عاشقانه های فاطیما
804 subscribers
21.1K photos
6.45K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
کارم را کار کرده‌ام
خوابم را خوابيده‌ام
مرگم را مرده‌ام
و حالا ديگر می‌توانم بروم
ترک کنم چيزی را که ضروری‌ست
و ترك کنم چيزی را كه سرشارست
ضروری در دل
و ضروری در مخمصه
دلدار من، من مال تو هستم
همان‌طور كه هميشه بوده‌ام
از مغزِ استخوان تا به منفذها
از اشتياق تا پوست
حالا كه ديگر مأموريتم
به پايان رسيده است:
دعا كن بخشيده شده باشم
بابتِ عمری که گذراندم
تني كه تعقيب كردم
او هم در تعقيب من بود
اشتياق من مكانی‌ست
و مرگم سفری‌ست دريايی

#لئونارد_کوهن

@asheghanehaye_fatima
#لئونارد_کوهن(Leonard Cohen) بیست و یکم سپتامبر سال ۱۹۳۴ در مونترال کانادا در متولد شد

پدرش که تاجر پوشاک بود، در نه سالگی لئونارد درگذشت. کوئن اولین کتاب شعرش را در سال ۱۹۵۶ در مونترال کانادا منتشر کرد، اولین رمان او نیز در سال ۱۹۶۳ به کتاب فروشی‌ها آمد.

او در رشته زبان انگلیسی از دانشگاه مک‌گیل دانش‌آموخته شد و در سال ۱۹۵۵ به خاطر نوشته‌های خلاقانه‌اش جایزه ادبی Mc. Naughton را از آن خود کرد.

او تا ۳۳ سالگی به صحنه موسیقی نیامده بود و اولین اجراهایش را در این سنین شروع کرد و به سرعت به عنوان یکی از ستاره‌های راک اندرول خود را به جامعه موسیقی کانادا و آمریکا شناساند.

نخستین آلبوم های او در سال‌های ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۱ به بازار آمد و به نوعی از جمله قویترین آثار او به شمار می رفتند. موسیقی ملایم و فضای یاس‌آلود و عاشقانه از ویژگی‌های آثار کوهن به شمار می‌رود.

از جمله معروفترین کارهای او ترانه هاله لویاست که به نوعی شهرتی جهانی برای او به ارمغان آورد.

مصاحبه‌ای خواندنی با لئونارد کوهن

درون مایه شعرهای او دین، انزوا و روابط میان فردی است. همین حس انزوا و سرخوردگی سبب شد تا او یک دهه( دهه نود) را دور ار اجتماع به سر برد به تمرین و زیست در شیوه زندگی بودایی سپری کند تا در نخستین  سال‌های قرن ۲۱ دوباره به صحنه موسیقی و شعر باز آید.

کوئن در ۱۰ مارس ۲۰۰۸ به عنوان عضو جدید تالار مشاهیر راک اند رول معرفی شد.

آقای کوهن در مراسم گرمی سال ۲۰۱۰ در لس آنجلس جایزه یک عمر دستاورد هنری را دریافت کرد.

کوئن در سال ۲۰۱۱ به دلیل «مجموعه آثارش که بر سه نسل در سرتاسر جهان تأثیر گذاشته‌است» جوایز شاهدخت آستوریاس - یکی از معتبرترین جوایز ادبی اسپانیا - را دریافت کرد. هیئت داوران جایزهٔ پرنس آستوریاس در مورد کوئن گفتند که «او تصویری آفریده‌است که در آن، شعر و موسیقی درهم آمیخته‌اند و به چیز گران بهای تغییرناپذیری بدل شده‌اند»

برخی از اشعار و کتاب‌های کوهن به زبان فارسی نیز ترجمه شده‌اند و او در میان مخاطبان فارسی زبان وعلاقه‌مندان موسیقی در ایران نیز هواداران خاصی دارد.
وی در 10 نوامبر سال 2016 درگذشت.

@asheghanehaye_fatima
به رقص آر مرا
چنان نرم و طولانی
تا از دلهره و ترس
به آرامشی ژرف برسم...
برقصانم
برقصانم
تا انتهای عشق...

