عاشقانه های فاطیما
819 subscribers
21.2K photos
6.51K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima




تنها راهِ شناختنِ يك نَفَر
دوست داشتنِ او
بدونِ هيچ اميدى ست...


#والتر_بنیامین
@asheghanehaye_fatima


کسی که احساس می کند ترکش کرده اند کتابی دست می گیرد و با اندوهی بزرگ در می یابد صفحه ای که می خواهد ورق بزند قبلا بریده شده و حتی اینجا هم به وجودش نیازی نیست...

#والتر_بنیامین
از کتاب #خیابان_یکطرفه
@asheghanehaye_fatima




شباهت کتاب و روسپی از دیدگاه #والتر_بنیامین

۱- کتاب ها و روسپی ها را می توان به بستر برد .

۲-کتاب ها و روسپی ها زمان را در هم می بافندبر شب مانند روز و بر روز مانند شب حکم می کنند .

۳-نه کتاب ها برای دقیقه ها ارزش قائلند و نه روسپی ها. اما آشنایی نزدیک تر با آنها نشان می دهد در واقع چه قدر عجولند. همین که توجه مان به آنها معطوف شود شروع به شمردن دقیقه هامی کنند .

۴-کتاب ها و روسپی ها همواره در عشقی ناکامیاب نسبت به یکدیگر به سر برده اند .

۵-کتاب ها و روسپی ها هر دو مردان ویژه ی خود را دارند .مردانی که از طریق آن ها گذران روزگار می کنند و عذابشان می دهند .در این زمینه مردان ویژه ی کتابها منتقدانند .

۶-کتاب ها و روسپی ها در موسسه ی عمومی جای دارند -مشتری هر دو دانشجویانند .

۷-کتاب ها و روسپی ها -به ندرت کسی که تصاحبشان می کند شاهد مرگ شان می شود .پیش از آنکه عمرشان سر رسد گم و گور می شوند .

۸-کتاب ها و روسپی ها خیلی علاقه دارند توضیح دهند چگونه به این روز و حال افتاده اند : واز گفتن هیچ دروغی فرو گذار نمی کنند . در واقع اغلب سیر و چگونگی ماجرا را متوجه نشده اند -سالها دل شان رفته اند وروزی بدنی فربه در همان نقطه ای برای خود فروشی می ایستد که صرفا برای آموختن درس زندگی توقفی داشته است .

۹-کتاب ها و روسپی ها وقتی نمایش می دهند دوست دارند پشت کنند .

۱۰-کتاب ها و روسپی ها زاد و رودشان زیاد است .

۱۱-کتاب ها و روسپی ها - راهبه ی پیر -روسپی جوان -.چه قدر کتاب هست که زمانی بدنام بود و اکنون راهنمای جوانان است .

۱۲-کتاب ها و روسپی ها دعوا مرافعه هایشان را جلو چشم همه می کنند .

۱۳-کتاب ها و روسپی ها -پانویس های یکی اسکناس های دیگری در جوراب های بلندش است.


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



تنها راهِ شناختنِ يك نَفَر دوست داشتنِ او
بدونِ هيچ اميدى ست...

#والتر_بنیامین
@asheghanehaye_fatima





کتاب‌ها و روسپی‌ها را می‌توان به بستر برد.»

«کتاب‌ها و روسپی‌ها زمان را به هم می‌بافند، بر شب مانندِ روز، و بر روز مانندِ شب حکم می‌کنند.»

«نه کتاب‌ها برای دقیقه‌ها ارزش قائلند، و نه روسپی‌ها. اما آشنایی نزدیک تر با آنها نشان می‌دهد در واقع چقدر عجول اند. همین که توجّه مان به آنها معطوف شود، شروع به شمردن دقیقه‌ها می‌کنند.»


#والتر_بنیامین
@asheghanehaye_fatima



کسی را که ترک می‌کند چقدر آسان‌تر می‌توان دوست داشت! زیرا آن شعله، برای کسانی که دور می‌شوند پاک‌تر می‌سوزد: شعله‌ای که جم خوردن پیدا و ناپیدای آن تکه پارچه از پنجره‌ی کشتی یا قطار بر می‌افروزدش. در کسی که دور می‌شود، جدایی همچون رنگ‌ریزه‌ای نفوذ می‌کند، و او مالامال از درخشندگی دلنشین می‌شود.




#خیابان_یک_طرفه
#والتر_بنیامین
تنها راه شناخت یک نفر
دوست داشتن اوست بی هیچ امیدی...!

خیابان_یک_طرفه
#والتر_بنیامین

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



کسی را که ترک می‌کند چقدر آسان‌تر می‌توان دوست داشت! زیرا آن شعله، برای کسانی که دور می‌شوند پاک‌تر می‌سوزد.


#والتر_بنیامین
.

 "تنها راه شناخت یک نفر، دوست داشتن اوست بی هیچ امیدی."


  #والتر_بنیامین
خیابان یک طرفه

@asheghanehaye_fatima
مردی که زنی را دوست دارد، تنها به نقص‌های معشوق، به هوس‌ها و ضعف‌های او نیست که وابسته است: چین‌های صورتش، خال‌هایش، لباس‌های ژنده‌اش، و یک‌وَری راه رفتن‌اش، او را استوارتر و بی‌رحمانه‌تر از هرگونه زیبایی به زن وابسته می‌کند. این را دیری است همه می‌دانند. اما چرا؟ اگر این نظریه درست باشد که مرکز احساسات در سر نیست، و این که ما از یک پنجره، یک تکّه ابر، یک درخت، نه در مغزمان، بلکه در جایی که می‌بینم‌شان، تجربه‌ی احساسی به‌دست می‌آوریم، پس وقتی نیز به معشوق‌مان نگاه می‌کنیم، از خود به در می‌شویم؛ اما اینبار در آزاری پرتنش و سراسر از خود بیخود شده. احساسات ما، همچون فوج ‌پرنده‌ی خیره شده در تلألوهای زن محبوب‌مان پروبال می‌زند. و همان‌طور که ‌پرنده‌ها در کنجِ پر شاخ و برگ درختی پناه می‌گیرند، احساسات نیز به درون چین‌های پر سایه، و به‌سوی نقاط ضعف پنهان و حرکت‌های ناشیانه‌ی بدنی که دوستش داریم می‌گریزند و آن‌جا آرام و قرار می‌گیرند؛ و هیچ رهگذری حدس نمی‌زند که دقیقاً در همین‌جاست، در همین جای پرعیب و سرزنش‌آمیز، که برقِ شتابناکِ عشق لانه کرده است.

#والتر_بنیامین

@asheghanehaye_fatima