@asheghanehaye_fatima
نمی خواستم درآغوش بگیرمت
می خواستم
آنقدر در من بمانی که پیر شویم
در تنم راه بیفتی
و عصای کوچکت رگهایم را سوراخ کند
اکنون اما گوش سپرده ام
به صدای تار سفیدی که سیاهی موهایم را می شکافد
چگونه از درونم گریختی
چگونه برهنه در تاریکی دویدی
چگونه مرا از تنت تکاندی ...
#عمیدی
نمی خواستم درآغوش بگیرمت
می خواستم
آنقدر در من بمانی که پیر شویم
در تنم راه بیفتی
و عصای کوچکت رگهایم را سوراخ کند
اکنون اما گوش سپرده ام
به صدای تار سفیدی که سیاهی موهایم را می شکافد
چگونه از درونم گریختی
چگونه برهنه در تاریکی دویدی
چگونه مرا از تنت تکاندی ...
#عمیدی