"به دیکتاتور ها تعظیم نمی کنیم"
✍محبوبه فرحزادی- معلم
ما به فرد رای نمی دهیم
فرد ( یک نفر ) از بالا مقتدر و دیکتاتور خواهد بود
ما به دیکتاتور ها تعظیم نمی کنیم
🔸دیکتاتور :
به جای مراکز تفریحی #زندان می سازد
به جای زندگی به مردم نوید #مرگ می دهد
#سرکوب می کند و جو رعب در جامعه بوجود می آورد.
🔸 دیکتاتورها در جامعه جوخه های #اعدام براه می اندازند و عاشقان زندگی را اعدام می کنند
در حالی که یکی از دلایل جهانی شدن انقلاب ما همان شعار " زن زندگی آزادی است "
و۰۰۰
🔸 اگر #آزادی باشد
اگر #احزاب آزاد باشند
و احزاب در جامعه فعالیت کنند
مردم آن هارا خواهند شناخت و حزب خودشان را انتخاب خواهند کرد.
این احزاب هستند که با پلاتفرم حرکتیشان در جامعه محبوب می شوند
و در نهایت حزب سیاسی است که در انقلاب ما قدرت را به دست #شوراها میدهد
🔸 زنده باد آزادی
پیش به سوی آزادی احزاب
زن زندگی آزادی
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_جمهوری_اعدامی
#اعتراضات_سراسری_حق_مردم_است
#معترضان_زندانی_آزاد_باید_گردند
#معلمان_زندانی_آزاد_باید_گردند
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
✍محبوبه فرحزادی- معلم
ما به فرد رای نمی دهیم
فرد ( یک نفر ) از بالا مقتدر و دیکتاتور خواهد بود
ما به دیکتاتور ها تعظیم نمی کنیم
🔸دیکتاتور :
به جای مراکز تفریحی #زندان می سازد
به جای زندگی به مردم نوید #مرگ می دهد
#سرکوب می کند و جو رعب در جامعه بوجود می آورد.
🔸 دیکتاتورها در جامعه جوخه های #اعدام براه می اندازند و عاشقان زندگی را اعدام می کنند
در حالی که یکی از دلایل جهانی شدن انقلاب ما همان شعار " زن زندگی آزادی است "
و۰۰۰
🔸 اگر #آزادی باشد
اگر #احزاب آزاد باشند
و احزاب در جامعه فعالیت کنند
مردم آن هارا خواهند شناخت و حزب خودشان را انتخاب خواهند کرد.
این احزاب هستند که با پلاتفرم حرکتیشان در جامعه محبوب می شوند
و در نهایت حزب سیاسی است که در انقلاب ما قدرت را به دست #شوراها میدهد
🔸 زنده باد آزادی
پیش به سوی آزادی احزاب
زن زندگی آزادی
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_جمهوری_اعدامی
#اعتراضات_سراسری_حق_مردم_است
#معترضان_زندانی_آزاد_باید_گردند
#معلمان_زندانی_آزاد_باید_گردند
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴رنجنامه سپیده کاشانی؛ فعال محیط زیست که از بهمن ۱۳۹۶ تاکنون در زندان است:
صفحه۱:
من سپیده کاشانی هستم، یک عاشق، عاشق وطن، عاشق خانواده و عاشق هومن عزیزم.
امروز ۵ سال از محکومیت ۶ سالهام به پایان رسید. در این ۵ سال به #پروندهسازی و سناریوی ساختگی اعتراض نکردم و زبان در کام کشیدم ولی امروز میگویم، امروز مینویسم، برای کشورم، برای #زنان_هموطنم. برای #جوانان. برای تمام #زخم_خوردههای_بیعدالتی. تمام این مدت تشنه کلام حق بودم و اجرای عدالت، انتظار کشیدم سخت و طولانی و جان فرسا.
قصد داشتیم از معدود کسانی باشیم که برای وطن بمانیم. از #طبیعت و #خاک و #شرفمان محافظت کنیم. در عمل، نه با شعار. ۲۵ سال از عمر و جوانی مان را در راه حفاظت از میهن صرف کردیم. گنبد و ترکمن صحرا، گلستان، ارس، ارومیه، طبس، بافق، مسجدسلیمان، شوشتر، هجیج، ملکان فرزندانمان شدند. تا اینکه در ۴ بهمن ۱۳۹۶ توسط افراد #اطلاعات_سپاه بطور وحشیانه و با خدعه و نیرنگ دستگیر و زندانی شدیم. روزهای اول مضطرب و پریشان انتظار کشیدیم. در انتظار روشن شدن حقیقت و در پی آن عذرخواهی و آزادی. امروز ۵ سال از آن تاریخ گذشته. حقیقت کتمان شده، سناریو ساخته شده و سنگینترین و هولناکترین اتهامی که پشت هر انسان شریفی را میلرزاند به ما نسبت داده شده. اتهام جاسوسی.
