"سفری دشخوار و تلخ از دهلیزهای خم اندر خم و پیچ اندرپیچ ..."
روی لبه زندگی در پی زندگی
#هاله_صفرزاده
بخش_اول
شکاف و دره عمیقی است بین پزشکی مردمی و پزشکی خصوصی شده و مبتنی بر کسب سودهای خالص کلان؛ میان مافیای دارو و درمان و آن پرستار و پزشک متخصصی که چون تخت آی سی یو برای خودش پیدا نشد، به راحتی جان میبازد همراه ده ها بیمارش.
پزشکی علمی است در خدمت نجات جان انسانها، اما پزشکی خصوصی شده، تجارتی شوم است که با زندگی میلیونها انسان کسب سود میکند.
مقابله با ناشناختههای هولناکی چون این بیماری با آزمون و خطا و آزمایش و با تلاش بی اندازه متخصصان و دانشمندان ممکن میشود، آنان که سودایی جز شکست این هیولا و هیولاهای مشابه با کمترین تلفات ندارند، اما مافیای دارو و درمان و واکسن، سودایی دیگر دارد، این فاجعه را فرصتی مناسب میبیند برای این که چند پلهای در میان یک درصدی های ثروتمند ارتقا یابد و ثروتش رکورد بشکند.
پزشک مردمی دروغ نمیگوید. به مردم اعلام میکند چه نمیداند، چه فهمیده است، تحقیقات در چه مرحلهای است، از خطرها عوارض احتمالی داروهای آزمایشی میگوید، داوطلب میطلبد برای آزمایش داروها و درمانها، نتیجه تحقیقات و فرمول داروهای حیات بخش را بی چشمداشتی مادی منتشر میکند، به آن امید که شاید همکار ناشناسی در گوشهی دیگری از دنیا، زودتر آن را به نتیجه برساند، برایش مهم نیست مالک فرمول کشف شده باشد، مهم این است که زودتر به نتیجه برسد. اما سرمایهدار مافیای دارو و بهداشت خصوصی شده، بر روز زندگی مردم آزمایش میکند، هیچ اطلاعاتی از تحقیقاتش بروز نمیدهد چرا که حق انحصار و لیسانس دارو برایش باید حفظ شود، تبلیغ میکند که فلان داروی آزمایشی موثر است، هزاران دوز فلان داروی تولید شده و بازقیمانده از اپیدمی بیماری هولناک دیگری را که روز دستش مانده را به کشورهای فقیر هدیه میکند، پز انسان دوستی میگیرد و قهرمان رسانهها شود، اگر هم دارو موثر نبود، ککش نمیگزد، آن بچه افریقایی یا جوان جهان سومی که آیندهای ندارد، از گرسنگی بمیرد یا از عوارض این دارو، اصلا مهم نیست. کسی هم از اصل ماجرا خبردار نمیشود، چرا که این تحقیقات فوقمحرمانه است.
پس قبل از هر چیز به احترام باید سر خم کرد در برابر پرستاران، پزشکان و کادر درمان و محققانی که این روزهای سیاه فاجعه را بیلحظهای تردید، پشت بیماران را خالی نکردند؛ که اگر کمکهای بی دریغشان نبود و از خودگذشتی و ایثارشان، قربانیان این #سونامی_مرگی که بزرگان برایمان رقم زدند، بیش از این اینها بود.
از صمیم قلب سپاسگزار دستان مهربانتان که آن لحظات خفگی بیماری را با ماساژ نرم آرام میکند، سپاسگزار تاب آوردن لحظات بیتابی و کج خلقی بیمار آن هم با لبخندی و سکوتی یا کلمهای محبتآمیز و تلاش های فراوان برای یافتن راهی برای شکست این بیماری و ....
حتما بارها و بارها شنیدهاید و دیدهاید این سپاسگزاری ها و حق شناسی ها را.
آنچه میخوانید گزارشی کوتاه و مستند است از سفری بر روی لبه زندگی؛ همراه با هزاران هزاران تن دردمند دیگر.
***
نیمه شب باحالت خفگی، راهی بیمارستان شدم. نزدیکترین بیمارستان خصوصی؛ بیمارستانی قدیمی و با سابقه.
