🔴تجاوز، مدرسه، آموزش
📝حمید سلیمی
🔹برخلاف تصور عمومی، #تعرض_جنسی به پسران و مردان در ایران تقریبا دو برابر تعرضات جنسیِ ثبت شده نسبت به زنان است. بزرگ ترین بازه آزاردیدگان، پسران بین پنج تا نه سال و بعد پسران بین هفده تا بیست سال - همزمان با خدمت مقدس سربازی! - هستند.
🔹قانون صراحتی درباره آزار جنسی مردان ندارد، یعنی شما حتی اگر تابوهای جامعه را بشکنید و فریاد دادخواهی برای تن "دستمالی شده" یا مورد تجاوز قرار گرفته خود یا فرزند یا عزیزتان سر بدهید، از همان حمایت نسبی و حداقلی که قانون برای زنان اعمال می کند هم برخوردار نخواهید بود.
🔹حالا اوضاع در مدرسه های پسرانه بسیار بهتر از قبل شده است، اما هنوز هم به فاجعه نزدیک است. من به خوبی به یاد دارم در دوران تحصیل خودم وضعیت هولناک تر و نزدیک به فاجعه بود. جمعیتی از پسران نوبالغ آموزش ندیده که میخواستند میل جنسی خود را به رخ هم بکشند...
🔹حالا دست کم بسیاری از خانواده ها فهمیده اند لازم است با پسران خود هم درباره بلوغ حرف بزنند. اگر پسران پریود نمی شوند، معنایش این نیست که دوران بلوغ برایشان با تازیانه های وحشیانه و هولناک تغییر، سخت نمی گیرد.
🔹چه باید کرد؟ به عنوان پدری که پسرش علاوه بر مدارس در محیط بسیار خطرآفرین دیگری - تمرینات تیم فوتبال - هم حضور دارد، راه حل را فقط و فقط در صراحت کامل با فرزندم پیدا کرده ام. از سه سالگی حریم تنش را به او آموختم، از هشت سالگی مطمئنش کردم که اگر زبانم لال اتفاقی بیفتد و به من بگوید سرکوب و تحقیر و متهم قلمداد نمی شود، و از ده سالگی یادش دادم از حریم تنش دفاع کند، حتا اگر لازم شد رفتار کاملا غیرمدنی ای انجام بدهد.
🔹نه که حالا خیالم راحت باشد، نه! دق میکنم تا برود تمرین و برگردد. فقط حالا می دانم پسرم را دست بسته به مسلخ نفرستاده ام.
🔹وقتی داریم درباره اتفاقی که در مدرسه ای در غرب تهران و در مدارس شاید بسیار دیگری می افتد می نویسیم، باید حواسمان باشد که معلمان را یک جا متهم نکنیم به بدکاره بودن و تجاوزگری. همین شهوت و میل حیوانی - غریزی دسته جمعی ما برای دادن حکم های کلی و صادرکردن بیانیه های احمقانه است که جلوی هر تغییری در قوانین را گرفته است.
🔹به جای تلاش برای تغییر، سوار موج های مختلف می شویم و فقط نعره می کشیم بدون این که چیزی گفته باشیم. دردناک است که ما نه قانونا حق اعتراض مدنی، تجمع اعتراضی و سایر رفتارهای بالغانه برای نشان دادن خشم و ناراحتی خود از چنین اتفاقی را داریم، و نه جامعه یادمان داده واکنش جمعی درست یعنی چه.
🔹می دانم تنها در خیریه نه چندان وسیعی که افتخار همکاری با آن را دارم، بالغ بر بیست پرونده برای کودک زیر پنج سال وجود دارد که از سوی پدران یا مادران یا سایر نزدیکان درجه یک خود مورد تعرض جنسی قرار گفته اند.
🔹دوباره می گویم: #آموزش. به کودکان خود تفاوت نوازش دوستانه با دستمالی شدن، حریم بدن، اندامهای جنسی و رفتارهای جنسی را بیاموزیم. یادشان بدهیم از جنسیت خود شرمگین نباشند و از آن دفاع کنند. و مطمئنشان کنیم در همه حال مورد حمایت ما هستند.
🔹مسئولیت پذیر باشیم. مرتب به مدارس فرزندان خود سر بزنیم و معلمان را بشناسیم. حتما مسیر تردد بچه هایمان به مدارس را بدانیم. دوستان نزدیک فرزند خود را بشناسیم، و بدون کنترل گری افراطی رفت و آمدهای دوستانه فرزندان را زیر نظر داشته باشیم.
🔹بله! بسیار سخت است که هم از فرزندت مراقبت کنی، و هم کاری نکنی که او ایزوله و بدون اعتماد به نفس و جامانده از روند طبیعی زندگی بزرگ شود. سخت است اما غیرممکن نیست. اگر از سختی ها گریزانیم، غلط کردیم که دلمان خواست پدر - مادر باشیم.
🔹آموزش، آموزش، آموزش. حفره بزرگی که دارد تمام ایران ما را می بلعد. فقدان آموزش در تمامی حوزه ها خطرناک است، و گمانم در حوزه مسائل جنسی خطرناک تر.
🔹هیچ کدام ما به درستی آموزش ندیده ایم که بدانیم رفتار جنسی درست کدام است. تلاشی هم برای آموختن نمی کنیم. کارگاه های آموزشی را که روان درمانگران برای والدین برگزار میکنند جدی بگیریم. و از سن کم، فرزندمان را با واژه "مشاور" آشنا کنیم.
