Hamid Ahmadzadeh:
احمد کسروی در کتاب ده سال در عدلیه می نویسد در باره برتری زبان ترکی به فارسی می نویسد:
" تركی از دیدگاه كار واژه ها ( افعال )به فارسی برتری دارد زیرا در تركی14 گونه گذشته ( فعل ماضی ) و 4 گونه اكنون ( فعل مضارع ) بكار می رود در حالی كه در فارسی بیش ازچهارگونه ماضی و یك گونه مضارع شناخته نیست» و صراحتا اعتراف میكند : «این یكی از چیزهائی بود كه مرا از نارسائی خط فارسی و بیماری آن آگاه كرد"
کسروی در مورد تفاوت لهجه ها در زبانهای فارسی و ترکی مینویسد : علیرغم اینکه ترکی بطور وسیع در نقاط مختلف ایران از شرق به غرب و ازشمال به جنوب گسترش یافته ،از تحریف و تغییر بدور مانده که منجر به لهجه های متمایزی گشته و اگر یک ترک تبریزی با ترک شیرازی صحبت کند بدون هیچ مشکلی زبان همدیگررافهمیده و با گشاده روئی از هم استقبال میکنند در صورتیکه زبان فارسی به 15 لهجه تقسیم شده که هر یک از اینها ( مازندرانی – طالشی – گیلکی یا گیلانی – سدهی – سمنانی – کاشانی – لری – کردی – سیستانی و ... ) از فارسی کلاسیک متفاوت است . بطوریکه هیچیک از متکلمین این لهجه ها زبان همدیگررا نمی فهمند و اضافه میکند : «علیرغم اینکه سمنان از تهران دور نیست ولی تفاوت لهجه سمنانی با فارسی کلاسیک مثل تفاوت زبان فرانسه با ایتالیائی است »
کسروی باز در مقاله عربی اللغه الترکیه معیار ها و مزایای زبان ترکی را در مقایسه با فارسی شرح میدهد که جالب است او می نویسد : « اگر ما ترکی را در یک کفه ترازو و فارسی و تمام لهجه های آنرا اعم از مازندرانی ، لری ، کردی ، سمنانی و غیره را در کفه دیگر ترازو قرار دهیم و اگر منظور مان فارسی سنتی است ، و آنرا با ترکی مقایسه کنیم ترکی بآن برتری دارد»
- كسروی معتقد بود ساختمان های صوتی و دستوری سه زبان تركی ، عربی و فارسی از هم بسیار جداست و از سنجیدن دستگاه فعل فارسی با تركی باین نتیجه رسیدكه دستگاه فعل فارسی با گذشت زمان نیروی خود را از دست داده است ( نوشته های كسروی در زمینه زبان فارسی – حسین یزدانیان ص 18 ) -- كسروی درنوشتار« مقاله ای در باره آذربایجان » قدرت و اعجاز زبان تركی را ستوده و می نویسد : " تركی یكی از زبانهای بزرگ جهان و در شمار عربی ، فارسی و اینگونه میباشد » نامبرده در توصیف از یاد گیری زبان فارسی می نویسد « با این حال هیچ مانعی ندارد كه اگر نیازی هست ، نوآموزان الفباء را بتركی بخوانند »( مجله پیمان ص 479 شماره 7 -سال 1321 )
البته همه این نظرها چه درست و چه نادرست ، مربوط به احمدکسروی است
احمد کسروی در کتاب ده سال در عدلیه می نویسد در باره برتری زبان ترکی به فارسی می نویسد:
" تركی از دیدگاه كار واژه ها ( افعال )به فارسی برتری دارد زیرا در تركی14 گونه گذشته ( فعل ماضی ) و 4 گونه اكنون ( فعل مضارع ) بكار می رود در حالی كه در فارسی بیش ازچهارگونه ماضی و یك گونه مضارع شناخته نیست» و صراحتا اعتراف میكند : «این یكی از چیزهائی بود كه مرا از نارسائی خط فارسی و بیماری آن آگاه كرد"