- خانم، بیمارم مشکل تنفسی دارد. حالش خوب نیست. نمیتونه نفس بکشه. برای پذیرش چه باید انجام دهم.
- ببر بیمارت را .
- چی؟ یعنی چه؟ میگویم حالش خوب نیست.
- تخت ندارم. گفتم ببرش بیمارستان دولتی بستری شود.
نگاهی به بخش اورژانس؟! شلوغ نبود. تختی خالی در کنج اتاقی دیده میشد.
اما جمله آمرانه و جدی، جای حرفی نگذاشت؛ حتا درحد نشان دادن کارت بانکی یا آوردن اسم آشنایی از کادر درمان در بیمارستان که معمولا در بیمارستانهای خصوصی جواب میدهد.
در سکوت ناشی از بهت شوک این برخورد غیرانسانی، بیمارستان را ترک کردیم درحالی که فکر کردم این پرستار چگونه نمیتواند بیاندیشد که شاید نفس بیمار تا بیمارستان بعدی و رسیدن به اکسیژن و ... تمام شود به راحتی؟ چگونه با خود نمیگوید اینجا اورژانس است، بگذار حداقل علایم حیاتی اش را چک کنم؟؟
و تنها چیزی که به فکرم رسید این بود که این پرستار نمیتواند سرخود چنین برخوردی کند، حتما بخشنامهای محرمانه هست برای نپذیرفتن بیماران بدحال و یا حداقل توصیه و دستور شفاهی مافوقی.
در پیگیری بعدی ، چون "حق با مشتری است" و کسی پیدا شده وسط این همه معرکه برای پیگیری، این پاسخ که:
-" بله اشتباه شده است. نباید این گونه برخورد میشد، اسم و مشخصات پرستار کشیک را بدهید با او برخورد خواهد شد؟!!"
⭕️⭕️⭕️به سرعت کاری باید کرد:
اقدام جدی، سریع و قاطع برای #تعطیلی_کامل به مدت یک ماه، سرعت بخشیدن به #واکسیناسیون_موثر، فراهم آوردن امکانات و #دارو_درمان_رایگان_برای_همه ...
مسوولان و بانیان این شرایط باید مجازات شوند به جرم "جنایت علیه بشریت".
🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
روی لبه زندگی در پی زندگی
#هاله_صفرزاده
بخش_اول
شکاف و دره عمیقی است بین پزشکی مردمی و پزشکی خصوصی شده و مبتنی بر کسب سودهای خالص کلان؛ میان مافیای دارو و درمان و آن پرستار و پزشک متخصصی که چون تخت آی سی یو برای خودش پیدا نشد، به راحتی جان میبازد همراه ده ها بیمارش.
پزشکی علمی است در خدمت نجات جان انسانها، اما پزشکی خصوصی شده، تجارتی شوم است که با زندگی میلیونها انسان کسب سود میکند.
مقابله با ناشناختههای هولناکی چون این بیماری با آزمون و خطا و آزمایش و با تلاش بی اندازه متخصصان و دانشمندان ممکن میشود، آنان که سودایی جز شکست این هیولا و هیولاهای مشابه با کمترین تلفات ندارند، اما مافیای دارو و درمان و واکسن، سودایی دیگر دارد، این فاجعه را فرصتی مناسب میبیند برای این که چند پلهای در میان یک درصدی های ثروتمند ارتقا یابد و ثروتش رکورد بشکند.
پزشک مردمی دروغ نمیگوید. به مردم اعلام میکند چه نمیداند، چه فهمیده است، تحقیقات در چه مرحلهای است، از خطرها عوارض احتمالی داروهای آزمایشی میگوید، داوطلب میطلبد برای آزمایش داروها و درمانها، نتیجه تحقیقات و فرمول داروهای حیات بخش را بی چشمداشتی مادی منتشر میکند، به آن امید که شاید همکار ناشناسی در گوشهی دیگری از دنیا، زودتر آن را به نتیجه برساند، برایش مهم نیست مالک فرمول کشف شده باشد، مهم این است که زودتر به نتیجه برسد. اما سرمایهدار مافیای دارو و بهداشت خصوصی شده، بر روز زندگی مردم آزمایش میکند، هیچ اطلاعاتی از تحقیقاتش بروز نمیدهد چرا که حق انحصار و لیسانس دارو برایش باید حفظ شود، تبلیغ میکند که فلان داروی آزمایشی موثر است، هزاران دوز فلان داروی تولید شده و بازقیمانده از اپیدمی بیماری هولناک دیگری را که روز دستش مانده را به کشورهای فقیر هدیه میکند، پز انسان دوستی میگیرد و قهرمان رسانهها شود، اگر هم دارو موثر نبود، ککش نمیگزد، آن بچه افریقایی یا جوان جهان سومی که آیندهای ندارد، از گرسنگی بمیرد یا از عوارض این دارو، اصلا مهم نیست. کسی هم از اصل ماجرا خبردار نمیشود، چرا که این تحقیقات فوقمحرمانه است.
