@asheghanehaye_fatima
□«راز عشق»
با معشوق هرگز از عشق مگو
که عشق را گفتن نتوان
که باد ملایم خاموش و نادیدنی میوزد.
من از عشق خود گفتم،
من به عشق خود گفتم،
و هر آنچه در قلبام بود،
لرزان و یخزده، رنگپریده از وحشت، به او گفتم.
افسوس که ترکام کرد!
و با رفتناش،
مسافری از راه رسید،
خاموش و نادیدنی،
و با آهی، او را با خود برد.
□Love's Secret
Never seek to tell thy love,
Love that never told can be;
For the gentle wind doth move Silently, invisibly.
I told my love,
I told my love,
I told her all my heart, Trembling, cold, in ghastly fears.
Ah! she did depart!
Soon after she was gone from me,
A traveller came by,
Silently, invisibly:
He took her with a sigh.
□●شاعر: #ویلیام_بلیک | William Blake | انگلیس، ۱۸۲۷ـ۱۷۵۷ |
□●برگردان: #مهین_احمدیمعز
□«راز عشق»
با معشوق هرگز از عشق مگو
که عشق را گفتن نتوان
که باد ملایم خاموش و نادیدنی میوزد.
من از عشق خود گفتم،
من به عشق خود گفتم،
و هر آنچه در قلبام بود،
لرزان و یخزده، رنگپریده از وحشت، به او گفتم.
افسوس که ترکام کرد!
و با رفتناش،
مسافری از راه رسید،
خاموش و نادیدنی،
و با آهی، او را با خود برد.
□Love's Secret
Never seek to tell thy love,
Love that never told can be;
For the gentle wind doth move Silently, invisibly.
I told my love,
I told my love,
I told her all my heart, Trembling, cold, in ghastly fears.
Ah! she did depart!
Soon after she was gone from me,
A traveller came by,
Silently, invisibly:
He took her with a sigh.
□●شاعر: #ویلیام_بلیک | William Blake | انگلیس، ۱۸۲۷ـ۱۷۵۷ |
□●برگردان: #مهین_احمدیمعز
@asheghanehaye_fatima
■راز عشق
با معشوق هرگز از عشق مگو
که عشق را گفتن نتوان
که باد ملایم خاموش و نادیدنی میوزد.
من از عشق خود گفتم،
من به عشق خود گفتم،
و هر آنچه در قلبام بود،
لرزان و یخزده، رنگپریده از وحشت، به او گفتم.
افسوس که ترکام کرد!
و با رفتناش،
مسافری از راه رسید،
خاموش و نادیدنی،
و با آهی، او را با خود برد.
■Love's Secret
Never seek to tell thy love,
Love that never told can be;
For the gentle wind doth move Silently, invisibly.
I told my love,
I told my love,
I told her all my heart, Trembling, cold, in ghastly fears.
Ah! she did depart!
Soon after she was gone from me,
A traveller came by,
Silently, invisibly:
He took her with a sigh.
#ویلیام_بلیک | William Blake | انگلیس، ۱۸۲۷ـ۱۷۵۷ |
برگردان: #مهین_احمدیمعز
■راز عشق
با معشوق هرگز از عشق مگو
که عشق را گفتن نتوان
که باد ملایم خاموش و نادیدنی میوزد.
من از عشق خود گفتم،
من به عشق خود گفتم،
و هر آنچه در قلبام بود،
لرزان و یخزده، رنگپریده از وحشت، به او گفتم.
افسوس که ترکام کرد!
و با رفتناش،
مسافری از راه رسید،
خاموش و نادیدنی،
و با آهی، او را با خود برد.
■Love's Secret
Never seek to tell thy love,
Love that never told can be;
For the gentle wind doth move Silently, invisibly.
I told my love,
I told my love,
I told her all my heart, Trembling, cold, in ghastly fears.
Ah! she did depart!
Soon after she was gone from me,
A traveller came by,
Silently, invisibly:
He took her with a sigh.
#ویلیام_بلیک | William Blake | انگلیس، ۱۸۲۷ـ۱۷۵۷ |
برگردان: #مهین_احمدیمعز
با معشوق هرگز از عشق مگو
که عشق را گفتن نتوان
که باد ملایم خاموش و نادیدنی میوزد.
#ویلیام_بلیک
برگردان: #مهین_احمدیمعز
@asheghanehaye_fatima
که عشق را گفتن نتوان
که باد ملایم خاموش و نادیدنی میوزد.
#ویلیام_بلیک
برگردان: #مهین_احمدیمعز
@asheghanehaye_fatima