@asheghanehaye_fatima
حســود نیستم ...
این اصلا اسمش حســودی نیست. ... .
یک جور حسِ تلــخ و گـسُ و آزاردهنده اســت .
میـــآ ید و با طعم اش
دلـــم را موُر موُر مے کند .
بعــد چشم عقـلم را مے بنـــدد
و
وسوسه اش مرا می کِشاند به خشـــم .
عصبی میشوم ...
وقتی میبینم ،
لبخندهایت
دارد مثل آفـــتاب
بر درخت همسایه می تـــابد .
حســـود هستم ....
هر چه فکر مےکنــم
مےبینم این حس
درست اسمش حسودی است .
حسودم به شعرهایے
که برایشان میگویی ...
به خوش و بش ها
و به هر چه که
دارد
آن سو تر
دلشــــان را
به نـــام تو
گرم می کند و
خانــــه شان را روشـــن ...
من حسودم...
#شبنم_نادری
حســود نیستم ...
این اصلا اسمش حســودی نیست. ... .
یک جور حسِ تلــخ و گـسُ و آزاردهنده اســت .
میـــآ ید و با طعم اش
دلـــم را موُر موُر مے کند .
بعــد چشم عقـلم را مے بنـــدد
و
وسوسه اش مرا می کِشاند به خشـــم .
عصبی میشوم ...
وقتی میبینم ،
لبخندهایت
دارد مثل آفـــتاب
بر درخت همسایه می تـــابد .
حســـود هستم ....
هر چه فکر مےکنــم
مےبینم این حس
درست اسمش حسودی است .
حسودم به شعرهایے
که برایشان میگویی ...
به خوش و بش ها
و به هر چه که
دارد
آن سو تر
دلشــــان را
به نـــام تو
گرم می کند و
خانــــه شان را روشـــن ...
من حسودم...
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima☘
کاش میشد
هوایت را بلعید
عطرت را قورت داد
صدایت را کرد داخل قوطی و حبس کرد
برای هر زمانی که نیستی
هرم نفسهایت را
برق نگاهت را
نبضات را
همه را
میشد گرفت و در بقچهای پیچید
و یادگاری گذاشت در پستوی
عمر
تا همیشه
داشتت
بنفش دوست داشتنی من.
#شبنم_نادری
کاش میشد
هوایت را بلعید
عطرت را قورت داد
صدایت را کرد داخل قوطی و حبس کرد
برای هر زمانی که نیستی
هرم نفسهایت را
برق نگاهت را
نبضات را
همه را
میشد گرفت و در بقچهای پیچید
و یادگاری گذاشت در پستوی
عمر
تا همیشه
داشتت
بنفش دوست داشتنی من.
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
از این به بعد...
با حروف رمز با تو صحبت میکنم.
مثلا وقتی میگویم کجایی؟
یعنی:
دلم برایت تنگ شده است.
دوست دارم ببینمت.
نمیشود بیایی و
مرا روی دو زانویت بنشانی
و به عطر همیشگیات
مدهوشم کنی.
یا وقتی میگویم چرا به من زنگ نزدی؟
یعنی:
دلم هوایی شده
برای شنیدنت،
با آن لهجهی مردانهی خاصات
که کلمات را
مثل نباتی میگیری و
مینشانی کنج دهانت
و با وسواسی خاص
مزمزه شان میکنی.
وقتی میگویم زود بیا!
یعنی:
تا تو بیایی
من از سر دلشورهی آمدنت
همهی راه رسیدنات را
ذکر میگیرم،
و چون پرندهای تازه رها شده
از بندِ نداشتنت
اوج میگیرم به آسمانی که
چشمهای تو را
درون خود قاب کرده است.
میبینی،
این حروف ساده
چقدر رمزآلود هستند.
#شبنم_نادری
#باران
از این به بعد...
با حروف رمز با تو صحبت میکنم.
مثلا وقتی میگویم کجایی؟
یعنی:
دلم برایت تنگ شده است.
دوست دارم ببینمت.
نمیشود بیایی و
مرا روی دو زانویت بنشانی
و به عطر همیشگیات
مدهوشم کنی.
