بسم رب الحسین و العباس (علیهمالسلام)
.
السَّلامُ عَلَیْکَ یـا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عـــَلَی الاَْرْواح
ِالَّتی حــــَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَـــلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّه
ِاَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجـَعَلَه
ُاللَّهُ آخــــــــِرَ الْعَهـــــْدِ مِــــــنّی لِزِیــــــارَتِکُمْ
اَلــسَّلامُ عَلَی الْحـــــــــُسَیْنِ
وَ عَلی عَبــــاسِ الْــــحُسَیْنِ
وَ عَلی عــَلِیِّ بْنِ الــــْحُسَیْنِ
وَ عَلــــــــی اَوْلادِ الْـــحُسَیْنِ
وَ عــَلی اَصــْحابِ الْحــُسَیْن
.
___________
.
شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده
بر روی اسرارش #خدا پرده کشیده🍃
.
از راه می آید زنی #قامت_خمیده
لب میگذارد روی #حلقوم_بریده🍃
.
فریادهای یا بُنَیَّ پا بگیرد
#حیدر بیاید بازوی #زهرا بگیرد🍃
.
#روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که #انگشتر ندارد🍃
.
یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد
جایی برای بوسه ی #مادر ندارد🍃
.
گیسوی خود را ریخته روی گلویش
مادر بود اینگونه شکل گفتگویش🍃
.
گوید بُنَیَّ یابُنَیَّ #یا_بُنَیَّ
برخیز آمد مادرت زهرا بُنَیَّ🍃
.
دیدم خودم در #عصر_عاشورا بُنَیَّ
افتاده بودی زیر دست و پا بُنَیَّ🍃
.
من بی #وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم🍃
.
از تشنگی لبهای #عطشان اَت به هم خورد
ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد🍃
.
از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد
آیه آیه نذر #قرآن اَت به هم خورد🍃
.
راه تو را در گودی گودال بستند
بر پیکر تو #نیزه ها را می شکستند🍃
.
____________
.
اللهم الرزقنا زیارة مرقدالحسین و العباس (علیهمالسلام)💚
#شهدا رو هم باذکر #صلوات یاد کنیم 💚
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم💚
.
____________
.
#شب_جمعه ❤
#کربلا ❤
#بین_الحرمین ❤
#امام_حسین (ع) ❤
#حضرت_عباس (ع) ❤
#حرم ❤
#علقمه ❤
#تل_زینبیه ❤
#گودال_قتلگاه ❤
#خیمه_گاه ❤
.
____________
.
@Dostshahidman
.
السَّلامُ عَلَیْکَ یـا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عـــَلَی الاَْرْواح
ِالَّتی حــــَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَـــلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّه
ِاَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجـَعَلَه
ُاللَّهُ آخــــــــِرَ الْعَهـــــْدِ مِــــــنّی لِزِیــــــارَتِکُمْ
اَلــسَّلامُ عَلَی الْحـــــــــُسَیْنِ
وَ عَلی عَبــــاسِ الْــــحُسَیْنِ
وَ عَلی عــَلِیِّ بْنِ الــــْحُسَیْنِ
وَ عَلــــــــی اَوْلادِ الْـــحُسَیْنِ
وَ عــَلی اَصــْحابِ الْحــُسَیْن
.
___________
.
شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده
بر روی اسرارش #خدا پرده کشیده🍃
.
از راه می آید زنی #قامت_خمیده
لب میگذارد روی #حلقوم_بریده🍃
.
فریادهای یا بُنَیَّ پا بگیرد
#حیدر بیاید بازوی #زهرا بگیرد🍃
.
#روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که #انگشتر ندارد🍃
.
یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد
جایی برای بوسه ی #مادر ندارد🍃
.
گیسوی خود را ریخته روی گلویش
مادر بود اینگونه شکل گفتگویش🍃
.
گوید بُنَیَّ یابُنَیَّ #یا_بُنَیَّ
برخیز آمد مادرت زهرا بُنَیَّ🍃
.
دیدم خودم در #عصر_عاشورا بُنَیَّ
افتاده بودی زیر دست و پا بُنَیَّ🍃
.
من بی #وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم🍃
.
از تشنگی لبهای #عطشان اَت به هم خورد
ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد🍃
.
از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد
آیه آیه نذر #قرآن اَت به هم خورد🍃
.
راه تو را در گودی گودال بستند
بر پیکر تو #نیزه ها را می شکستند🍃
.
____________
.
اللهم الرزقنا زیارة مرقدالحسین و العباس (علیهمالسلام)💚
#شهدا رو هم باذکر #صلوات یاد کنیم 💚
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم💚
.
