@asheghanehaye_fatima
بنا به گزارش وحشتناک "سازمان پزشگی آمریکا" در تحقیقی که از پسران و دختران 11 تا 14 ساله بعمل آمده 51 درصد از پسران و 41 درصد از دختران مورد سوال در این تحقیق گفتهاند سکس با زور اگر پسر"پول زیادی برای دختر خرج کرده باشد" قابل قبول است.
باید توجه داشت که دختران و پسران عقایدشان را از هنگام تولدشان با خود نمیآورند،بلکه آنها را از محیط اطراف خود یعنی از خانواده،مدرسه و رسانههای گروهی میگیرند.درست مانند آن دختر ایرانی که فکر میکرد شوهرش باید مخارج او را بدهد چون او تنش را در اختیار وی میگذارد.آیا بنظر شما این چیزی جز فحشا نام دارد؟
یک نکته دیگر.اگر من به شما بگویم "او" تنش را در اختیار "او" میگذارد،شما فکر میکنید کدام از این دو "او" زن است؟ اولی؟ درست حدس زدید.همیشه این زن است که تنش را در اختیار مرد میگذارد.هیچوقت نمیگوئیم مرد تنش را در اختیار زن گذاشت. چرا؟ چون زن همیشه در اختیار گذارنده و دهنده است و مرد گیرنده و استفاده کننده.و نتیجتا،چنین رابطهای اگر پولی شود،در آن زن فروشنده و مرد خریدار میشود.
به عبارت دیگر،چون در واقعیت چنین چیزی وجود دارد از اینرو بیان آن در زبان نیز چنین است و این خود دلیل دیگری بر اینست که در جامعۀ مردسالار متاسفانه زنان در رابطهاشان با مردان بدرجات متفاوت دهنده یا فروشنده سکس و مردان خریدار آنند.
نکته جالب دیگر اینکه از آنجا که زبان،روابط اجتماعی را در خود منعکس میکند،در جوامعی که زنان از حقوق بیشتری برخورداراند،در زبان رایجِ آنها،کاربرد چنین عباراتی کمتر معقول است.مثلا در زبان انگلیسی در این مورد بیشتر از کلمه خوابیدن و نه در اختیار او گذاردن استفاده میشود...
#زن_و_سکس_در_تاریخ
#سیامک_ستوده
بنا به گزارش وحشتناک "سازمان پزشگی آمریکا" در تحقیقی که از پسران و دختران 11 تا 14 ساله بعمل آمده 51 درصد از پسران و 41 درصد از دختران مورد سوال در این تحقیق گفتهاند سکس با زور اگر پسر"پول زیادی برای دختر خرج کرده باشد" قابل قبول است.
باید توجه داشت که دختران و پسران عقایدشان را از هنگام تولدشان با خود نمیآورند،بلکه آنها را از محیط اطراف خود یعنی از خانواده،مدرسه و رسانههای گروهی میگیرند.درست مانند آن دختر ایرانی که فکر میکرد شوهرش باید مخارج او را بدهد چون او تنش را در اختیار وی میگذارد.آیا بنظر شما این چیزی جز فحشا نام دارد؟
یک نکته دیگر.اگر من به شما بگویم "او" تنش را در اختیار "او" میگذارد،شما فکر میکنید کدام از این دو "او" زن است؟ اولی؟ درست حدس زدید.همیشه این زن است که تنش را در اختیار مرد میگذارد.هیچوقت نمیگوئیم مرد تنش را در اختیار زن گذاشت. چرا؟ چون زن همیشه در اختیار گذارنده و دهنده است و مرد گیرنده و استفاده کننده.و نتیجتا،چنین رابطهای اگر پولی شود،در آن زن فروشنده و مرد خریدار میشود.
به عبارت دیگر،چون در واقعیت چنین چیزی وجود دارد از اینرو بیان آن در زبان نیز چنین است و این خود دلیل دیگری بر اینست که در جامعۀ مردسالار متاسفانه زنان در رابطهاشان با مردان بدرجات متفاوت دهنده یا فروشنده سکس و مردان خریدار آنند.