کسروی در مورد تفاوت لهجه ها در زبانهای فارسی و ترکی مینویسد : علیرغم اینکه ترکی بطور وسیع در نقاط مختلف ایران از شرق به غرب و ازشمال به جنوب گسترش یافته ،از تحریف و تغییر بدور مانده که منجر به لهجه های متمایزی گشته و اگر یک ترک تبریزی با ترک شیرازی صحبت کند بدون هیچ مشکلی زبان همدیگررافهمیده و با گشاده روئی از هم استقبال میکنند در صورتیکه زبان فارسی به 15 لهجه تقسیم شده که هر یک از اینها ( مازندرانی – طالشی – گیلکی یا گیلانی – سدهی – سمنانی – کاشانی – لری – کردی – سیستانی و ... ) از فارسی کلاسیک متفاوت است . بطوریکه هیچیک از متکلمین این لهجه ها زبان همدیگررا نمی فهمند و اضافه میکند : «علیرغم اینکه سمنان از تهران دور نیست ولی تفاوت لهجه سمنانی با فارسی کلاسیک مثل تفاوت زبان فرانسه با ایتالیائی است »
کسروی باز در مقاله عربی اللغه الترکیه معیار ها و مزایای زبان ترکی را در مقایسه با فارسی شرح میدهد که جالب است او می نویسد : « اگر ما ترکی را در یک کفه ترازو و فارسی و تمام لهجه های آنرا اعم از مازندرانی ، لری ، کردی ، سمنانی و غیره را در کفه دیگر ترازو قرار دهیم و اگر منظور مان فارسی سنتی است ، و آنرا با ترکی مقایسه کنیم ترکی بآن برتری دارد»
- كسروی معتقد بود ساختمان های صوتی و دستوری سه زبان تركی ، عربی و فارسی از هم بسیار جداست و از سنجیدن دستگاه فعل فارسی با تركی باین نتیجه رسیدكه دستگاه فعل فارسی با گذشت زمان نیروی خود را از دست داده است ( نوشته های كسروی در زمینه زبان فارسی – حسین یزدانیان ص 18 ) -- كسروی درنوشتار« مقاله ای در باره آذربایجان » قدرت و اعجاز زبان تركی را ستوده و می نویسد : " تركی یكی از زبانهای بزرگ جهان و در شمار عربی ، فارسی و اینگونه میباشد » نامبرده در توصیف از یاد گیری زبان فارسی می نویسد « با این حال هیچ مانعی ندارد كه اگر نیازی هست ، نوآموزان الفباء را بتركی بخوانند »( مجله پیمان ص 479 شماره 7 -سال 1321 )
البته همه این نظرها چه درست و چه نادرست ، مربوط به احمدکسروی است
بیچین تؤرنلری
آصف جوادی، قوشاچای
با ما همراه باشید تا ترمین ها و آیینهای مخصوص درو کردن گندم (بیچین بیچمه) را مختصرا شرح دهیم.
مراسم "ال قویما"/əl qoyma/
در زمانهایی نه چندان دور در اواسط تیرماه کشاورزان کم کم آماده اجرای مراسمی خاص می شدند. این مراسم که هنگام برداشت محصول گندم و جو اجرا می شد در میان مردم به "ال قویماق" یا "بیچینه ال قویماق" مشهور بود.
برای اجرای این مراسم کشاورزان می بایستی روز مقدس و خوش یمنی را انتخاب می کردند. در باور مردم بعضی نقاط آذربایجان روز یکشنبه از تمامی روزها خوش یمن تر و به قول خودشان "اوغورلو" و "قوتلو" تر بود.
مردم به روز یکشنبه "سود گونو" می گفتند.
در این روز کشاورزان با داسهای خودشان سر زمین گندم زار جمع می شدند و بعد از دعا و نیایش و طلب یاری و کمک و فزونی نان و برکت از درگاه خداوند هر کدام یک دسته کوچک از گندم را درو می کردند. کشاورزان سپس دسته های گندم را روی زمین گذاشته و شادی کنان به خانه های خود باز می گشتند.
به گفته پدرانمان یکی از اهداف مهم در این کار زود و بدون مشکل تمام شدن کار و موفقیت در انجام هرچه بهتر آن بود. در باور مردم کاری که روی آن دست گذاشته می شود(ال قویولور) محکوم به تمام شدن است. از این رو در باورهای دیگر مردم ترمینهایی مانند "الی یونگول اولماق" نیز وجود دارد
کارهایی از این دست را در روزهایی مقدس و خوش یمن به افرادی می دهند که دستشان نیز سبک یا خوش یمن باشد.