____________
.
#شب_جمعه ❤
#کربلا ❤
#بین_الحرمین ❤
#امام_حسین (ع) ❤
#حضرت_عباس (ع) ❤
#حرم ❤
#علقمه ❤
#تل_زینبیه ❤
#گودال_قتلگاه ❤
#خیمه_گاه ❤
.
____________
.
@Dostshahidman
#طنز_جبهه
علے خلیلی:
🎈🎈🎈🎈🎈
💣💣💣💣💣
🎃🎃🎃🎃🎃
👓👓👓👓👓
طلبه هاے جوان👳 آمده بودند براے #بازدید 👁 از جبهه.
0⃣3⃣ نفرے بودند.
#شب ڪه خوابیده بودیم😴، دو سه نفر بیدارم ڪردند 😧و شروع ڪردند به پرسیدن سوالهاے مسخره و الڪی!😜
مثلاً میگفتند:
#آبی چه رنگیه برادر؟!🤔
#عصبی 😤 شده بودم.
گفتند:
بابا بے خیال!😏
تو ڪه بیدار شدے، #حرص نخور بیا بریم یڪے دیگه رو #بیدار ڪنیم!😎
دیدم بد هم نمیگویند!🤔🤗😂
خلاصه همینطورے سے نفر را بیدار ڪردیم!😉
حالا نصفه شبے، جماعتے 👨👨👦👦بیدار شدهایم و همهمان دنبال شلوغ ڪارے هستیم!
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه #قرارگاه تشییعش ڪنند!
فوری #پارچه سفیدی🖱 انداختیم روے محمدرضا و #قول گرفتیم ڪه تحت ⬇️ هر شرایطے خودش را نگه دارد!
گذاشتیمش روے #دوش 🚿 بچهها و راه افتادیم🚶.
#گرےه و زاری!😭
یکی میگفت:
ممد رضا!
#نامرد! 😩
چرا تنها رفتے؟ 😱
یڪے میگفت:
تو قرار نبود #شهید شے!
دیگرے داد میزد:
شهیده دیگه چے میگے؟
مگه تو جبهه نمرده؟
یکی #عربده میڪشید! 😫
یڪے #غش میڪرد! 😑
در مسیر، بقیه بچهها هم اضافه➕ میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند، واقعاً گریه 😭و #شیون راه میانداختند!
گفتےم برویم سمت اتاق #طلبهها!
#جنازه را بردیم داخل اتاق.
اےن بندگان خدا📿 ڪه فڪر میڪردند قضیه جدیه،
رفتند #وضو گرفتند و نشستند به #قرآن 📖خواندن بالاے سر #میت!
در همین بین من به یڪے از بچهها گفتم:
برو خودت را روے محمدرضا بینداز و یک #نیشگون محڪم بگیر!😜😂
رفت گریه ڪنان پرید 🕊🕊 روے محمدرضا و گفت:
محمدرضا!
اےن قرارمون نبود!😭
منم میخوام باهات بیام!😖
بعد نیشگونی👌 گرفت ڪه محمدرضا از جا پرید و چنان #جیغے ڪشید 😱ڪه هفت هشت نفر از این بچه ها از حال رفتند!
ما هم قاه قاه میخندیدیم.😂😂😂
خلاصه آن شب با اینڪه #تنبیه 👊 سختے شدیم ولے حسابے خندیدیم
😂 #خاطره_طنز 😂
لبخند هاے پشت خاڪریز
🌹🌹🌹
@Dostshahidman
علے خلیلی:
🎈🎈🎈🎈🎈
💣💣💣💣💣
🎃🎃🎃🎃🎃
👓👓👓👓👓
طلبه هاے جوان👳 آمده بودند براے #بازدید 👁 از جبهه.
0⃣3⃣ نفرے بودند.
#شب ڪه خوابیده بودیم😴، دو سه نفر بیدارم ڪردند 😧و شروع ڪردند به پرسیدن سوالهاے مسخره و الڪی!😜
مثلاً میگفتند:
#آبی چه رنگیه برادر؟!🤔
#عصبی 😤 شده بودم.
گفتند:
بابا بے خیال!😏
تو ڪه بیدار شدے، #حرص نخور بیا بریم یڪے دیگه رو #بیدار ڪنیم!😎
دیدم بد هم نمیگویند!🤔🤗😂
خلاصه همینطورے سے نفر را بیدار ڪردیم!😉
حالا نصفه شبے، جماعتے 👨👨👦👦بیدار شدهایم و همهمان دنبال شلوغ ڪارے هستیم!