نکته جالب دیگر اینکه از آنجا که زبان،روابط اجتماعی را در خود منعکس میکند،در جوامعی که زنان از حقوق بیشتری برخورداراند،در زبان رایجِ آنها،کاربرد چنین عباراتی کمتر معقول است.مثلا در زبان انگلیسی در این مورد بیشتر از کلمه خوابیدن و نه در اختیار او گذاردن استفاده میشود...
#زن_و_سکس_در_تاریخ
#سیامک_ستوده
@asheghanehaye_fatima
در مورد زن،این پولدار بودن است که غیر طبیعی بنظر آمده و شک میآورد و در مورد مرد،پولدار نبودن.گوئی پولدار بودن صفت ذاتی مرد و زیبا بودن صفت ذاتی زن است.مردی که بی پول است و دختری که زشت است هر دو به یک اندازه از شانس یافتن همسر دلخواه خود محرومند.چرا که مرد برای خرید زن و زیبایی وی باید پول داشته باشد و زن برای فروش آن باید زیبا باشد.پول نقطه قوت مرد و زیبایی نقطه قوت زن است.بدون اینها،هیچ یک نمیتواند براحتی وارد بازار مبادله شوند.برای همین مشغله عمده زنان زیبائی و مشغله عمده مردان پول،موقعیت،و قدرت است.اگر فکر میکنید این در جوامع پیشرفته و مدرن سرمایهداری حقیقت ندارد به آمار زیر توجه کنید:
بنابر آمار مجله «روانشناسی امروز» در آمریکا 31 درصد از زنان احساس میکنند که این برایشان مهم است که همسرشان زیبا باشد.این رقم برای مردان 56 درست است.باین ترتیب ملاحظه میشود که چگونه در آمریکا نیز برای مردان بیش از زنان،زیبائی همسر اهیمت دارد.برای زنان چه چیزی در مورد مرد مورد نظرشان مهم است؟به بررسی مجله «پول» نگاه میکنیم.طبق تحقیق این مجله 58 درصد از زنانی که از آنها سوال شده است که در رابطه با جفت مورد نظرشان چه چیزی برایشان مهم است گفتهاند مقدار پولی که وی بدست میآورد.در حالیکه تنها 25 درصد از مردان مقدار پول جفت مورد نظرشان برایشان اهمیت داشته است.
#زن_و_سکس_در_تاریخ
#سیامک_ستوده
در مورد زن،این پولدار بودن است که غیر طبیعی بنظر آمده و شک میآورد و در مورد مرد،پولدار نبودن.گوئی پولدار بودن صفت ذاتی مرد و زیبا بودن صفت ذاتی زن است.مردی که بی پول است و دختری که زشت است هر دو به یک اندازه از شانس یافتن همسر دلخواه خود محرومند.چرا که مرد برای خرید زن و زیبایی وی باید پول داشته باشد و زن برای فروش آن باید زیبا باشد.پول نقطه قوت مرد و زیبایی نقطه قوت زن است.بدون اینها،هیچ یک نمیتواند براحتی وارد بازار مبادله شوند.برای همین مشغله عمده زنان زیبائی و مشغله عمده مردان پول،موقعیت،و قدرت است.اگر فکر میکنید این در جوامع پیشرفته و مدرن سرمایهداری حقیقت ندارد به آمار زیر توجه کنید:
بنابر آمار مجله «روانشناسی امروز» در آمریکا 31 درصد از زنان احساس میکنند که این برایشان مهم است که همسرشان زیبا باشد.این رقم برای مردان 56 درست است.باین ترتیب ملاحظه میشود که چگونه در آمریکا نیز برای مردان بیش از زنان،زیبائی همسر اهیمت دارد.برای زنان چه چیزی در مورد مرد مورد نظرشان مهم است؟به بررسی مجله «پول» نگاه میکنیم.طبق تحقیق این مجله 58 درصد از زنانی که از آنها سوال شده است که در رابطه با جفت مورد نظرشان چه چیزی برایشان مهم است گفتهاند مقدار پولی که وی بدست میآورد.در حالیکه تنها 25 درصد از مردان مقدار پول جفت مورد نظرشان برایشان اهمیت داشته است.