🎼 #لئونارد_کوهن

@asheghanehaye_fatima


🎼●آهنگ: «به ژرفای هزار بوسه» | A Thousand Kisses Deep |

🎙●خواننده: #لئونارد_کوهن | Leonard Cohen

و گاهی که شب، شبی غم‌ناک و آرام تورا در غم فرو می‌برد
ما قلب‌های‌مان را به همدیگر پیوند می‌دهیم پیوندی به ژرفای هزار بوسه

به رخت‌خواب می‌رویم، به هم می‌چسبیم
و در انتهای دریا می‌بینم که برای لاش‌خوری چون من هیچ اقیانوسی باقی نمانده

به سوی عرشه می‌روم
برای رودی که برای‌مان باقی مانده دعا می‌کنم
و آن‌گاه می‌گذارم چون ژرفای هزار بوسه خورد شود

من نیرنگ‌ها را از خود دفع می‌کنم، خود را استوار می‌کنم
به خیابان "بوگی" باز می‌گردم
حدس می‌زنم که هدایای‌شان را با هدیه‌ای که نگاه داشته بودی تعویض نکنند
دیگر به تو فکر نمی‌کنم
جز کاری را که فراموش کردیم انجام‌اش دهیم، به ژرفای هزار بوسه


و گاهی که شب، شبی غم‌ناک و آرام تو را در غم فرو می‌برد
ما قلب‌های‌مان را به هم‌دیگر پیوند می‌دهیم و هزاران بوسه عمیق می‌زنیم
کره اسب‌های زیبا می‌دوند، دخترها جوان هستند
شانس‌هایی آن‌جاست که می‌شود به آن‌ها دست یافت

#موزیک


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



نیازی نیست دوستم داشته باشی
چون تو همه‌ی زن‌هایی هستی
که همیشه می‌خواسته‌ام

به دنیا آمدم که روز و شب
به دنبال تو باشم

و همه‌ی مردهایی باشم
که عاشق تو هستند.


#لئونارد_کوهن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بانوی من
می‌تواند بر روی دستمالی بیارامد
و یا نیز
روی برگی افتاده از درخت
به وقتِ خزان.

من شکارچیانی دیده‌ام
که بر کنار دامنش زانو زده‌اند
و او آن‌ها را
به خوابش نیز راه نمی‌دهد.

تنها پیشکشِ آن‌ها برای تقدیم،
حزنی‌ست بی‌پایان.
من
جیب‌هایم را بیرون کشیدم
برای یافتن دستمالی و یا برگی.

لئونارد کوهن - شاعر کانادایی
برگردان: فرید فرخ‌زاد

My lady can sleep
Upon a handkerchief
Or if it be Fall
Upon a fallen leaf.

I have seen the hunters
kneel before her hem
Even in her sleep
She turns away from them.

The only gift they offer
Is their abiding grief
I pull out my pockets
For a handkerchief or leaf.

#Leonard_Cohen
#لئونارد_کوهن
#فرید_فرخ‌زاد

@asheghanehaye_fatima


🎼●بازخوانی آهنگ: «تا انتـهای عشق برقصان مــرا»
"Dance me to the end of love"

●ترانه‌
یی از: #لئونارد_کوهن | "Leonard Cohen" |

🎙●اجرایی از گروه آمریکایی: "The civil wars"

با ویولون آتشین‌ات مرا تا انتهای عشق برقصان
در میان بیم و وحشت مرا برقصان تا امنیت مطلق
مرا چون شاخه‌ی زیتونی بردار و کبوتر راهنمای‌ام به منزل باش
تا انتهای عشق برقصان مرا
تا انتهای عشق برقصان مرا

وقتی شهود رفتند، بگذار زیبایی‌ات را بنگرم
بگذار حرکت‌ات را احساس کنم، همانند بابلی‌ها
آرام به من نشان بده آن‌چه را که فقط حدودش را من می‌دانم

تا انتهای عشق برقصان مرا
تا انتهای عشق برقصان مرا

برای جشن عروسی که بر پا کرده‌ایم مرا برقصان،
مرا مدام برقصان
با محبت مرا برقصان و طولانی برقصان مرا
ما هر دو مغلوب و هر دو غالب عشق خود هستیم

تا انتهای عشق مرا برقصان
تا انتهای عشق مرا برقصان

برای کودکانی که انتظار به دنیا آمدن را می‌کشند،
مرا برقصان
از میان پرده‌هایی که بوسه‌های من و تو در آن خسته مانده‌اند، مرا برقصان
هم اینک پناهی از خیمه برپا کن، هر چند هر ریسمان آن پاره باشد
تا انتهای عشق مرا برقصان
با ویولون گر گرفته‌ات مرا تا انتهای عشق برقصان
در میان بیم و وحشت مرا برقصان تا امنیت مطلق
با دست برهنه‌ات مرا لمس کن یا با دستکش‌ات

تا انتهای عشق برقصان مرا
تا انتهای عشق برقصان مرا.

