عاشقانه های فاطیما
808 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima
🎀

تب کرده ام پیراهنم ویروس دارد
گلبوته هایش داغ نامحسوس دارد
من دیده ام در تب می افتد ماه در حوض
ساعت هم آنجا گردش معکوس دارد

باور کنید آقا اجازه! دست من نیست
این عشق تنها با جنون تکمیل می شد
از برف شبهای زمستانی بپرسید
وقتی می آمد مدرسه تعطیل می شد

سر زد شبیه آفتاب از پشت دیوار
مهتاب را در آسمانت خط خطی کرد
تا من به چشمت ماه پیشانی بیایم
قلب تو را مانند بمب ساعتی کرد

از روستاهای خیالی می گذشتیم
آنجا زنی با خاطراتش شال می بافت
با بافه ای از جنس رویاهای رنگین
هر شب برای یک مسافر فال می بافت



تب کرده ام، هذیان برایت می نویسم
مغزم پر است از فکرهای اشتباهی!
بگذار حالت را بپرسم گرچه دیر است:

#عالیجناب_شعرهایم! روبراهی؟!


#مژگان_عباسلو
@asheghanehaye_fatima


خسته ام از تظاهر به ایستادگی

از پنهان کردن زخم هایم

زور که نیست !

دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم و

با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است....!

............اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم

میخواهم لج کنم ، با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا...!

چقدر بگویم فردا روز دیگریست و امروز بیاید و مثل هر روز باشی....؟؟!

خسته ام .... از تو .... از خودم....از همه ی زندگی .....

میخواهم بکشم کنار ! از تو ... از خودم..... از همه ی زندگی .!

#عالیجناب_شعرهایم_دوستت_دارم
@asheghanehaye_fatima


تب کرده ام
هذیان برایت مینویسم
مغزم پراست از فکرهای اشتباهی

بگذار حالت رابپرسم
گرچه دیر است؛
#عالیجناب شعرهایم ، روبه راهی؟

...🚶...
#مژگان_عباسلو
#فاطیما
@asheghanehaye_fatima


تب کرده ام پیراهنم ویروس دارد
گلبوته هایش داغ نامحسوس دارد
من دیده ام در تب می افتد ماه در حوض
ساعت هم آنجا گردش معکوس دارد

باور کنید آقا اجازه! دست من نیست
این عشق تنها با جنون تکمیل می شد
از برف شبهای زمستانی بپرسید
وقتی می آمد مدرسه تعطیل می شد

سر زد شبیه آفتاب از پشت دیوار
مهتاب را در آسمانت خط خطی کرد
تا من به چشمت ماه پیشانی بیایم
قلب تو را مانند بمب ساعتی کرد

از روستاهای خیالی می گذشتیم
آنجا زنی با خاطراتش شال می بافت
با بافه ای از جنس رویاهای رنگین
هر شب برای یک مسافر فال می بافت



تب کرده ام، هذیان برایت می نویسم
مغزم پر است از فکرهای اشتباهی!
بگذار حالت را بپرسم گرچه دیر است:

#عالیجناب_شعرهایم! روبراهی؟!


#مژگان_عباسلو