یا وقتی میگویم چرا به من زنگ نزدی؟
یعنی:
دلم هوایی شده
برای شنیدنت،
با آن لهجهی مردانهی خاصات
که کلمات را
مثل نباتی میگیری و
مینشانی کنج دهانت
و با وسواسی خاص
مزمزه شان میکنی.
وقتی میگویم زود بیا!
یعنی:
تا تو بیایی
من از سر دلشورهی آمدنت
همهی راه رسیدنات را
ذکر میگیرم،
و چون پرندهای تازه رها شده
از بندِ نداشتنت
اوج میگیرم به آسمانی که
چشمهای تو را
درون خود قاب کرده است.
میبینی،
این حروف ساده
چقدر رمزآلود هستند.
#شبنم_نادری
#باران
@asheghanehaye_fatima
هوای دلتنگی
هوای خاصی است .
دیروز که هوای تو به سرم زد ،
هوا بارانی بود .
امروز که هوابارانی بود ،
هوایی ات شدم .
همیشه
بوی نم باران
و جاده
و شعر
و یک چمدان
من را به هوای رسیدن
به هوایی که تو در آن نفس می کشی
می کشاند .
دلتنگی
هوایش ابری است .
چشم های من به هوای تو
بارانی ،
آسمان احساسم
پر از شعر ...
چمدان ام
پر از تنهایی ...
اما
دوستت دارم همیشه
بر لبم
همیشه تکرار می شود .
در هر هوایی که باشد ...
#شبنم_نادری #باران
هوای دلتنگی
هوای خاصی است .
دیروز که هوای تو به سرم زد ،
هوا بارانی بود .
امروز که هوابارانی بود ،
هوایی ات شدم .
همیشه
بوی نم باران
و جاده
و شعر
و یک چمدان
من را به هوای رسیدن
به هوایی که تو در آن نفس می کشی
می کشاند .
دلتنگی
هوایش ابری است .
چشم های من به هوای تو
بارانی ،
آسمان احساسم
پر از شعر ...
چمدان ام
پر از تنهایی ...
اما
دوستت دارم همیشه
بر لبم
همیشه تکرار می شود .
در هر هوایی که باشد ...
#شبنم_نادری #باران
@asheghanehaye_fatima
باران
دموکرات ترین عاشق دنیاست .
برایش فرقی ندارد
می بارد ،
از آسمان
حتی در دل کویر.
نوازش گر خوبی است ،
تمام برگها را ،
زمین ها را
دشت ها را ،
سقف خانه ها را ...
دل تو را
دست می کشد و
حس می کند.
باران
دموکرات ترین
عاشقی است که
از خودش
هیچ نشانه ای
از بوسه
بر روی پیشانی کسی
نمی گذارد،
اما حلاوت آمدنش
مذاق هر کویر زده ای را
سیراب می کند.
#شبنم_نادری #باران
باران
دموکرات ترین عاشق دنیاست .
برایش فرقی ندارد
می بارد ،
از آسمان
حتی در دل کویر.
نوازش گر خوبی است ،
تمام برگها را ،
زمین ها را
دشت ها را ،
سقف خانه ها را ...
دل تو را
دست می کشد و
حس می کند.
باران
دموکرات ترین
عاشقی است که
از خودش
هیچ نشانه ای
از بوسه
بر روی پیشانی کسی
نمی گذارد،
اما حلاوت آمدنش
مذاق هر کویر زده ای را
سیراب می کند.