مراسم بیچین "پوزماق" یا "صلواتلاماق"/biçin pozmaq-sələvatlamaq/
بعد از دهها روز کار طاقت فرسا در گرمای تابستان، کم کم کار درو کردن و چیدن گندم ها به پایان می رسد. در آخرین روز کاری، همه کشاورزان خوشحال و شاد گرد هم می آیند و برای آخرین بار کار درو کردن را انجام می دهند.
بعد از چیدن آخرین ساقه های گندم همه کشاورزان به صورت هماهنگ داس های خود را بلند کرده و رو به آسمان می گیرند. در همین حال نگاهشان نیز به آسمان خیره گشته و زیر لب دعای شکرگزاری می خوانند. سپس داسها را پایین آورده و یک صدا صلوات میفرستند. همدیگر را در آغوش می کشند
و شادی کنان خدا را شکر می نمایند که بدون بیماری و قضا و قدر توانستند یک سال دیگر برای خانواده هایشان توشه زمستان فراهم سازند.
مراسم "تیکانلیق"/tikanlıq/
در شب تمام شدن کار و بعد از مراسم بیچین پوزماق کشاورزان(بیچین چی لر)در خانه ارباب جمع می شدند.هدف از این کار برگزاری جشن و شادی بود. برای این کار ارباب شام خوبی ترتیب می داد و بعد از خوردن شام، زیرنا-قاوالچی و عاشق ها مشغول خواندن و اجرای آهنگ می شدند.
"باششاق"/başşaq/
باششاق نوعی کار بود که زنان آن را انجام می دادند؛ در هنگام فصل درو کردن گندم، مردان خانواده برای این کار راهی زمینهای کشاورزی می شدند. اکثرا این زمینها مال ارباب بود و مردان حق برداشتن حتی مقدار کمی از آن را برای سیر کردن شکم زن و بچه های خود نداشتند؛
از این رو زنان به مزارع کشاورزی و گندم زارها می رفتند و خوشه هایی که از دست دروگران بر زمین افتاده بود را یکی یکی جمع کرده و با خود به خانه می بردند.
سپس خوشه های مورد نظر را با چوبی کوبیده و گندم آن را از ساقه ها و کاه آن جدا می کردند؛
معمولا در حدود یک کیلو گندم از این کار به دست می آمد. در مرحله بعدی این کار، گندم ها را در وسیله ای به نام "دَستَی"/dəstəy/ می ریختند و آن را می چرخاندند تا از آن آرد به دست بیاورند. دَستَی، نوعی آسیاب دستی گندم بود؛ در مرحله آخر گندمی از این کار حاصل می شد که با آن نان میپختند
جالب اینجاست که زنان سختکوش، در فصل درو، این کار را هر روز تکرار می کردند و برای هر روز فرزندان خود از این راه نان تهیه می نمودند.
برخی مواقع، کار از این هم سخت تر می شد و آن زمانی بود که زنی دارای نوزاد کوچکی نیز می بود؛ در این صورت زنان، بچه های خود را بوسیله چادر به پشت خود می بستند و با این وجود به کار باششاق می رفتند.
ردیف و صف بیچین چی لر در چیدن گندم (بیچین چی لر ردیفی):
دروگران یا همان بیچین چی ها به صورت گروهی و منظم در کنار یک دیگر کار درو را انجام می دادند. هر یک از این افراد کار مخصوصی را به عهده می گرفت که این کارها عنوان و ترمین خاصی داشت؛
کوخا/koxa/: سردسته دروگران. کوخا شخصی است که جلوتر از همه کار درو را انجام می دهد و به نوعی سخت ترین کار در بین تقسیم کار دروگران بر عهده کوخا می باشد لذا شخص کوخا از بین ماهرترین و قوی ترین بیچین چی ها انتخاب می شود.
قولتوقچو/qoltuqçu/: شخصی که در کنار کوخا مشغول به کار می شود.
یانچی//yançı: شخصی که در کنار قولتوقچو کار می کند.