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه #قرارگاه تشییعش ڪنند!
فوری #پارچه سفیدی🖱 انداختیم روے محمدرضا و #قول گرفتیم ڪه تحت ⬇️ هر شرایطے خودش را نگه دارد!
گذاشتیمش روے #دوش 🚿 بچهها و راه افتادیم🚶.
#گرےه و زاری!😭
یکی میگفت:
ممد رضا!
#نامرد! 😩
چرا تنها رفتے؟ 😱
یڪے میگفت:
تو قرار نبود #شهید شے!
دیگرے داد میزد:
شهیده دیگه چے میگے؟
مگه تو جبهه نمرده؟
یکی #عربده میڪشید! 😫
یڪے #غش میڪرد! 😑
در مسیر، بقیه بچهها هم اضافه➕ میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند، واقعاً گریه 😭و #شیون راه میانداختند!
گفتےم برویم سمت اتاق #طلبهها!
#جنازه را بردیم داخل اتاق.
اےن بندگان خدا📿 ڪه فڪر میڪردند قضیه جدیه،
رفتند #وضو گرفتند و نشستند به #قرآن 📖خواندن بالاے سر #میت!
در همین بین من به یڪے از بچهها گفتم:
برو خودت را روے محمدرضا بینداز و یک #نیشگون محڪم بگیر!😜😂
رفت گریه ڪنان پرید 🕊🕊 روے محمدرضا و گفت:
محمدرضا!
اےن قرارمون نبود!😭
منم میخوام باهات بیام!😖
بعد نیشگونی👌 گرفت ڪه محمدرضا از جا پرید و چنان #جیغے ڪشید 😱ڪه هفت هشت نفر از این بچه ها از حال رفتند!
ما هم قاه قاه میخندیدیم.😂😂😂
خلاصه آن شب با اینڪه #تنبیه 👊 سختے شدیم ولے حسابے خندیدیم
😂 #خاطره_طنز 😂
لبخند هاے پشت خاڪریز
🌹🌹🌹
@Dostshahidman
میثم آن قدر خوب و مظلوم بود که حیف بود غیر از #شهادت از دنیا برود. #لیاقت شهادت را داشت.
از بچگی حرفگوشکن بود. خیلی کمک حالم بود. بچه فعالی بود. بزرگتر که شد تا #من جلوتر از او وارد اتاق نمیشدم قدم برنمیداشت
#هیچوقت به من نمیگفت برایش فلان کار انجام بدهم. همیشه با #وضو بود. نمازش را اول وقت میخواند. یک جوری معلم اخلاق بود و با ایمانش برای همه #الگو بود
#شهید مدافع حرم #میثم_علیجانی
☘☘☘☘
@Dostshahidman
از بچگی حرفگوشکن بود. خیلی کمک حالم بود. بچه فعالی بود. بزرگتر که شد تا #من جلوتر از او وارد اتاق نمیشدم قدم برنمیداشت
#هیچوقت به من نمیگفت برایش فلان کار انجام بدهم. همیشه با #وضو بود. نمازش را اول وقت میخواند. یک جوری معلم اخلاق بود و با ایمانش برای همه #الگو بود
#شهید مدافع حرم #میثم_علیجانی
☘☘☘☘
@Dostshahidman
#حاج_حسین_یکتا:
سه تاچیز که دست میگیری
حتما وضو بگیر:
🔹قرآن
🔹مفاتیح
🔹موبایل
رزمندهای که در فضای سایبر و مجازی میجنگی! برای فشردن کلیدها و دکمههای کامپیوتر و موبایلت #وضو بگیر!
و با نیت #قربةً_إلی_الله مطلب بنویس بدان که تو مصداق "و ما رمیت اذ رمیت" هستی...
پ.ن: تصویر مربوط به رزمنده ی
#شهید_مرتضى_موحدی_سرحوزکی می باشد؛ یادش گرامی باد...
🍃🌸🍃
🌹 @Dostshahidman🌹
سه تاچیز که دست میگیری
حتما وضو بگیر:
🔹قرآن
🔹مفاتیح
🔹موبایل
رزمندهای که در فضای سایبر و مجازی میجنگی! برای فشردن کلیدها و دکمههای کامپیوتر و موبایلت #وضو بگیر!
و با نیت #قربةً_إلی_الله مطلب بنویس بدان که تو مصداق "و ما رمیت اذ رمیت" هستی...
پ.ن: تصویر مربوط به رزمنده ی
#شهید_مرتضى_موحدی_سرحوزکی می باشد؛ یادش گرامی باد...
🍃🌸🍃
🌹 @Dostshahidman🌹