Dance me to your beauty with a burning violin
Dance me through the panic ’til I’m gathered safely in
Lift me like an olive branch and be my homeward dove
Dance me to the end of love
Dance me to the end of love
Oh let me see your beauty when the witnesses are gone
Let me feel you moving like they do in Babylon
Show me slowly what I only know the limits of
Dance me to the end of love
Dance me to the end of love

Dance me to the wedding now, dance me on and on
Dance me very tenderly and dance me very long
We’re both of us beneath our love, we’re both of us above
Dance me to the end of love
Dance me to the end of love

Dance me to the children who are asking to be born
Dance me through the curtains that our kisses have outworn
Raise a tent of shelter now, though every thread is torn
Dance me to the end of love

Dance me to your beauty with a burning violin
Dance me through the panic till I’m gathered safely in
Touch me with your naked hand or touch me with your glove
Dance me to the end of love
Dance me to the end of love
Dance me to the end of love.

@asheghanehaye_fatima
نیازی نیست دوستم داشته باشی
چون تو همه‌ی زن‌هایی هستی
که همیشه می‌خواسته‌ام

به دنیا آمدم که روز و شب
به دنبال تو باشم

و همه‌ی مردهایی باشم
که عاشق تو هستند.

#لئونارد_کوهن


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بانوی من
می‌تواند بر روی دستمالی بیارامد
و یا نیز
روی برگی افتاده از درخت
به وقتِ خزان.

من شکارچیانی دیده‌ام
که بر کنار دامنش زانو زده‌اند
و او آن‌ها را
به خوابش نیز راه نمی‌دهد.

تنها پیشکشِ آن‌ها برای تقدیم،
حزنی‌ست بی‌پایان.
من
جیب‌هایم را بیرون کشیدم
برای یافتن دستمالی و یا برگی.

لئونارد کوهن - شاعر کانادایی
برگردان: فرید فرخ‌زاد

My lady can sleep
Upon a handkerchief
Or if it be Fall
Upon a fallen leaf.

I have seen the hunters
kneel before her hem
Even in her sleep
She turns away from them.

The only gift they offer
Is their abiding grief
I pull out my pockets
For a handkerchief or leaf.


#لئونارد_کوهن
#فرید_فرخ‌زاد


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
‏کارم را کار کرده‌ام
خوابم را خوابيده‌ام
مرگم را مُرده‌ام
و حالا ديگر
می توانم بروم!

#لئونارد_کوهن
با من بمان
اندکی بیشتر با من بمان
ای سایه‌ی گریزان آرامشم
بانوی من
تو آن تشنگی هستی
که عطش را فرو می نشاند
کدام آغوش می تواند
چون آغوش تو باشد...؟!


#لئونارد_کوهن


@asheghanehaye_fatima

بیش از هر هنر و استعداد که #لئونارد_کوهن فقید را با آنها می‌شناسیم، او را در جوامع ادبی اما به عنوان شاعر و ترانه‌سُرایی بزرگ می‌شناسند، کوهن ٢١ ساله بود که نخستین جایزه‌ را به خاطر نوشته‌های نو و خلاقانه‌اش دریافت کرد.

اما آمیختن موسیقی و شعر بود که باعث شهرت و ماندگاری‌ او شد، کوهن نخستین تجربه حضورش در عرصه موسیقی را در ٢٧ سالگی و در جشنواره موسیقی مردمی و سپس دو کنسرت در نیویورک تجربه کرد. عده‌ای بر این باوردند که بزرگانی همچون #باب_دیلن و #بروس_اسپرینگستین مشوق او برای خوانندگی بوده‌اند.

ترکیب صدای خش‌دار او با سبک موسیقی و اشعار منحصر به فردش، طرفداران خاصی را برای او به همراه آورد، متن ترانه‌های کوهن بیشتر در مورد عشق، نفرت، جنگ، صلح، معنویت و سکس است.

