد ایدئولوژیک آموزشوپرورش جمهوری اسلامی دربارهٔ نحوهٔ خوداِبرازی کودکان و نوجوانان مشخص است؛ در فعالیتهای مذهبی شرکت کن، مداحی کن، سینه بزن، مولودی برو و در بهترین حالت، سرود بخوان.
این درحالی است که نیازهای بچهها حقیقتاً متفاوت است. کودکان و نوجوانان از خانوادههای مختلف با فرهنگهای مختلف میآیند و هرکدام شیوهٔ خاص خود را برای ابراز احساسات دارند. یکی دوست دارد بخواند، یکی دوست دارد برقصد، یکی دوست دارد بلند بلند بخندد و یکی هم دوست دارد مولودی بخواند. همهٔ این بچهها باید به یک اندازه فرصت تخلیهٔ احساسات و هیجانات خود را داشته باشند.
«شادی کردن» حق بچههاست زیرا به رشد عاطفیشان کمک میکند. شادی به بچهها کمک میکند احساسات خود را بشناسند و مدیریت کنند و از سلامت روانی بهتری برخوردار شوند.
شادی باعث یادگیری مؤثر کودکان و نوجوانان میشود. محیط شاد و مثبت باعث افزایش انگیزه و تمرکز در یادگیری میشود و بچهها را به کشف و خلاقیت ترغیب میکند.
شادی به ایجاد روابط مثبت با دیگران کمک میکند و مهارتهای اجتماعی مانند همکاری و همدلی را تقویت میکند. از این طریق، رشد اجتماعی نیز ممکن میشود.
احساس شادی به بهبود سیستم ایمنی و کاهش استرس کمک میکند و بر سلامت جسمانی اثر مثبت میگذارد.
از همه بدیهیتر این است که فرد حق دارد از گذشتهٔ خود به عنوان دورهای شاد یاد کند و خاطرات خوب داشته باشد. او نباید مانند کودکان و نوجوانان دیروز دههٔ شصت، خود را نسل سوخته بنامد.
https://tttttt.me/edalatxah/18751
#یادداشت_روز، شنبه ۱۴ مهر
رویکرد ایدئولوژیک آموزشوپرورش جمهوری اسلامی دربارهٔ نحوهٔ خوداِبرازی کودکان و نوجوانان مشخص است؛ در فعالیتهای مذهبی شرکت کن، مداحی کن، سینه بزن، مولودی برو و در بهترین حالت، سرود بخوان.
این درحالی است که نیازهای بچهها حقیقتاً متفاوت است. کودکان و نوجوانان از خانوادههای مختلف با فرهنگهای مختلف میآیند و هرکدام شیوهٔ خاص خود را برای ابراز احساسات دارند. یکی دوست دارد بخواند، یکی دوست دارد برقصد، یکی دوست دارد بلند بلند بخندد و یکی هم دوست دارد مولودی بخواند. همهٔ این بچهها باید به یک اندازه فرصت تخلیهٔ احساسات و هیجانات خود را داشته باشند.
«شادی کردن» حق بچههاست زیرا به رشد عاطفیشان کمک میکند. شادی به بچهها کمک میکند احساسات خود را بشناسند و مدیریت کنند و از سلامت روانی بهتری برخوردار شوند.
شادی باعث یادگیری مؤثر کودکان و نوجوانان میشود. محیط شاد و مثبت باعث افزایش انگیزه و تمرکز در یادگیری میشود و بچهها را به کشف و خلاقیت ترغیب میکند.
شادی به ایجاد روابط مثبت با دیگران کمک میکند و مهارتهای اجتماعی مانند همکاری و همدلی را تقویت میکند. از این طریق، رشد اجتماعی نیز ممکن میشود.
احساس شادی به بهبود سیستم ایمنی و کاهش استرس کمک میکند و بر سلامت جسمانی اثر مثبت میگذارد.
از همه بدیهیتر این است که فرد حق دارد از گذشتهٔ خود به عنوان دورهای شاد یاد کند و خاطرات خوب داشته باشد. او نباید مانند کودکان و نوجوانان دیروز دههٔ شصت، خود را نسل سوخته بنامد.
https://tttttt.me/edalatxah/18751
🔴 علیه اعدام؛ سنت ستمگران
به مناسبت دهم اکتبر، روز جهانی مبارزه با اعدام
#یادداشت_روز، پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۳
انسان، محکوم به اعدام متولد نمیشود؛ انسان برای اعدام شدن آموزش نمیبیند؛ برای اعدام شدن میل نمیورزد. جامعه توسط قدرتمندان که رویهٔ استبدادی و بهرهکشی از انسان را آیین خود ساختهاند به تباهی کشیده میشود. انسانی که به اعدام محکوم میشود محصول مناسبات اجتماعی قدرتمندان، صاحبان سرمایهٔ نامشروع و قوانینی است که برای بقا و بازتولید این منطق وضع میشود.
هر اعدامی که رخ میدهد بستر آن را نه عدالت، که حاکمان از قبل فراهم کردهاند: با فقیر سازی جامعه، با ساختن وضعیتی استثنائی که در آن همه مجرمند، با برساختن منطقی غیرانسانی که در آن ستمگری عادیسازی شدهاست، با طرد دیگران از زندگی حداقلی و با جنگ همه علیه همه.
خاستگاه اعدام اندیشهای است که از قبل انسان را برای مطامع ناروای خود قربانی فرض کردهاست. اندیشهای که اول میکُشد، سپس به زندگی فرامیخواند. این سنت ستمگران است که انسانِ ترازِ اعدام میسازند. این سنت ستمگران در جهان ما برچیده نمیشود مگر با اراده و خواست همگانی، با اندیشیدن در مدار زندگیخواهی و آزادگی و برابری طلبی.
برای داشتن جهانی عاری از خواست اعدام و اندیشههایی که بستر کشتن به نام اعدام در لوای قانون (!!) را ترویج میکنند، باید اندیشید، عمل کرد و جانب انسان را گرفت. بهای بقای کینتوزی حاکمان را به نرخ اعدام دیگران پرداخت نکنیم. اعدام امری طبیعی نیست؛ تاریخمند است، وجه مشترک دیکتاتورهای بازمانده از قرونوسطی است.
