@asheghanehaye_fatima
ساکت شدن در پیشگاهت، حالِ خوبی نیست
وقتی، تمامِ قلبِ من، از عشق لبریز است
سَر میکشم، آرام و پیوسته، "تو " را، هر بار
این روزها، حالِ دلم، معطوفِ "پاییز" است
دم میکشد احساسِ خامم، بینِ دستانت
در استکانِ کوچکِ گود و کمر باریک!
عطرش، مشامت را نوازش میکند انگار
در یک هوایی کاملا، مطبوع و رمانتیک
تا به فضایی انتزاعی بازگردانیم
یک نقطه عطفی، تا تمامم را بسوزانی
در تندباد حادثه، چون کوه بودم تو...
میآمدی- بی دغدغه ، دل را، بلرزانی!!
یک" تو "-همیشه- ، کنج قلبم، جااااش– خالی بود
راحت، به کاخِ قلب ِ من، وارد شدی! قدیس!
اسکندری–اینبار، میخواهم، نسوزانی ...
این تخت جمشید مرا، با فتنهی ِ "تائیس"
ای کاش! پائیزیترین بارانِ حست را ...
بی وقفه، روی قلب من رگباااار میبستی
ای کاااش! روی ِ _..._ ( نقطه چینها )، در نوشتارت
با قاطعیت مینوشتی: مال ِ من، هستی!
ویرانترین- " ارگ ِ بمم " بعد از نگاه ِ تو
"شوری " مذاقی خوش، برایِ حضرت ِ بخت است!
" در دستِ تعمیرم "، به دستان خودم امروز
آثارِ تاریخی – مرمت کردنش، سخت است!
#فرانك_خليلی
ساکت شدن در پیشگاهت، حالِ خوبی نیست
وقتی، تمامِ قلبِ من، از عشق لبریز است
سَر میکشم، آرام و پیوسته، "تو " را، هر بار
این روزها، حالِ دلم، معطوفِ "پاییز" است
دم میکشد احساسِ خامم، بینِ دستانت
در استکانِ کوچکِ گود و کمر باریک!
عطرش، مشامت را نوازش میکند انگار
در یک هوایی کاملا، مطبوع و رمانتیک
تا به فضایی انتزاعی بازگردانیم
یک نقطه عطفی، تا تمامم را بسوزانی
در تندباد حادثه، چون کوه بودم تو...
میآمدی- بی دغدغه ، دل را، بلرزانی!!
یک" تو "-همیشه- ، کنج قلبم، جااااش– خالی بود
راحت، به کاخِ قلب ِ من، وارد شدی! قدیس!
اسکندری–اینبار، میخواهم، نسوزانی ...
این تخت جمشید مرا، با فتنهی ِ "تائیس"
ای کاش! پائیزیترین بارانِ حست را ...
بی وقفه، روی قلب من رگباااار میبستی
ای کاااش! روی ِ _..._ ( نقطه چینها )، در نوشتارت
با قاطعیت مینوشتی: مال ِ من، هستی!
ویرانترین- " ارگ ِ بمم " بعد از نگاه ِ تو
"شوری " مذاقی خوش، برایِ حضرت ِ بخت است!
" در دستِ تعمیرم "، به دستان خودم امروز
آثارِ تاریخی – مرمت کردنش، سخت است!
#فرانك_خليلی