@asheghanehaye_fatima
"باران در برج جدی"
چه کسی بیچتر از باران میگذرد
چه کسی از باران میگذرد
که باران دریا را گریه میکند
■
کسی که دوست داشتن را دوست نمیدارد
در گردباد پارو میزند
و کسی که دستِ کم یک گل زرد
یا یک پرندهی زنگاری را دوست بدارد
دستِ کم شاه فرنگ است
■
من که دنیا و شقاوت آن را یکجا دیدهام
میدانم، میدانم
میدانم که دنیا را
بچهها و احمقها
به تناصف
تقسیم کردهاند
زندگی را بر باد نوشتهاند
و خوشبختی را
تنها
در کتابهای خطی میتوان دید
در چشم شب پرندهی بیقراری هست
که سرنوشت مرا
در بالهایش حمل میکند
آه... ای پرندهی دیوانه
تا چند
تا چند
بازی ادامه خواهد یافت
#کیومرث_منشی_زاده
از مجموعه شعر #قرمزتر_از_سفید 1370
"باران در برج جدی"
چه کسی بیچتر از باران میگذرد
چه کسی از باران میگذرد
که باران دریا را گریه میکند
■
کسی که دوست داشتن را دوست نمیدارد
در گردباد پارو میزند
و کسی که دستِ کم یک گل زرد
یا یک پرندهی زنگاری را دوست بدارد
دستِ کم شاه فرنگ است
■
من که دنیا و شقاوت آن را یکجا دیدهام
میدانم، میدانم
میدانم که دنیا را
بچهها و احمقها
به تناصف
تقسیم کردهاند
زندگی را بر باد نوشتهاند
و خوشبختی را
تنها
در کتابهای خطی میتوان دید
در چشم شب پرندهی بیقراری هست
که سرنوشت مرا
در بالهایش حمل میکند
آه... ای پرندهی دیوانه
تا چند
تا چند
بازی ادامه خواهد یافت
#کیومرث_منشی_زاده
از مجموعه شعر #قرمزتر_از_سفید 1370