آرالیق/aralıq/: شخصی که در وسط زمین و مابین کوخا، قولتوقچو و یانچی کار می کند.
👇👇👇
آصف جوادی، قوشاچای
با ما همراه باشید تا ترمین ها و آیینهای مخصوص درو کردن گندم (بیچین بیچمه) را مختصرا شرح دهیم.
مراسم "ال قویما"/əl qoyma/
در زمانهایی نه چندان دور در اواسط تیرماه کشاورزان کم کم آماده اجرای مراسمی خاص می شدند. این مراسم که هنگام برداشت محصول گندم و جو اجرا می شد در میان مردم به "ال قویماق" یا "بیچینه ال قویماق" مشهور بود.
برای اجرای این مراسم کشاورزان می بایستی روز مقدس و خوش یمنی را انتخاب می کردند. در باور مردم بعضی نقاط آذربایجان روز یکشنبه از تمامی روزها خوش یمن تر و به قول خودشان "اوغورلو" و "قوتلو" تر بود.
مردم به روز یکشنبه "سود گونو" می گفتند.
در این روز کشاورزان با داسهای خودشان سر زمین گندم زار جمع می شدند و بعد از دعا و نیایش و طلب یاری و کمک و فزونی نان و برکت از درگاه خداوند هر کدام یک دسته کوچک از گندم را درو می کردند. کشاورزان سپس دسته های گندم را روی زمین گذاشته و شادی کنان به خانه های خود باز می گشتند.
به گفته پدرانمان یکی از اهداف مهم در این کار زود و بدون مشکل تمام شدن کار و موفقیت در انجام هرچه بهتر آن بود. در باور مردم کاری که روی آن دست گذاشته می شود(ال قویولور) محکوم به تمام شدن است. از این رو در باورهای دیگر مردم ترمینهایی مانند "الی یونگول اولماق" نیز وجود دارد
کارهایی از این دست را در روزهایی مقدس و خوش یمن به افرادی می دهند که دستشان نیز سبک یا خوش یمن باشد.
مراسم بیچین "پوزماق" یا "صلواتلاماق"/biçin pozmaq-sələvatlamaq/
بعد از دهها روز کار طاقت فرسا در گرمای تابستان، کم کم کار درو کردن و چیدن گندم ها به پایان می رسد. در آخرین روز کاری، همه کشاورزان خوشحال و شاد گرد هم می آیند و برای آخرین بار کار درو کردن را انجام می دهند.
بعد از چیدن آخرین ساقه های گندم همه کشاورزان به صورت هماهنگ داس های خود را بلند کرده و رو به آسمان می گیرند. در همین حال نگاهشان نیز به آسمان خیره گشته و زیر لب دعای شکرگزاری می خوانند. سپس داسها را پایین آورده و یک صدا صلوات میفرستند. همدیگر را در آغوش می کشند
و شادی کنان خدا را شکر می نمایند که بدون بیماری و قضا و قدر توانستند یک سال دیگر برای خانواده هایشان توشه زمستان فراهم سازند.
مراسم "تیکانلیق"/tikanlıq/
در شب تمام شدن کار و بعد از مراسم بیچین پوزماق کشاورزان(بیچین چی لر)در خانه ارباب جمع می شدند.هدف از این کار برگزاری جشن و شادی بود. برای این کار ارباب شام خوبی ترتیب می داد و بعد از خوردن شام، زیرنا-قاوالچی و عاشق ها مشغول خواندن و اجرای آهنگ می شدند.
"باششاق"/başşaq/
باششاق نوعی کار بود که زنان آن را انجام می دادند؛ در هنگام فصل درو کردن گندم، مردان خانواده برای این کار راهی زمینهای کشاورزی می شدند. اکثرا این زمینها مال ارباب بود و مردان حق برداشتن حتی مقدار کمی از آن را برای سیر کردن شکم زن و بچه های خود نداشتند؛
از این رو زنان به مزارع کشاورزی و گندم زارها می رفتند و خوشه هایی که از دست دروگران بر زمین افتاده بود را یکی یکی جمع کرده و با خود به خانه می بردند.
