عاشقانه های فاطیما
780 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima


چنان رفته ای
که آغوش من پر نمی شود دیگر
و هر چه بی تو می گذرم
باز نمی گذرد روز

این که با خانه ام نمانده ای
مهم نیست

این که در شب های پارک روبرو دیگر نمی خوانی
مهم نیست

من مهم نیستم
حتی کوچه های اطراف خانه ام
که قدم های تو را می شناخت

این که ترن ها اعتصاب کرده بودند
تا بی خیال فرودگاه شوی
این که عابر بانک ها کار نمی کردند
تا پول نداشته باشی سوار تاکسی شوی
واقعا مهم نبود

با تو کاون گاردن برهوتی بود
بی تو میدان مُد

و این زن ها که پشت کرده اند به من
انگار می دانند دیگر خطرناک نیستم
بی تو حتی نمی توانم
یکی از این دختر ها را بچسبانم به تنهایی م
که مثل بادکنک دارد
هی بزرگ می شود

چنان رفته ای که آنکه آمده آنجاست
و آنکه رفت
هنوز اینجاست


#علی_عبدالرضایی
من هم دیدم که می دَود!
گریه نکن
هیچ مَردی فرار نمیکند
زن دیگری منتظرش بود...

#علی_عبدالرضایی
کتاب #اروتیکا


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

قطار ایستاد
همه پیاده شدند
و ما که هر کدام به سمتی رفتیم
ما را جا گذاشتیم
هنوز می رویم و می آییم
از خیال من
به خیال تو
در همان قطار.


#علی_عبدالرضایی
🍀🍀
@asheghanehaye_fatima




وحشتناک تر از دوستت دارم نیست
وقتی مطمئنی ندارد...

#علی_عبدالرضایی
از کتاب #خدایا_مرا_ببخش_حالا_نه
#نشر_چشمه
@asheghanehaye_fatima



از کوچه دیگر نمی گذشت
نمی گذاشتند بگذرد
پرده ها را کنار زد
پنجره را آرام
از تن خانه درآورد
از پله ها برد پایین
و در کوچه ها و خیابان ها گرداند
دنبال دختری می گشت
که از پشت پنجره دیگر نمی گذشت


#علی_عبدالرضایی
@asheghanehaye_fatima


من هم دیدم که می دود،
گریه نکن
هیچ مَردی فرار نمی‌کند!
زن دیگری منتظرش بود...

#علی_عبدالرضایی
من یهودی نیستم
اما صدایت می زنم ال
عبری نمی دانم
ولی مطمئنم
نام فامیل تو جز آشویتس نیست
پستان هات
دو پشته کشته مرده
در نسل کُشیِ ارامنه
بین دو رانت
دو داعشی پشت وانت
پیشِ تو طالبان پنهان است

اندامت شکنجه گاهِ زبان است
قحطی در دلِ بابی ساندز
و اعتصاب می کند غذا
اگر تو نیایی
مثل سونامی به غارتِ فوكوشيما

لبهات
رآکتورِ نیروگاه
نفس هات
موادِ رادیواکتیو
و من خرابه ای در چرنوبیل
که بر صورتش چینی
تنها نوشته ای بینی

زیبایی تو بی رحم است
فارسی را چنان هلاک کرده ای
که در هر قرار ...دادش درآمد سرِ ترکمانچای
و زلزله آمد در بم
بعد از آنکه فرستادی
صدام را به آبادان

تن ات بیت المقدس است
گردنِ کشیده ات نوارِ غزّه
و غزوه های محمد برای تو بود
حتی تبعید من
که مجبورم کرده در انگلیس
بی تو بمانم
و دستِ فرانسه نخوانم
زیباییِ تو ویرانم کرده
و با اینکه ژاپنی نمی دانم
مطمئنم
ترجمه ی چشمانت هیروشیماست

#چرنوبیل

#علی_عبدالرضایی

@asheghanehaye_fatima