من همانقدر جاسوس هستم که جوانان عزیز وطن قاتل و آشوبگر.
میگویم تا بدانید من نیز (همچون آنان) تحت فشارها، شکنجههای هولناک و بازجوییها و طرحهای از پیش تعیین شده برای گرفتن #اعترافات_دروغین بودم.
برخود لازم دیدم که بخشی از فشارها و شکنجهها را بازگو کنم که تا حدی عمق درد و رنجی را که کشیدم تصویر کنم. شاید چراغ راهی باشد در این شب سیه:
۱. یس والقرآن الحکیم. بازجو ابتدای هر بازجویی سوره یس را با صوت میخواند سوره که تمام میشود یک به ظاهر روحانی حکم اعدام هومن جوکار جان خستهام را میخواند. من او را نمیبینم با چشم بند به سمت دیوار نشستهام، خودش میگوید روحانی است. حکم اعدام هومن است! همین جا؟ در همین اتاق؟ کی؟ هومن من. هومن مادرش. همان هومنی که وجب به وجب این خاک را میبوید و میپرستد و میشناسد. باور کرده بودم. هر روز و هر لحظه فکر میکردم چوبهای برپا میشود و بازجو آنچه گفته عملی میکند. زیر چهارپایه میزند و تمام. در آن فضای ناامن و پر اضطراب مطلقا دور از ذهن نبود. مگر اتفاق نیفتاده بود؟ مگر عکس جسم بیجان #کاووس_سیدامامی را به من نشان نداده بود؟ باور نکردم. ممکن نبود کاووس مرده باشد. او پر از شور زندگی و امید بود. نه او زنده است. کاووس نمرده. من اعتراف نمیکنم. به کار نکرده اعتراف نمیکنم. اعدامم کنید. بازجو موبایلش را به من میدهد #فیلم_جسد_بیجان_و_شریف_کاووس را نشان میدهد. مریم در اطرافش مویه میکرد و او را صدا میزد کاووسی بلند شو کاووسی جوابمو بده. بیحال و بیرمق و بیامید به سلولم بازگشتم. بازجو گفت فیلم بعد جسد هومنه.
۲- بازجوییهای طولانی و همراه با داد و بیداد و #فحاشی ، #هتک_حرمت، دروغ #تهدید، #تهمت، #تفتیش_عقاید بود. بازجو اصرار داشت که من #کلیمی_بهایی مخفی هستم.
۳-ساعتها ایستاده بازجویی میشدم. حتی اجازه نداشتم سرم را به دیوار تکیه بدهم.
۴- دائما و ساعتهای متوالی از پلههای ترسناک بازجویی مجبور به بالا و پایین شدنم میکرد.
۵- در اتاق تاریک بازجویی میشدم. صدای ترسناک بازجو را از بلندگو میشنیدم.
۶- در اتاقی که در و دیوار آن خونی بود بازجویی میشدم. نکند این خون هومن باشد یا خون سام یا امیرحسین و طاهر یا آقای طاهباز، بازجو میگفت شاید شما رو نزنیم ولی به پسرها رحم نمیکنیم. تصور آن حد از خشونت که میتوانستند در مورد هومن و بقیه عزیزانم اعمال کنند کشنده بود.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نه_به_جمهوری_اعدامی
#زن_زندگی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
صفحه۱:
من سپیده کاشانی هستم، یک عاشق، عاشق وطن، عاشق خانواده و عاشق هومن عزیزم.
امروز ۵ سال از محکومیت ۶ سالهام به پایان رسید. در این ۵ سال به #پروندهسازی و سناریوی ساختگی اعتراض نکردم و زبان در کام کشیدم ولی امروز میگویم، امروز مینویسم، برای کشورم، برای #زنان_هموطنم. برای #جوانان. برای تمام #زخم_خوردههای_بیعدالتی. تمام این مدت تشنه کلام حق بودم و اجرای عدالت، انتظار کشیدم سخت و طولانی و جان فرسا.