سپس خوشه های مورد نظر را با چوبی کوبیده و گندم آن را از ساقه ها و کاه آن جدا می کردند؛
معمولا در حدود یک کیلو گندم از این کار به دست می آمد. در مرحله بعدی این کار، گندم ها را در وسیله ای به نام "دَستَی"/dəstəy/ می ریختند و آن را می چرخاندند تا از آن آرد به دست بیاورند. دَستَی، نوعی آسیاب دستی گندم بود؛ در مرحله آخر گندمی از این کار حاصل می شد که با آن نان میپختند
جالب اینجاست که زنان سختکوش، در فصل درو، این کار را هر روز تکرار می کردند و برای هر روز فرزندان خود از این راه نان تهیه می نمودند.
برخی مواقع، کار از این هم سخت تر می شد و آن زمانی بود که زنی دارای نوزاد کوچکی نیز می بود؛ در این صورت زنان، بچه های خود را بوسیله چادر به پشت خود می بستند و با این وجود به کار باششاق می رفتند.
ردیف و صف بیچین چی لر در چیدن گندم (بیچین چی لر ردیفی):
دروگران یا همان بیچین چی ها به صورت گروهی و منظم در کنار یک دیگر کار درو را انجام می دادند. هر یک از این افراد کار مخصوصی را به عهده می گرفت که این کارها عنوان و ترمین خاصی داشت؛
کوخا/koxa/: سردسته دروگران. کوخا شخصی است که جلوتر از همه کار درو را انجام می دهد و به نوعی سخت ترین کار در بین تقسیم کار دروگران بر عهده کوخا می باشد لذا شخص کوخا از بین ماهرترین و قوی ترین بیچین چی ها انتخاب می شود.
قولتوقچو/qoltuqçu/: شخصی که در کنار کوخا مشغول به کار می شود.
یانچی//yançı: شخصی که در کنار قولتوقچو کار می کند.
آرالیق/aralıq/: شخصی که در وسط زمین و مابین کوخا، قولتوقچو و یانچی کار می کند.
👇👇👇
👆👆👆
مَزقووان/məz qovan/:در حاشیه زمین و مابین سنگر و مرز میان دیگر زمینها را درو می کند.کار مَز قووان ساده ترین و آسانترین کار در بین ردیف بیچین چی ها می باشد
باغلیق چی/bağlıqçı/:شخصی که باغلیق یا همان طناب مخصوص بستن سنبل ها را درست می کند و آب و نان دیگر کارگران را حاضر مینماید
باغلیق چی به نوعی مسئول تدارکات نیز می باشد. باغلیق ها از ساقه های دراز گندم درست می شود. بدین صورت که آنها را در آب خیس می کنند و با محارتی خاص به هم گره می زنند وطناب محکمی درست می کنند.
تمام..
مَزقووان/məz qovan/:در حاشیه زمین و مابین سنگر و مرز میان دیگر زمینها را درو می کند.کار مَز قووان ساده ترین و آسانترین کار در بین ردیف بیچین چی ها می باشد
باغلیق چی/bağlıqçı/:شخصی که باغلیق یا همان طناب مخصوص بستن سنبل ها را درست می کند و آب و نان دیگر کارگران را حاضر مینماید
باغلیق چی به نوعی مسئول تدارکات نیز می باشد. باغلیق ها از ساقه های دراز گندم درست می شود. بدین صورت که آنها را در آب خیس می کنند و با محارتی خاص به هم گره می زنند وطناب محکمی درست می کنند.
تمام..
Forwarded from داش بولاق - چاراویماق
nohe matn.pdf
1.5 MB
تورکجه مرثیه ادبیاتینین سئچیلمیش نوحه لری
کئچمیشدن ایندیه
متن نوحه های ترکی مشهور
www.oxsama.persianblog.ir
کئچمیشدن ایندیه
متن نوحه های ترکی مشهور
www.oxsama.persianblog.ir
انجمن ادبی چاراویماق
بیر ایستیکان ساغلیق🍂
آقای داود اصغری شهریمیزین گنج و دییرلی شاعیرینین غزل لری
لینک کانال:
@biristikansaghlig
👆👆👆👆👆👆👆
دعوتسیز❤️
بیر ایستیکان ساغلیق🍂
آقای داود اصغری شهریمیزین گنج و دییرلی شاعیرینین غزل لری
لینک کانال:
@biristikansaghlig
👆👆👆👆👆👆👆
دعوتسیز❤️
Forwarded from reza Faghih
بونا گؤره کی نظر ائودن اوزاق اولسون، خانیملاری گؤزل بیر مهارتله اوزرلیکلری ساپا دوزوب قامفا (کاموا) ایپلری ایله بزکلندیریب و ائولرینه آساردیلار.