#زن_و_سکس_در_تاریخ
#سیامک_ستوده
@asheghanehaye_fatima
در برنامه پر بینده تلویزیونی«ریتم شب(El Ritmo de la noche) که هم در مکزیک و هم در لس آنجلس در کانال اسپانیش زبان 34 پخش میشود،«کاندیده پرز»(candide perez)مرد مجری برنامه هر بار که خواننده و مهمان زن زیبائی را دعوت میکند،پس از معرفی و خوش و بشهای اولیه با وی،از او میخواهد که چندبار بدور خود برگردد و همه برآمدگیها و پیچ و خمهای اندام زیبا و سکسی خود را به تماشاچیان نشان دهد و بعد با متری که از جیب در میاورد،باسن،کمر و سینههای او را اندازه میگیرد و با اعلام آن به تماشاچیان غافل و ناآگاه،غریو شادی و کف زدن آنها را بر میانگیزاند.
آیا او این کار را با مردان هم انجام میدهد؟ خیلی بندرت.شاید یک در ده.چرا که میهمانان زن او اغلب برای هنر+ اندام سکسیاشان است که دعوت میشوند،در حالیکه مهمانان مرد بیشتر بخاطر هنرشان.و البته تقصیر این امر را نباید تماما به گردن آقای «پرز» انداخت.او چیزی را که در بیرون،در درون خود جامعه وجود دارد تقلید و تشویق میکند.گناه او هم دقیقا در همین است که میمونوار و بنابر منافع شخصیاش همان چیزی را که در بیرون وجود دارد،و نه بخاطر احترام به انسان و انسانیت،خلاف آنرا،تبلیغ و تشویق میکند.و اما در رسانه گروهی قدرتمند دیگر یعنی فیلمهای سینمائی هم اوضاع چندان بهتر از این نمیباشد.
طبق تحقیق دیگری که در مورد فیلمهای سینمائی زیر17 سلال ممنوع (X-Rated movies)بعمل آمده،58 درصد شخصیتهای زن،منشی دفتری،دانشجو یا زن خانهدارند و 62 درصت شخصیتهای مرد صاحب تخصص یا کسب و کار.باین ترتیب میبینید که تلویزیون و سینما،این قدرتمندترین وسائل تبلیغاتی قرن،با چه شدتی نقشهای کاملا متفاوت جنسی را که در آن زنان صاحبان سکس و زیبائی و مردان صاحبان پول و قدرتاند بطور روزمره تبلیغ میکنند و با تکرار شبانه روزی آنها در برابر چشم بینندگان خود،آنها را به نُرمهای پذیرفته شده در زندگی روزمره تبدیل مینمایند.
#زن_و_سکس_در_تاریخ
#سیامک_ستوده
در برنامه پر بینده تلویزیونی«ریتم شب(El Ritmo de la noche) که هم در مکزیک و هم در لس آنجلس در کانال اسپانیش زبان 34 پخش میشود،«کاندیده پرز»(candide perez)مرد مجری برنامه هر بار که خواننده و مهمان زن زیبائی را دعوت میکند،پس از معرفی و خوش و بشهای اولیه با وی،از او میخواهد که چندبار بدور خود برگردد و همه برآمدگیها و پیچ و خمهای اندام زیبا و سکسی خود را به تماشاچیان نشان دهد و بعد با متری که از جیب در میاورد،باسن،کمر و سینههای او را اندازه میگیرد و با اعلام آن به تماشاچیان غافل و ناآگاه،غریو شادی و کف زدن آنها را بر میانگیزاند.
