عاشقانه های فاطیما
819 subscribers
21.2K photos
6.51K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
.


#پاول_کادموس، تصویرگر «#مذهب_اروتیک»

پاول کادموس (Paul Cadmus)، نقاش آمریکایی (1905ـ1999).

نقاشی‌های کادموس یادآور آثار نقاشان دوران رنسانس است؛ اما با یک دگرگونی مضمونی تکان‌دهنده: کادموس الوهیت را که درونمایۀ اصلی هنر رنسانس است با «شهوت» جایگزین کرده است. اگر در آثار رنسانس مفاهیم «الوهی» جاری است، در تابلوهای کادموس، شکل و شمایل یادآور تابلوهای رنسانس است، اما «شهوتی شهری» جای آن چشمه‌سار الوهی را گرفته است. پرسپکتیو، گاه فُرم و نحوۀ پخش شدن عناصر در تابلوهای کادموس مانند نقاشی‌ها بزرگان رنسانس است؛ یعنی آن نقاشی‌هایی که صحنه‌ای از کتاب مقدس را به تصویر کشیده‌اند؛ اما مضمون تابلوهای کادموس، جسمانیت محض است؛ نه الوهیتی در میان است و نه کتاب مقدسی! کادموس مردان و زنانی را به تصویر می‌کشد که شهوتی عریان در چهره و اندامشان پیداست. این درونمایه چنان پررنگ و برجسته است که انگار جایگزین آن درونمایۀ الوهی و دینیِ دوران رنسانس شده است. به همین دلیل، از «مذهب اروتیک» (مذهب شهوانی) در توصیف تابلوهای کادموس نام بردم. انگار کادموس صحنه‌ای از کتابی مقدس را به تصویر می‌کشد؛ اما کتاب مقدسی که از زندگی جنسی و اروتیک انسان امروزی روایت می‌کند.

شهرت کادموس بیش‌ از همه به دلیل نقاشی‌هایش از پیکر عریان مردان است. نقاشی‌های او اروتیسیم (شهوت‌نمایی) و نقد اجتماعی را با هم ترکیب می‌کنند و فرآوردۀ نهایی آن «رئالیسم جادویی» است. نقاشی‌ای از او در سال 1934 (The Fleet's In) که ملوانان، زنان و زوجی همجنسگرا را نشان می‌دهد، خشمی عمومی را برانگیخت و تابلو از نمایشگاه برداشته شد. اما پاول کادموس، آشکارا گِی بود و 35 سال با رفیقش، مردی به نام جان اندرسون، زندگی کرد. جان در طول این سال‌ها مدل اصلی او بود.

پیش از این رجینالد مارش، نقاش آمریکایی را معرفی کرده‌ام. اگر تابلوهای مارش و کادموس را با دقت با هم مقایسه کنید، تأثیرپذیری کادموس از مارش را به خوبی می‌توانید ببینید. اما اگر در یاد داشته باشید، گفته بودم که رجینالد مارش «انسان نیویورک‌نشین» را نشان می‌دهد و سه وجهِ لذت‌جویی، سرعت و فلاکتِ انسان نیویورکی را نشان می‌دهد؛ در حالی که کادموس بیش‌تر به «شهوتی شبه‌مذهبی و مردپرستانه» پرداخته است. اما عامل دیگری نیز بر نقاشی‌های کادموس اثرگذار بوده است: فضای نقاشی‌های دوران رنسانس که به آن اشاره شد؛ در میان هنرمندان رنسانس به خصوص گویا نقاشی‌های لوکا سینیورلّی (Luca Signorelli) و آندرئا مانتنیا (Andrea Mantegna) بر او تأثیر بسیار داشته است.

در جایی که مسئله «شهوت‌نمایی»، آن هم به شکلی شبه‌مذهبی است، چه چیزی می‌تواند مهم‌تر از «بدن» باشد؟ اندام عریان مرد همان مهم‌ترین عنصر کادموس است. ‌«مردها» سوژه‌های اصلی تابلوهای کادموس‌اند؛ شهوت و گاه خشونت مردانه. محور و کانون تابلوهای او «مرد» است؛ عنصر اصلی معرفت‌شناسی او مرد است. الگوی زیبایی‌شناختی او، اندام مرد است. زن چندان ــ یا اصلاً ــ شهوت‌انگیز و زیبا نیست. پس در مذهب اروتیک کادموس، الوهیت از آنِ مرد است. یا به عبارتی شهوت شبه‌مذهبیِ او «مردپرستانه» است.

اکنون برخی از تابلوهای کادموس را با هم ببینیم.


@asheghanehaye_fatima