#شبنم_نادری #باران
@asheghanehaye_fatima
کاش میشد
هوایت را بلعید
عطرت را قورت داد
صدایت را کرد داخل قوطی و حبس کرد
برای هر زمانی که نیستی
هرم نفسهایت را
برق نگاهت را
نبضات را
همه را
میشد گرفت و در بقچهای پیچید
و یادگاری گذاشت در پستوی
عمر
تا همیشه
داشتت
بنفش دوست داشتنی من
#شبنم_نادری
کاش میشد
هوایت را بلعید
عطرت را قورت داد
صدایت را کرد داخل قوطی و حبس کرد
برای هر زمانی که نیستی
هرم نفسهایت را
برق نگاهت را
نبضات را
همه را
میشد گرفت و در بقچهای پیچید
و یادگاری گذاشت در پستوی
عمر
تا همیشه
داشتت
بنفش دوست داشتنی من
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
🍃
#تـــو
اشــاره کن ،
بــا سرانگشتـان عزیزت ،
کــه از این جهان پر از عشق
چقدر نصیب می خواهے ؟
مـن بـــا اشــارت تـو ،
هستے را
به عاشقے وا می دارم
امـــا خوش انـــصاف
وقتی نمی خواهی عاشـــقی کنی
گــــرد و غبار نشــسته بـــر طاقچه
تـرک شیشه و ،
پنچــری مـاشین و ،
هوای آلـــوده و ،
تــرافیک و
خشکسالی دریــاچه ارومیـه و
تـوافق هسته ای را ...
طومار نکن. ..
.. من باقطره ی شبنمی
که از نگاه تو
بر من بیفتد
سبز می شوم .
نمی خواهد
بــاران را
بـــهانه کنی
امروز کمی سبز باش
#شبنم_نادری
🍃
#تـــو
اشــاره کن ،
بــا سرانگشتـان عزیزت ،
کــه از این جهان پر از عشق
چقدر نصیب می خواهے ؟
مـن بـــا اشــارت تـو ،
هستے را
به عاشقے وا می دارم
امـــا خوش انـــصاف
وقتی نمی خواهی عاشـــقی کنی
گــــرد و غبار نشــسته بـــر طاقچه
تـرک شیشه و ،
پنچــری مـاشین و ،
هوای آلـــوده و ،
تــرافیک و
خشکسالی دریــاچه ارومیـه و
تـوافق هسته ای را ...
طومار نکن. ..
.. من باقطره ی شبنمی
که از نگاه تو
بر من بیفتد
سبز می شوم .
نمی خواهد
بــاران را
بـــهانه کنی
امروز کمی سبز باش
#شبنم_نادری
🍂🍁🍂🍁🍂
چقدر نیستی…
چقدر دوری…
چقدر پیدایت نیست.
انگار آدم بخواهد آفتاب را ببیند،
اما او را به دیدن روزنه ای پشت پلک پنجره ها،
وادار کنند.
یا بخواهد دستی را بگیرد ،
اما او را به نوازش پر کبوتر قانع سازند.
یا مثلا دلش برای آبی دریا تنگ شده باشد،
اما او را با نگاه به آبی حوضِ کوچکی دلخوش کنند.
نیستی…
این هم از نشانه های توست،
که انتظار را چاشنی دوست داشتنت کنی.
آنقدر که حتی ،
به جرعه ای از
کرشمه ی خیالت هم ،
دلخوش باشم.
نیستی چقدر…
در حوالی من...
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
چقدر نیستی…
چقدر دوری…
چقدر پیدایت نیست.
انگار آدم بخواهد آفتاب را ببیند،
اما او را به دیدن روزنه ای پشت پلک پنجره ها،
وادار کنند.
یا بخواهد دستی را بگیرد ،
اما او را به نوازش پر کبوتر قانع سازند.
یا مثلا دلش برای آبی دریا تنگ شده باشد،
اما او را با نگاه به آبی حوضِ کوچکی دلخوش کنند.
نیستی…
این هم از نشانه های توست،
که انتظار را چاشنی دوست داشتنت کنی.
آنقدر که حتی ،
به جرعه ای از
کرشمه ی خیالت هم ،
دلخوش باشم.
نیستی چقدر…
در حوالی من...
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
اگر من مرد بودم ،
لااقل دستهایت را نمیگرفتم ،
تا بعد رفتنم
خاطرهی بوی عطر مردانهام
تا مدتها روی سرانگشتان نازک زنانهات
نماند،
و تو را دیوانه نکند.
اگر من مرد بودم،
حرف میزدم .
شعر نمیخواندم .
تا صدای بمِ خوشآهنگ مردانهام ،
را
التماسگونه،
نخواهی
روزی صد بار
بشنوی.
اگر من مرد بودم،
به حرمت مردانگیام
حتی اگر دلم پیش دیگری میرفت
پایم را پس نمیکشیدم.
اگر من مرد بودم
گوش چشمم را میکشیدم
تا دزدانه
سرک نکشد پشت دیوار همسایه.
اگر من مرد بودم
بوسهی روی پیشانیات را
مهر میکردم،
پای عهد نانوشتهای از معرفت
تا دستهای سردت
نلرزد
وقتی بیمحابا
به سوی خودم میکشانمشان.
اگر من مرد بودم،
وقتی میدیدم
تو
حتی دستانت را
از روی شرم زنانه
پس میکشیدی
آغوشت را
بهانهی رفتنم
نمیکردم.
اگر من مرد بودم ،
شعرهای زنانهای
دلم را نمیربود
و گوشهایم را پنبه میگذاشتم ،
تا احساس سرکشم بفهمد
در یک قلب
دو محبوب نمیگنجد...
اگر من مرد بودم...
اما من مرد نیستم.
من دستهایم زنانه است .
شعرهایم زنانه است .
زلفام پریشان است.
اما بدان،
قولم همیشه مردانه است
حتی اگر مرد نباشم.
#شبنم_نادری
اگر من مرد بودم ،
لااقل دستهایت را نمیگرفتم ،
تا بعد رفتنم
خاطرهی بوی عطر مردانهام
تا مدتها روی سرانگشتان نازک زنانهات
نماند،
و تو را دیوانه نکند.
اگر من مرد بودم،
حرف میزدم .
شعر نمیخواندم .
تا صدای بمِ خوشآهنگ مردانهام ،
را
التماسگونه،
نخواهی
روزی صد بار
بشنوی.
اگر من مرد بودم،
به حرمت مردانگیام
حتی اگر دلم پیش دیگری میرفت
پایم را پس نمیکشیدم.
اگر من مرد بودم
گوش چشمم را میکشیدم
تا دزدانه
سرک نکشد پشت دیوار همسایه.
اگر من مرد بودم
بوسهی روی پیشانیات را
مهر میکردم،
پای عهد نانوشتهای از معرفت
تا دستهای سردت
نلرزد
وقتی بیمحابا
به سوی خودم میکشانمشان.
اگر من مرد بودم،
وقتی میدیدم
تو
حتی دستانت را
از روی شرم زنانه
پس میکشیدی
آغوشت را
بهانهی رفتنم
نمیکردم.
اگر من مرد بودم ،
شعرهای زنانهای
دلم را نمیربود
و گوشهایم را پنبه میگذاشتم ،
تا احساس سرکشم بفهمد
در یک قلب
دو محبوب نمیگنجد...
اگر من مرد بودم...
اما من مرد نیستم.
من دستهایم زنانه است .
شعرهایم زنانه است .
زلفام پریشان است.
اما بدان،
قولم همیشه مردانه است
حتی اگر مرد نباشم.
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
اگر من مرد بودم ،
لااقل دستهایت را نمیگرفتم ،
تا بعد رفتنم
خاطرهی بوی عطر مردانهام
تا مدتها روی سرانگشتان نازک زنانهات
نماند،
و تو را دیوانه نکند.
اگر من مرد بودم،
حرف میزدم .
شعر نمیخواندم .
تا صدای بمِ خوشآهنگ مردانهام ،
را
التماسگونه،
نخواهی
روزی صد بار
بشنوی.
اگر من مرد بودم،
به حرمت مردانگیام
حتی اگر دلم پیش دیگری میرفت
پایم را پس نمیکشیدم.
اگر من مرد بودم
گوش چشمم را میکشیدم
تا دزدانه
سرک نکشد پشت دیوار همسایه.
اگر من مرد بودم
بوسهی روی پیشانیات را
مهر میکردم،
پای عهد نانوشتهای از معرفت
تا دستهای سردت
نلرزد
وقتی بیمحابا
به سوی خودم میکشانمشان.
اگر من مرد بودم،
وقتی میدیدم
تو
حتی دستانت را
از روی شرم زنانه
پس میکشیدی
آغوشت را
بهانهی رفتنم
نمیکردم.
اگر من مرد بودم ،
شعرهای زنانهای
دلم را نمیربود
و گوشهایم را پنبه میگذاشتم ،
تا احساس سرکشم بفهمد
در یک قلب
دو محبوب نمیگنجد...
اگر من مرد بودم...
اما من مرد نیستم.
من دستهایم زنانه است .
شعرهایم زنانه است .
زلفام پریشان است.
اما بدان،
قولم همیشه مردانه است
حتی اگر مرد نباشم.
#شبنم_نادری
اگر من مرد بودم ،
لااقل دستهایت را نمیگرفتم ،
تا بعد رفتنم
خاطرهی بوی عطر مردانهام
تا مدتها روی سرانگشتان نازک زنانهات
نماند،
و تو را دیوانه نکند.
اگر من مرد بودم،
حرف میزدم .
شعر نمیخواندم .
تا صدای بمِ خوشآهنگ مردانهام ،
را
التماسگونه،
نخواهی
روزی صد بار
بشنوی.
اگر من مرد بودم،
به حرمت مردانگیام
حتی اگر دلم پیش دیگری میرفت
پایم را پس نمیکشیدم.
اگر من مرد بودم
گوش چشمم را میکشیدم
تا دزدانه
سرک نکشد پشت دیوار همسایه.
اگر من مرد بودم
بوسهی روی پیشانیات را
مهر میکردم،
پای عهد نانوشتهای از معرفت
تا دستهای سردت
نلرزد
وقتی بیمحابا
به سوی خودم میکشانمشان.
اگر من مرد بودم،
وقتی میدیدم
تو
حتی دستانت را
از روی شرم زنانه
پس میکشیدی
آغوشت را
بهانهی رفتنم
نمیکردم.
اگر من مرد بودم ،
شعرهای زنانهای
دلم را نمیربود
و گوشهایم را پنبه میگذاشتم ،
تا احساس سرکشم بفهمد
در یک قلب
دو محبوب نمیگنجد...
اگر من مرد بودم...
اما من مرد نیستم.
من دستهایم زنانه است .
شعرهایم زنانه است .
زلفام پریشان است.
اما بدان،
قولم همیشه مردانه است
حتی اگر مرد نباشم.
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
شب گهواره ایست ،
که تا صبح یاد تو را
در خوابِ من تاب می دهد ،
و من در عمق تاریکی ها ،
پلک هایم را به شوق دیدن برق چشم هایت
در خواب می بندم
می بندم ...
می بندم ...
#شبنم_نادری
شب گهواره ایست ،
که تا صبح یاد تو را
در خوابِ من تاب می دهد ،
و من در عمق تاریکی ها ،
پلک هایم را به شوق دیدن برق چشم هایت
در خواب می بندم
می بندم ...
می بندم ...
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
سخت نداشتن توست ...
و سخت تر آن است ،
که مجبور باشی خودت نباشی ....
که اگر باشم ،
دیگر تو را
حتی در خیال هم نخواهم داشت ...
اگر بخواهم خودم باشم ،
حتی نمیتوانم از دور نگاهت کنم ...
اگر بخواهم خودم باشم ،
دیگر حتی نمیتوانم صدایت را
بشنوم .
باران ،
دل بسته است ،
به پرنده ای که راه خانه اش دور است ...
دور است و بالا ...
خودم را سال هاست،
در قاب های عکس،
در انعکاس صدا ،
در لابلای شعرها ،
خاک کرده ام ...
حالا دستانم مثل مرده ای منجمد
یخ زده است...
چیزی ندارم برای تقدیم به مهربانی ات.
میخواهم از این قفس ،
به شوق آغوش تو،
پرواز کنم ...
می خواهم ،
آسمان
محل تلاقی نگاهمان باشد .. ..
می خواهم
اما نمیتوانم ...
سخت است تو باشی
اما من نداشته باشمت...
#شبنم_نادری (باران)
سخت نداشتن توست ...
و سخت تر آن است ،
که مجبور باشی خودت نباشی ....
که اگر باشم ،
دیگر تو را
حتی در خیال هم نخواهم داشت ...
اگر بخواهم خودم باشم ،
حتی نمیتوانم از دور نگاهت کنم ...
اگر بخواهم خودم باشم ،
دیگر حتی نمیتوانم صدایت را
بشنوم .
باران ،
دل بسته است ،
به پرنده ای که راه خانه اش دور است ...
دور است و بالا ...
خودم را سال هاست،
در قاب های عکس،
در انعکاس صدا ،
در لابلای شعرها ،
خاک کرده ام ...
حالا دستانم مثل مرده ای منجمد
یخ زده است...
چیزی ندارم برای تقدیم به مهربانی ات.
میخواهم از این قفس ،
به شوق آغوش تو،
پرواز کنم ...
می خواهم ،
آسمان
محل تلاقی نگاهمان باشد .. ..
می خواهم
اما نمیتوانم ...
سخت است تو باشی
اما من نداشته باشمت...
#شبنم_نادری (باران)
به شوق آمدن صبح شب را
بیدار ماندم تا زودتر از آفتاب
به چشم های #تُ وارد شوم
و بی تابانه بگویم امروز بیشتر
از دیروز "دوستت دارم " ...
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
بیدار ماندم تا زودتر از آفتاب
به چشم های #تُ وارد شوم
و بی تابانه بگویم امروز بیشتر
از دیروز "دوستت دارم " ...
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
آفتاب ،پشت پنجره
در انتظار پلک گشودن ،
پرنده،در انتظار پرواز
و عشق
در انتظار بوسیدن و نوازش تو ست.
گوش به راهم ،
تا با عزیزم #تُ ،
روزی دیگر بیاغازم .
بیدار شو گل من !
صبح ات بخیر...
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
در انتظار پلک گشودن ،
پرنده،در انتظار پرواز
و عشق
در انتظار بوسیدن و نوازش تو ست.
گوش به راهم ،
تا با عزیزم #تُ ،
روزی دیگر بیاغازم .
بیدار شو گل من !
صبح ات بخیر...
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
دوست داشتنت
بذر كوچکی است در دلم،
كه صبح ها،
چند شاخه اش،
با هوای عشق تو شكوفه میدهند..
💙
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
بذر كوچکی است در دلم،
كه صبح ها،
چند شاخه اش،
با هوای عشق تو شكوفه میدهند..
💙
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
حس ششم زنانه،
حس بویایی نیست
اما می تواند
عطر حضور یڬ زن را
در خاطرات نزدیڬ تو احساس ڪند
حس ششم زنانه ،
حس چشایی نیست
اما می تواند بفھـمد
طعم کدام "دوستت دارم "
زیر زبانت مزه کرده است
حس ششم زنانه ،
حس لامسـه نیست
اما گرمای دست کسی را غیر خودش ،
در دستہـایی کہ مدتھـاست برایش سرد شده ،
خوب احساس می کند
حس ششم زنانه ،
حس شنوایی هم نیست .
اما می تواند کوچکترین نجوای محبتی را
که زیر گوشت خوانده شده ، بشنود .
حس ششم زنانه
حس بینایی نیست
اما چشم بستـه هم می تواند ببیند ،
قلبت دارد برای چہ اسمی ،
تندتر از قبل می زند ....
حس ششم زنانه
لعنت به حسی که نمیتوان آن را ڪور کرد .
ڪر کرد.
زبان برید .
حسی که
نمی توان انکار کرد از بس آشکار است
لعنت به حس ششم زنانہ که از صدها بازپرس
دقیق تر می تواند،
مچ تو را بگیرد .
و تو ،
مے خواهی حس ششم زنانه را
به زندان سکوت محکوم کنی !
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
حس بویایی نیست
اما می تواند
عطر حضور یڬ زن را
در خاطرات نزدیڬ تو احساس ڪند
حس ششم زنانه ،
حس چشایی نیست
اما می تواند بفھـمد
طعم کدام "دوستت دارم "
زیر زبانت مزه کرده است
حس ششم زنانه ،
حس لامسـه نیست
اما گرمای دست کسی را غیر خودش ،
در دستہـایی کہ مدتھـاست برایش سرد شده ،
خوب احساس می کند
حس ششم زنانه ،
حس شنوایی هم نیست .
اما می تواند کوچکترین نجوای محبتی را
که زیر گوشت خوانده شده ، بشنود .
حس ششم زنانه
حس بینایی نیست
اما چشم بستـه هم می تواند ببیند ،
قلبت دارد برای چہ اسمی ،
تندتر از قبل می زند ....
حس ششم زنانه
لعنت به حسی که نمیتوان آن را ڪور کرد .
ڪر کرد.
زبان برید .
حسی که
نمی توان انکار کرد از بس آشکار است
لعنت به حس ششم زنانہ که از صدها بازپرس
دقیق تر می تواند،
مچ تو را بگیرد .
و تو ،
مے خواهی حس ششم زنانه را
به زندان سکوت محکوم کنی !
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
شب ها بیشتر "دوستت دارم" ،
چون وقتی چشم هایم را می بندم
بیشتر در خیالم راه می روی..
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
چون وقتی چشم هایم را می بندم
بیشتر در خیالم راه می روی..
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
حس ششم زنانه،
حس بویایی نیست
اما می تواند
عطر حضور یڬ زن را
در خاطرات نزدیڬ تو احساس ڪند
حس ششم زنانه ،
حس چشایی نیست
اما می تواند بفھـمد
طعم کدام "دوستت دارم "
زیر زبانت مزه کرده است
حس ششم زنانه ،
حس لامسـه نیست
اما گرمای دست کسی را غیر خودش ،
در دستہـایی کہ مدتھـاست برایش سرد شده ،
خوب احساس می کند
حس ششم زنانه ،
حس شنوایی هم نیست .
اما می تواند کوچکترین نجوای محبتی را
که زیر گوشت خوانده شده ، بشنود .
حس ششم زنانه
حس بینایی نیست
اما چشم بستـه هم می تواند ببیند ،
قلبت دارد برای چہ اسمی ،
تندتر از قبل می زند ....
حس ششم زنانه
لعنت به حسی که نمیتوان آن را ڪور کرد .
ڪر کرد.
زبان برید .
حسی که
نمی توان انکار کرد از بس آشکار است
لعنت به حس ششم زنانہ که از صدها بازپرس
دقیق تر می تواند،
مچ تو را بگیرد .
و تو ،
مے خواهی حس ششم زنانه را
به زندان سکوت محکوم کنی !
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima
حس بویایی نیست
اما می تواند
عطر حضور یڬ زن را
در خاطرات نزدیڬ تو احساس ڪند
حس ششم زنانه ،
حس چشایی نیست
اما می تواند بفھـمد
طعم کدام "دوستت دارم "
زیر زبانت مزه کرده است
حس ششم زنانه ،
حس لامسـه نیست
اما گرمای دست کسی را غیر خودش ،
در دستہـایی کہ مدتھـاست برایش سرد شده ،
خوب احساس می کند
حس ششم زنانه ،
حس شنوایی هم نیست .
اما می تواند کوچکترین نجوای محبتی را
که زیر گوشت خوانده شده ، بشنود .
حس ششم زنانه
حس بینایی نیست
اما چشم بستـه هم می تواند ببیند ،
قلبت دارد برای چہ اسمی ،
تندتر از قبل می زند ....
حس ششم زنانه
لعنت به حسی که نمیتوان آن را ڪور کرد .
ڪر کرد.
زبان برید .
حسی که
نمی توان انکار کرد از بس آشکار است
لعنت به حس ششم زنانہ که از صدها بازپرس
دقیق تر می تواند،
مچ تو را بگیرد .
و تو ،
مے خواهی حس ششم زنانه را
به زندان سکوت محکوم کنی !
#شبنم_نادری
@asheghanehaye_fatima