ما حقداریم با آگاهی از خویش، جهانی عاری از اعدام داشته باشیم، توان ما فراتر از خواست اقلیتی است که شکنندهتر از آنند که در سر پروراندهاند.
در ایران تلاشهایی برای اعتراض به اعدام تاکنون صورت گرفتهاست اما یکی از مهمترین آنها #کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام است که بهمنماه ۱۴۰۲ توسط زندانیان سیاسی تبعیدی به #قزلحصار شکل گرفت و بهمرور زندانیهای بیشتری در زندانهای کشور به آن پیوستند. سهشنبهٔ گذشته سیوهفتمین سهشنبهٔ متوالی بود که در ۲۲ زندان اعتصاب ادامه یافت. آنگونه که از بیانیهها مشخص است، این کارزار به دنبال صدا دادن به زندانیان محکوم به اعدام از جمله زندانیان غیرسیاسی و گمنام است. این کارزار ماهها توسط نهادهای مدعی حقوقبشری و فعالان صنعت حقوقبشر نادیده گرفته و بایکوت شد اما با ایستادگی زندانیان مبارز و مقاوم، کارزار امروز جهانی شدهاست. به خاطر همین کاسبان حقوقبشر امروز از آن حرف میزنند بیآنکه توضیح دهند در ماههای گذشته چرا صدای این کارزار را خفه کرده و آن را بایکوت کردند و حالا که کارزار جهانی شدهاست با ارجاع به کارزار برای خود به دنبال رزومه هستند. برخی از این فاندبگیران و جایزهبگیران و متإسفانه برخی زندانیان به اصطلاح سیاسی هنوز هم میکوشند صدای کارزار را خاموش کنند. چراکه در کارزار که عمل جمعی زندانیان سیاسی است، صدای فردی آنان شاید کمتر شنیده میشود.
بهراستی بشر برای اینان چه کسانی هستند؟ آیا زندانیان گمنام در زندان خرمآباد یا خوی یا زندانیان بلوچ محبوس در قزلحصار که به این کارزار پیوستهاند از نظر این مدعیان، بشر هستند و حقوقی دارند؟
در پایان بر وظیفهٔ معلمان پیشرو در برابر ماشین اعدام و سرکوب تاکید میکنیم. معلمان پیشرو باید پرچمدار مبارزه با هر خشونت از جمله خشونت حکومتیِ اعدام باشند. دانشآموزان باید بدانند اعدام راهکار حل مشکلات نیست. اگر اعدام راهکار بود با اعدامِ متهمان به قتل و مواد مخدر باید جامعهٔ ما عاری از قتل و قاچاق و مصرف مواد مخدر میشد.
وقتی کلاندزدان و برهمزنان امنیت جامعه در حاشیهٔ امنیت هستند، حکم محاربه و اعدام برای معترضان و حتی آن سارقی که ایجاد رعب نموده بیمعناست. کلاندزدان علت معضل هستند و آن سارق، معلول شرایط کلان اقتصادی.
باید آگاهی بخشید، اتحاد و همبستگی جمعی و عملی برای توقف اعدام را گسترش داد و نسبت به کاسبان حقوقبشر توهمی نداشت.
🔸دربارهٔ روز ده اکتبر: مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۷، روز ۱۰ اکتبر را روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام تصویب کرد. از آن پس هر ساله تجمعات و کنفرانسها و جلسات علیه اعدام و دربارهٔ ضرورت لغو این مجازات غیرانسانی در سراسر دنیا برگزار میگردد. تعدادی از کشورها مجازات اعدام را در قانون یا در عمل لغو کردهاند. ۱۱۳ کشور از سال ۲۰۲۴ مجازات اعدام را برای همه جرائم لغو کردهاند، ۶۵ کشور آن را برای جرائم خاص (مانند جنایات علیه دولت یا در زمان جنگ) حفظ کردهاند. در ۵۰ کشور مجازات اعدام علیرغم اینکه هنوز قانوناً لغو نشده، ولی متوقف شدهاست و استفاده نمیشود. در ۳۶ کشور و از جمله ایران مجازات اعدام قانونی و مورد استفاده است.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
به مناسبت دهم اکتبر، روز جهانی مبارزه با اعدام
#یادداشت_روز، پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۳
انسان، محکوم به اعدام متولد نمیشود؛ انسان برای اعدام شدن آموزش نمیبیند؛ برای اعدام شدن میل نمیورزد. جامعه توسط قدرتمندان که رویهٔ استبدادی و بهرهکشی از انسان را آیین خود ساختهاند به تباهی کشیده میشود. انسانی که به اعدام محکوم میشود محصول مناسبات اجتماعی قدرتمندان، صاحبان سرمایهٔ نامشروع و قوانینی است که برای بقا و بازتولید این منطق وضع میشود.
هر اعدامی که رخ میدهد بستر آن را نه عدالت، که حاکمان از قبل فراهم کردهاند: با فقیر سازی جامعه، با ساختن وضعیتی استثنائی که در آن همه مجرمند، با برساختن منطقی غیرانسانی که در آن ستمگری عادیسازی شدهاست، با طرد دیگران از زندگی حداقلی و با جنگ همه علیه همه.
خاستگاه اعدام اندیشهای است که از قبل انسان را برای مطامع ناروای خود قربانی فرض کردهاست. اندیشهای که اول میکُشد، سپس به زندگی فرامیخواند. این سنت ستمگران است که انسانِ ترازِ اعدام میسازند. این سنت ستمگران در جهان ما برچیده نمیشود مگر با اراده و خواست همگانی، با اندیشیدن در مدار زندگیخواهی و آزادگی و برابری طلبی.