بو ایشدن علاوه اوزرلیک (اوزززیک) یاندیرماق آیری بیر نظردن ساخلایان ایشدیر. ائو آداملاری تزه بیر وسیله آلسالار، توی مراسیمینده، اوشاقلار و مال داوار آلتیندا اوزرلیک یاندیرارلار. اوزرلیک یانا-یانا چیرتیلداییب آتیلسا بیل کی ائو آداملارینا نظر دَییبدیر.
اوزرلیک یاندیراندا بیر نئچه مشهور اوخوماق اوخویارلار:
اوزرلیک سن هاواسان
هازار درده داواسان
اوجا داغدان گلرسن
درد قاپیدان گیرنده
سن باجادان قوواسان.
یا
اوزرليک سن هاواسان
بوتون درده داواسان
تولييرام بالامین باشينا
گوزدن بدنظردن سوواسان .
بو ایشدن علاوه اوزرلیک (اوزززیک) یاندیرماق آیری بیر نظردن ساخلایان ایشدیر. ائو آداملاری تزه بیر وسیله آلسالار، توی مراسیمینده، اوشاقلار و مال داوار آلتیندا اوزرلیک یاندیرارلار. اوزرلیک یانا-یانا چیرتیلداییب آتیلسا بیل کی ائو آداملارینا نظر دَییبدیر.
اوزرلیک یاندیراندا بیر نئچه مشهور اوخوماق اوخویارلار:
اوزرلیک سن هاواسان
هازار درده داواسان
اوجا داغدان گلرسن
درد قاپیدان گیرنده
سن باجادان قوواسان.
یا
اوزرليک سن هاواسان
بوتون درده داواسان
تولييرام بالامین باشينا
گوزدن بدنظردن سوواسان .
Forwarded from بیر ایستیکان ساغلیق🍂
جاهاندا گول دئییل هئچ خاردا سن سیز
یوخ اولسون یوخ!گؤزومده واردا سن سیز
گئجه گوندوز تامیندا قیش باهارسیز
اوباشدان باشلانیر افطاردا سن سیز
یاغیش یاغمیر شَهَر کول باغلاییب دیر
اوخومور باغچادا قوشلاردا سن سیز
بو جانسیز مهربانسیز خسته گونلر
گولَرده کئچمدی آغلاردا سن سیز!
کور اولموش گوزگو تورپاقدان یورولدو
کور اولموشدو اولوبدو کاردا سن سیز
باخیردیمگوزگویه مین ایل قوجالدیم
منی دونیا قویوبدو داردا سن سیز
نئجه باش ساخلاییرسان، هاردا من سیز؟!
نئجه باش ساخلاییم من هاردا سن سیز ؟!
داود اصغری
@biristikansaghlig
یوخ اولسون یوخ!گؤزومده واردا سن سیز
گئجه گوندوز تامیندا قیش باهارسیز
اوباشدان باشلانیر افطاردا سن سیز
یاغیش یاغمیر شَهَر کول باغلاییب دیر
اوخومور باغچادا قوشلاردا سن سیز
بو جانسیز مهربانسیز خسته گونلر
گولَرده کئچمدی آغلاردا سن سیز!
کور اولموش گوزگو تورپاقدان یورولدو
کور اولموشدو اولوبدو کاردا سن سیز
باخیردیمگوزگویه مین ایل قوجالدیم
منی دونیا قویوبدو داردا سن سیز
نئجه باش ساخلاییرسان، هاردا من سیز؟!
نئجه باش ساخلاییم من هاردا سن سیز ؟!
داود اصغری
@biristikansaghlig
آتالار سؤزو
«یای-قیشی بیلینمهین ایللر گلهجک، آرواد-کیشی بیلینمهین گونلر گلهجک»
قایناق: قیدار آتالار سؤزو، جاوید قربانی
«یای-قیشی بیلینمهین ایللر گلهجک، آرواد-کیشی بیلینمهین گونلر گلهجک»
قایناق: قیدار آتالار سؤزو، جاوید قربانی
آتالار سؤزو
«بیلهگی گوجلو اولان بیرین ییخار، بیلیگی گوجلو اولان مینین»
«بیلهگی گوجلو اولان بیرین ییخار، بیلیگی گوجلو اولان مینین»
Forwarded from بیر ایستیکان ساغلیق🍂
قاشلارین کیپریک لرین دوز ائو ییخان دیر آی پری
ایسته مه مندن اورک،بیر پارچا قان دیر آی پری
دوزدو گؤرجک لال اولور شاعر دئینمیر سؤزلرین
آما هر عاشق بیلیر درسیم روان دیر آی پری
ائوده باغریم چاتلاییر دوستاق اولوبدور ائو منه
گل چیخاق بیر کؤوشنه چؤل ارغوان دیر آی پری
گونده بیر دوندا گلیب دونیامیزین رنگین آلیر
آلدادیر دونیا بیزی چوخ شارلاتان دیر آی پری
اویما بو دیل باز رقیبیم بورج آلیب دیر سؤزلرین
سؤز دئمه بیر سؤز کی تام دیبدن یالان دیر آی پری
گئج گلیبسن آی باهار چارقادلی جیران گئج دی گئج
بیر زامان گلدین کی باغلاردا خزان دیر آی پری
یاغلی_یاغلی گولمه گیدن آلدیم ایلهام ائل لرین
سفره سینده دوز_چؤرک تک دیر یاوان دیر آی پری
ایلش_ایلش بیر غزل قربان کسیم ائل پایلاسین
سن گلیبسن بو شهر باغ جنان دیر آی پری
قورخورام غملر منی سالسین آیاقدان قورخورام
قویما غم ییخسین منی غم پهلوان دیر آی پری
داوداصغری
باغمت پهلو زدم غم پهلوان است ای پری
جناب شهریار
@biristikansaghlig
ایسته مه مندن اورک،بیر پارچا قان دیر آی پری
دوزدو گؤرجک لال اولور شاعر دئینمیر سؤزلرین
آما هر عاشق بیلیر درسیم روان دیر آی پری
ائوده باغریم چاتلاییر دوستاق اولوبدور ائو منه
گل چیخاق بیر کؤوشنه چؤل ارغوان دیر آی پری
گونده بیر دوندا گلیب دونیامیزین رنگین آلیر
آلدادیر دونیا بیزی چوخ شارلاتان دیر آی پری
اویما بو دیل باز رقیبیم بورج آلیب دیر سؤزلرین
سؤز دئمه بیر سؤز کی تام دیبدن یالان دیر آی پری
گئج گلیبسن آی باهار چارقادلی جیران گئج دی گئج
بیر زامان گلدین کی باغلاردا خزان دیر آی پری
یاغلی_یاغلی گولمه گیدن آلدیم ایلهام ائل لرین
سفره سینده دوز_چؤرک تک دیر یاوان دیر آی پری
ایلش_ایلش بیر غزل قربان کسیم ائل پایلاسین
سن گلیبسن بو شهر باغ جنان دیر آی پری
قورخورام غملر منی سالسین آیاقدان قورخورام
قویما غم ییخسین منی غم پهلوان دیر آی پری
داوداصغری
باغمت پهلو زدم غم پهلوان است ای پری
جناب شهریار
@biristikansaghlig
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تولوق چالخالاماق
اینستاگرام، کندیمیز۲۴
اینستاگرام، کندیمیز۲۴
اوغول سوروشدو ننه نئچه اره گئدیبسن؟
دئدی: «علی، ولی،پیرعلی، اوچو اوندان ایرهلی
پاممیغ آتان، قوز ساتان، رحمتلیک سنین آتان
ننهن ار گؤردو، قره-قره گور گؤردو!!!»
دئدی: «علی، ولی،پیرعلی، اوچو اوندان ایرهلی
پاممیغ آتان، قوز ساتان، رحمتلیک سنین آتان
ننهن ار گؤردو، قره-قره گور گؤردو!!!»
