🔴 ﮔﺰاﺭﺷﻲ اﺯ ﻳﻚ ﻣﺮاﺳﻢ #ﻳﺎﺩﺑﻮﺩ
#مرثیه_شب_سوم*
دیشب مراسم یادمان کشته شدگان سیل شیراز, در محل حادثه بر گزار گردید. مراسمی که با همه تلخی که داشت, به شیرینی تمام برگزار شد.
از ساعت شش بعد از ظهر, اندک اندک جمعیت خودجوش, در کنار بنای معروف به زیر قران, اجتماع کردند. هر کس می آمد یک شمع را در کنار سخره سنگی روشن می کرد و چند دقیقه ای ساکت می نشست و بعد با چشمی نمناک از اشک, محل حادثه را ترک می کرد و می رفت.
تلخی مرثیه یادمان از دست رفتگان حادثه سیل اولین دوشنبه نوروز سال ۹۸, که برای مردم شیراز, از آن جهت که نتوانستند امنیت میهمانان شریف خود را تامین کنند, دوشنبه سیاه نامیده شد. از یک جهت قابل تقدیر است و آن اینکه, به شکوه تمام برگزار گردید. حتی از شهرهایی با مسافت بسیار, آمده بودند تا شمعی روشن کنند و قطره ای اشک بیفشانند و بروند. این خیل همدلی و همدردی و همراهی که برای یک ساعت تعیین گردیده بود به درازای شب کشید و آنهم در حالی که در محل برگزاری مراسم,
جای سوزن انداختن نبود.
https://tttttt.me/edalatxah
اما همه این شیرینی مراسم, طعم گس تلخی نیز داشت. یک طعم که, مزه میوه نارس می دهد. در تمام نقاط دنیا, متداول هست که برای ادای احترام به عزیزان از دست رفته, و برای تسلای خاطر بازماندگان, مراسم در همان محل حادثه برگزار می گردد.
اما متاسفانه دست هایی ﺁﺷﻜﺎﺭ و پنهان, قصد داشتند با تکیه بر برخی اعتقادات مذهبی, محل مراسم را به حضرت شاهچراغ, تغییر دهند. حتی مامور نیروی انتظامی, مردمی که امده بودند, فقط یک شمع را روشن کنند و بروند, تهدید می کردند که مراسم نباید در اینجا برگزار شود و هر کس که می خواهد شمع روشن کند, باید برود در مرقد مطهر شاهچراغ. ﺑﮕﺬﺭﻳﻢ اﺯ ﺗﻼﺵ ﻫﺎﻱ اﻣﻨﻴﺘﻲ ﻫﺎ ﻛﻪ ﻛﻮﺷﻴﺪﻧﺪ اﻳﻦ ﺗﺠﻤﻊ ﺷﻜﻞ ﻧﮕﻴﺮﺩ.
مردم اما تسلیم این بدعت گذاری نشدند. قرص و محکم و در کمال متانت و ارادت به نیروهای اﻣﻨﻴﺘﻲ و انتظامی, تفهیمشان کردند که در تمام دنیا, این مراسم, در محل حادثه برگزار می شود. حتی جوانی به یک مامور تاکید کرد که در اینجا شمع روشن می کنیم و بعد به زیارت شاهچراغ می رویم و در آنجا هم شمعی را بیاد عزیزان, روشن می کنیم. مامورین نیز, ﻧﺎﭼﺎﺭ به خواسته های بر حق مردم تمکین کردند و کمتر ممانعتی کرده و مراسم, با شکوه هر چه تمام تر, برگزار گردید.