برای داشتن جهانی عاری از خواست اعدام و اندیشههایی که بستر کشتن به نام اعدام در لوای قانون (!!) را ترویج میکنند، باید اندیشید، عمل کرد و جانب انسان را گرفت. بهای بقای کینتوزی حاکمان را به نرخ اعدام دیگران پرداخت نکنیم. اعدام امری طبیعی نیست؛ تاریخمند است، وجه مشترک دیکتاتورهای بازمانده از قرونوسطی است.
ما حقداریم با آگاهی از خویش، جهانی عاری از اعدام داشته باشیم، توان ما فراتر از خواست اقلیتی است که شکنندهتر از آنند که در سر پروراندهاند.
در ایران تلاشهایی برای اعتراض به اعدام تاکنون صورت گرفتهاست اما یکی از مهمترین آنها #کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام است که بهمنماه ۱۴۰۲ توسط زندانیان سیاسی تبعیدی به #قزلحصار شکل گرفت و بهمرور زندانیهای بیشتری در زندانهای کشور به آن پیوستند. سهشنبهٔ گذشته سیوهفتمین سهشنبهٔ متوالی بود که در ۲۲ زندان اعتصاب ادامه یافت. آنگونه که از بیانیهها مشخص است، این کارزار به دنبال صدا دادن به زندانیان محکوم به اعدام از جمله زندانیان غیرسیاسی و گمنام است. این کارزار ماهها توسط نهادهای مدعی حقوقبشری و فعالان صنعت حقوقبشر نادیده گرفته و بایکوت شد اما با ایستادگی زندانیان مبارز و مقاوم، کارزار امروز جهانی شدهاست. به خاطر همین کاسبان حقوقبشر امروز از آن حرف میزنند بیآنکه توضیح دهند در ماههای گذشته چرا صدای این کارزار را خفه کرده و آن را بایکوت کردند و حالا که کارزار جهانی شدهاست با ارجاع به کارزار برای خود به دنبال رزومه هستند. برخی از این فاندبگیران و جایزهبگیران و متإسفانه برخی زندانیان به اصطلاح سیاسی هنوز هم میکوشند صدای کارزار را خاموش کنند. چراکه در کارزار که عمل جمعی زندانیان سیاسی است، صدای فردی آنان شاید کمتر شنیده میشود.
بهراستی بشر برای اینان چه کسانی هستند؟ آیا زندانیان گمنام در زندان خرمآباد یا خوی یا زندانیان بلوچ محبوس در قزلحصار که به این کارزار پیوستهاند از نظر این مدعیان، بشر هستند و حقوقی دارند؟
در پایان بر وظیفهٔ معلمان پیشرو در برابر ماشین اعدام و سرکوب تاکید میکنیم. معلمان پیشرو باید پرچمدار مبارزه با هر خشونت از جمله خشونت حکومتیِ اعدام باشند. دانشآموزان باید بدانند اعدام راهکار حل مشکلات نیست. اگر اعدام راهکار بود با اعدامِ متهمان به قتل و مواد مخدر باید جامعهٔ ما عاری از قتل و قاچاق و مصرف مواد مخدر میشد.
وقتی کلاندزدان و برهمزنان امنیت جامعه در حاشیهٔ امنیت هستند، حکم محاربه و اعدام برای معترضان و حتی آن سارقی که ایجاد رعب نموده بیمعناست. کلاندزدان علت معضل هستند و آن سارق، معلول شرایط کلان اقتصادی.
باید آگاهی بخشید، اتحاد و همبستگی جمعی و عملی برای توقف اعدام را گسترش داد و نسبت به کاسبان حقوقبشر توهمی نداشت.
🔸دربارهٔ روز ده اکتبر: مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۷، روز ۱۰ اکتبر را روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام تصویب کرد. از آن پس هر ساله تجمعات و کنفرانسها و جلسات علیه اعدام و دربارهٔ ضرورت لغو این مجازات غیرانسانی در سراسر دنیا برگزار میگردد. تعدادی از کشورها مجازات اعدام را در قانون یا در عمل لغو کردهاند. ۱۱۳ کشور از سال ۲۰۲۴ مجازات اعدام را برای همه جرائم لغو کردهاند، ۶۵ کشور آن را برای جرائم خاص (مانند جنایات علیه دولت یا در زمان جنگ) حفظ کردهاند. در ۵۰ کشور مجازات اعدام علیرغم اینکه هنوز قانوناً لغو نشده، ولی متوقف شدهاست و استفاده نمیشود. در ۳۶ کشور و از جمله ایران مجازات اعدام قانونی و مورد استفاده است.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
🔴 علیه اعدام؛ سنت ستمگران
به مناسبت دهم اکتبر، روز جهانی مبارزه با اعدام
#یادداشت_روز، پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
به مناسبت دهم اکتبر، روز جهانی مبارزه با اعدام
#یادداشت_روز، پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
⭕️ مادری برای ثبتنام فرزندش مجبور شد کلاسهای مدرسه دولتی در شهر قدس را تمیز کند!
#یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
⭕️ مادری برای ثبتنام فرزندش مجبور شد کلاسهای مدرسه دولتی در شهر قدس را تمیز کند! #یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
⭕️ مادری برای ثبتنام فرزندش مجبور شد کلاسهای مدرسه دولتی در شهر قدس را تمیز کند!
#یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
نتیجهٔ دو سال تلاش و دوندگی شبانهروزی و بیوقفهاش برای اخراج نشدن پسرش از مدرسه، با بهرهکشی و بیوجدانی مدیر مدرسهٔ دولتیِ شهر قدس پاسخ داده شد. تا جایی که سعید یقینی، خبرنگار حکومتی صداوسیما، نتوانست آن را بازتاب ندهد و پردهٔ جدیدی از بیعدالتی، بهرهکشی و استثماری که در مدارس دولتی به خانوادهها روا داشته میشود بارز شد.