قصد داشتیم از معدود کسانی باشیم که برای وطن بمانیم. از #طبیعت و #خاک و #شرفمان محافظت کنیم. در عمل، نه با شعار. ۲۵ سال از عمر و جوانی مان را در راه حفاظت از میهن صرف کردیم. گنبد و ترکمن صحرا، گلستان، ارس، ارومیه، طبس، بافق، مسجدسلیمان، شوشتر، هجیج، ملکان فرزندانمان شدند. تا اینکه در ۴ بهمن ۱۳۹۶ توسط افراد #اطلاعات_سپاه بطور وحشیانه و با خدعه و نیرنگ دستگیر و زندانی شدیم. روزهای اول مضطرب و پریشان انتظار کشیدیم. در انتظار روشن شدن حقیقت و در پی آن عذرخواهی و آزادی. امروز ۵ سال از آن تاریخ گذشته. حقیقت کتمان شده، سناریو ساخته شده و سنگینترین و هولناکترین اتهامی که پشت هر انسان شریفی را میلرزاند به ما نسبت داده شده. اتهام جاسوسی.
من همانقدر جاسوس هستم که جوانان عزیز وطن قاتل و آشوبگر.
میگویم تا بدانید من نیز (همچون آنان) تحت فشارها، شکنجههای هولناک و بازجوییها و طرحهای از پیش تعیین شده برای گرفتن #اعترافات_دروغین بودم.
برخود لازم دیدم که بخشی از فشارها و شکنجهها را بازگو کنم که تا حدی عمق درد و رنجی را که کشیدم تصویر کنم. شاید چراغ راهی باشد در این شب سیه:
۱. یس والقرآن الحکیم. بازجو ابتدای هر بازجویی سوره یس را با صوت میخواند سوره که تمام میشود یک به ظاهر روحانی حکم اعدام هومن جوکار جان خستهام را میخواند. من او را نمیبینم با چشم بند به سمت دیوار نشستهام، خودش میگوید روحانی است. حکم اعدام هومن است! همین جا؟ در همین اتاق؟ کی؟ هومن من. هومن مادرش. همان هومنی که وجب به وجب این خاک را میبوید و میپرستد و میشناسد. باور کرده بودم. هر روز و هر لحظه فکر میکردم چوبهای برپا میشود و بازجو آنچه گفته عملی میکند. زیر چهارپایه میزند و تمام. در آن فضای ناامن و پر اضطراب مطلقا دور از ذهن نبود. مگر اتفاق نیفتاده بود؟ مگر عکس جسم بیجان #کاووس_سیدامامی را به من نشان نداده بود؟ باور نکردم. ممکن نبود کاووس مرده باشد. او پر از شور زندگی و امید بود. نه او زنده است. کاووس نمرده. من اعتراف نمیکنم. به کار نکرده اعتراف نمیکنم. اعدامم کنید. بازجو موبایلش را به من میدهد #فیلم_جسد_بیجان_و_شریف_کاووس را نشان میدهد. مریم در اطرافش مویه میکرد و او را صدا میزد کاووسی بلند شو کاووسی جوابمو بده. بیحال و بیرمق و بیامید به سلولم بازگشتم. بازجو گفت فیلم بعد جسد هومنه.
۲- بازجوییهای طولانی و همراه با داد و بیداد و #فحاشی ، #هتک_حرمت، دروغ #تهدید، #تهمت، #تفتیش_عقاید بود. بازجو اصرار داشت که من #کلیمی_بهایی مخفی هستم.
۳-ساعتها ایستاده بازجویی میشدم. حتی اجازه نداشتم سرم را به دیوار تکیه بدهم.
۴- دائما و ساعتهای متوالی از پلههای ترسناک بازجویی مجبور به بالا و پایین شدنم میکرد.
۵- در اتاق تاریک بازجویی میشدم. صدای ترسناک بازجو را از بلندگو میشنیدم.