روز جهانی دموکراسی، نامی که شاید فقط نام باشد و شاید هم نباشد. بهرحال مردم سالاری نام پانزدهم سپتامبر در تقویم جهانی است.
گونه‌ای از حکومت که فرد یا افراد خاصی حاکم نیستند بلکه مردم بر مردم حکومت می‌کنند.
سیستمی که می‌گویند افلاطون آن را بدترین نوع حکومت می‌دانسته و منتقدان نیز می‌گویند اکثریت مردم شایستگی تصمیم‌گیری در مسائل سیاسی را ندارد، خب البته عده‌ای هم این را بهترین راه مقابله با تمرکز قدرت می‌دانند.

لئونارد کوهن در آلبوم سال ۱۹۹۲ خودش با عنوان «آینده» از سیاست و آینده می‌گوید.
سقوط سیاسی و اجتماعی امریکا را می‌سراید که آینده را دیده‌ام تمامش جنایت است و از #دموکراسی می‌گوید که از آسمان و زمین به سوی امریکا می‌آید کشوری که او با کنایه می‌گوید دوستش دارد، (لئونارد کوهن کانادایی است و بعدها به آمریکا رفته است) و می‌خواهد تا شرایطش را برای آینده بهبود ببخشد، در این ترانه دموکراسی نقاب تمام رنج‌ها و جنایات است و از همان آغاز ترانه که به «میدان تی آن من» (محل کشتار دانشجویان دموکرات و مخالف کمونیست بود) اشاره می‌کند، شکل فرمالیته و کالاوار دموکراسی را نشانمان می‌دهد.

آلبومی که این ترانه را در خود دارد در جدول موسیقی انگلستان به رتبه ۳۶ رسید و در کانادا به‌طور شگفت‌انگیزی موفق شد. کوئن همچنین جایزه جونو را برای بهترین وکالیست مرد در سال ۱۹۹۳ برای این آلبوم کسب کرد.

#قاسم_مظاهری
#معرفی_هنرمند

@asheghanehaye_fatima
#لئونارد_کوهن، افسانه‌ای تکرار نشدنی است.
در زندگانیش همه کار کرد. عاشقی‌ها کرد، آوازها خواند، شعرها سرود، رمان‌های بی‌نظیر نوشت، از کتاب مقدس به زبان شعر و موسیقی گفت و اسطوره‌ چند نسل از مردمان زمین بود و هست...

کوهن بی نظیر است و دیگر خودش نیست...
۲۱ سپتامبر، زادروز کوهن افسانه‌ای
۱۹۳۴-۲۰۱۶



@asheghanehaye_fatima
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎼صدای زیبای #لئونارد_کوهن
قطعه جاودانه
Dance me, to the end of love

🎬صحنه ی رقص #آل_پاچینو و گابریله انور در فیلم " بوی خوش زن"



@asheghanehaye_fatima
So Long, Marianne
Leonard Cohen
*«مارین آیلن» محبوب نروژی کوهن که الهام‌بخش خیلی از ترانه‌ها و شعرهای کوهن بود.

🎼●آهنگ: «بدرود مارین»
"So Long Marianne"

🎙●خواننده: #لئونارد_کوهن [ Leonard Cohen | کانادا، ۲۰۱۶–۱۹۳۴ ]

@asheghanehaye_fatima
_

می‌خواهم بمیرم
چرا که تو برای من نمرده‌ای
و هنوز
جهان عاشق توست.

#لئونارد_کوهن
•••
@asheghanehaye_fatima
زیر دستان من
پستانهای کوچک تو
نفس نفس می‌زنند
انگار دو گنجشک بر زمین افتاده اند

جم که می خوری
صدای به هم خوردن بالهایی را می‌شنوم
که سقوط می‌کنند

زبانم بند آمده از تماشای تو
که در کنار من بر زمین افتاده‌ای
که مژگانت
ستون مهره جانورانی کوچک و شکستنی است

می ترسم از وقتی
که دهان باز می‌کنی
و مرا صیاد صدا می‌زنی
وقتی مرا نزدیک می‌خوانی
و می‌گویی
تنت زیبا نیست
دلم می‌خواهد
چشمان و دهان پنهان سنگ
وَ نور و آب را احضار کنم
تا علیه تو شهادت دهند.

آنها را می‌خواهم
تا از عمق صندوقچه‌‌هایشان
به تو تسلیم کنند
قافیه لرزان چهره‌ات را.
وقتی مرا نزدیک می‌خوانی
و می‌گویی
تنت زیبا نیست
دلم می‌خواهد تنم و دستانم
آبگیرهایی شوند
آیینه نگاهت، لبخندت.

اثری از #لئونارد_کوهن

@asheghanehaye_fatima