مدیر و عوامل اجراییِ مدرسهای دولتی در شهر قدس، بهخاطر اینکه مادر توان پرداخت هزینهٔ تحصیل فرزندش را نداشت، او را مجبور کردند تکتک کلاسها را تمیز کند. این درحالی است که طبق اصل ۳ و ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دسترسی به آموزش و پرورش رایگان، حق همهٔ کودکان و نوجوانان ساکن در ایران است و دولت وظیفه دارد شرایطی مهیا کند که همهٔ کودکان و نوجوانان در ایران دستکم تا پایان مقطع متوسطه، به تحصیل رایگان دسترسی داشته باشند. از نظر ما دیر زمانی است که این قوانین به دست حاکمیت ملغی شدهاست.
بر هیچ کس پوشیده نیست که همهٔ مدارس دولتی، خارج از قانون، اقدام به دریافت مقادیر و مبالغ از خانوادهها میکنند اما مدیران بعضی مدارس از جمله این مدرسه در قدس، قساوت را به منتهیالیه آن میرسانند و به تحقیر و استثمار دانشآموزان و خانوادهها میپردازند؛ از ارائهٔ آموزش بیکیفیت گرفته تا پول گرفتن از خانوادهها تا انجام اقدامات باورنکردنیای مثل بهرهکشی از والدین در ازای ثبتنام فرزندشان. این مدیران مجریان حلقه به گوش سیاستهای حاکمیتی هستند و نباید این مسأله را به برخورد سلیقهٔ مدیران تقلیل داد.
تا وقتی حاکمیت ذیل سیاستهای نئولیبرالی و ضدآموزشی در آموزشوپروش، معلم و دانشآموز و خانوادهها را کیفپول میبیند، این فجایع ادامه خواهد داشت. امروز به جرأت میتوان گفت آموزش طبقاتی اصلیترین برنامهٔ حاکمیت با رویکردی ایدئولوژیک و فاقد کیفیت است.
دانشآموزان در کلاسهای ناامن و خراب درس میخوانند، مافیای کنکور روح و جان نوجوانان را میکُشد، تغییر مکرر قوانین آموزشی در دو سه سال اخیر آرامش روان را از نوجوانان و خانوادههایشان گرفتهاست، پدرومادرها از پس سادهترین هزینههای تحصیل مانند خرید لوازم تحریر برنمیآیند، معلمان معترض بازداشت و اخراج میشوند و حاکمیت هرروز بیش از دیروز تیغ سرکوب را تیز میکند و میکوشد به مدد مدرسه دانشآموزان را رام و مطیع کند.
راهکار مقابله با این شرایط متشکلشدن هر چه بیشتر است. باید مبارزه با آموزش ایدئولوژیک و طبقاتی و هر شکلی از استثمار و تبعیض به مطالبهای عمومی بدل گردد.
https://tttttt.me/edalatxah/18818
#یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
نتیجهٔ دو سال تلاش و دوندگی شبانهروزی و بیوقفهاش برای اخراج نشدن پسرش از مدرسه، با بهرهکشی و بیوجدانی مدیر مدرسهٔ دولتیِ شهر قدس پاسخ داده شد. تا جایی که سعید یقینی، خبرنگار حکومتی صداوسیما، نتوانست آن را بازتاب ندهد و پردهٔ جدیدی از بیعدالتی، بهرهکشی و استثماری که در مدارس دولتی به خانوادهها روا داشته میشود بارز شد.
مدیر و عوامل اجراییِ مدرسهای دولتی در شهر قدس، بهخاطر اینکه مادر توان پرداخت هزینهٔ تحصیل فرزندش را نداشت، او را مجبور کردند تکتک کلاسها را تمیز کند. این درحالی است که طبق اصل ۳ و ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دسترسی به آموزش و پرورش رایگان، حق همهٔ کودکان و نوجوانان ساکن در ایران است و دولت وظیفه دارد شرایطی مهیا کند که همهٔ کودکان و نوجوانان در ایران دستکم تا پایان مقطع متوسطه، به تحصیل رایگان دسترسی داشته باشند. از نظر ما دیر زمانی است که این قوانین به دست حاکمیت ملغی شدهاست.
بر هیچ کس پوشیده نیست که همهٔ مدارس دولتی، خارج از قانون، اقدام به دریافت مقادیر و مبالغ از خانوادهها میکنند اما مدیران بعضی مدارس از جمله این مدرسه در قدس، قساوت را به منتهیالیه آن میرسانند و به تحقیر و استثمار دانشآموزان و خانوادهها میپردازند؛ از ارائهٔ آموزش بیکیفیت گرفته تا پول گرفتن از خانوادهها تا انجام اقدامات باورنکردنیای مثل بهرهکشی از والدین در ازای ثبتنام فرزندشان. این مدیران مجریان حلقه به گوش سیاستهای حاکمیتی هستند و نباید این مسأله را به برخورد سلیقهٔ مدیران تقلیل داد.
تا وقتی حاکمیت ذیل سیاستهای نئولیبرالی و ضدآموزشی در آموزشوپروش، معلم و دانشآموز و خانوادهها را کیفپول میبیند، این فجایع ادامه خواهد داشت. امروز به جرأت میتوان گفت آموزش طبقاتی اصلیترین برنامهٔ حاکمیت با رویکردی ایدئولوژیک و فاقد کیفیت است.
دانشآموزان در کلاسهای ناامن و خراب درس میخوانند، مافیای کنکور روح و جان نوجوانان را میکُشد، تغییر مکرر قوانین آموزشی در دو سه سال اخیر آرامش روان را از نوجوانان و خانوادههایشان گرفتهاست، پدرومادرها از پس سادهترین هزینههای تحصیل مانند خرید لوازم تحریر برنمیآیند، معلمان معترض بازداشت و اخراج میشوند و حاکمیت هرروز بیش از دیروز تیغ سرکوب را تیز میکند و میکوشد به مدد مدرسه دانشآموزان را رام و مطیع کند.
راهکار مقابله با این شرایط متشکلشدن هر چه بیشتر است. باید مبارزه با آموزش ایدئولوژیک و طبقاتی و هر شکلی از استثمار و تبعیض به مطالبهای عمومی بدل گردد.
https://tttttt.me/edalatxah/18818
Telegram
مدرسه رهایی
⭕️ مادری برای ثبتنام فرزندش مجبور شد کلاسهای مدرسه دولتی در شهر قدس را تمیز کند!
#یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
⭕️ مادری برای ثبتنام فرزندش مجبور شد کلاسهای مدرسه دولتی در شهر قدس را تمیز کند! #یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ نتیجهٔ دو سال تلاش و دوندگی شبانهروزی و بیوقفهاش برای اخراج نشدن پسرش از مدرسه، با بهرهکشی و بیوجدانی مدیر مدرسهٔ دولتیِ شهر قدس پاسخ…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ واکنش یکی والدین به #یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
گوشه دیگری از بهرهکشی و استثمار والدین در مدارس بالای شهر تهران
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
گوشه دیگری از بهرهکشی و استثمار والدین در مدارس بالای شهر تهران
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
⭕️ مادری برای ثبتنام فرزندش مجبور شد کلاسهای مدرسه دولتی در شهر قدس را تمیز کند! #یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ نتیجهٔ دو سال تلاش و دوندگی شبانهروزی و بیوقفهاش برای اخراج نشدن پسرش از مدرسه، با بهرهکشی و بیوجدانی مدیر مدرسهٔ دولتیِ شهر قدس پاسخ…
⭕️ واکنش یکی از والدین به #یادداشت_روز ، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
شکل جدیدی از استثمار و بهره کشی از والدین در مدارس دولتی بالای شهر تهران
به دنبال درج یادداشت روز دوشنبه، یکی از والدین محترم مطلبی را برای یکی از دوستان ارسال نمودند که به دست ادمینهای مدرسه رهایی رسیده است. متن کامل را در زیر بخوانید 👇👇👇
خبر را خواندم و برای من تازگی نداشت، من که ۱۰ سال است بچههایم را مدرسه دولتی میفرستم و جایی زندگی میکنم که در مدارس دولتی دانشآموزان اتباع و سرایدارهای برجهای مسکونی این منطقه در آن تحصیل میکنند و تعداد انگشت شماری که یا انسانیت دارند و تفاوتی میان انسانها شریف قائل نمیشوند و یا هزینه مدارس غیرانتفاعي را قبول ندارند (نه اینکه پولش را نداشته باشند، نمیخواهند پولشان را برای مدرسه غیر انتفاعی خرج کنند) و فرزندان خود را در این مدارس ثبت نام میکنند.
در مقابل بقیه اهالی این منطقه بچه ها را در مدارسی ثبت نام می کنند که از ۱۰۰ میلیون شروع میشود و تا ۱۵۰ میلیون هم من سراغ دارم و جالب اینکه همهی این مدارس پیش ثبت نام می کنند و به راحتی پر می شوند.
برگردم به خبر و یادداشت بالا ، بله من در این ده سال به چشمم دیدهام که مدیران این مدارس دولتی، اولیای عزیز چه اتباع و چه ایرانی که اغلب سرایدار هستند را چطور به بیگاری می گیرند. از طی کشیدن راهروها و پلههای مدرسه و شستن پرده های کلاسها در منزلشان تا شستن فرشهای نمازخانه در حیاط مدرسه تا کار در آبدارخانه و چایی ریختن و صبحانه آماده کردن برای کادر مدرسه.
این عزیزان برای ثبت نام پاره تنشان این کارها را علاوه بر کار خود، که دقیقا همین کارها در برج های این منطقه است ،انجام میدهند و آن دسته از اولیایی که توضیح دادم مبلغ غیر انتفاعی برایشان پول زور محسوب می شود اینجا با دادن یک دهم آن مبلغ به مدرسه، پادشاهی می کنند و احترام مدیریت و کادر را خریداری می کنند و عضو انجمن اولیا و مربیان مدرسه هستند و در واقع تصمیم گیرنده های مدرسه.
و نکته مهم تر اینکه مسئولین آموزش و پرورش کاملا به این موضوعات واقف هستند و برای تبرئه خود این دست گزارشات را پخش میکنند و خطاهای نابخشودنی خودشان را به گردن مدیران مدارس می اندازند. من بارها شنیدم که اداره آموزش پرورش درباره بوجه مدارس منطقه ما گفته مدارس منطقه ۱و۲ مدارس برخوردار هستند و مدرسه باید خودش بوجه مورد نیاز یک سال مدرسه را تأمین کند. ریشه مشکلات و بی قانونیها همین حرفهای مسئولان است. تا جایی که کار به اینجا کشیده می شود که مادری را مجبور میکنند کلاسهای مدرسه را به جای شهریه! مدرسه دولتی تمیز کند.
یک مطلب جالب دیگر هم بگویم، برخی از این اولیای محترمی که برای مدرسه دولتی هزینه میکنند و مورد احترام کادر مدارس هستند از جیب خودشان هم مایه نمی گذارند. و به خاطر ارتباطات خود برای خود مقبولیت ایجاد میکنند. مثلا فردی با یک مدیر دولتی در شهرداری مرتبط است و از طریق وی، کل گل و گیاه حیاط مدرسه را تامین میکند. کارگران عزیز شهرداری باغچههای اطراف حیاط را گلکاری میکنند یا آسفالت حیاط را تأمین و دیوارهای حیاط و در مدرسه را نقاشی میکنند. که باز همهی این هزینه ها متعلق به خود مردم است ولی این آقایان با رانت ارتباطی خود از یک ارگان (شهرداری) به ارگان دیگر (آموزش و پرورش) انتقالش میدهند. شاید تا اینجا خوب به نظر برسد اما این والدین بانفوذ به خاطر این خدمات حق پیدا میکنند در امور مدرسه دخالت کنند حتی در موارد آموزشی که صلاحیت ندارند. و سر سایر والدین منت میگذارند.