دیشب مردم شریف فارس, به اتفاق میهمانان نوروزی خود, که از جابجای ایران آمده بودند. در تنگ الله اکبر شیراز, یک شب بیاد ماندنی را, برای شادی روح از دست رفتگان, و بیشتر برای تسلای خاطر بازماندگان شریف این حادثه تلخ, از روز روشن تر کردند و ﺷﻌﺎﺭ ﺩاﺩﻧﺪ :
ﻋﺰا ﻋﺰاﺳﺖ اﻣﺮﻭﺯ
ﺭﻭﺯ ﻋﺰاﺳﺖ اﻣﺮﻭﺯ
اﻳﺮاﻧﻲ ﺑﺎ ﻏﻴﺮﺕ
ﺻﺎﺣﺐ ﻋﺰاﺳﺖ اﻣﺮﻭﺯ
🆔 @edalatxah
شمع هایی که پنج شنبه شب مورخه
۰۸ / ۰۱ /۱۳۹۸, و در شب سوم حادثه تلخ از دست رفتگان سیل منطقه سیل آباد شیراز , در کنار دیوارهای صخره ای بنای زیر قرآن, و با طعم گس امنیتی که داشت روشن شده بودند. یک پیام روشنتر از, تمامی چلچراغ های ساخت دست بشر, داشت, و آن این بود که,
زندگی بهتر,
فقط در سایه همدردیست
فقط در گرو همدلیست و فقط و فقط, در افق اﺗﺤﺎﺩ و همراهی است.
ﻛﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻥ اﺯ ﻭﻗﻮﻉ اﻳﻦ ﺣﻮاﺩﺙ ﻛﻪ ﻣﺴﺒﺒﺎﻧﺶ اﻓﺮاﺩﻱ ﺑﻲ ﺗﺪﺑﻴﺮ و ﻧﺎﻻﻳﻖ اﻧﺪ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﻧﻤﻮﺩ
زبان از شرح وصف دم مسیحایی مردمی که در این مراسم شریف, با روشن کردن شمعی, آسمان ایران را نور باران کردند, قاصراست.
برای یافتن یک دستمریزاد به این شهروندان شریف و فهیم,
باید به دیوان خواجه شیراز, رجوع کرد. همانجا که می فرمایند :
میان خنده, می گریم
که چون شمع اندر این مجلس,
زبان آتشینم هست,
لیکن در نمی گیرد.
باین شعر تر و شیرین,
ز شهنامه عجب دارم,
که سر تا پای حافظ را,
چرا در زر نمی گیرد.
عزتت مستدام,
ای ایران
🌹🌹🌹
* اﻳﻦ ﮔﺰاﺭﺵ ﺗﻮﺳﻄ ﻳﻜﻲ اﺯ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﻣﺮاﺳﻢ ﺑﺮاﻱ ﻛﺎﻧﺎﻝ #ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ_ﻋﺪاﻟﺘﺨﻮاﻩ ﺗﻬﻴﻪ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ.
🔺🔺🔺🔺
🆔 @edalatxah
#مرثیه_شب_سوم*
دیشب مراسم یادمان کشته شدگان سیل شیراز, در محل حادثه بر گزار گردید. مراسمی که با همه تلخی که داشت, به شیرینی تمام برگزار شد.
از ساعت شش بعد از ظهر, اندک اندک جمعیت خودجوش, در کنار بنای معروف به زیر قران, اجتماع کردند. هر کس می آمد یک شمع را در کنار سخره سنگی روشن می کرد و چند دقیقه ای ساکت می نشست و بعد با چشمی نمناک از اشک, محل حادثه را ترک می کرد و می رفت.
تلخی مرثیه یادمان از دست رفتگان حادثه سیل اولین دوشنبه نوروز سال ۹۸, که برای مردم شیراز, از آن جهت که نتوانستند امنیت میهمانان شریف خود را تامین کنند, دوشنبه سیاه نامیده شد. از یک جهت قابل تقدیر است و آن اینکه, به شکوه تمام برگزار گردید. حتی از شهرهایی با مسافت بسیار, آمده بودند تا شمعی روشن کنند و قطره ای اشک بیفشانند و بروند. این خیل همدلی و همدردی و همراهی که برای یک ساعت تعیین گردیده بود به درازای شب کشید و آنهم در حالی که در محل برگزاری مراسم,
جای سوزن انداختن نبود.
https://tttttt.me/edalatxah
اما همه این شیرینی مراسم, طعم گس تلخی نیز داشت. یک طعم که, مزه میوه نارس می دهد. در تمام نقاط دنیا, متداول هست که برای ادای احترام به عزیزان از دست رفته, و برای تسلای خاطر بازماندگان, مراسم در همان محل حادثه برگزار می گردد.