Forwarded from کوبابا(چاراویماق)TV📺 (بهنام فهامی)
✅ بسته فولکلوریک چاراویماقTV
🔹 قسمت یکم
۱-تاپماجا
ساریدیر جئیران دگیل، یازیلیدیر پیتیک دگیل، قانادلیدیر قوش دگیل، بوینوزلودور قوچ دگیل؟
۲-حکمتلی شعر
ایلاهی یاز کوسوبدور آچماییر گول،
قوشول خالقا دئییرلر سن ده بیر گول،
باجالار توستویه حسرتدی یا رب،
اوجاقدا قات با قات یاتمیش سویوق کول
حیدر عباسی (باریشماز)
۳- آتالار سؤزو (ضرب المثل)
✓بیری حالوا پیشیرمک ایستیردی، بیلمیردی حالوایا دوز وورارلار وورلمازلار.
چیخیب گؤردو بیر کیشی آت اوسته آشا-آشا گلیر، دئدی نه دوزسوز حالوا کیمی ازیللهنیسن!
آتلی دئدی: «سؤزون وار سؤز دانیش یوخسا حالوایا دوز قاتمازلار!»
آرتیق آتالار سؤزو:
۱- تورش آلچا کیمیندیر، گؤرهنین آغزی سولانیر، یئیهنین دیشی قاماشیر»
۲- توپار دونیانین او باشیندا اولسا دا، اؤز ایلخیسینی تاپار»
۴-قدیم اینانجلار
بوندان قاباقلار، پاییز چوبانلاری سون آی (آذر آیی) گونلر آخشام سورونو کنده قایتاراندا، ال آغاجلارین کؤیشنده قویلاییب، الی یالین گلردیلر، دئیردی بو ایش باعث اولار قار یاغیب ایل باغلاسین و اولار دای سورونو اوتارماغا آپارماقدان قورتولسونلار.
توضیحلر:
پیتیک: یازیلی کاغیذ، دعا، کتاب
توپار: تولپار، افسانوی بیر آت، قاناتلی آت
ایلخی: گله اسب
📺 چاراویماقTV
@charoymaghtv
🔹 قسمت یکم
۱-تاپماجا
ساریدیر جئیران دگیل، یازیلیدیر پیتیک دگیل، قانادلیدیر قوش دگیل، بوینوزلودور قوچ دگیل؟
۲-حکمتلی شعر
ایلاهی یاز کوسوبدور آچماییر گول،
قوشول خالقا دئییرلر سن ده بیر گول،
باجالار توستویه حسرتدی یا رب،
اوجاقدا قات با قات یاتمیش سویوق کول
حیدر عباسی (باریشماز)
۳- آتالار سؤزو (ضرب المثل)
✓بیری حالوا پیشیرمک ایستیردی، بیلمیردی حالوایا دوز وورارلار وورلمازلار.
چیخیب گؤردو بیر کیشی آت اوسته آشا-آشا گلیر، دئدی نه دوزسوز حالوا کیمی ازیللهنیسن!
آتلی دئدی: «سؤزون وار سؤز دانیش یوخسا حالوایا دوز قاتمازلار!»
آرتیق آتالار سؤزو:
۱- تورش آلچا کیمیندیر، گؤرهنین آغزی سولانیر، یئیهنین دیشی قاماشیر»
۲- توپار دونیانین او باشیندا اولسا دا، اؤز ایلخیسینی تاپار»
۴-قدیم اینانجلار
بوندان قاباقلار، پاییز چوبانلاری سون آی (آذر آیی) گونلر آخشام سورونو کنده قایتاراندا، ال آغاجلارین کؤیشنده قویلاییب، الی یالین گلردیلر، دئیردی بو ایش باعث اولار قار یاغیب ایل باغلاسین و اولار دای سورونو اوتارماغا آپارماقدان قورتولسونلار.
توضیحلر:
پیتیک: یازیلی کاغیذ، دعا، کتاب
توپار: تولپار، افسانوی بیر آت، قاناتلی آت
ایلخی: گله اسب
📺 چاراویماقTV
@charoymaghtv