۶- در اتاقی که در و دیوار آن خونی بود بازجویی میشدم. نکند این خون هومن باشد یا خون سام یا امیرحسین و طاهر یا آقای طاهباز، بازجو میگفت شاید شما رو نزنیم ولی به پسرها رحم نمیکنیم. تصور آن حد از خشونت که میتوانستند در مورد هومن و بقیه عزیزانم اعمال کنند کشنده بود.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نه_به_جمهوری_اعدامی
#زن_زندگی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
🔴رنجنامه سپیده کاشانی؛ فعال محیط زیست که از بهمن ۱۳۹۶ تاکنون در زندان است: صفحه۱: من سپیده کاشانی هستم، یک عاشق، عاشق وطن، عاشق خانواده و عاشق هومن عزیزم. امروز ۵ سال از محکومیت ۶ سالهام به پایان رسید. در این ۵ سال به #پروندهسازی و سناریوی ساختگی اعتراض…
صفحه ۲:
۷- ساعت یک نیمه شب است. همراه یک مراقب خانم از بازجویی برمیگشتم. تمام ساختمان بازجویی در #تاریکی_مطلق است. مراقب جلو رفت تا در را باز کند. سایهای احساس کردم. ناگهان #مردی_از_پشت سر از فاصله خیلی نزدیک در گوشم زمزمه کرد بالاخره میکشیمت بالا، #همینجا_دارت_میزنیم. وحشت کردم. مرگ همینقدر به ما نزدیک بود.
۸- دو سال در #انفرادی بودیم. یک سال آن را با وحشت #افساد_فیالارض و #اعدام سر کردیم. راه به جایی نداشتیم. فریادرسی نبود. اعدام برای ۴ نفر: مراد، طاهر، نیلوفر، هومن عزیزم. هرچه بازجو گفته بود، شد. نکند این هم... . نه ممکن نیست، اصلا نمیتوانستم نه غذا بخورم، نه بخوابم فقط به فقدان عزیزانم میاندیشیدم. به بازجو میگفتم بالاخره دادگاهی هست، قاضی هست. حقانیت ما ثابت میشود ولی میگفت توی دهن قاضی میزنم اگر حکمی غیر از حکم مرا قرائت کند. قاضی کیه اونم آدم خودمونه و بود. حکمی را قرائت کرد که بازجو خواسته بود. دفاعی هم در کار نبود. #دادگاهی_نمایشی و #کیفرخواست_ساختگی. بدون ادله محکمه پسند.
۹- حکم بازداشت تنها خواهرم را نشانم دادند. عکس او را هنگام #بازجویی دیدم خواستند مطمئن شوم که بازداشت شده، تیر خلاص را به من زدند. ولی من چیزی برای گفتن نداشتم. تمام واقعیتها را گفته بودم، نوشته بودم، بارها و بارها ولی نه آنچه آنها میخواستند.
۱۰- هومن به من گفت اوائل بازداشت، #نیمههای_شب برای بازجویی میرفت. در راه بازجویی، #زیر_پلهها در نقطه کور دوربینها، با چشمبند رو به دیوار متوقفش کردند و بعد از پشت سر مورد ضرب و شتم قرار گرفته، از شخصی به نام #سلطان نام میبرد که با #انبردست او را به #کشیدن_ناخن تهدید میکرده سلطان آنها را به هر کار غیر انسانی# تهدید میکرده است.
۱۱- بازجو میگفت من مهره سوختهام اگر هم آزاد شوم یا با #گلوله کشته میشم یا در یک #تصادف_ساختگی.
نمیدانم چندین انسان با چنین دسیسهها و نیرنگها و فشار و #شکنجه_پای_اعترافات_ساختگی نشستند و به موجب آن اعترافات پای چوبههای دار رفتند و یا #احکام_سنگین گرفتند و از نعمت آزادی محروم شدند. امیدوارم دیگر شاهد چنین بیعدالتیها نباشیم و حق و حقیقت جاری شود.
گرچه ما کارشناسان محیط زیست رنج غیرقابل تصور و طولانی را متحمل شدیم اما در واقع عزت و شرفمان را حتی برای #آزادی_که_حقمان_بود از دست ندادیم.
منبع: سایت بیبیسی فارسی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نه_به_جمهوری_اعدامی
#زن_زندگی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
لینک مطلب در سایت اصلی:
https://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-64386186
۷- ساعت یک نیمه شب است. همراه یک مراقب خانم از بازجویی برمیگشتم. تمام ساختمان بازجویی در #تاریکی_مطلق است. مراقب جلو رفت تا در را باز کند. سایهای احساس کردم. ناگهان #مردی_از_پشت سر از فاصله خیلی نزدیک در گوشم زمزمه کرد بالاخره میکشیمت بالا، #همینجا_دارت_میزنیم. وحشت کردم. مرگ همینقدر به ما نزدیک بود.