اما متاسفانه دست هایی ﺁﺷﻜﺎﺭ و پنهان, قصد داشتند با تکیه بر برخی اعتقادات مذهبی, محل مراسم را به حضرت شاهچراغ, تغییر دهند. حتی مامور نیروی انتظامی, مردمی که امده بودند, فقط یک شمع را روشن کنند و بروند, تهدید می کردند که مراسم نباید در اینجا برگزار شود و هر کس که می خواهد شمع روشن کند, باید برود در مرقد مطهر شاهچراغ. ﺑﮕﺬﺭﻳﻢ اﺯ ﺗﻼﺵ ﻫﺎﻱ اﻣﻨﻴﺘﻲ ﻫﺎ ﻛﻪ ﻛﻮﺷﻴﺪﻧﺪ اﻳﻦ ﺗﺠﻤﻊ ﺷﻜﻞ ﻧﮕﻴﺮﺩ.
مردم اما تسلیم این بدعت گذاری نشدند. قرص و محکم و در کمال متانت و ارادت به نیروهای اﻣﻨﻴﺘﻲ و انتظامی, تفهیمشان کردند که در تمام دنیا, این مراسم, در محل حادثه برگزار می شود. حتی جوانی به یک مامور تاکید کرد که در اینجا شمع روشن می کنیم و بعد به زیارت شاهچراغ می رویم و در آنجا هم شمعی را بیاد عزیزان, روشن می کنیم. مامورین نیز, ﻧﺎﭼﺎﺭ به خواسته های بر حق مردم تمکین کردند و کمتر ممانعتی کرده و مراسم, با شکوه هر چه تمام تر, برگزار گردید.
دیشب مردم شریف فارس, به اتفاق میهمانان نوروزی خود, که از جابجای ایران آمده بودند. در تنگ الله اکبر شیراز, یک شب بیاد ماندنی را, برای شادی روح از دست رفتگان, و بیشتر برای تسلای خاطر بازماندگان شریف این حادثه تلخ, از روز روشن تر کردند و ﺷﻌﺎﺭ ﺩاﺩﻧﺪ :
ﻋﺰا ﻋﺰاﺳﺖ اﻣﺮﻭﺯ
ﺭﻭﺯ ﻋﺰاﺳﺖ اﻣﺮﻭﺯ
اﻳﺮاﻧﻲ ﺑﺎ ﻏﻴﺮﺕ
ﺻﺎﺣﺐ ﻋﺰاﺳﺖ اﻣﺮﻭﺯ
🆔 @edalatxah
شمع هایی که پنج شنبه شب مورخه
۰۸ / ۰۱ /۱۳۹۸, و در شب سوم حادثه تلخ از دست رفتگان سیل منطقه سیل آباد شیراز , در کنار دیوارهای صخره ای بنای زیر قرآن, و با طعم گس امنیتی که داشت روشن شده بودند. یک پیام روشنتر از, تمامی چلچراغ های ساخت دست بشر, داشت, و آن این بود که,
زندگی بهتر,
فقط در سایه همدردیست
فقط در گرو همدلیست و فقط و فقط, در افق اﺗﺤﺎﺩ و همراهی است.
ﻛﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻥ اﺯ ﻭﻗﻮﻉ اﻳﻦ ﺣﻮاﺩﺙ ﻛﻪ ﻣﺴﺒﺒﺎﻧﺶ اﻓﺮاﺩﻱ ﺑﻲ ﺗﺪﺑﻴﺮ و ﻧﺎﻻﻳﻖ اﻧﺪ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﻧﻤﻮﺩ
زبان از شرح وصف دم مسیحایی مردمی که در این مراسم شریف, با روشن کردن شمعی, آسمان ایران را نور باران کردند, قاصراست.
برای یافتن یک دستمریزاد به این شهروندان شریف و فهیم,
باید به دیوان خواجه شیراز, رجوع کرد. همانجا که می فرمایند :
میان خنده, می گریم
که چون شمع اندر این مجلس,
زبان آتشینم هست,
لیکن در نمی گیرد.
باین شعر تر و شیرین,
ز شهنامه عجب دارم,
که سر تا پای حافظ را,
چرا در زر نمی گیرد.
عزتت مستدام,
ای ایران
🌹🌹🌹
* اﻳﻦ ﮔﺰاﺭﺵ ﺗﻮﺳﻄ ﻳﻜﻲ اﺯ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﻣﺮاﺳﻢ ﺑﺮاﻱ ﻛﺎﻧﺎﻝ #ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ_ﻋﺪاﻟﺘﺨﻮاﻩ ﺗﻬﻴﻪ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ.
🔺🔺🔺🔺
🆔 @edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Audio
#مرثیه ای در مرگ #کارگر #افغانستانی در تهران.
نام شعر: #داربست، در مرگ نصیب.
شعر و صدا: مزدک آ.
..........
افتاده روي خاك
دراز به دراز
با دهان كف كرده
کف، خون
بی فوت وقت.
سرك ميكشند پنجرهها
بيدار نميشود،
نه
نمیشود
افتاده است نصیب، از ارتفاع طبقهی پنچ
در ساختمان رياحي.
افتاده است نصیب،
حفرهای در چشمش
و خون ِلخته
بَرْ ميلگرد،
و پيرهنش جر خورده،
تکهایش جا مانده بر مفتول.
افتاد نصیب
امروز،
افتاد نصیب، دیروز/ از طبقهی پنج
دُرُست سر وقت
و دُرست مُرد،
درجا،
بدون نقص
بي هيچ نفس ِاضافي
و ميافتد هر روز/ نصيب
از ارتفاع.
و ميتواني فردا، سر وقت
به ستون یک روزنامه،
نه، آنجا نه
نگاه کنید به همينجا
ستون این ساختمان
به داربست،
همينجا/ که ميافتد از بالایش نصیب،
هر روز
هر روز
سر وقت
و پليس،
صورتجلسه،
پزشکی قانونی،
سکوت.
🔻🔺🔻
@edalatxah
نام شعر: #داربست، در مرگ نصیب.
شعر و صدا: مزدک آ.
..........
افتاده روي خاك
دراز به دراز
با دهان كف كرده
کف، خون
بی فوت وقت.
سرك ميكشند پنجرهها
بيدار نميشود،
نه
نمیشود
افتاده است نصیب، از ارتفاع طبقهی پنچ
در ساختمان رياحي.
افتاده است نصیب،
حفرهای در چشمش
و خون ِلخته
بَرْ ميلگرد،
و پيرهنش جر خورده،
تکهایش جا مانده بر مفتول.
افتاد نصیب
امروز،
افتاد نصیب، دیروز/ از طبقهی پنج
دُرُست سر وقت
و دُرست مُرد،
درجا،
بدون نقص
بي هيچ نفس ِاضافي
و ميافتد هر روز/ نصيب
از ارتفاع.
و ميتواني فردا، سر وقت
به ستون یک روزنامه،
نه، آنجا نه
نگاه کنید به همينجا
ستون این ساختمان
به داربست،
همينجا/ که ميافتد از بالایش نصیب،
هر روز
هر روز
سر وقت
و پليس،
صورتجلسه،
پزشکی قانونی،
سکوت.
🔻🔺🔻
@edalatxah