رمان : #خاطرخواه
نویسنده:#شیوا_اسفندی
ژانر : #عاشقانه
الينا هم که جلو نشسته و با باباش مي حرفه... منِ بدبختم که هيچي...
چقدر سختِ اينقدر به عشقت نزديک باشي اما احساس کني يه دنيا فاصله بينتونِ...
آهي کشيدم و سرم و تکيه دادم به عقب...
دامون: چي شد سرت درد مي کنه؟
من: نه يکم خسته ام...
📚داستان های بیشتر در کانال زیر👇🏻
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEJ-wQAu8Rb6f0clnA
نویسنده:#شیوا_اسفندی
ژانر : #عاشقانه
الينا هم که جلو نشسته و با باباش مي حرفه... منِ بدبختم که هيچي...
چقدر سختِ اينقدر به عشقت نزديک باشي اما احساس کني يه دنيا فاصله بينتونِ...
آهي کشيدم و سرم و تکيه دادم به عقب...
دامون: چي شد سرت درد مي کنه؟
من: نه يکم خسته ام...
📚داستان های بیشتر در کانال زیر👇🏻
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEJ-wQAu8Rb6f0clnA