ای تکیهگاه و پناه
زیباترین لحظههای
پرعصمت و پرشکوه
تنهایی و خلوت من!
ای شط شیرین پرشوکت من!
ای با تو من گشته بسیار،
در کوچههای بزرگ نجابت.
در کوچههای فروبستهی استجابت.
در کوچههای سرور و غم راستینی که مان بود.
در کوچهباغ گل ساکت نازهایت.
در کوچهباغ گل سرخ شرمام.
در کوچه های نوازش.
در کوچههای چه شبهای بسیار،
تا ساحل سیمگون سحرگاه رفتن.
در کوچههای مهآلود بس گفتوگوها،
بیهیچ از لذت خواب گفتن.
در کوچههای نجیب غزلها که چشم تو میخواند،
گهگاه اگر از سخن باز میماند،
افسون پاک منش پیش میراند.
ای شط پرشوکت هر چه زیبایی پاک!
ای شط زیبای پر شوکت من!
ای رفته تا دوردستان!
آنجا بگو تا کدامین ستارهست
روشنترین همنشین شب غربت تو؟
ای همنشین قدیم شب غربت من!
ای تکیهگاه و پناه
غمگینترین لحظههای کنون بینگاهات تهی مانده از نور،
در کوچهباغ گل تیره و تلخ اندوه،
در کوچههای چه شبها که اکنون همه کور.
آنجا بگو تا کدامین ستارهست
که شبفروز تو خورشید پارهست؟
■شاعر #مهدی_اخوانثالث | ۱۳۶۹-۱۳۰۷ |
🎙●با صدای: #فروغ_فرخزاد
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
🎼●آهنگ: «بیخوابی»
🎙●با صدای: #علیرضا_قربانی و #همایون_شجریان
○●شاعر: #مهدی_اخوانثالث
○●آهنگساز: #مهیار_علیزاده
به دیدارم بیا هر شب
در این تنهایی تنها و تاریک خدامانند
دلام تنگ است
بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند
شبام را روز کن در زیر سرپوش سیاهیها
دلام تنگ است
بیا بنگر چه غمگین و غریبانه
در این ایوان سرپوشیده وین تالاب مالامال
دلی خوش کردهام با این پرستوها و ماهیها
به دیدارم بیا ای همگناه، ای مهربان با من
که اینان زود میپوشند رو در خوابهای بیگناهیها
و من میمانم و بیداد بیخوابی...
@asheghanehaye_fatima
🎼●آهنگ: «بیخوابی»
🎙●با صدای: #علیرضا_قربانی و #همایون_شجریان
○●شاعر: #مهدی_اخوانثالث
○●آهنگساز: #مهیار_علیزاده
به دیدارم بیا هر شب
در این تنهایی تنها و تاریک خدامانند
دلام تنگ است
بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند
شبام را روز کن در زیر سرپوش سیاهیها
دلام تنگ است
بیا بنگر چه غمگین و غریبانه
در این ایوان سرپوشیده وین تالاب مالامال
دلی خوش کردهام با این پرستوها و ماهیها
به دیدارم بیا ای همگناه، ای مهربان با من
که اینان زود میپوشند رو در خوابهای بیگناهیها
و من میمانم و بیداد بیخوابی...
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
دیشب آمد پیشم و اتمام حجّت کرد
ساعتی با او
راه میرفتم
گفت او، گفتم،
هرچه گفت، آخر پذیرفتم
من نمیدانم چه صنعت کرد
دیشب آمد پیشم و اتمام حجّت کرد
و مرا آخر به پایانم،
با لب پرخنده دعوت کرد
من نمیدانم چهها گفتم
هم خوش و خندان، هم آشفتم
بعد از آن خفتم.
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
ساعتی با او
راه میرفتم
گفت او، گفتم،
هرچه گفت، آخر پذیرفتم
من نمیدانم چه صنعت کرد
دیشب آمد پیشم و اتمام حجّت کرد
و مرا آخر به پایانم،
با لب پرخنده دعوت کرد
من نمیدانم چهها گفتم
هم خوش و خندان، هم آشفتم
بعد از آن خفتم.
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
■دریغ
بىشكوه و غريب و رهگذرند
يادهاى دگر، چو برق و چو باد
يادِ تو پُر شكوه و جاويد است
و آشناى قديمِ دل، اما
اى دريغ! اى دريغ! اى
فرياد
با دلِ من چه مىتواند كرد
يادت؟ اى يادِ من ز دل برده!
من گرفتم لطيف، چون شبنم
هم درخشان و پاک، چون باران،
چه كنند اين دو؟! اى بهشتِ جوان!
با يكى برگِ پير و پژمرده؟!
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
بىشكوه و غريب و رهگذرند
يادهاى دگر، چو برق و چو باد
يادِ تو پُر شكوه و جاويد است
و آشناى قديمِ دل، اما
اى دريغ! اى دريغ! اى
فرياد
با دلِ من چه مىتواند كرد
يادت؟ اى يادِ من ز دل برده!
من گرفتم لطيف، چون شبنم
هم درخشان و پاک، چون باران،
چه كنند اين دو؟! اى بهشتِ جوان!
با يكى برگِ پير و پژمرده؟!
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
عاشقانه های فاطیما
به دیدارم بیا، ای هم گناه، ای مهربان با من شب افتاده ست و من تاریک و تنهايم در ایوان ودر تالاب من دیری ست در خوابند پرستوها و ماهیها و آن نیلوفر آبی بیا ای مهربان با من! بیا ای یاد مهتابی #مهدی_اخوان_ثالث ...🚶♂... @asheghanehaye_fatima
به دیدارم بیا هر شب،
در این تنهاییِ تنها و تاریکِ خدامانند
دلم تنگ است
بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند
شبم را روز کن در زیرِ سرپوشِ سیاهیها
دلم تنگ است
بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه
در این ایوانِ سرپوشیده، وین تالابِ مالامال
دلی خوش کردهام با این پرستوها و ماهیها
و این نیلوفرِ آبی و این تالابِ مهتابی
بیا ای همگناهِ من درین برزخ
بهشتم نیز و هم دوزخ
به دیدارم بیا، ای همگناه،
ای مهربان با من!
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
به دیدارم بیا هر شب،
در این تنهاییِ تنها و تاریکِ خدامانند
دلم تنگ است
بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند
شبم را روز کن در زیرِ سرپوشِ سیاهیها
دلم تنگ است
بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه
در این ایوانِ سرپوشیده، وین تالابِ مالامال
دلی خوش کردهام با این پرستوها و ماهیها
و این نیلوفرِ آبی و این تالابِ مهتابی
بیا ای همگناهِ من درین برزخ
بهشتم نیز و هم دوزخ
به دیدارم بیا، ای همگناه،
ای مهربان با من!
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تشنهام امشب اگر باز خیال لب ِتو
خواب نفرستد و از راه سرابم نبرد
کاش از عمر شبی تا به سحر چون مهتاب
شبنم زلف ِتو را نوشم و خوابم نَبَرد
✍ #مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
خواب نفرستد و از راه سرابم نبرد
کاش از عمر شبی تا به سحر چون مهتاب
شبنم زلف ِتو را نوشم و خوابم نَبَرد
✍ #مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
باغ بی برگی
روشن و یکتا
🎼●آهنگ: «باغ بیبرگی»
🎙●خواننده: #روشن | #یکتا
●آهنگ: #احسان_بیرقدار
●شعر: #مهدی_اخوانثالث
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر با آن پوستین سردِ نمناکاش.
باغ بیبرگی
روز و شب تنهاست
با سکوت پاکِ غمناکش.
سازِ او باران، سرودش باد،
جامهاش شولای عریانیست...
@asheghanehaye_fatima
🎙●خواننده: #روشن | #یکتا
●آهنگ: #احسان_بیرقدار
●شعر: #مهدی_اخوانثالث
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر با آن پوستین سردِ نمناکاش.
باغ بیبرگی
روز و شب تنهاست
با سکوت پاکِ غمناکش.
سازِ او باران، سرودش باد،
جامهاش شولای عریانیست...
@asheghanehaye_fatima
زمستان؛ مهدی اخوانثالث.
@monadchannel
سلامات را نمیخواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدارِ یاران را
نگه جز پیشِ پا را دید، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دستِ محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس، کز گرمگاه سینه میآید برون، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیشِ چشمانات
نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم؟
ز چشمِ دوستانِ دور یا نزدیک
مسیحای جوانمردِ من! ای ترسای پیرِ پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است... آی...
دمات گرم و سرت خوش باد
سلامام را تو پاسخ گوی، در بگشای...
■شعر و صدای: #مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
سلامات را نمیخواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدارِ یاران را
نگه جز پیشِ پا را دید، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دستِ محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس، کز گرمگاه سینه میآید برون، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیشِ چشمانات
نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم؟
ز چشمِ دوستانِ دور یا نزدیک
مسیحای جوانمردِ من! ای ترسای پیرِ پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است... آی...
دمات گرم و سرت خوش باد
سلامام را تو پاسخ گوی، در بگشای...
■شعر و صدای: #مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
.
مهتاب شب که جامش از اختر لبالب است
گر هر ستاره ماه شود باز شب شب است
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
مهتاب شب که جامش از اختر لبالب است
گر هر ستاره ماه شود باز شب شب است
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
.
اگر روزم پریشان شد
فدای تاری از زلفش،
که هر شَب با خیالش خوابهای دیگری دارم...!
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
اگر روزم پریشان شد
فدای تاری از زلفش،
که هر شَب با خیالش خوابهای دیگری دارم...!
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
.
در این جادو شب ِ
پوشیده از برگِ گلِ کوکب...
دلم دیوانه بودن
با تو را میخواست!
🧡
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
در این جادو شب ِ
پوشیده از برگِ گلِ کوکب...
دلم دیوانه بودن
با تو را میخواست!
🧡
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
وای، امّا
- با که باید گفت این؟ -
من دوستی دارم
که به دشمن خواهم از او التجا بردن...
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
- با که باید گفت این؟ -
من دوستی دارم
که به دشمن خواهم از او التجا بردن...
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
قاصدک، هان! چه خبر آوردی؟
از کجا؟ وز که خبر آوردی؟
خوشخبر باشی، امّا... امّا...
گرد بام و درِ من
بیثمر میگردی
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
از کجا؟ وز که خبر آوردی؟
خوشخبر باشی، امّا... امّا...
گرد بام و درِ من
بیثمر میگردی
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
.
هی فلانی!
زندگی شاید همین باشد...
یک فریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او و جز با او نمیخواهی
من گمانم
زندگی باید همین باشد...
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
هی فلانی!
زندگی شاید همین باشد...
یک فریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او و جز با او نمیخواهی
من گمانم
زندگی باید همین باشد...
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو را با غیر میبینم، صدایم درنمیآید
دلم میسوزد و کاری ز دستم برنمیآید
شعر #مهدی_اخوانثالث
اجرای #رشید_کاکاوند
@asheghanehaye_fatima
دلم میسوزد و کاری ز دستم برنمیآید
شعر #مهدی_اخوانثالث
اجرای #رشید_کاکاوند
@asheghanehaye_fatima
Baghe Bi Bargi
Babak Afra
🎼●آهنگ: «باغ بیبرگی»
🎙●خواننده و آهنگساز: #بابک_افرا
●شعر: #مهدی_اخوانثالث
باغِ بیبرگی
روز و شب تنهاست
با سکوتِ پاکِ غمناکاش
باغِ بیبرگی که میگوید که زیبا نیست؟
@asheghanehaye_fatima
🎙●خواننده و آهنگساز: #بابک_افرا
●شعر: #مهدی_اخوانثالث
باغِ بیبرگی
روز و شب تنهاست
با سکوتِ پاکِ غمناکاش
باغِ بیبرگی که میگوید که زیبا نیست؟
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باغِ بیبرگی، که میگوید که زیبا نیست؟
داستان از میوههای سر به گردونسایِ
اینک خفته در تابوت پستِ خاک میگوید.
باغ بیبرگی
خندهاش خونیست اشکآمیز
جاودان بر اسب یالافشانِ زردش میچمد در آن: پادشاه فصلها، پاییز.
■شعر و صدا: #مهدی_اخوانثالث [ ۱۳۶۹-۱۳۰۷ ]
@asheghanehaye_fatima
داستان از میوههای سر به گردونسایِ
اینک خفته در تابوت پستِ خاک میگوید.
باغ بیبرگی
خندهاش خونیست اشکآمیز
جاودان بر اسب یالافشانِ زردش میچمد در آن: پادشاه فصلها، پاییز.
■شعر و صدا: #مهدی_اخوانثالث [ ۱۳۶۹-۱۳۰۷ ]
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای درختان عقیم ریشهتان در خاکهای هرزگی مستور،
یک جوانهی ارجمند از هیچجاتان رست نتواند.
ای گروهی برگِ چرکینتارِ چرکینپود،
یادگار خشکسالیهای گردآلود،
هیچ بارانی شما را شست نتواند...
شعرخوانی #مهدی_اخوانثالث
درکنار #ابراهیم_گلستان
@asheghanehaye_fatima
یک جوانهی ارجمند از هیچجاتان رست نتواند.
ای گروهی برگِ چرکینتارِ چرکینپود،
یادگار خشکسالیهای گردآلود،
هیچ بارانی شما را شست نتواند...
شعرخوانی #مهدی_اخوانثالث
درکنار #ابراهیم_گلستان
@asheghanehaye_fatima
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر؛ با آن پوستین سرد نمناکش
باغ بیبرگی، روز و شب تنهاست،
با سکوت پاک غمناکش
سازِ او باران، سرودش باد
جامهاش شولای عریانیست
ور جز اینش جامهای باید،
بافته بس شعله ی زر تارِپودش باد
گو بروید، یا نروید، هرچه در هرجا که خواهد، یا نمیخواهد
باغبان و رهگذاری نیست
باغ نومیدان،
چشم در راهِ بهاری نیست
گر زچشمش پرتو گرمی نمیتابد،
ور به رویش برگ لبخندی نمی روید،
باغ بیبرگی که میگوید که زیبا نیست؟
داستان از میوههای سر به گردونسای اینک خفته در تابوتِ پستِ خاک می گوید.
باغ بیبرگی
خنده اش خونیست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد
در آن پادشاهِ فصلها، پاییز.
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
ابر؛ با آن پوستین سرد نمناکش
باغ بیبرگی، روز و شب تنهاست،
با سکوت پاک غمناکش
سازِ او باران، سرودش باد
جامهاش شولای عریانیست
ور جز اینش جامهای باید،
بافته بس شعله ی زر تارِپودش باد
گو بروید، یا نروید، هرچه در هرجا که خواهد، یا نمیخواهد
باغبان و رهگذاری نیست
باغ نومیدان،
چشم در راهِ بهاری نیست
گر زچشمش پرتو گرمی نمیتابد،
ور به رویش برگ لبخندی نمی روید،
باغ بیبرگی که میگوید که زیبا نیست؟
داستان از میوههای سر به گردونسای اینک خفته در تابوتِ پستِ خاک می گوید.
باغ بیبرگی
خنده اش خونیست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد
در آن پادشاهِ فصلها، پاییز.
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
شب از شبهای پاییزیست
از آن همدرد و با من مهربان شبهای شکآور،
ملول و خستهدل، گریان و طولانی
شبی که در گمانم من که آیا بر شبم گرید، چنین همدرد،
و یا بر بامدادم گرید، از من نیز پنهانی
و اینک ـ خیره در من مهربان ـ بینم
که دست سرد و خیساش را
چو بالشتی سیه زیر سرم ـ بالین سوداها ـ گذارد شب
من این میگویم و دنباله دارد شب ...
خموش و مهربان با من
بهکردار پرستاری سیه پوشیده پیشاپیش، دل برکنده از بیمار،
نشسته درکنارم، اشک بارد شب
من این میگویم و دنباله دارد شب...
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima
از آن همدرد و با من مهربان شبهای شکآور،
ملول و خستهدل، گریان و طولانی
شبی که در گمانم من که آیا بر شبم گرید، چنین همدرد،
و یا بر بامدادم گرید، از من نیز پنهانی
و اینک ـ خیره در من مهربان ـ بینم
که دست سرد و خیساش را
چو بالشتی سیه زیر سرم ـ بالین سوداها ـ گذارد شب
من این میگویم و دنباله دارد شب ...
خموش و مهربان با من
بهکردار پرستاری سیه پوشیده پیشاپیش، دل برکنده از بیمار،
نشسته درکنارم، اشک بارد شب
من این میگویم و دنباله دارد شب...
#مهدی_اخوانثالث
@asheghanehaye_fatima