🌲
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وَحدَهُ لا الهَ الا هو
تحریر ۱۳۹۵
اثر هنری: داوود صادقی
شعر: #هاتف_اصفهانی
@davoodsadeghi121
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وَحدَهُ لا الهَ الا هو
تحریر ۱۳۹۵
اثر هنری: داوود صادقی
شعر: #هاتف_اصفهانی
@davoodsadeghi121
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
🌲
سید احمد حسینی متخلص به #هاتف_اصفهانی از شعرای نامی ایران در عهد افشاریه و زندیه است.
اصل خاندان او از اهل ارودباد آذربایجان بوده که در زمان پادشاهان صفوی از آن دیار به اصفهان هجرت کرده و در این شهر متوطن گردیدهاند. تولد هاتف در نیمهٔ اول قرن دوازدهم اتفاق افتاده و در آن شهر به تحصیل ریاضی و حکمت و طب پرداخته و گویا در این فنون از محضر میرزا محمد نصیر اصفهانی استفاده کرد و در شعر نیز #مشتاق را راهنما و استاد خود اختیار نموده است.
هاتف در جوانی به سرودن اشعار خود پرداخت و در طول زندگی آرام خود از مدح شاهان و روی آوردن به دربار سلاطین خود داری کرد و بیشتر به مطالعه و حکمت و عرفانمشغول بود. وی در سال ۱۱۹۸ درگذشت.
هاتف اصفهانی شاعری توانا و مسلط به زبان و ادب فارسی بود. وی از سبک شعرای متقدم ایران به ویژه حافظ و سعدی پیروی میکرد و طبع خود را در سرایش تمامی قالبهای شعری اعم از غزل، قصیده و رباعی، ترجیعبند وترکیببند آزمود. شهرت عمده هاتف به سبب شاهکار بزرگ ادبی او (ترجیعبند عرفانی) است که در آن هم از حیث حسن ترکیب الفاظ و هم از حیث توصیف معانی داد سخن داده است. وی مرثیههای زیبایی نیز با استفاده از ماده تاریخ (حروف ابجد) در مرگ بزرگان و دوستان خود سرود که این اشعار از ارزش بالایی برخوردارند.
مهمترین اثر باقیمانده از هاتف اصفهانی دیوان اشعار او و چند صد بیت شعر بهزبان عربی است.
بخشی از بند اول ترجیعبند معروف هاتف:
ای فدای تو هم دل و هم جان
وی نثار رهت هم این و هم آن
دل فدای تو چون تویی دلبر
جان نثار تو چون تویی جانان
دل رهاندن ز دست تو مشکل
جان فشاندن به پای تو آسان …
ساقی آتشپرست و آتش دست
ریخت در ساغر آتش سوزان
چون کشیدم نه عقل ماند و نه هوش
سوخت هم کفر از آن و هم ایمان
مست افتادم و در آن مستی
به زبانی که شرح آن نتوان
این سخن میشنیدم از اعضا
همه حتی الورید و الشریان
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحده لا اله الاّ هو
@DivankadeAdabFarsi
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
سید احمد حسینی متخلص به #هاتف_اصفهانی از شعرای نامی ایران در عهد افشاریه و زندیه است.
اصل خاندان او از اهل ارودباد آذربایجان بوده که در زمان پادشاهان صفوی از آن دیار به اصفهان هجرت کرده و در این شهر متوطن گردیدهاند. تولد هاتف در نیمهٔ اول قرن دوازدهم اتفاق افتاده و در آن شهر به تحصیل ریاضی و حکمت و طب پرداخته و گویا در این فنون از محضر میرزا محمد نصیر اصفهانی استفاده کرد و در شعر نیز #مشتاق را راهنما و استاد خود اختیار نموده است.
هاتف در جوانی به سرودن اشعار خود پرداخت و در طول زندگی آرام خود از مدح شاهان و روی آوردن به دربار سلاطین خود داری کرد و بیشتر به مطالعه و حکمت و عرفانمشغول بود. وی در سال ۱۱۹۸ درگذشت.
هاتف اصفهانی شاعری توانا و مسلط به زبان و ادب فارسی بود. وی از سبک شعرای متقدم ایران به ویژه حافظ و سعدی پیروی میکرد و طبع خود را در سرایش تمامی قالبهای شعری اعم از غزل، قصیده و رباعی، ترجیعبند وترکیببند آزمود. شهرت عمده هاتف به سبب شاهکار بزرگ ادبی او (ترجیعبند عرفانی) است که در آن هم از حیث حسن ترکیب الفاظ و هم از حیث توصیف معانی داد سخن داده است. وی مرثیههای زیبایی نیز با استفاده از ماده تاریخ (حروف ابجد) در مرگ بزرگان و دوستان خود سرود که این اشعار از ارزش بالایی برخوردارند.
مهمترین اثر باقیمانده از هاتف اصفهانی دیوان اشعار او و چند صد بیت شعر بهزبان عربی است.
بخشی از بند اول ترجیعبند معروف هاتف:
ای فدای تو هم دل و هم جان
وی نثار رهت هم این و هم آن
دل فدای تو چون تویی دلبر
جان نثار تو چون تویی جانان
دل رهاندن ز دست تو مشکل
جان فشاندن به پای تو آسان …
ساقی آتشپرست و آتش دست
ریخت در ساغر آتش سوزان
چون کشیدم نه عقل ماند و نه هوش
سوخت هم کفر از آن و هم ایمان
مست افتادم و در آن مستی
به زبانی که شرح آن نتوان
این سخن میشنیدم از اعضا
همه حتی الورید و الشریان
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحده لا اله الاّ هو
@DivankadeAdabFarsi
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
🌲
شعر: #هاتف_اصفهانی
خط: استاد #محمدحسین_سیفی_قزوینی (عماد الکُتّاب)
@khoshnevisiemoaser
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
شعر: #هاتف_اصفهانی
خط: استاد #محمدحسین_سیفی_قزوینی (عماد الکُتّاب)
@khoshnevisiemoaser
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
🌲
شود از باد تا شمشاد گاهی راست، گاهی کج
به جلوه سروِ قدت باد گاهی راست، گاهی کج!
ز بهر کندن خارا برای سجدهٔ شیرین
شدی در بیستون فرهاد گاهی راست، گاهی کج
عجب نبود کز آهم قامتش در پیچ و تاب افتد
که گردد شاخ گل از باد، گاهی راست، گاهی کج
تو دی میرفتی و هاتف به دنبال تو چون سایه
به خاکِ راه میافتاد گاهی راست، گاهی کج
#هاتف_اصفهانی
🌲
----------------------
@bagh_saeb
شود از باد تا شمشاد گاهی راست، گاهی کج
به جلوه سروِ قدت باد گاهی راست، گاهی کج!
ز بهر کندن خارا برای سجدهٔ شیرین
شدی در بیستون فرهاد گاهی راست، گاهی کج
عجب نبود کز آهم قامتش در پیچ و تاب افتد
که گردد شاخ گل از باد، گاهی راست، گاهی کج
تو دی میرفتی و هاتف به دنبال تو چون سایه
به خاکِ راه میافتاد گاهی راست، گاهی کج
#هاتف_اصفهانی
🌲
----------------------
@bagh_saeb
Forwarded from خاکستر ققنوس
خوش آنکه نشینیم میان گل و لاله
ماه و تو به کف شیشه و در دست پیاله
در طرفِ چمن ساقیِ دوران میِ عشرت
در ساغرِ گل کرده و پیمانهٔ لاله
بر سرو و سمن لؤلؤ تر ریخته باران
بر لاله و گل دُرّ و گهر بیخته ژاله
وز شوق رخ و قامت تو پیش گل و سرو
بلبل کند افغان به چمن، فاخته ناله
ای دلبر گلچهره که مشّاطهٔ صنعت
بالای گل از سنبل تر بسته کلاله
آهنگ چمن کن که به کف بهر تو دارد
گل ساغر و نرگس قدح و لاله پیاله
عید است و به عیدی چه شود گر به من زار
یک بوسه کنی زان لب جان بخش حواله
گفتی چه بوَد کار تو «هاتف» همهٔ عمر
هر روز دعا گوی توام من همه ساله.
#هاتف_اصفهانی
☑️ دیوان هاتف اصفهانی
بهتصحیح: وحید دستگردی
ناشر: کتابخانه ابن سینا ۱۳۴۷
@khakestare_ghoghnoos
ماه و تو به کف شیشه و در دست پیاله
در طرفِ چمن ساقیِ دوران میِ عشرت
در ساغرِ گل کرده و پیمانهٔ لاله
بر سرو و سمن لؤلؤ تر ریخته باران
بر لاله و گل دُرّ و گهر بیخته ژاله
وز شوق رخ و قامت تو پیش گل و سرو
بلبل کند افغان به چمن، فاخته ناله
ای دلبر گلچهره که مشّاطهٔ صنعت
بالای گل از سنبل تر بسته کلاله
آهنگ چمن کن که به کف بهر تو دارد
گل ساغر و نرگس قدح و لاله پیاله
عید است و به عیدی چه شود گر به من زار
یک بوسه کنی زان لب جان بخش حواله
گفتی چه بوَد کار تو «هاتف» همهٔ عمر
هر روز دعا گوی توام من همه ساله.
#هاتف_اصفهانی
☑️ دیوان هاتف اصفهانی
بهتصحیح: وحید دستگردی
ناشر: کتابخانه ابن سینا ۱۳۴۷
@khakestare_ghoghnoos
Forwarded from کتاب آبی
گر به اقلیم #عشق روی آری
همه آفاق گلستان بینی
هرچه داری اگر به عشق دهی
کافرم گر جویی زیان بینی
#هاتف_اصفهانی
#ترجیعبند
@ketabeabii
همه آفاق گلستان بینی
هرچه داری اگر به عشق دهی
کافرم گر جویی زیان بینی
#هاتف_اصفهانی
#ترجیعبند
@ketabeabii