آیا او این کار را با مردان هم انجام میدهد؟ خیلی بندرت.شاید یک در ده.چرا که میهمانان زن او اغلب برای هنر+ اندام سکسیاشان است که دعوت میشوند،در حالیکه مهمانان مرد بیشتر بخاطر هنرشان.و البته تقصیر این امر را نباید تماما به گردن آقای «پرز» انداخت.او چیزی را که در بیرون،در درون خود جامعه وجود دارد تقلید و تشویق میکند.گناه او هم دقیقا در همین است که میمونوار و بنابر منافع شخصیاش همان چیزی را که در بیرون وجود دارد،و نه بخاطر احترام به انسان و انسانیت،خلاف آنرا،تبلیغ و تشویق میکند.و اما در رسانه گروهی قدرتمند دیگر یعنی فیلمهای سینمائی هم اوضاع چندان بهتر از این نمیباشد.
طبق تحقیق دیگری که در مورد فیلمهای سینمائی زیر17 سلال ممنوع (X-Rated movies)بعمل آمده،58 درصد شخصیتهای زن،منشی دفتری،دانشجو یا زن خانهدارند و 62 درصت شخصیتهای مرد صاحب تخصص یا کسب و کار.باین ترتیب میبینید که تلویزیون و سینما،این قدرتمندترین وسائل تبلیغاتی قرن،با چه شدتی نقشهای کاملا متفاوت جنسی را که در آن زنان صاحبان سکس و زیبائی و مردان صاحبان پول و قدرتاند بطور روزمره تبلیغ میکنند و با تکرار شبانه روزی آنها در برابر چشم بینندگان خود،آنها را به نُرمهای پذیرفته شده در زندگی روزمره تبدیل مینمایند.
#زن_و_سکس_در_تاریخ
#سیامک_ستوده
@asheghanehaye_fatima
زنان قبل از آنکه انسان قدم به عصر تمدن و نظام پدر سالاری بگذارد،در دورانی بمراتب طولانیتر از عصر پدر سالاری،در موقعیت کاملا متفاوتی بسر میبردند،در موقعیتی که کاملا با وضعیت آنان در دوران پدر سالاری فرق داشت.در این دوران که قریب یک میلیون سال طول کشیده و به غلط به دو دوره توحش یا بدویت و دوره بربریت معروف گشته است،زنان نه تنها در موقعیتی کاملا برابر با مردان قرار داشتند،بلکه همچنین از اهمیت و احترامی معنوی،اجتماعی و علمی بمراتب والاتری از مردان برخوردار بودند.این به دورانی باز میگردد که هنوز مالکیت خصوصی بوجود نیامنده بود و جوامع انسانی بصورت اولیه و اشتراکی در کلانها و قبائیل متشکل از آنها زندگی میکردند.
هر چند آشنائی محققین اروپائی با اقوام ماقبل تاریخ و بررسی نحوه زندگی آنان از یکی از دو قرن قبل شروع شده بود،ولی بررسی زندگی اقوام سرخپوست و بدوی در آمریکای شمالی کاری بود که بطور عمده بدست مورگان جامعه شناس معروف امریکائی به انجام رسید.مورگان برای اولین بار به بررسی و مطالعه جدی و دقیق نحوه زندگی قبایل سرخپوست ایروکوای(Iroquois)در امریکای شمالی پرداخت.او تاریخ تاکنونی بشری را به سه دوره تقسیم کرد.
دوران توحش یا بدویت که کمتر از یک میلیون سال یعنی چیزی معادل 99 درصد تاریخ بشری را در بر میگیرد،آغاز آن به دورانی باز میگردد که اولین گروههای انسانی زندگی اجتماعی خود را شروع میکنند.در این دوره انسان عمدتا به کار شکار،ماهیگیری و جمعآوری دانههای گیاهی مشغول بوده است.
دوران بربریت با کشف باغداری و کشاوری اولیه در هشت هزار سال قبل و تا دو هزار سال ادامه میابد.این دورانی است که اهلی کردن حیوانات و پیدایش دامداری و پیشرفت کشاوری و سرانجام جدائی آن دو از هم را در بر میگیرد.
و سر انجام عصر تمدن که با جدا شدن صنعت از کشاوری،پیدایش مالکیت خصوصی،مبادله،پول و سرانجام طبقات اجتماعی،دولت و شهر نشینی آغاز میگردد.دورانی که در آن زنان موقعیت خود را بطور کامل از دست داده و در چهار چوب خانواده پدر سالار به برده مردان تبدیل میگردند.جوامع انسانی در دوران توحش(یا بدویت) و بربریت،مادر تبار و در دروان بعد از آن یعنی عصر تمدن پدر سالار بودهاند.
بنابر این اگر زنان تنها در شش هزار سال اخیر از تاریخ بشریت است تحت انقیاد مردان قرار گرفتهاند،در دورانی بیش از صدها هزار سال،در موقعیتی اگر نه بالاتر ولی حداقل برابر با مردان بودهاند...
#زن_و_سکس_در_تاریخ
#سیامک_ستوده
زنان قبل از آنکه انسان قدم به عصر تمدن و نظام پدر سالاری بگذارد،در دورانی بمراتب طولانیتر از عصر پدر سالاری،در موقعیت کاملا متفاوتی بسر میبردند،در موقعیتی که کاملا با وضعیت آنان در دوران پدر سالاری فرق داشت.در این دوران که قریب یک میلیون سال طول کشیده و به غلط به دو دوره توحش یا بدویت و دوره بربریت معروف گشته است،زنان نه تنها در موقعیتی کاملا برابر با مردان قرار داشتند،بلکه همچنین از اهمیت و احترامی معنوی،اجتماعی و علمی بمراتب والاتری از مردان برخوردار بودند.این به دورانی باز میگردد که هنوز مالکیت خصوصی بوجود نیامنده بود و جوامع انسانی بصورت اولیه و اشتراکی در کلانها و قبائیل متشکل از آنها زندگی میکردند.
هر چند آشنائی محققین اروپائی با اقوام ماقبل تاریخ و بررسی نحوه زندگی آنان از یکی از دو قرن قبل شروع شده بود،ولی بررسی زندگی اقوام سرخپوست و بدوی در آمریکای شمالی کاری بود که بطور عمده بدست مورگان جامعه شناس معروف امریکائی به انجام رسید.مورگان برای اولین بار به بررسی و مطالعه جدی و دقیق نحوه زندگی قبایل سرخپوست ایروکوای(Iroquois)در امریکای شمالی پرداخت.او تاریخ تاکنونی بشری را به سه دوره تقسیم کرد.
دوران توحش یا بدویت که کمتر از یک میلیون سال یعنی چیزی معادل 99 درصد تاریخ بشری را در بر میگیرد،آغاز آن به دورانی باز میگردد که اولین گروههای انسانی زندگی اجتماعی خود را شروع میکنند.در این دوره انسان عمدتا به کار شکار،ماهیگیری و جمعآوری دانههای گیاهی مشغول بوده است.
دوران بربریت با کشف باغداری و کشاوری اولیه در هشت هزار سال قبل و تا دو هزار سال ادامه میابد.این دورانی است که اهلی کردن حیوانات و پیدایش دامداری و پیشرفت کشاوری و سرانجام جدائی آن دو از هم را در بر میگیرد.
و سر انجام عصر تمدن که با جدا شدن صنعت از کشاوری،پیدایش مالکیت خصوصی،مبادله،پول و سرانجام طبقات اجتماعی،دولت و شهر نشینی آغاز میگردد.دورانی که در آن زنان موقعیت خود را بطور کامل از دست داده و در چهار چوب خانواده پدر سالار به برده مردان تبدیل میگردند.جوامع انسانی در دوران توحش(یا بدویت) و بربریت،مادر تبار و در دروان بعد از آن یعنی عصر تمدن پدر سالار بودهاند.
بنابر این اگر زنان تنها در شش هزار سال اخیر از تاریخ بشریت است تحت انقیاد مردان قرار گرفتهاند،در دورانی بیش از صدها هزار سال،در موقعیتی اگر نه بالاتر ولی حداقل برابر با مردان بودهاند...
#زن_و_سکس_در_تاریخ
#سیامک_ستوده
@asheghanehaye_fatima
در آتنِ دوران کلاسیک اصولا مردم به دو دسته تقسیم میشدند:شهروندان و فرودستان.بردگان،زنان،کودکان و خارجیان جزو گروه فرودستان یعنی غیر شهروندان بودند.
این خود دلیل این بود که همانطور که در گذشته یادآوری شد قرار دادن زنان،کودکان و دیوانگان مثلا در مسیحیت اختراع مذهب نبود.این چیزی بود که در جامعه وجود داشت و مذهب تنها آنرا بیان و با تاکیدی که بر آن داشت از آن پاسداری میکرد.
بهرحال،در آثار آتنی آنچه که سکس تلقی میشد نه عمل جنسی میان زن و مرد،بلکه میان یک مقام اجتماعا بالا و یک فرد در موقعیت اجتماعی پائین بود.یعنی یک شهروند و یک غیر شهروند صرفنظر از جنسیت آنها.
بنابراین آنچه لازمه عمل سکس تلقی میشد نه وجود دو جنس متضاد در دو طرف آن،بلکه وجود دو فرد از طبقات بالا و پائین بود.بطوری که در آن فردِ فاعل یا فروکننده از طبقات بالا،و فردِ مفعول یا فرو شونده از طبقات پائین باشد.
برای همین مردِ آتنی بشرطی که شهروند میبود میتوانست با هر کس از موقعیت پائینتر خود چه زن و چه مرد سکس داشته باشد.ولی زنان از آنجا که جزو طبقات پست و پائین جامعه محسوب میشدند نمیتوانستند با زنان یا مردان از طبقات پائین مثلا برده ها که هم سطح آنان محسوب میشدند رابطه داشته باشند.آنها فقط با مردان ،آنهم از طبقات بالا بود که میتوانستند رابطه داشته باشند.
از همینرو،در نظر آتنیها همجنسگرائی به معنای امروز آن وجود نداشت.اولا این پدیده بهیچ وجه یک امر غیر معمولی قلمداد نمیشد،البته تا وقتی که میان دو مرد از ردههای اجتماعی مختلف واقع میشد.باین معنا که یک مرد،تنا با مردی از رده پائینتر خود یعنی با یک برده میتوانست رابطته جنسی داشته باشد و نه با یک مرد همطراز خود از طبقه خود.همجنسگرائی میان دو مردِ برده و یا دو مردِ بردهدار،از آنجا که هردو از یک رده اجتماعی بودند،همچون یک بیماری رحی و فیزیکی قلمداد میشد.
ثانیا هرچند همجنسگرائی میان مردان طبقات بالا و پائین معمول و طبیعی بود ولی چنین چیزی در میان زنان مورد قبول نبود.علت این ممنوعیت این بود که زنان بعنوان یک طبقۀ پائین اجتماعی همگی علیرغم موقعیت طبقاتیاشان در یک رده واحد قرار داشتند.بنابراین پیدا کردن دو زن در دو رده اجتماعی متفاوت که لازمه عمل سکس بود ممکن نبود و لذا سکس میان آنان معنا نداشت.
نتیجه این امر این بود که سکس زنان به هر طبقهای که تعلق داشتند منحصرا میتوانست در اخیتار مردان قرار گیرد و بس.زنان صرفا فروشونده بودند و تنها با یک فرو کننده که مردی از طبقه بالا بود میتوانستند رابطه داشته باشند.البته باید توجه داشت که رابطه جنسی میان زنان و مردانِ برده عملی برای جفتگیری بود و سکس قلمداد نمیشد...
#زن_و_سکس_در_تاریخ
#سیامک_ستوده
در آتنِ دوران کلاسیک اصولا مردم به دو دسته تقسیم میشدند:شهروندان و فرودستان.بردگان،زنان،کودکان و خارجیان جزو گروه فرودستان یعنی غیر شهروندان بودند.
این خود دلیل این بود که همانطور که در گذشته یادآوری شد قرار دادن زنان،کودکان و دیوانگان مثلا در مسیحیت اختراع مذهب نبود.این چیزی بود که در جامعه وجود داشت و مذهب تنها آنرا بیان و با تاکیدی که بر آن داشت از آن پاسداری میکرد.
