عاشقانه های فاطیما
819 subscribers
21.2K photos
6.51K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima



آنکه هر صبح طلوع می کند

خورشید نیست

کارگری ست با کلاه ایمنی زرد

که از پشت کیسه های سیمان

بیرون می زند

پیغمبری ست

که کفش های ایمنی اش

به او ایمان نیاورده باشند

بلغزد پاهایش

فکرش را بکن

هر روز پیغمبران خسته ای را ببینی

مصلوب شده

از داربست

پایین افتاده باشند

قاچ بشوند

مثل پیتزایی خمیر شده

ما

پیغمبران زیادی هستیم

که معجزه های مختلفی داریم

برای ایمان آوردن

شئ ای که در دست هایم می بینید

سنگ فرز نیست

گل آفتابگردان است


#محمد_نیازی
@asheghanehaye_fatima




همیشه نگرانی ام این بود
قلبم بدون بهانه بتپد
بدون اینکه کسی را دوست داشته باشد
صبح
برای پرنده ها دست تکان ندهد
شب
برای ستاره ها چشمی نفرستد
در خواب هایم
معشوقه ای برای بوسیدن نداشته باشد

همیشه نگرانی ام این بود
خواب پدر بزرگم را ببینم
بگوید
نگران نباش
قلب ات بدون بهانه
ایستاده است

#محمد_نیازی
@asheghanehaye_fatima



زمستون امسال روی شال تو
خودش رو نشون داد سفید بخت شد
تو داری تو برفا قدم میزنی
خیال همه کوچه ها تخت شد

یه پالتو یه چکمه یه شال سیاه
یه کوچه که دلتنگ پای تو بود
صداهای گنجشکای رو درخت
صدای رسیدن صدای تو بود

هوا سرده داری بهم میرسی
خودم رو توی قهوه حل می کنم
میام توی کوچه ، چه حالی میده
زمستون و دارم بغل می کنم

کنار شومینه واسه بودنت
یه جنگل سپیدار و صف می کنم
منم توی قهوت دارم سر میرم
منم توی قهوت که کف می کنم

دارم میبینم برف و توی حیاط
زمستون و تو خونه قسمت بکن
یا گنجشکای زیر برف و بیار
به یه قهوه ی داغ دعوت بکن

هوا سرده داری بهم میرسی
خودم رو توی قهوه حل می کنم
میام توی کوچه ، چه حالی میده
زمستون و دارم بغل می کنم


#محمد_نیازی
@asheghanehaye_fatima




ﺑﯿﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﻮﺭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺖ


مرز ی
ﮐﻪ ﻭﻗﺖ ﺭﺳﯿﺪﻥ بسته ﻣﯽ ﺷﺪ
ﻣﻨﯽ هست ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ . . .
ﻭ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﯽ


ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﻑ ﻣﺮﺯ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﺗﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﻔﻬﻤﺪ
ﺳﯿﻢ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﺭﺩﺍﺭ ﺍﺯ ﺳﯿﻢ ﻫﺎﯼ ﺗﻠﻔﻦ
ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮ ﺍﻧﺪ


ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ
ﺭﻭﯼ ﻣﯿﻦ ﻫﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﺣﺎﻻ
ﺍﻣﺎﻡ ﺯﺍﺩﻩ ﺍﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺍﻡ
ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺩﺳﺘﯽ
ﺑﻪ ﺿﺮﯾﺢ ﺍﺵ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ

#محمد_نیازی