داش بولاق - چاراویماق
مراسم شام غریبان از زمان مظفرالدین شاه در تهران باب شد عبدالله مستوفی نوشته است: در اين ده پانزده ساله مشروطه، از عده مجالس تعزيهدارى، بخصوص شبيهخوانى خيلى كاسته شده، دسته گردانى هم زياد نبود، گرفتارىهاى ديگر زندگى مجالى باين مستحبات نميداد. بىايمانى…
دیلیمیزین آدی نه؟ تورکو یوخسا آذری؟-۷
بوردا گؤرونن کیمی عبدالله مستوفی (کیم اولدوغو نئجه آذربایجاندا تورکلری اینجیدیب تحقیر ائتمهگی جوخلارینا بللیدیر، ۱۳۱۹دا رضاخان چاغی آذربایجاندا استاندار اولوب، بو جومله اوندادی: «بلی من هیچوقت اجازه نمیدادم که روضهخوان در مجالس ختم، #ترکی بخواند و در سخنرانیهای خود میگفتم که شما اولاد واقعی داریوش و کامبیز هستید؛ چرا به زبان افراسیاب و چنگیز حرف میزنید؟...»)، بیزی #تورک و دیلیمیزی #تورکو آدلاندیریر.
عبدالله مستوفی گینه یازیر:
من، تا اين تاريخ، عزادارى شام غريبان را هيچ نديده بودم. در اين سال برحسب تصادف، شب 11 محرم بمسجد شيخ عبد الحسين تكيه تركها رفتم. بشرحى كه در فوق بدان اشاره كردهام، دستجات مختلف محلات، با شمعهاى گچى كه در دست داشتند هريك آمده، نوحه شام غريبان خود را خوانده و ميرفتند. يكمرتبه متوجه شدم، كه دستهاى كه افراد آن لباس خاكى #قزاقى بر تن دارند، وارد تكيه شدند، ابتدا تصور كردم دسته قزاق است. همينكه جلوتر آمدند، ديدم، سردار سپه (رضاخان) در پيش و عده پنجاه شصت نفرى، از افسران قزاقخانه هستند كه در آن ميان آقاى سرلشكر امان اللّه جهانبانى امروز، و مرحوم سرلشكر عبد اللّه خان امير طهماسبى، اولى را بمناسبت سابقه پطرز بورغ و دومى را بواسطه هم محلگى شناخته، آقايان، با بازوبندهاى مشكى، و سر برهنه هريك يك شمع گچى دست گرفته، نوحه «گلميشخ اى شيعه لر» را افتان و خيزان، خوانده و از مجلس خارج شدند.
@dasbulaq
بوردا گؤرونن کیمی عبدالله مستوفی (کیم اولدوغو نئجه آذربایجاندا تورکلری اینجیدیب تحقیر ائتمهگی جوخلارینا بللیدیر، ۱۳۱۹دا رضاخان چاغی آذربایجاندا استاندار اولوب، بو جومله اوندادی: «بلی من هیچوقت اجازه نمیدادم که روضهخوان در مجالس ختم، #ترکی بخواند و در سخنرانیهای خود میگفتم که شما اولاد واقعی داریوش و کامبیز هستید؛ چرا به زبان افراسیاب و چنگیز حرف میزنید؟...»)، بیزی #تورک و دیلیمیزی #تورکو آدلاندیریر.
عبدالله مستوفی گینه یازیر:
من، تا اين تاريخ، عزادارى شام غريبان را هيچ نديده بودم. در اين سال برحسب تصادف، شب 11 محرم بمسجد شيخ عبد الحسين تكيه تركها رفتم. بشرحى كه در فوق بدان اشاره كردهام، دستجات مختلف محلات، با شمعهاى گچى كه در دست داشتند هريك آمده، نوحه شام غريبان خود را خوانده و ميرفتند. يكمرتبه متوجه شدم، كه دستهاى كه افراد آن لباس خاكى #قزاقى بر تن دارند، وارد تكيه شدند، ابتدا تصور كردم دسته قزاق است. همينكه جلوتر آمدند، ديدم، سردار سپه (رضاخان) در پيش و عده پنجاه شصت نفرى، از افسران قزاقخانه هستند كه در آن ميان آقاى سرلشكر امان اللّه جهانبانى امروز، و مرحوم سرلشكر عبد اللّه خان امير طهماسبى، اولى را بمناسبت سابقه پطرز بورغ و دومى را بواسطه هم محلگى شناخته، آقايان، با بازوبندهاى مشكى، و سر برهنه هريك يك شمع گچى دست گرفته، نوحه «گلميشخ اى شيعه لر» را افتان و خيزان، خوانده و از مجلس خارج شدند.
@dasbulaq
دیلیمیزین آدی نه؟ تورکو یوخسا آذری؟- ۸
احمد کسروی:
یک چیز که مسلم است آن است که در این قضیه بدرفتارهای کارکنان دولت در #آذربایجان در زمان رضا شاه و بیاعتناییهای مرکز به شکایتهای مردم مؤثر افتاد. به خصوص نیشهای زبانی بسیاری از مأموران از قبیل #مستوفی و #نفیسی و دیگران. اینها در آذربایجان نشسته و نان مردم را خورده و آنها را "اولاد چنگیز" خواندهاند، زبان #ترکی را سرکوفتی به آنها گردانیده اند.
👈 احمد کسروی، تاریخ هیجده ساله آذربایجان، تهران، امیرکبیر، 1357، ص 47.
(شیخ سلیم) در بالای منبر انگشتان را پهن کرده و وجب خود را نشان داده و با همان «زبان #ترکی» روستایی چنین گفتی: کاباب بو ائنده کاسیب!
***
آخوند جوان زرد مویی ....
این شعرها را خوانده سپس بزبان #ترکی معنی مشروطه را گفت.
👈تاریخ مشروطه، احمد کسروی، ج اول، ص ۱۶۱
@dasbulaq
✍ گؤرونن کیمی دوست دوشمان هامیسی بیزی #تورک و دیلیمیزی #تورکو دئییب، نئجه آتا بابالاریمیز، آنا آبالاریمیز اؤزلرین #تورک و دیللرین #تورکو دئییب دئییرلر.
احمد کسروی:
یک چیز که مسلم است آن است که در این قضیه بدرفتارهای کارکنان دولت در #آذربایجان در زمان رضا شاه و بیاعتناییهای مرکز به شکایتهای مردم مؤثر افتاد. به خصوص نیشهای زبانی بسیاری از مأموران از قبیل #مستوفی و #نفیسی و دیگران. اینها در آذربایجان نشسته و نان مردم را خورده و آنها را "اولاد چنگیز" خواندهاند، زبان #ترکی را سرکوفتی به آنها گردانیده اند.
👈 احمد کسروی، تاریخ هیجده ساله آذربایجان، تهران، امیرکبیر، 1357، ص 47.
(شیخ سلیم) در بالای منبر انگشتان را پهن کرده و وجب خود را نشان داده و با همان «زبان #ترکی» روستایی چنین گفتی: کاباب بو ائنده کاسیب!
***
آخوند جوان زرد مویی ....
این شعرها را خوانده سپس بزبان #ترکی معنی مشروطه را گفت.
👈تاریخ مشروطه، احمد کسروی، ج اول، ص ۱۶۱
@dasbulaq
✍ گؤرونن کیمی دوست دوشمان هامیسی بیزی #تورک و دیلیمیزی #تورکو دئییب، نئجه آتا بابالاریمیز، آنا آبالاریمیز اؤزلرین #تورک و دیللرین #تورکو دئییب دئییرلر.