غزل بانو جان، نوا جان، دليل جان
در دامنهي بزآو، در دامنهي تنهاترين كوهِ كنگاور نشستهام و به تو فكر ميكنم. به دخترمان. به نجواي خوش فريادمان. به همهي اين روزها كه نتوانستم در آغوشت آرام بگيرم. به همهي سفرهايي كه سبكترم نكرد. به همهي آدمهايي كه به ناعادلانهترين حكمها زنجير شدهاند.
به اين كه غمگينترين ترانهها را، تشنهترين آدمها به شادي، سرودهاند، عاشقانهترين قصهها را تنهاترينها نوشتهاند، تلخترين اسارتها را، آزاديخواهترين انسانها كشيدهاند، عميقترين دخمهها را براي بلندپروازترين مبارزان كندهاند و زشتترين دنيا را براي زيباترين چشمها ساختهاند.
هزار جاي كارِ اين دنيا ميلنگلد.
دوباره بايد ويرانش كرد و به آتشش كشيد.
غزل جان. پرستو صفت جان.
سرخترين گلها براي تو ..
از نامههای #عزالدین_ماهرویان
به معشوقهاش #غزل_آموریان
@asheghanehaye_fatima
در دامنهي بزآو، در دامنهي تنهاترين كوهِ كنگاور نشستهام و به تو فكر ميكنم. به دخترمان. به نجواي خوش فريادمان. به همهي اين روزها كه نتوانستم در آغوشت آرام بگيرم. به همهي سفرهايي كه سبكترم نكرد. به همهي آدمهايي كه به ناعادلانهترين حكمها زنجير شدهاند.
به اين كه غمگينترين ترانهها را، تشنهترين آدمها به شادي، سرودهاند، عاشقانهترين قصهها را تنهاترينها نوشتهاند، تلخترين اسارتها را، آزاديخواهترين انسانها كشيدهاند، عميقترين دخمهها را براي بلندپروازترين مبارزان كندهاند و زشتترين دنيا را براي زيباترين چشمها ساختهاند.
هزار جاي كارِ اين دنيا ميلنگلد.
دوباره بايد ويرانش كرد و به آتشش كشيد.
غزل جان. پرستو صفت جان.
سرخترين گلها براي تو ..
از نامههای #عزالدین_ماهرویان
به معشوقهاش #غزل_آموریان
@asheghanehaye_fatima