🔹راحت ترین بخش پدر و مادر شدن، همخوابگی زن و مرد است. سخت ترین بخش؟ احتمالا فکر می کنید این که قبول کنی قلبت بیرون از بدنت بتپد. نه! سخت ترین بخش، پدر و مادرِ خوبی بودن است؛ برای ما که هرگز هرگز هرگز این وظیفه سخت را به درستی یادمان نداده اند...
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
📝حمید سلیمی
🔹برخلاف تصور عمومی، #تعرض_جنسی به پسران و مردان در ایران تقریبا دو برابر تعرضات جنسیِ ثبت شده نسبت به زنان است. بزرگ ترین بازه آزاردیدگان، پسران بین پنج تا نه سال و بعد پسران بین هفده تا بیست سال - همزمان با خدمت مقدس سربازی! - هستند.
🔹قانون صراحتی درباره آزار جنسی مردان ندارد، یعنی شما حتی اگر تابوهای جامعه را بشکنید و فریاد دادخواهی برای تن "دستمالی شده" یا مورد تجاوز قرار گرفته خود یا فرزند یا عزیزتان سر بدهید، از همان حمایت نسبی و حداقلی که قانون برای زنان اعمال می کند هم برخوردار نخواهید بود.
🔹حالا اوضاع در مدرسه های پسرانه بسیار بهتر از قبل شده است، اما هنوز هم به فاجعه نزدیک است. من به خوبی به یاد دارم در دوران تحصیل خودم وضعیت هولناک تر و نزدیک به فاجعه بود. جمعیتی از پسران نوبالغ آموزش ندیده که میخواستند میل جنسی خود را به رخ هم بکشند...
🔹حالا دست کم بسیاری از خانواده ها فهمیده اند لازم است با پسران خود هم درباره بلوغ حرف بزنند. اگر پسران پریود نمی شوند، معنایش این نیست که دوران بلوغ برایشان با تازیانه های وحشیانه و هولناک تغییر، سخت نمی گیرد.
🔹چه باید کرد؟ به عنوان پدری که پسرش علاوه بر مدارس در محیط بسیار خطرآفرین دیگری - تمرینات تیم فوتبال - هم حضور دارد، راه حل را فقط و فقط در صراحت کامل با فرزندم پیدا کرده ام. از سه سالگی حریم تنش را به او آموختم، از هشت سالگی مطمئنش کردم که اگر زبانم لال اتفاقی بیفتد و به من بگوید سرکوب و تحقیر و متهم قلمداد نمی شود، و از ده سالگی یادش دادم از حریم تنش دفاع کند، حتا اگر لازم شد رفتار کاملا غیرمدنی ای انجام بدهد.
🔹نه که حالا خیالم راحت باشد، نه! دق میکنم تا برود تمرین و برگردد. فقط حالا می دانم پسرم را دست بسته به مسلخ نفرستاده ام.
🔹وقتی داریم درباره اتفاقی که در مدرسه ای در غرب تهران و در مدارس شاید بسیار دیگری می افتد می نویسیم، باید حواسمان باشد که معلمان را یک جا متهم نکنیم به بدکاره بودن و تجاوزگری. همین شهوت و میل حیوانی - غریزی دسته جمعی ما برای دادن حکم های کلی و صادرکردن بیانیه های احمقانه است که جلوی هر تغییری در قوانین را گرفته است.
🔹به جای تلاش برای تغییر، سوار موج های مختلف می شویم و فقط نعره می کشیم بدون این که چیزی گفته باشیم. دردناک است که ما نه قانونا حق اعتراض مدنی، تجمع اعتراضی و سایر رفتارهای بالغانه برای نشان دادن خشم و ناراحتی خود از چنین اتفاقی را داریم، و نه جامعه یادمان داده واکنش جمعی درست یعنی چه.
🔹می دانم تنها در خیریه نه چندان وسیعی که افتخار همکاری با آن را دارم، بالغ بر بیست پرونده برای کودک زیر پنج سال وجود دارد که از سوی پدران یا مادران یا سایر نزدیکان درجه یک خود مورد تعرض جنسی قرار گفته اند.
🔹دوباره می گویم: #آموزش. به کودکان خود تفاوت نوازش دوستانه با دستمالی شدن، حریم بدن، اندامهای جنسی و رفتارهای جنسی را بیاموزیم. یادشان بدهیم از جنسیت خود شرمگین نباشند و از آن دفاع کنند. و مطمئنشان کنیم در همه حال مورد حمایت ما هستند.
🔹مسئولیت پذیر باشیم. مرتب به مدارس فرزندان خود سر بزنیم و معلمان را بشناسیم. حتما مسیر تردد بچه هایمان به مدارس را بدانیم. دوستان نزدیک فرزند خود را بشناسیم، و بدون کنترل گری افراطی رفت و آمدهای دوستانه فرزندان را زیر نظر داشته باشیم.
🔹بله! بسیار سخت است که هم از فرزندت مراقبت کنی، و هم کاری نکنی که او ایزوله و بدون اعتماد به نفس و جامانده از روند طبیعی زندگی بزرگ شود. سخت است اما غیرممکن نیست. اگر از سختی ها گریزانیم، غلط کردیم که دلمان خواست پدر - مادر باشیم.
🔹آموزش، آموزش، آموزش. حفره بزرگی که دارد تمام ایران ما را می بلعد. فقدان آموزش در تمامی حوزه ها خطرناک است، و گمانم در حوزه مسائل جنسی خطرناک تر.
🔹هیچ کدام ما به درستی آموزش ندیده ایم که بدانیم رفتار جنسی درست کدام است. تلاشی هم برای آموختن نمی کنیم. کارگاه های آموزشی را که روان درمانگران برای والدین برگزار میکنند جدی بگیریم. و از سن کم، فرزندمان را با واژه "مشاور" آشنا کنیم.
🔹راحت ترین بخش پدر و مادر شدن، همخوابگی زن و مرد است. سخت ترین بخش؟ احتمالا فکر می کنید این که قبول کنی قلبت بیرون از بدنت بتپد. نه! سخت ترین بخش، پدر و مادرِ خوبی بودن است؛ برای ما که هرگز هرگز هرگز این وظیفه سخت را به درستی یادمان نداده اند...
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
📌 تجاوز، مدرسه، آموزش
✍ حمید سلیمی
1⃣ برخلاف تصور عمومی، #تعرض_جنسی به پسران و مردان در ایران تقریبا دو برابر تعرضات جنسی ثبت شده نسبت به زنان است. بزرگ ترین بازه آزاردیدگان، پسران بین پنج تا نه سال و بعد پسران بین هفده تا بیست سال - همزمان با خدمت مقدس سربازی! - هستند.
قانون صراحتی درباره آزار جنسی مردان ندارد، یعنی شما حتی اگر تابوهای جامعه را بشکنید و فریاد دادخواهی برای تن "دستمالی شده" یا مورد تجاوز قرار گرفته خود یا فرزند یا عزیزتان سر بدهید، از همان حمایت نسبی و حداقلی که قانون برای زنان اعمال می کند هم برخوردار نخواهید بود.
2⃣ حالا اوضاع در مدرسه های پسرانه بسیار بهتر از قبل شده است، اما هنوز هم به فاجعه نزدیک است. من به خوبی به یاد دارم در دوران تحصیل خودم وضعیت هولناک تر و نزدیک به فاجعه بود. جمعیتی از پسران نوبالغ آموزش ندیده که میخواستند میل جنسی خود را به رخ هم بکشند....
حالا دست کم بسیاری ازخانواده ها فهمیده اند لازم است با پسران خود هم درباره بلوغ حرف بزنند. اگر پسران پریود نمی شوند، معنایش این نیست که دوران بلوغ برایشان با تازیانه های وحشیانه و هولناک تغییر، سخت نمی گیرد.
3⃣ چه باید کرد؟ به عنوان پدری که پسرش علاوه بر مدارس در محیط بسیار خطرآفرین دیگری - تمرینات تیم فوتبال - هم حضور دارد راه حل را فقط و فقط در صراحت کامل با فرزندم پیدا کرده ام. از سه سالگی حریم تنش را به او آموختم، از هشت سالگی مطمئنش کردم که اگر زبانم لال روی اتفاقی بیفتد و به من بگوید سرکوب و تحقیر و متهم قلمداد نمی شود، و از ده سالگی یادش دادم از حریم تنش دفاع کند، حتا اگر لازم شد رفتار کاملا غیرمدنی ای انجام بدهد.
نه که حالا خیالم راحت باشد، نه. دق میکنم تا برود تمرین و برگردد. فقط حالا می دانم پسرم را دست بسته به مسلخ نفرستاده ام.
4⃣ وقتی داریم درباره اتفاقی که در مدرسه ای در غرب تهران و در مدارس شاید بسیار دیگری می افتد می نویسیم، باید حواسمان باشد که معلمان را یک جا متهم نکنیم به بدکاره بودن و تجاوزگری. همین شهوت و میل حیوانی - غریزی دسته جمعی ما برای دادن حکم های کلی و صادرکردن بیانیه های احمقانه است که جلوی هر تغییری در قوانین را گرفته است.
به جای تلاش برای تغییر، سوار موج های مختلف می شویم و فقط نعره می کشیم بدون این که چیزی گفته باشیم. دردناک است که ما نه قانونا حق اعتراض مدنی، تجمع اعتراضی و سایر رفتارهای بالغانه برای نشان دادن خشم و ناراحتی خود از چنین اتفاقی را داریم، و نه جامعه یادمان داده واکنش جمعی درست یعنی چه.
5⃣ می دانم تنها در خیریه نه چندان وسیعی که افتخار همکاری با آن را دارم، بالغ بر بیست پرونده برای کودک زیر پنج سال وجود دارد که از سوی پدران یا مادران یا سایر نزدیکان درجه یک خود مورد تعرض جنسی قرار گفته اند.
6⃣ دوباره می گویم: آموزش. به کودکان خود تفاوت نوازش دوستانه با دستمالی شدن، حریم بدن، اندامهای جنسی و رفتارهای جنسی را بیاموزیم. یادشان بدهیم از جنسیت خود شرمگین نباشند و از آن دفاع کنند. و مطمئنشان کنیم در همه حال مورد حمایت ما هستند.
مسئولیت پذیر باشیم. مرتب به مدارس فرزندان خود سر بزنیم و معلمان را بشناسیم. حتما مسیر تردد بچه هایمان به مدارس را بدانیم. دوستان نزدیک فرزند خود را بشناسیم، و بدون کنترل گری افراطی رفت و آمدهای دوستانه فرزندان را زیر نظر داشته باشیم.
بله، بسیار سخت است که هم از فرزندت مراقبت کنی، و هم کاری نکنی که او ایزوله و بدون اعتماد به نفس و جامانده از روند طبیعی زندگی بزرگ شود. سخت است اما غیرممکن نیست. اگر از سختی ها گریزانیم، غلط کردیم که دلمان خواست پدر - مادر باشیم.
