📌اقتصاد سیاسی اشتغال زنان (مشاغل غیررسمی و مجموع بیثباتکاران)
✍🏽شکیبا عسگرپور
بیدارزنی: بررسی «حاشیهای شدن اشتغال زنان در ایران»، گزارهای متکی بر تحلیل سیاسی، تاریخی، نقش مذهب، تبعات جهانیسازی فقر و اقتصاد بازار آزاد بر حق معیشت و حضور زنان در اجتماع است.
اگر به نیمهی اول دههی ۵۰ رجوع کنیم، با افزایش درآمد نفتی و سپس رکود عمیق آن مواجه خواهیم شد. طوری که سنگبنای هر گونه بررسی وضعیت اشتغال (فراجنسیتی) پیش از دههی ۴۰ را درکنار مابقی وجوه «اقتصاد سرنیزهای» (به تعبیر بیژن جزنی) قرار میدهد. افزایش چشمگیر مهاجرت شهر به روستا، بورژوازی کمپرادورِ حاکم و تقویت صنعتیسازی بدنهی تولید، از عوامل تعیین کنندهی سیاستگذاریهای «جنسیت در مشاغل زنان» در دورهی پهلوی دوم است. در سال ۱۳۵۵، بالغ بر ۱۹۴،۰۰۰ نفر (۱۶ درصد) از زنان در سطوح بالای سلسله مراتب کارْ شاغل بودند که این شامل سرمایهداران، خرده بورژوازی مدرن و طبقهی متوسط بود. مابقی بدنهی یک میلیونی زنان شاغل (یعنی ۸۴ درصد) در سطوح دیگر معلمان، پرستاران، کارگران کارخانجات و «مشاغل غیررسمی» قرار میگرفتند، یعنی همان بدنهی ۴۱ درصدی مشاغل بدون مزد و یا «زنان کارگر و کارکنان فامیلی بدون مزد».
سازمان آمار ایران، وضعیت شغلی را در شش دسته تعریف میکند: «کارفرمایان، کارکنان مستقل، مزد و حقوقبگیران بخش خصوصی، مزد و حقوقبگیران بخش عمومی (بنیادها)، کارکنان فامیلی بدون مزد و کسانی که وضعیت شغلی آنان نامشخص (مشاغل غیررسمی) است». متن پیشرو سعی در بررسی دو گزینهی آخر این دستهبندی دارد:
«کار بیمزد کارگران زن در مشاغل خانوادگی و
کارگران تولیدیهای زیر زمینی و بیثباتکاران».
#روز_جهانی_کارگر #زنان_کارگر #اشتغال_زنان #مشاغل_غیررسمی
متن کامل این مقاله را در بیدارزنی بخوانید: https://bidarzani.com/35265
🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
✍🏽شکیبا عسگرپور
بیدارزنی: بررسی «حاشیهای شدن اشتغال زنان در ایران»، گزارهای متکی بر تحلیل سیاسی، تاریخی، نقش مذهب، تبعات جهانیسازی فقر و اقتصاد بازار آزاد بر حق معیشت و حضور زنان در اجتماع است.
اگر به نیمهی اول دههی ۵۰ رجوع کنیم، با افزایش درآمد نفتی و سپس رکود عمیق آن مواجه خواهیم شد. طوری که سنگبنای هر گونه بررسی وضعیت اشتغال (فراجنسیتی) پیش از دههی ۴۰ را درکنار مابقی وجوه «اقتصاد سرنیزهای» (به تعبیر بیژن جزنی) قرار میدهد. افزایش چشمگیر مهاجرت شهر به روستا، بورژوازی کمپرادورِ حاکم و تقویت صنعتیسازی بدنهی تولید، از عوامل تعیین کنندهی سیاستگذاریهای «جنسیت در مشاغل زنان» در دورهی پهلوی دوم است. در سال ۱۳۵۵، بالغ بر ۱۹۴،۰۰۰ نفر (۱۶ درصد) از زنان در سطوح بالای سلسله مراتب کارْ شاغل بودند که این شامل سرمایهداران، خرده بورژوازی مدرن و طبقهی متوسط بود. مابقی بدنهی یک میلیونی زنان شاغل (یعنی ۸۴ درصد) در سطوح دیگر معلمان، پرستاران، کارگران کارخانجات و «مشاغل غیررسمی» قرار میگرفتند، یعنی همان بدنهی ۴۱ درصدی مشاغل بدون مزد و یا «زنان کارگر و کارکنان فامیلی بدون مزد».
سازمان آمار ایران، وضعیت شغلی را در شش دسته تعریف میکند: «کارفرمایان، کارکنان مستقل، مزد و حقوقبگیران بخش خصوصی، مزد و حقوقبگیران بخش عمومی (بنیادها)، کارکنان فامیلی بدون مزد و کسانی که وضعیت شغلی آنان نامشخص (مشاغل غیررسمی) است». متن پیشرو سعی در بررسی دو گزینهی آخر این دستهبندی دارد:
«کار بیمزد کارگران زن در مشاغل خانوادگی و
کارگران تولیدیهای زیر زمینی و بیثباتکاران».
#روز_جهانی_کارگر #زنان_کارگر #اشتغال_زنان #مشاغل_غیررسمی
متن کامل این مقاله را در بیدارزنی بخوانید: https://bidarzani.com/35265
🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
بیدارزنی
اقتصاد سیاسی اشتغال زنان (مشاغل غیررسمی و مجموع بیثباتکاران)/ شکیبا عسگرپور - بیدارزنی
این مقاله مروری است به حاشیهای شدن اشتغال زنان در ایران و روند طرد زنان از بازار کار رسمی به بازار کار غیررسمی طی چهار دهه گذشته.