لینک #یادداشت_روز، ۲۳ مهر ۱۴۰۳
https://tttttt.me/edalatxah/18819
شکل جدیدی از استثمار و بهره کشی از والدین در مدارس دولتی بالای شهر تهران
به دنبال درج یادداشت روز دوشنبه، یکی از والدین محترم مطلبی را برای یکی از دوستان ارسال نمودند که به دست ادمینهای مدرسه رهایی رسیده است. متن کامل را در زیر بخوانید 👇👇👇
خبر را خواندم و برای من تازگی نداشت، من که ۱۰ سال است بچههایم را مدرسه دولتی میفرستم و جایی زندگی میکنم که در مدارس دولتی دانشآموزان اتباع و سرایدارهای برجهای مسکونی این منطقه در آن تحصیل میکنند و تعداد انگشت شماری که یا انسانیت دارند و تفاوتی میان انسانها شریف قائل نمیشوند و یا هزینه مدارس غیرانتفاعي را قبول ندارند (نه اینکه پولش را نداشته باشند، نمیخواهند پولشان را برای مدرسه غیر انتفاعی خرج کنند) و فرزندان خود را در این مدارس ثبت نام میکنند.
در مقابل بقیه اهالی این منطقه بچه ها را در مدارسی ثبت نام می کنند که از ۱۰۰ میلیون شروع میشود و تا ۱۵۰ میلیون هم من سراغ دارم و جالب اینکه همهی این مدارس پیش ثبت نام می کنند و به راحتی پر می شوند.
برگردم به خبر و یادداشت بالا ، بله من در این ده سال به چشمم دیدهام که مدیران این مدارس دولتی، اولیای عزیز چه اتباع و چه ایرانی که اغلب سرایدار هستند را چطور به بیگاری می گیرند. از طی کشیدن راهروها و پلههای مدرسه و شستن پرده های کلاسها در منزلشان تا شستن فرشهای نمازخانه در حیاط مدرسه تا کار در آبدارخانه و چایی ریختن و صبحانه آماده کردن برای کادر مدرسه.
این عزیزان برای ثبت نام پاره تنشان این کارها را علاوه بر کار خود، که دقیقا همین کارها در برج های این منطقه است ،انجام میدهند و آن دسته از اولیایی که توضیح دادم مبلغ غیر انتفاعی برایشان پول زور محسوب می شود اینجا با دادن یک دهم آن مبلغ به مدرسه، پادشاهی می کنند و احترام مدیریت و کادر را خریداری می کنند و عضو انجمن اولیا و مربیان مدرسه هستند و در واقع تصمیم گیرنده های مدرسه.
و نکته مهم تر اینکه مسئولین آموزش و پرورش کاملا به این موضوعات واقف هستند و برای تبرئه خود این دست گزارشات را پخش میکنند و خطاهای نابخشودنی خودشان را به گردن مدیران مدارس می اندازند. من بارها شنیدم که اداره آموزش پرورش درباره بوجه مدارس منطقه ما گفته مدارس منطقه ۱و۲ مدارس برخوردار هستند و مدرسه باید خودش بوجه مورد نیاز یک سال مدرسه را تأمین کند. ریشه مشکلات و بی قانونیها همین حرفهای مسئولان است. تا جایی که کار به اینجا کشیده می شود که مادری را مجبور میکنند کلاسهای مدرسه را به جای شهریه! مدرسه دولتی تمیز کند.
یک مطلب جالب دیگر هم بگویم، برخی از این اولیای محترمی که برای مدرسه دولتی هزینه میکنند و مورد احترام کادر مدارس هستند از جیب خودشان هم مایه نمی گذارند. و به خاطر ارتباطات خود برای خود مقبولیت ایجاد میکنند. مثلا فردی با یک مدیر دولتی در شهرداری مرتبط است و از طریق وی، کل گل و گیاه حیاط مدرسه را تامین میکند. کارگران عزیز شهرداری باغچههای اطراف حیاط را گلکاری میکنند یا آسفالت حیاط را تأمین و دیوارهای حیاط و در مدرسه را نقاشی میکنند. که باز همهی این هزینه ها متعلق به خود مردم است ولی این آقایان با رانت ارتباطی خود از یک ارگان (شهرداری) به ارگان دیگر (آموزش و پرورش) انتقالش میدهند. شاید تا اینجا خوب به نظر برسد اما این والدین بانفوذ به خاطر این خدمات حق پیدا میکنند در امور مدرسه دخالت کنند حتی در موارد آموزشی که صلاحیت ندارند. و سر سایر والدین منت میگذارند.
لینک #یادداشت_روز، ۲۳ مهر ۱۴۰۳
https://tttttt.me/edalatxah/18819
مدرسه رهایی
Photo
⭕️ #یادداشت_روز، سهشنبه، ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۳
#آهو_دریایی زبان یک روایت جمعیِ متکثر
عصیان که انباشت شود گاه از کنش"فرد" خود را آشکار می کند، فردی که هولناکترین واقعیت هستی یعنی مرگ برایش رام شده است. این کنش از هیچ ساخته نشده، امری تاریخی و اندیشیدهشده توسط انبوه انسانهای مسئلهمندِ تحت ستمی است که اتصال و همبودگی آنان طوفانی هولناک خلق میکند.
امور برسازنده این کنشِ شفاف را می توان در کلیت جامعه و در ابعاد گوناگون حوزه نمادین مشاهده کرد، که به اختصار اهم آنها در ادامه خواهد آمد:
🔸مردم، خصوصا جوانان و نوجوانان از بعد معرفتشناختی لباس ایدئولوژی رسمی قدرت را از ساحت زیست خویش دریده و لباس عصیان علیه آن بر تن دارند.
🔸نوع حکمرانی استبدادی و خشونت محور، که با میدان دادن به پسماندهای اصلاح طلبی!! در صدد بازیافت خود بر آمده، با هیچ منطقی توان مقاومت در برابر منطق حق خواهی و مطالبات زندگیمحورِ سوژه مابعد قیام #ژینا را ندارد.
🔸پروژه اسلام سیاسی که بر محور امپراتوریسازی و سرمایهداری عَلَم شده بود، تبدیل به گورستان آرزوها شده و در توهم حاکمان هم نمیگنجد. برای تن ندادن به گور سپاری این پروژه، برای حاکمان جنگ بزرگترین نعمت شده است، این یعنی شکست پروژهی نازایی که جز خون چیزی نیافرید!
🔸در حوزه آموزش( مدارس و دانشگاهها )، حاکمیت توان برساخت قربانی برای اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را عملا از دست داده، چنگ زدن به استخدام طلاب و متورم کردن نهاد نمایندگی رهبر و امنیتی کردن دانشگاهها و مدارس عقیمترین تلاش ممکن است. صنعت کشتار آزادی توسط دولت و حکومت نیز مقهور اراده های آزاد شده است.
🔸زنان، زنجیرهای بردگیِ مبتنی بر دین، سنت، سیاست و خانواده را که با خشونت حاکمیت همراه بود، از اندیشه و امور انضمامی خویش با صلابت پاره کرده و عاملیت خویش را در تمامی ساحتهای زندگی تثبیت کردهاند.
🔸فریاد: " آهو دریایی آزاد باید گردد" در تجمع ۱۵ آبان بازنشستگان کرمانشاه، نشان عصیانگری همدلانه ی مادران، پدران، مادربزرگان و پدربزرگانی است که تمامی تبعیضهای سیستماتیک از هرنوع، با همهی هستی خویش زیستهاند؛ از نظریه شکاف نسل ها در مبارزه تمام عیار با استبداد عبور کرده، و چه زیبا همبستگی و همدلی معنای از دست رفته خود را باز مییابد و طغیان به سمت همگانی شدن پیش می رود.
🔸 امر کلیِ برسازندهی جنبش #زن_زندگی_آزادی به شکلی دیکر درخشید و خاموش کردن آن توسط هر خوانشی که بقای آن در ذرهای کردن جامعه و فردگرایی خودمحورانه باشد، شکست حتمی را از پیش تجربه خواهد کرد.
🔸حاکمیت تنها بر بردگی و جهل حکومت می کند. دو عنصری که از مرگ ارتزاق می کنند.
آزادگان و دانایان عریانند، آهوان دریایند، بر هرآنچه آنان را به زنجیر کشاند عصیان کنند.
این است شکننده ی "هر آنچه سخت و استوار" می نُماید.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#آهو_دریایی زبان یک روایت جمعیِ متکثر
عصیان که انباشت شود گاه از کنش"فرد" خود را آشکار می کند، فردی که هولناکترین واقعیت هستی یعنی مرگ برایش رام شده است. این کنش از هیچ ساخته نشده، امری تاریخی و اندیشیدهشده توسط انبوه انسانهای مسئلهمندِ تحت ستمی است که اتصال و همبودگی آنان طوفانی هولناک خلق میکند.
امور برسازنده این کنشِ شفاف را می توان در کلیت جامعه و در ابعاد گوناگون حوزه نمادین مشاهده کرد، که به اختصار اهم آنها در ادامه خواهد آمد:
🔸مردم، خصوصا جوانان و نوجوانان از بعد معرفتشناختی لباس ایدئولوژی رسمی قدرت را از ساحت زیست خویش دریده و لباس عصیان علیه آن بر تن دارند.
🔸نوع حکمرانی استبدادی و خشونت محور، که با میدان دادن به پسماندهای اصلاح طلبی!! در صدد بازیافت خود بر آمده، با هیچ منطقی توان مقاومت در برابر منطق حق خواهی و مطالبات زندگیمحورِ سوژه مابعد قیام #ژینا را ندارد.
🔸پروژه اسلام سیاسی که بر محور امپراتوریسازی و سرمایهداری عَلَم شده بود، تبدیل به گورستان آرزوها شده و در توهم حاکمان هم نمیگنجد. برای تن ندادن به گور سپاری این پروژه، برای حاکمان جنگ بزرگترین نعمت شده است، این یعنی شکست پروژهی نازایی که جز خون چیزی نیافرید!
🔸در حوزه آموزش( مدارس و دانشگاهها )، حاکمیت توان برساخت قربانی برای اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را عملا از دست داده، چنگ زدن به استخدام طلاب و متورم کردن نهاد نمایندگی رهبر و امنیتی کردن دانشگاهها و مدارس عقیمترین تلاش ممکن است. صنعت کشتار آزادی توسط دولت و حکومت نیز مقهور اراده های آزاد شده است.
🔸زنان، زنجیرهای بردگیِ مبتنی بر دین، سنت، سیاست و خانواده را که با خشونت حاکمیت همراه بود، از اندیشه و امور انضمامی خویش با صلابت پاره کرده و عاملیت خویش را در تمامی ساحتهای زندگی تثبیت کردهاند.
🔸فریاد: " آهو دریایی آزاد باید گردد" در تجمع ۱۵ آبان بازنشستگان کرمانشاه، نشان عصیانگری همدلانه ی مادران، پدران، مادربزرگان و پدربزرگانی است که تمامی تبعیضهای سیستماتیک از هرنوع، با همهی هستی خویش زیستهاند؛ از نظریه شکاف نسل ها در مبارزه تمام عیار با استبداد عبور کرده، و چه زیبا همبستگی و همدلی معنای از دست رفته خود را باز مییابد و طغیان به سمت همگانی شدن پیش می رود.
🔸 امر کلیِ برسازندهی جنبش #زن_زندگی_آزادی به شکلی دیکر درخشید و خاموش کردن آن توسط هر خوانشی که بقای آن در ذرهای کردن جامعه و فردگرایی خودمحورانه باشد، شکست حتمی را از پیش تجربه خواهد کرد.
🔸حاکمیت تنها بر بردگی و جهل حکومت می کند. دو عنصری که از مرگ ارتزاق می کنند.
آزادگان و دانایان عریانند، آهوان دریایند، بر هرآنچه آنان را به زنجیر کشاند عصیان کنند.
این است شکننده ی "هر آنچه سخت و استوار" می نُماید.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
Photo
⭕️ نگاهی به رویکردها به مرگ #کیانوش_سنجری
راه پیش رو، راه آبان ...
#یادداشت_روز، جمعه ۲۵ آبان
امروز کیانوش سنجری را به خاک سپردند. زندانی سیاسی سابق که در اعتراض به ستم حاکمان به زندگی خود پایان داد. در این چند روز شاهد چند رویکرد به این مقوله بودیم:
🔸 دسته اول میگویند کیانوش با مرگ خود عصیان کردهاست تا ماهیت استبدادی سیستم حاکم را افشا کند. پس به ستایشش برخواسته و عملش را عملی رو به جلو و معترضانه میدانند و حتی انتظار دارند این فرود تن بر زمین سخت مرگ و رهایی جان از بدن، موجب حرکتی اعتراضی شود. و اصلا توجهی ندارند که چگونه به صورت پنهانی خودکشی را تقدیس میکنند و آن را چاره کار میدانند.
🔸دوم : دسته دوم همان نگاه را دارند با این تفاوت که خودکشی را تقبیح میکنند و بر این باورند که اصالت به زندگی است و نباید در برابر این سیستم تن به مرگ داد و باید زندگی را احیا نمود.
🔸 سوم : دسته سوم عمل کیانوش را معترضانه و خودکشی را تقبیح میکنند. اما یک گام جلو میروند و بر وجه مقاومت در برابر سیستم و عمل انقلابی مبتنی بر کار جمعی تاکید میکنند. ریشههای ساختاری این مرگ نامیمون را در برابر انگیزههای فردی برجسته میکنند. اما به این بسنده نمیکنند که صرفا زندگی را ستایش کنند.
در همه نگاهها به مرگ کیانوش، نقطه اشتراک این است که این عمل نشانه عصیان و شورش علیه وضع موجود است اما نگاه سوم نقطه افتراقش تاکید بر عمل جمعی، سازماندهی و مقاومت در برابر سیستم سرکوب است.
ما نه در ارتباط با مرگ کیانوش سنجری بلکه در ارتباط با هر عملی باید نسبتش را با شاخص مهمی به نام جمع بسنجیم. این جمع است که میتواند فرد را از انزوا خارج کند حمایتش کند و در مواقع بحرانی مانع بروز فاجعه گردد و ظرفیت این جمع در تشکلیابی است.
البته این به آن معنا نیست که اگر کیانوش درون تشکل و حزب مترقی بود ممکن بود خودکشی نکند. چون هرگز نمیتوانیم عامل و انگیزه فردی را نادیده بگیریم. اما جایی که ساختار و عوامل ریشهای برجسته و بسیار مهم هستند باید نوک پیکان حمله را به سمت هیات حاکم و طبقه مسلط در قدرت و ثروت گرفت.
کیانوش راهش را انتخاب کرد و بهایش را با جانش پرداخت. باید نگران جانهایی بود که فرداها خبر رسانهها میشوند پس باید راهی را برگزید که این روند و ساختار را متوقف کند.
راه آبان، راه رهایی، راه انقلاب.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
راه پیش رو، راه آبان ...
#یادداشت_روز، جمعه ۲۵ آبان
امروز کیانوش سنجری را به خاک سپردند. زندانی سیاسی سابق که در اعتراض به ستم حاکمان به زندگی خود پایان داد. در این چند روز شاهد چند رویکرد به این مقوله بودیم:
🔸 دسته اول میگویند کیانوش با مرگ خود عصیان کردهاست تا ماهیت استبدادی سیستم حاکم را افشا کند. پس به ستایشش برخواسته و عملش را عملی رو به جلو و معترضانه میدانند و حتی انتظار دارند این فرود تن بر زمین سخت مرگ و رهایی جان از بدن، موجب حرکتی اعتراضی شود. و اصلا توجهی ندارند که چگونه به صورت پنهانی خودکشی را تقدیس میکنند و آن را چاره کار میدانند.
🔸دوم : دسته دوم همان نگاه را دارند با این تفاوت که خودکشی را تقبیح میکنند و بر این باورند که اصالت به زندگی است و نباید در برابر این سیستم تن به مرگ داد و باید زندگی را احیا نمود.
🔸 سوم : دسته سوم عمل کیانوش را معترضانه و خودکشی را تقبیح میکنند. اما یک گام جلو میروند و بر وجه مقاومت در برابر سیستم و عمل انقلابی مبتنی بر کار جمعی تاکید میکنند. ریشههای ساختاری این مرگ نامیمون را در برابر انگیزههای فردی برجسته میکنند. اما به این بسنده نمیکنند که صرفا زندگی را ستایش کنند.
در همه نگاهها به مرگ کیانوش، نقطه اشتراک این است که این عمل نشانه عصیان و شورش علیه وضع موجود است اما نگاه سوم نقطه افتراقش تاکید بر عمل جمعی، سازماندهی و مقاومت در برابر سیستم سرکوب است.
ما نه در ارتباط با مرگ کیانوش سنجری بلکه در ارتباط با هر عملی باید نسبتش را با شاخص مهمی به نام جمع بسنجیم. این جمع است که میتواند فرد را از انزوا خارج کند حمایتش کند و در مواقع بحرانی مانع بروز فاجعه گردد و ظرفیت این جمع در تشکلیابی است.
البته این به آن معنا نیست که اگر کیانوش درون تشکل و حزب مترقی بود ممکن بود خودکشی نکند. چون هرگز نمیتوانیم عامل و انگیزه فردی را نادیده بگیریم. اما جایی که ساختار و عوامل ریشهای برجسته و بسیار مهم هستند باید نوک پیکان حمله را به سمت هیات حاکم و طبقه مسلط در قدرت و ثروت گرفت.
کیانوش راهش را انتخاب کرد و بهایش را با جانش پرداخت. باید نگران جانهایی بود که فرداها خبر رسانهها میشوند پس باید راهی را برگزید که این روند و ساختار را متوقف کند.
راه آبان، راه رهایی، راه انقلاب.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah