@asheghanehaye_fatima
و بدین سان است
که در دل آفتاب
و در برابر افق
که دامنه دیگر روز را روشن می کند
تشنگی به بند می کشاند و شکنجه می دهد
و زخم کهنه
به مانند روز نخست، خونین است
و دل در گرما
چون ردیف پیازها در درازای دیوار
برشته می شود
هرچه بیشتر بگذرد
دست هاشان
بیشتر شکل خاک می گیرد
هرچه بیشتر بگذرد
چشم هاشان
بیشتر شکل آسمان می گیرد.
#یانیس_ریتسوس
ترجمه:
#لیلی_گلستان
و بدین سان است
که در دل آفتاب
و در برابر افق
که دامنه دیگر روز را روشن می کند
تشنگی به بند می کشاند و شکنجه می دهد
و زخم کهنه
به مانند روز نخست، خونین است
و دل در گرما
چون ردیف پیازها در درازای دیوار
برشته می شود
هرچه بیشتر بگذرد
دست هاشان
بیشتر شکل خاک می گیرد
هرچه بیشتر بگذرد
چشم هاشان
بیشتر شکل آسمان می گیرد.
#یانیس_ریتسوس
ترجمه:
#لیلی_گلستان
#فروغ_فرخزاد از نگاه #لیلی_گلستان دختر #ابراهیم_گلستان
ـ لحظۀ ورود فروغ فرخزاد به داستان زندگی شما کجا بود؟
ـ بهنظرم اصلاً موضوع مهمی نیست. من در پاریس بودم که او آمد اینجا. دختر جوان بدبختی بود که محتاج همهچیز بود. محتاج پول، محتاج زندگی بهتر، محتاج کسی که بیاید و راه و چاه زندگی را نشانش بدهد و یکی را گیر آورد و چسبید به او!
به او حق میدهم، چون پدرم واقعاً مرد جذابی بود و هنوز هم هست. خیلی زیبا بود، یعنی زیباترین مردی است که من در ایران دیدم . خب، وقتی یک دختر جوان که شعر هم بلد است میآید پیش همچین مردی برای منشیگری، باید هم عاشق شود.
طبیعی است که پدرم مرد الواطی نبود، خوشگل بود، مشهور بود، قشنگ حرف میزد، لباسهای معمولی میپوشید و دلش میخواست خوب زندگی کند...
▫️بخشی از گفتوگو با لیلی گلستان
@asheghanehaye_fatima
ـ لحظۀ ورود فروغ فرخزاد به داستان زندگی شما کجا بود؟
ـ بهنظرم اصلاً موضوع مهمی نیست. من در پاریس بودم که او آمد اینجا. دختر جوان بدبختی بود که محتاج همهچیز بود. محتاج پول، محتاج زندگی بهتر، محتاج کسی که بیاید و راه و چاه زندگی را نشانش بدهد و یکی را گیر آورد و چسبید به او!
به او حق میدهم، چون پدرم واقعاً مرد جذابی بود و هنوز هم هست. خیلی زیبا بود، یعنی زیباترین مردی است که من در ایران دیدم . خب، وقتی یک دختر جوان که شعر هم بلد است میآید پیش همچین مردی برای منشیگری، باید هم عاشق شود.
طبیعی است که پدرم مرد الواطی نبود، خوشگل بود، مشهور بود، قشنگ حرف میزد، لباسهای معمولی میپوشید و دلش میخواست خوب زندگی کند...
▫️بخشی از گفتوگو با لیلی گلستان
@asheghanehaye_fatima
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
#لیلی_گلستان دربارهی خودش و پدرش #ابراهیم_گلستان و از جمله ترجمهی کتاب زندگی، جنگ و دیگر هیچ نوشتهی اوریانا فالاچی ترجمه لیلی (۱۳۵۰) و نیز شوهرش ( نعمت حقیقی فیلمبردار معروف و پدر مانی حقیقی) و طلاقاش و اشتغالاَش در کتاب فروشی و تاسیس گالری نقاشی گفته است.
این سخنرانی در سال ۱۳۸۱ انجام شده.
@asheghanehaye_fatima
این سخنرانی در سال ۱۳۸۱ انجام شده.
@asheghanehaye_fatima