۸- دو سال در #انفرادی بودیم. یک سال آن را با وحشت #افساد_فیالارض و #اعدام سر کردیم. راه به جایی نداشتیم. فریادرسی نبود. اعدام برای ۴ نفر: مراد، طاهر، نیلوفر، هومن عزیزم. هرچه بازجو گفته بود، شد. نکند این هم... . نه ممکن نیست، اصلا نمیتوانستم نه غذا بخورم، نه بخوابم فقط به فقدان عزیزانم میاندیشیدم. به بازجو میگفتم بالاخره دادگاهی هست، قاضی هست. حقانیت ما ثابت میشود ولی میگفت توی دهن قاضی میزنم اگر حکمی غیر از حکم مرا قرائت کند. قاضی کیه اونم آدم خودمونه و بود. حکمی را قرائت کرد که بازجو خواسته بود. دفاعی هم در کار نبود. #دادگاهی_نمایشی و #کیفرخواست_ساختگی. بدون ادله محکمه پسند.
۹- حکم بازداشت تنها خواهرم را نشانم دادند. عکس او را هنگام #بازجویی دیدم خواستند مطمئن شوم که بازداشت شده، تیر خلاص را به من زدند. ولی من چیزی برای گفتن نداشتم. تمام واقعیتها را گفته بودم، نوشته بودم، بارها و بارها ولی نه آنچه آنها میخواستند.
۱۰- هومن به من گفت اوائل بازداشت، #نیمههای_شب برای بازجویی میرفت. در راه بازجویی، #زیر_پلهها در نقطه کور دوربینها، با چشمبند رو به دیوار متوقفش کردند و بعد از پشت سر مورد ضرب و شتم قرار گرفته، از شخصی به نام #سلطان نام میبرد که با #انبردست او را به #کشیدن_ناخن تهدید میکرده سلطان آنها را به هر کار غیر انسانی# تهدید میکرده است.
۱۱- بازجو میگفت من مهره سوختهام اگر هم آزاد شوم یا با #گلوله کشته میشم یا در یک #تصادف_ساختگی.
نمیدانم چندین انسان با چنین دسیسهها و نیرنگها و فشار و #شکنجه_پای_اعترافات_ساختگی نشستند و به موجب آن اعترافات پای چوبههای دار رفتند و یا #احکام_سنگین گرفتند و از نعمت آزادی محروم شدند. امیدوارم دیگر شاهد چنین بیعدالتیها نباشیم و حق و حقیقت جاری شود.
گرچه ما کارشناسان محیط زیست رنج غیرقابل تصور و طولانی را متحمل شدیم اما در واقع عزت و شرفمان را حتی برای #آزادی_که_حقمان_بود از دست ندادیم.
منبع: سایت بیبیسی فارسی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نه_به_جمهوری_اعدامی
#زن_زندگی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
لینک مطلب در سایت اصلی:
https://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-64386186
BBC News فارسی
متن کامل نامه سپیده کاشانی از زندان: گفتند بار بعد فیلم جسد هومن را نشانت میدهیم
سپیده کاشانی از متهمان پرونده محیط زیستیها در نامهای که بیبیسی به آن دست پیدا کرده است، برای نخستین بار پس از ۵ سال، جزئیاتی از شکنجهها و تلاش برای اعترافگیری فاش کرده است. او از جمله به اعدام نمایشی همسرش هومن جوکار، پخش ویدیوی جسد کاووس سید امامی…
🔴 محکومیت آرش صادقی به ۵ سال و هشت ماه زندان و مجازات دیگر
🔸 رامین صفرنیا، وکیل دادگستری، در حساب کاربری توئیتر خود از صدور حکم موکلش #آرش_صادقی از شعبهی ۲۶ دادگاه انقلاب خبر داد. بر اساس این حکم آقای صادقی بابت اجتماع و تبانی به ۵ سال و تبلیغ علیه نظام به ۸ ماه حبس بهعلاوهی منع خروج از کشور و منع حضور در تهران به مدت دو سال محکوم شد.
#سرکوب_سیستماتیک
#بیدادگاه_جمهوری_اعدامی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_جمهوری_اعدامی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔸 رامین صفرنیا، وکیل دادگستری، در حساب کاربری توئیتر خود از صدور حکم موکلش #آرش_صادقی از شعبهی ۲۶ دادگاه انقلاب خبر داد. بر اساس این حکم آقای صادقی بابت اجتماع و تبانی به ۵ سال و تبلیغ علیه نظام به ۸ ماه حبس بهعلاوهی منع خروج از کشور و منع حضور در تهران به مدت دو سال محکوم شد.
#سرکوب_سیستماتیک
#بیدادگاه_جمهوری_اعدامی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_جمهوری_اعدامی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah