@asheghanehaye_fatima
پس ازآن که به نظرم کمابیش دوستانه به حرفهامان ادامه دادیم و بعد در تاریک روشن از کوره راه به ویلاها برگشتیم. اما فضای بین ما دیگر هرگز روبهراه نشد و وقتی جلوی انبار سیاه به هم شببخیر گفتیم، بی آن که مثل همیشه بازوها و شانه های یکدیگر را نوازش کنیم از هم جدا شدیم..
#هرگز_ترکم_مکن
#کازئو_ایشی_گورو
پس ازآن که به نظرم کمابیش دوستانه به حرفهامان ادامه دادیم و بعد در تاریک روشن از کوره راه به ویلاها برگشتیم. اما فضای بین ما دیگر هرگز روبهراه نشد و وقتی جلوی انبار سیاه به هم شببخیر گفتیم، بی آن که مثل همیشه بازوها و شانه های یکدیگر را نوازش کنیم از هم جدا شدیم..
#هرگز_ترکم_مکن
#کازئو_ایشی_گورو