پس قبل از هر چیز به احترام باید سر خم کرد در برابر پرستاران، پزشکان و کادر درمان و محققانی که این روزهای سیاه فاجعه را بیلحظهای تردید، پشت بیماران را خالی نکردند؛ که اگر کمکهای بی دریغشان نبود و از خودگذشتی و ایثارشان، قربانیان این #سونامی_مرگی که بزرگان برایمان رقم زدند، بیش از این اینها بود.
از صمیم قلب سپاسگزار دستان مهربانتان که آن لحظات خفگی بیماری را با ماساژ نرم آرام میکند، سپاسگزار تاب آوردن لحظات بیتابی و کج خلقی بیمار آن هم با لبخندی و سکوتی یا کلمهای محبتآمیز و تلاش های فراوان برای یافتن راهی برای شکست این بیماری و ....
حتما بارها و بارها شنیدهاید و دیدهاید این سپاسگزاری ها و حق شناسی ها را.
آنچه میخوانید گزارشی کوتاه و مستند است از سفری بر روی لبه زندگی؛ همراه با هزاران هزاران تن دردمند دیگر.
***
نیمه شب باحالت خفگی، راهی بیمارستان شدم. نزدیکترین بیمارستان خصوصی؛ بیمارستانی قدیمی و با سابقه.
- خانم، بیمارم مشکل تنفسی دارد. حالش خوب نیست. نمیتونه نفس بکشه. برای پذیرش چه باید انجام دهم.
- ببر بیمارت را .
- چی؟ یعنی چه؟ میگویم حالش خوب نیست.
- تخت ندارم. گفتم ببرش بیمارستان دولتی بستری شود.
نگاهی به بخش اورژانس؟! شلوغ نبود. تختی خالی در کنج اتاقی دیده میشد.
اما جمله آمرانه و جدی، جای حرفی نگذاشت؛ حتا درحد نشان دادن کارت بانکی یا آوردن اسم آشنایی از کادر درمان در بیمارستان که معمولا در بیمارستانهای خصوصی جواب میدهد.
در سکوت ناشی از بهت شوک این برخورد غیرانسانی، بیمارستان را ترک کردیم درحالی که فکر کردم این پرستار چگونه نمیتواند بیاندیشد که شاید نفس بیمار تا بیمارستان بعدی و رسیدن به اکسیژن و ... تمام شود به راحتی؟ چگونه با خود نمیگوید اینجا اورژانس است، بگذار حداقل علایم حیاتی اش را چک کنم؟؟
و تنها چیزی که به فکرم رسید این بود که این پرستار نمیتواند سرخود چنین برخوردی کند، حتما بخشنامهای محرمانه هست برای نپذیرفتن بیماران بدحال و یا حداقل توصیه و دستور شفاهی مافوقی.
در پیگیری بعدی ، چون "حق با مشتری است" و کسی پیدا شده وسط این همه معرکه برای پیگیری، این پاسخ که:
-" بله اشتباه شده است. نباید این گونه برخورد میشد، اسم و مشخصات پرستار کشیک را بدهید با او برخورد خواهد شد؟!!"
⭕️⭕️⭕️به سرعت کاری باید کرد:
اقدام جدی، سریع و قاطع برای #تعطیلی_کامل به مدت یک ماه، سرعت بخشیدن به #واکسیناسیون_موثر، فراهم آوردن امکانات و #دارو_درمان_رایگان_برای_همه ...
مسوولان و بانیان این شرایط باید مجازات شوند به جرم "جنایت علیه بشریت".
🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah