@asheghanehaye_fatima
فقط یک چیز، از خداحافظی بدتر است: "فرصتِ خداحافظی پیدا نکردن."
این زخم، همیشه تازه میماند و هرچه نگفته ای و هرچه نکرده ای، تا ابد، عذابت میدهد. در هر چهرهی بیگانه، او را میبینی، در هر لحظهی بعد از او. و به خودت میگویی که اگر آن آخرین بار، این یا آن کار را کرده بودم... اگر این یا آن کلمه را گفته بودم...
در نهایت، میفهمی فقط یک کلمه بود که میخواستی بگویی: "دوستت دارم."
این، آن نگفتهی از دست رفته است. و آن بوسهها ، آن بوسهها که بر دست و صورتش ننشاندی و دیگر فرصتی برای هیچکدامِ اینها نخواهد بود...
#گیتا_گرکانی
کتاب #پنجره_های_عوضی
فقط یک چیز، از خداحافظی بدتر است: "فرصتِ خداحافظی پیدا نکردن."
این زخم، همیشه تازه میماند و هرچه نگفته ای و هرچه نکرده ای، تا ابد، عذابت میدهد. در هر چهرهی بیگانه، او را میبینی، در هر لحظهی بعد از او. و به خودت میگویی که اگر آن آخرین بار، این یا آن کار را کرده بودم... اگر این یا آن کلمه را گفته بودم...
در نهایت، میفهمی فقط یک کلمه بود که میخواستی بگویی: "دوستت دارم."
این، آن نگفتهی از دست رفته است. و آن بوسهها ، آن بوسهها که بر دست و صورتش ننشاندی و دیگر فرصتی برای هیچکدامِ اینها نخواهد بود...
#گیتا_گرکانی
کتاب #پنجره_های_عوضی
@asheghanehaye_fatima
امروز رفتم مشاور املاڪی
باید خونہے جدید بڪَیرم.آخہ خونہاے ڪہ زمستونڪَیر شده دیڪَہ بہ ڪار یہ دلخستہ نمییاد !!
اصلا آدم ڪہ تا آخرش نمیتونہ با یڪ مشت خاطره زندڪَی ڪنہ ، میتونہ؟
املاڪی ازم پرسید ڪہ خونم چہ شڪلی باید باشہ؟منم ڪَفتم فقط پنجره نداشتہ باشہ !!
چشماش ڪَرد شده بود ، بنظرش همہ عاشق پنجره هستن براے خونشون اما براے خونہے من ..
چطور بهش بڪَم؟
چطور بڪَم پنجره براے من چہ معنی میده؟
بہ قول دوستم شاید بدون پنجره ڪمتر دلتنڪَ بشم یا اصلا سراغی ازنبودنت نڪَیرم ؛
آره ، اینطور بهتره ، خیلی روے نبودش حساب باز ڪردم
بدون پنجره خاطرهاے هم زنده نمیشہ ڪہ بیاد و بشینہ روبروے بیخوابی شبهام ؛
بدون پنجره ، منتظر برڪَشتن ڪسی نیستم ڪہ هی اومدنشو دید بزنم ؛
بدون پنجره ، ڪَلی ڪہ برام هدیہ آورده دیڪَہ جایی براے موندن نداره ؛
بدون پنجره خیالم راحت تره ..!!
#آرزویزدانی_ر_ه_ا
#داستان_کوتاه
#پنجره
امروز رفتم مشاور املاڪی
باید خونہے جدید بڪَیرم.آخہ خونہاے ڪہ زمستونڪَیر شده دیڪَہ بہ ڪار یہ دلخستہ نمییاد !!
اصلا آدم ڪہ تا آخرش نمیتونہ با یڪ مشت خاطره زندڪَی ڪنہ ، میتونہ؟
املاڪی ازم پرسید ڪہ خونم چہ شڪلی باید باشہ؟منم ڪَفتم فقط پنجره نداشتہ باشہ !!
چشماش ڪَرد شده بود ، بنظرش همہ عاشق پنجره هستن براے خونشون اما براے خونہے من ..
چطور بهش بڪَم؟
چطور بڪَم پنجره براے من چہ معنی میده؟
بہ قول دوستم شاید بدون پنجره ڪمتر دلتنڪَ بشم یا اصلا سراغی ازنبودنت نڪَیرم ؛
آره ، اینطور بهتره ، خیلی روے نبودش حساب باز ڪردم
بدون پنجره خاطرهاے هم زنده نمیشہ ڪہ بیاد و بشینہ روبروے بیخوابی شبهام ؛
بدون پنجره ، منتظر برڪَشتن ڪسی نیستم ڪہ هی اومدنشو دید بزنم ؛
بدون پنجره ، ڪَلی ڪہ برام هدیہ آورده دیڪَہ جایی براے موندن نداره ؛
بدون پنجره خیالم راحت تره ..!!
#آرزویزدانی_ر_ه_ا
#داستان_کوتاه
#پنجره
@asheghanehaye_fatima
فقط یک چیز، از خداحافظی بدتر است: "فرصتِ خداحافظی پیدا نکردن."
این زخم، همیشه تازه میماند و هرچه نگفتهای و هرچه نکردهای، تا ابد، عذابت میدهد. در هر چهرهی بیگانه، او را میبینی، در هر لحظهی بعد از او. و به خودت میگویی که اگر آن آخرین بار، این یا آن کار را کرده بودم ... اگر این یا آن کلمه را گفته بودم ...
در نهایت، میفهمی فقط یک کلمه بود که میخواستی بگویی: "دوستت دارم."
این، آن نگفتهی از دست رفته است. و آن بوسهها ، آن بوسهها که بر دست و صورتش ننشاندی و دیگر فرصتی برای هیچکدامِ اینها نخواهد بود...
#گیتا_گَرَکانی
از کتاب #پنجره_های_عوضی
فقط یک چیز، از خداحافظی بدتر است: "فرصتِ خداحافظی پیدا نکردن."
این زخم، همیشه تازه میماند و هرچه نگفتهای و هرچه نکردهای، تا ابد، عذابت میدهد. در هر چهرهی بیگانه، او را میبینی، در هر لحظهی بعد از او. و به خودت میگویی که اگر آن آخرین بار، این یا آن کار را کرده بودم ... اگر این یا آن کلمه را گفته بودم ...
در نهایت، میفهمی فقط یک کلمه بود که میخواستی بگویی: "دوستت دارم."
این، آن نگفتهی از دست رفته است. و آن بوسهها ، آن بوسهها که بر دست و صورتش ننشاندی و دیگر فرصتی برای هیچکدامِ اینها نخواهد بود...
#گیتا_گَرَکانی
از کتاب #پنجره_های_عوضی