7⃣ آموزش، آموزش، آموزش. حفره بزرگی که دارد تمام ایران ما را می بلعد. فقدان آموزش در تمامی حوزه ها خطرناک است، و گمانم در حوزه مسائل جنسی خطرناک تر.
هیچ کدام ما به درستی آموزش ندیده ایم که بدانیم رفتار جنسی درست کدام است. تلاشی هم برای آموختن نمی کنیم. کارگاه های آموزشی را که روان درمانگران برای والدین برگزار میکنند جدی بگیریم. و از سن کم، فرزندمان را با واژه "مشاور" آشنا کنیم.
8⃣ راحت ترین بخش پدر و مادر شدن، همخوابگی زن و مرد است. سخت ترین بخش؟ احتمالا فکر میکنید این که قبول کنی قلبت بیرون از بدنت بتپد.
نه! سخت ترین بخش، پدر و مادر خوبی بودن است، برای ما که هرگز هرگز هرگز این وظیفه سخت را به درستی یادمان نداده اند....
منبع :
@hamid_salimi59
🔻🔻🔻🔻
در برابر #آزار_جنسی سکوت نکنیم
🆔 @edalatxah
✍ حمید سلیمی
1⃣ برخلاف تصور عمومی، #تعرض_جنسی به پسران و مردان در ایران تقریبا دو برابر تعرضات جنسی ثبت شده نسبت به زنان است. بزرگ ترین بازه آزاردیدگان، پسران بین پنج تا نه سال و بعد پسران بین هفده تا بیست سال - همزمان با خدمت مقدس سربازی! - هستند.
قانون صراحتی درباره آزار جنسی مردان ندارد، یعنی شما حتی اگر تابوهای جامعه را بشکنید و فریاد دادخواهی برای تن "دستمالی شده" یا مورد تجاوز قرار گرفته خود یا فرزند یا عزیزتان سر بدهید، از همان حمایت نسبی و حداقلی که قانون برای زنان اعمال می کند هم برخوردار نخواهید بود.
2⃣ حالا اوضاع در مدرسه های پسرانه بسیار بهتر از قبل شده است، اما هنوز هم به فاجعه نزدیک است. من به خوبی به یاد دارم در دوران تحصیل خودم وضعیت هولناک تر و نزدیک به فاجعه بود. جمعیتی از پسران نوبالغ آموزش ندیده که میخواستند میل جنسی خود را به رخ هم بکشند....
حالا دست کم بسیاری ازخانواده ها فهمیده اند لازم است با پسران خود هم درباره بلوغ حرف بزنند. اگر پسران پریود نمی شوند، معنایش این نیست که دوران بلوغ برایشان با تازیانه های وحشیانه و هولناک تغییر، سخت نمی گیرد.
3⃣ چه باید کرد؟ به عنوان پدری که پسرش علاوه بر مدارس در محیط بسیار خطرآفرین دیگری - تمرینات تیم فوتبال - هم حضور دارد راه حل را فقط و فقط در صراحت کامل با فرزندم پیدا کرده ام. از سه سالگی حریم تنش را به او آموختم، از هشت سالگی مطمئنش کردم که اگر زبانم لال روی اتفاقی بیفتد و به من بگوید سرکوب و تحقیر و متهم قلمداد نمی شود، و از ده سالگی یادش دادم از حریم تنش دفاع کند، حتا اگر لازم شد رفتار کاملا غیرمدنی ای انجام بدهد.
نه که حالا خیالم راحت باشد، نه. دق میکنم تا برود تمرین و برگردد. فقط حالا می دانم پسرم را دست بسته به مسلخ نفرستاده ام.
4⃣ وقتی داریم درباره اتفاقی که در مدرسه ای در غرب تهران و در مدارس شاید بسیار دیگری می افتد می نویسیم، باید حواسمان باشد که معلمان را یک جا متهم نکنیم به بدکاره بودن و تجاوزگری. همین شهوت و میل حیوانی - غریزی دسته جمعی ما برای دادن حکم های کلی و صادرکردن بیانیه های احمقانه است که جلوی هر تغییری در قوانین را گرفته است.
به جای تلاش برای تغییر، سوار موج های مختلف می شویم و فقط نعره می کشیم بدون این که چیزی گفته باشیم. دردناک است که ما نه قانونا حق اعتراض مدنی، تجمع اعتراضی و سایر رفتارهای بالغانه برای نشان دادن خشم و ناراحتی خود از چنین اتفاقی را داریم، و نه جامعه یادمان داده واکنش جمعی درست یعنی چه.
5⃣ می دانم تنها در خیریه نه چندان وسیعی که افتخار همکاری با آن را دارم، بالغ بر بیست پرونده برای کودک زیر پنج سال وجود دارد که از سوی پدران یا مادران یا سایر نزدیکان درجه یک خود مورد تعرض جنسی قرار گفته اند.
6⃣ دوباره می گویم: آموزش. به کودکان خود تفاوت نوازش دوستانه با دستمالی شدن، حریم بدن، اندامهای جنسی و رفتارهای جنسی را بیاموزیم. یادشان بدهیم از جنسیت خود شرمگین نباشند و از آن دفاع کنند. و مطمئنشان کنیم در همه حال مورد حمایت ما هستند.
مسئولیت پذیر باشیم. مرتب به مدارس فرزندان خود سر بزنیم و معلمان را بشناسیم. حتما مسیر تردد بچه هایمان به مدارس را بدانیم. دوستان نزدیک فرزند خود را بشناسیم، و بدون کنترل گری افراطی رفت و آمدهای دوستانه فرزندان را زیر نظر داشته باشیم.
بله، بسیار سخت است که هم از فرزندت مراقبت کنی، و هم کاری نکنی که او ایزوله و بدون اعتماد به نفس و جامانده از روند طبیعی زندگی بزرگ شود. سخت است اما غیرممکن نیست. اگر از سختی ها گریزانیم، غلط کردیم که دلمان خواست پدر - مادر باشیم.
7⃣ آموزش، آموزش، آموزش. حفره بزرگی که دارد تمام ایران ما را می بلعد. فقدان آموزش در تمامی حوزه ها خطرناک است، و گمانم در حوزه مسائل جنسی خطرناک تر.
هیچ کدام ما به درستی آموزش ندیده ایم که بدانیم رفتار جنسی درست کدام است. تلاشی هم برای آموختن نمی کنیم. کارگاه های آموزشی را که روان درمانگران برای والدین برگزار میکنند جدی بگیریم. و از سن کم، فرزندمان را با واژه "مشاور" آشنا کنیم.
8⃣ راحت ترین بخش پدر و مادر شدن، همخوابگی زن و مرد است. سخت ترین بخش؟ احتمالا فکر میکنید این که قبول کنی قلبت بیرون از بدنت بتپد.
نه! سخت ترین بخش، پدر و مادر خوبی بودن است، برای ما که هرگز هرگز هرگز این وظیفه سخت را به درستی یادمان نداده اند....
منبع :
@hamid_salimi59
🔻🔻🔻🔻
در برابر #آزار_جنسی سکوت نکنیم
🆔 @edalatxah
زنکُشی
◾️امکان ندارد در اینجا زن باشی و با #رومینا_اشرفی احساس همسرنوشتی نکنی.
پدری گردنکلفت و قلدرمآب به نام «حکومت»، کل زندگی را بالای سر ما بوده. پدری که از شش سالگی ما را در دخمههای تفکیک جنسیتی چپانده و درس فرمانبرداری و تحقیر و توهین و توبیخ را پشت دستهایمان حک کرده.
اما آن زندانی که حکومت از جامعه ساخته، بدون زندانبان کوچک (یعنی «خانواده») تکمیل نمیشود.
◽️سرنوشت رومینا هم حکایت دختر نوجوانی بود که هر روز از زندان مدرسه و جامعه به جهنمی به اسم خانه و خانواده برمیگشت و برای هر خندۀ اضافی، تار موی اضافی، تلفن اضافی، پیادهروی اضافی و... توبیخ و تحقیر و تنبیه میشد.
◽️وقتی در آن جهنم زندانی باشی، کلید رهاییاش را ممکن است هر جایی ببینی؛ حتی در دستان یک مرد تجاوزکار پشت نقاب «خاطرخواه» که به تو سرابی از امنیت نشان میدهد.
◾️در روایت رومینا، عمدتاً لحظۀ بریدن گردنش زیر داس برجسته شد و نه آن ۱۴ سال شکنجهای که تن و روان او زیرِهمان دستانِ داسبهدست به خود دید. لحظۀ مرگش تصویر شد و نه آن زندگیای که ممکن بود در همان زندان خانۀ پدری ادامه یابد یا در زندان جدید دیگری که شوهری تجاوزکار برایش میساخت.
◾️بنابراین مرگ رومینا فقط راوی #کودک_کشی و #زن_کشی نبود، بلکه زندگیاش راوی #خشونت_خانگی و #خشونت_جنسی و #تعرض_جنسی هم بود که روزانه میلیونها زن از سرمیگذرانند.
اما نه زندانبان و نه تجاوزکار کوچک، از خلأ زائیده نشدهاند. هر دو را زندانبان و تجاوزکار بزرگ تربیت کردهاند؛ چنانکه این خشونت ضدزن هم به پشتوانۀ یک دستگاه اقتصادی و اجتماعی و مذهبی سرپا نگه داشته میشود.
◾️این دستگاه ضدزن ستونهای زیادی دارد، اما یکی از سربازپیادههایش، نهادی است به نام «معاونت امور زنان ریاستجمهوری» به ریاست #معصومه_ابتکار.
نهادی که دستش در خون رومینا و رومیناهاست؛ هم زنان را استثمار میکند و هم از خونریزانشان حمایت میکند؛ هم در رسانههای بینالمللی ژست فمینیستی میگیرد و وضعیت زنان ایران را سفیدنمایی میکند و هم دست آخر با مُشتی کاغذپارۀ بیمصرف به اسم لوایح حمایتی (که هرگز هم رنگ واقعیت نمیگیرند)، از تراژدی زنان در ستادهای انتخاباتیاش کاسبی سیاسی میکند.
👇🏽تصویر نقل قولی از معصومه ابتکار است که تنها چندهفته قبل از این گفته بود: «خشونت خانگی علیه زنان در ایران چندان حاد نیست».👇🏽
📷 تصاویر از اینستاگرام کمپین #خیابان_تریبون زندانی سیاسی
منبع: کمیته عمل سازمانده کارگری
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
◾️امکان ندارد در اینجا زن باشی و با #رومینا_اشرفی احساس همسرنوشتی نکنی.
پدری گردنکلفت و قلدرمآب به نام «حکومت»، کل زندگی را بالای سر ما بوده. پدری که از شش سالگی ما را در دخمههای تفکیک جنسیتی چپانده و درس فرمانبرداری و تحقیر و توهین و توبیخ را پشت دستهایمان حک کرده.
اما آن زندانی که حکومت از جامعه ساخته، بدون زندانبان کوچک (یعنی «خانواده») تکمیل نمیشود.
◽️سرنوشت رومینا هم حکایت دختر نوجوانی بود که هر روز از زندان مدرسه و جامعه به جهنمی به اسم خانه و خانواده برمیگشت و برای هر خندۀ اضافی، تار موی اضافی، تلفن اضافی، پیادهروی اضافی و... توبیخ و تحقیر و تنبیه میشد.
◽️وقتی در آن جهنم زندانی باشی، کلید رهاییاش را ممکن است هر جایی ببینی؛ حتی در دستان یک مرد تجاوزکار پشت نقاب «خاطرخواه» که به تو سرابی از امنیت نشان میدهد.
◾️در روایت رومینا، عمدتاً لحظۀ بریدن گردنش زیر داس برجسته شد و نه آن ۱۴ سال شکنجهای که تن و روان او زیرِهمان دستانِ داسبهدست به خود دید. لحظۀ مرگش تصویر شد و نه آن زندگیای که ممکن بود در همان زندان خانۀ پدری ادامه یابد یا در زندان جدید دیگری که شوهری تجاوزکار برایش میساخت.
◾️بنابراین مرگ رومینا فقط راوی #کودک_کشی و #زن_کشی نبود، بلکه زندگیاش راوی #خشونت_خانگی و #خشونت_جنسی و #تعرض_جنسی هم بود که روزانه میلیونها زن از سرمیگذرانند.
اما نه زندانبان و نه تجاوزکار کوچک، از خلأ زائیده نشدهاند. هر دو را زندانبان و تجاوزکار بزرگ تربیت کردهاند؛ چنانکه این خشونت ضدزن هم به پشتوانۀ یک دستگاه اقتصادی و اجتماعی و مذهبی سرپا نگه داشته میشود.
◾️این دستگاه ضدزن ستونهای زیادی دارد، اما یکی از سربازپیادههایش، نهادی است به نام «معاونت امور زنان ریاستجمهوری» به ریاست #معصومه_ابتکار.
نهادی که دستش در خون رومینا و رومیناهاست؛ هم زنان را استثمار میکند و هم از خونریزانشان حمایت میکند؛ هم در رسانههای بینالمللی ژست فمینیستی میگیرد و وضعیت زنان ایران را سفیدنمایی میکند و هم دست آخر با مُشتی کاغذپارۀ بیمصرف به اسم لوایح حمایتی (که هرگز هم رنگ واقعیت نمیگیرند)، از تراژدی زنان در ستادهای انتخاباتیاش کاسبی سیاسی میکند.
👇🏽تصویر نقل قولی از معصومه ابتکار است که تنها چندهفته قبل از این گفته بود: «خشونت خانگی علیه زنان در ایران چندان حاد نیست».👇🏽
📷 تصاویر از اینستاگرام کمپین #خیابان_تریبون زندانی سیاسی
منبع: کمیته عمل سازمانده کارگری
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
🔴 ملاحظاتی در باب آزار جنسی در مدارس
چند روزی است که موضوع آزار جنسی و تجاوز تبدیل به بحث داغ در توییتر شده است و کاربران از تجربههای زیسته خود که تلخ و غم انگیز است، مینویسند.برخی نیز به بیان مشاهدات خود درباره این موضوع در مکانهایی مثل خیابان و مدرسه و اتوبوس و ... پرداختهاند. آنچه که در این میان توجه ما را بیش از بقیه روایتها جلب کرد، روایتهای کاربران درباره آزارهای جنسی بود که در مدرسه برایشان اتفاق افتاده است. روایت دخترانی که در دوره دانشآموزی، در مدارس سمپاد و فرزانگان ۱و۲ مورد آزار جنسی از سوی دو معلم مرد قرار گرفتند. این دختران پرده از آزار دو معلم مرد برداشتند که در مدرسهشان معلم هنر و زیست بودند و البته ظاهرا کماکان هم هستند. دو معلمی که وارد چت دانشآموزان میشدند و با کلمات رکیک درخواستهای شرمآور مطرح کردند. به گفته این دختران، این دو معلم در کلاس نیز با کلماتی ناپسند و جنسی با دانشآموزان شوخی میکردند و برخی نیز گفتند که در کلاس با آنها شوخی های لمسی میکردند. پس از این توییتها، این دختران توسط همان معلم زیست آنچنان تهدید شدند که در توییتر خود پیام عذرخواهی از این معلم را نوشتند و پس از آن هم تعدادی از آنها حساب توییتر خود را غیرفعال و پاک کردند.
➖ روایت های آزار جنسی که این دانشآموزان از دو معلم مرد در دو مدرسه معروف، بیان کردند؛بیش از پیش این سوال را به ذهن میآورد که این معلمان چگونه و در کجا صلاحیت شغلیشان و شایستگی حرفهای شان تایید شده که وارد این مدارس خاص میشوند، به آزار جنسی دانشآموزان میپردازند و بعد هم آنچنان پشتشان قوی است که دختران آزاردیده را تهدید میکنند؟
➖مجموعه مدارس فرزانگان از جمله مدارس تیزهوشان است که ادعای پرورش نخبه و استعدادهای ویژه را دارد، مدارسی که عمدتا با سرمایه دانشآموزان میچرخد و در نهایت با استخدام افرادی که فقط نام معلم را یدک میکشند و هویتشان در واقع یک آزارگر است، هم پول و هم روح و روان این دانشآموزان را به یغما میبرند.
مدارس پولی که هم سرمایهسالار هستند و هم بابت این عملکرد معلمشان نه تنها به جایی پاسخگو نیستند و از دانشاموزان و والدین و افکارعمومی عذرخواهی نمیکنند بلکه دوباره به همان معلم کلاس میدهند و چنان پشتشان گرم است که زبان تهدید را بر سر دانشآموزان آزار دیده دراز میکنند.
➖اگر در نظام آموزشی ما فرایند انتخاب معلم بر اساس تخصص حرفهای و صلاحیت روانی و اخلاقی افراد بود و نه بر اساس گزینش عقیدتی و سیاسی، شاید این اتفاقات جبرانناپذیر برای دانشآموزان نمیافتاد.
➖اگر روند خصوصی سازی آموزش و پولی شدن آن لغو شده بود و مدارس در شرایط برابر، به آموزش رایگان کودکان میپرداختند؛ این رقابت برای راه یافتن به مدارس خاص سمپاد و فرزانگان از سوی افرادی که خود را معلم مینامند؛ شکل نمیگرفت و برای ماندگار شدن در این مدارس دست به هر کار غیراخلاقی نمیزدند.
➖اگر قانون حمایت از کودکان لازمالاجرا بود این دو معلم به جرم آزار جنسی دانشآموزان؛ حتما اکنون تحت بازداشت قانون بودند.
➖اگر آموزشهای ضمن خدمت معلمان به جای محتوای کذایی که اکنون ارائه میکند؛ به آموزش معلمان در زمینه حقوق کودک و دانشآموزان و رعایت حریم خصوصی دانشآموزان میپرداخت، آرامش کودکان و معلمان در کلاس بیشتر و بهتر بود و شاهد این اتفاقات ناگوار نبودیم.
➖اگر بخشی از محتوای کتب درسی به آموزش مسائل جنسی اعم از مسائل بهداشتی، آزارهای احتمالی، دفاع از خود، سکوت نکردن در برابر آزارهای جنسی و آموزشهای مرتبط؛ به این امر اختصاص داده میشد شاید دانش آموزان و بهتر بگوییم کودکان کمتری دچار آسیب میشدند و دستکم دسترسی فرد آزارگر به این دانشآموزان/کودکان محدودتر و قطع میشد.
➖متاسفانه کمبودها در نظام آموزش و پرورش کشور بسیار است اما آنچه که بیش از همه ساختار تربیتی در آموزش و پرورش را نابود کردهاست نبود یک برنامه جامع مبتنی بر حقوق کودک و تربیت انسانی است که از دید ما این وضعیت حاصل یک برنامهریزی ایدئولوژیک از سوی مسئولان امر است. دستاورد غمانگیز این وضع قربانی شدن کودکان و هدر رفتن سرمایه پولی کشور و نابود شدن اعتماد عمومی به مدرسه و سیستم آموزشی است. در پایان ما از تمام دانشآموزان و والدین و معلمان میخواهیم که در برابر #آزارها و #تعرض_جنسی سکوت نکنند و از قربانیان حمایت کنند تا بتوانند در این باره حرف بزنند و اندکی از آلام روحیشان کاسته شود. متاسفانه در کشور ما قانون حمایت از این قربانیان که پشتوانه اجرایی داشته باشد؛ وجود ندارد اما #افشاگری قربانیان میتواند باعث رسوایی فرد #آزارگر و انزوای او شود و سبب آگاهی افراد دیگر شود و جلوی وقایع ناگوار بعدی را بگیرد. نگذاریم قربانیان سکوت کنند.
#رویکرد_عدالتخواه
#آزارجنسی_کودکان
🔺🔻🔺
🆔 @edalatxah
چند روزی است که موضوع آزار جنسی و تجاوز تبدیل به بحث داغ در توییتر شده است و کاربران از تجربههای زیسته خود که تلخ و غم انگیز است، مینویسند.برخی نیز به بیان مشاهدات خود درباره این موضوع در مکانهایی مثل خیابان و مدرسه و اتوبوس و ... پرداختهاند. آنچه که در این میان توجه ما را بیش از بقیه روایتها جلب کرد، روایتهای کاربران درباره آزارهای جنسی بود که در مدرسه برایشان اتفاق افتاده است. روایت دخترانی که در دوره دانشآموزی، در مدارس سمپاد و فرزانگان ۱و۲ مورد آزار جنسی از سوی دو معلم مرد قرار گرفتند. این دختران پرده از آزار دو معلم مرد برداشتند که در مدرسهشان معلم هنر و زیست بودند و البته ظاهرا کماکان هم هستند. دو معلمی که وارد چت دانشآموزان میشدند و با کلمات رکیک درخواستهای شرمآور مطرح کردند. به گفته این دختران، این دو معلم در کلاس نیز با کلماتی ناپسند و جنسی با دانشآموزان شوخی میکردند و برخی نیز گفتند که در کلاس با آنها شوخی های لمسی میکردند. پس از این توییتها، این دختران توسط همان معلم زیست آنچنان تهدید شدند که در توییتر خود پیام عذرخواهی از این معلم را نوشتند و پس از آن هم تعدادی از آنها حساب توییتر خود را غیرفعال و پاک کردند.
➖ روایت های آزار جنسی که این دانشآموزان از دو معلم مرد در دو مدرسه معروف، بیان کردند؛بیش از پیش این سوال را به ذهن میآورد که این معلمان چگونه و در کجا صلاحیت شغلیشان و شایستگی حرفهای شان تایید شده که وارد این مدارس خاص میشوند، به آزار جنسی دانشآموزان میپردازند و بعد هم آنچنان پشتشان قوی است که دختران آزاردیده را تهدید میکنند؟
➖مجموعه مدارس فرزانگان از جمله مدارس تیزهوشان است که ادعای پرورش نخبه و استعدادهای ویژه را دارد، مدارسی که عمدتا با سرمایه دانشآموزان میچرخد و در نهایت با استخدام افرادی که فقط نام معلم را یدک میکشند و هویتشان در واقع یک آزارگر است، هم پول و هم روح و روان این دانشآموزان را به یغما میبرند.
مدارس پولی که هم سرمایهسالار هستند و هم بابت این عملکرد معلمشان نه تنها به جایی پاسخگو نیستند و از دانشاموزان و والدین و افکارعمومی عذرخواهی نمیکنند بلکه دوباره به همان معلم کلاس میدهند و چنان پشتشان گرم است که زبان تهدید را بر سر دانشآموزان آزار دیده دراز میکنند.
➖اگر در نظام آموزشی ما فرایند انتخاب معلم بر اساس تخصص حرفهای و صلاحیت روانی و اخلاقی افراد بود و نه بر اساس گزینش عقیدتی و سیاسی، شاید این اتفاقات جبرانناپذیر برای دانشآموزان نمیافتاد.
➖اگر روند خصوصی سازی آموزش و پولی شدن آن لغو شده بود و مدارس در شرایط برابر، به آموزش رایگان کودکان میپرداختند؛ این رقابت برای راه یافتن به مدارس خاص سمپاد و فرزانگان از سوی افرادی که خود را معلم مینامند؛ شکل نمیگرفت و برای ماندگار شدن در این مدارس دست به هر کار غیراخلاقی نمیزدند.
➖اگر قانون حمایت از کودکان لازمالاجرا بود این دو معلم به جرم آزار جنسی دانشآموزان؛ حتما اکنون تحت بازداشت قانون بودند.
➖اگر آموزشهای ضمن خدمت معلمان به جای محتوای کذایی که اکنون ارائه میکند؛ به آموزش معلمان در زمینه حقوق کودک و دانشآموزان و رعایت حریم خصوصی دانشآموزان میپرداخت، آرامش کودکان و معلمان در کلاس بیشتر و بهتر بود و شاهد این اتفاقات ناگوار نبودیم.
➖اگر بخشی از محتوای کتب درسی به آموزش مسائل جنسی اعم از مسائل بهداشتی، آزارهای احتمالی، دفاع از خود، سکوت نکردن در برابر آزارهای جنسی و آموزشهای مرتبط؛ به این امر اختصاص داده میشد شاید دانش آموزان و بهتر بگوییم کودکان کمتری دچار آسیب میشدند و دستکم دسترسی فرد آزارگر به این دانشآموزان/کودکان محدودتر و قطع میشد.
➖متاسفانه کمبودها در نظام آموزش و پرورش کشور بسیار است اما آنچه که بیش از همه ساختار تربیتی در آموزش و پرورش را نابود کردهاست نبود یک برنامه جامع مبتنی بر حقوق کودک و تربیت انسانی است که از دید ما این وضعیت حاصل یک برنامهریزی ایدئولوژیک از سوی مسئولان امر است. دستاورد غمانگیز این وضع قربانی شدن کودکان و هدر رفتن سرمایه پولی کشور و نابود شدن اعتماد عمومی به مدرسه و سیستم آموزشی است. در پایان ما از تمام دانشآموزان و والدین و معلمان میخواهیم که در برابر #آزارها و #تعرض_جنسی سکوت نکنند و از قربانیان حمایت کنند تا بتوانند در این باره حرف بزنند و اندکی از آلام روحیشان کاسته شود. متاسفانه در کشور ما قانون حمایت از این قربانیان که پشتوانه اجرایی داشته باشد؛ وجود ندارد اما #افشاگری قربانیان میتواند باعث رسوایی فرد #آزارگر و انزوای او شود و سبب آگاهی افراد دیگر شود و جلوی وقایع ناگوار بعدی را بگیرد. نگذاریم قربانیان سکوت کنند.
#رویکرد_عدالتخواه
#آزارجنسی_کودکان
🔺🔻🔺
🆔 @edalatxah
🔴 💢 تجاوز پزشک مشهور آبادانی به ۷ منشی زن!
🔺 ۷ خانمی که ادعا کردهاند به عنوان منشی یکی از پزشکان مشهور آبادان مشغول به کار بودهاند با انجام شکایتی علیه این پزشک، پرده از اقدامات غیر اخلاقی و گروگیری سفته برای سکوت در مقابل این اقدامات شیطانی برداشتند.
🔹 این افراد مدعی شدند این پزشک حتی در مورد بیماران زن خود نیز تخلفات غیر اخلاقی انجام داده است./ عصرجنوب
#تعرض_جنسی
#خشونت_علیه_زنان
🔻🔻🔻🔻
لینک عضویت #کانال_معلمان_عدالتخواه
https://tttttt.me/joinchat/QQ_Z8ocDVbBvpIRz
🔺 ۷ خانمی که ادعا کردهاند به عنوان منشی یکی از پزشکان مشهور آبادان مشغول به کار بودهاند با انجام شکایتی علیه این پزشک، پرده از اقدامات غیر اخلاقی و گروگیری سفته برای سکوت در مقابل این اقدامات شیطانی برداشتند.
🔹 این افراد مدعی شدند این پزشک حتی در مورد بیماران زن خود نیز تخلفات غیر اخلاقی انجام داده است./ عصرجنوب
#تعرض_جنسی
#خشونت_علیه_زنان
🔻🔻🔻🔻
لینک عضویت #کانال_معلمان_عدالتخواه
https://tttttt.me/joinchat/QQ_Z8ocDVbBvpIRz