بهرحال،در آثار آتنی آنچه که سکس تلقی میشد نه عمل جنسی میان زن و مرد،بلکه میان یک مقام اجتماعا بالا و یک فرد در موقعیت اجتماعی پائین بود.یعنی یک شهروند و یک غیر شهروند صرفنظر از جنسیت آنها.
بنابراین آنچه لازمه عمل سکس تلقی میشد نه وجود دو جنس متضاد در دو طرف آن،بلکه وجود دو فرد از طبقات بالا و پائین بود.بطوری که در آن فردِ فاعل یا فروکننده از طبقات بالا،و فردِ مفعول یا فرو شونده از طبقات پائین باشد.
برای همین مردِ آتنی بشرطی که شهروند میبود میتوانست با هر کس از موقعیت پائینتر خود چه زن و چه مرد سکس داشته باشد.ولی زنان از آنجا که جزو طبقات پست و پائین جامعه محسوب میشدند نمیتوانستند با زنان یا مردان از طبقات پائین مثلا برده ها که هم سطح آنان محسوب میشدند رابطه داشته باشند.آنها فقط با مردان ،آنهم از طبقات بالا بود که میتوانستند رابطه داشته باشند.
از همینرو،در نظر آتنیها همجنسگرائی به معنای امروز آن وجود نداشت.اولا این پدیده بهیچ وجه یک امر غیر معمولی قلمداد نمیشد،البته تا وقتی که میان دو مرد از ردههای اجتماعی مختلف واقع میشد.باین معنا که یک مرد،تنا با مردی از رده پائینتر خود یعنی با یک برده میتوانست رابطته جنسی داشته باشد و نه با یک مرد همطراز خود از طبقه خود.همجنسگرائی میان دو مردِ برده و یا دو مردِ بردهدار،از آنجا که هردو از یک رده اجتماعی بودند،همچون یک بیماری رحی و فیزیکی قلمداد میشد.
ثانیا هرچند همجنسگرائی میان مردان طبقات بالا و پائین معمول و طبیعی بود ولی چنین چیزی در میان زنان مورد قبول نبود.علت این ممنوعیت این بود که زنان بعنوان یک طبقۀ پائین اجتماعی همگی علیرغم موقعیت طبقاتیاشان در یک رده واحد قرار داشتند.بنابراین پیدا کردن دو زن در دو رده اجتماعی متفاوت که لازمه عمل سکس بود ممکن نبود و لذا سکس میان آنان معنا نداشت.
نتیجه این امر این بود که سکس زنان به هر طبقهای که تعلق داشتند منحصرا میتوانست در اخیتار مردان قرار گیرد و بس.زنان صرفا فروشونده بودند و تنها با یک فرو کننده که مردی از طبقه بالا بود میتوانستند رابطه داشته باشند.البته باید توجه داشت که رابطه جنسی میان زنان و مردانِ برده عملی برای جفتگیری بود و سکس قلمداد نمیشد...
#زن_و_سکس_در_تاریخ
#سیامک_ستوده
اين خود دختران نيستند كه دچار بحران خود زشـت بينى مى شوند بلكه اين جامعه است كه براى گرم كردن بـازار و تجـارت خود چنين بحرانى را در ميان نوجوانان بوجود مـى آورد. مـن از جامعـه صحبت مى كنم زيرا نشريات بعنوان يك عامل اجتماعي و بیرونـى تنهـابخشى از آن مجموعه شرایط مادى و ماشین عظیم تبلیغاتى هستند كـه شبانه روز با این كار يعنى به تشويق دختران و زنان به امر زيبا سازى خود مشغولند .
اگر اخلاقيات و رسوم مردسالارانه رايج ، آموزشهاى والدين كه خود نيز از جمله قربانيان سيستم آموزشى و تبليغاتى موجودند را بـه آن اضافه كنيم آنگاه به ابعاد مجموعه عواملى كه دختـران را بسـوى چنـين بحرانى سوق مي دهد پى مي بريم .
اگر جامعه با همان نيروئى كه به تبليغ و ترويج اهميت زيبـائى و سكسى بودن مى پردازد چيز ديگرى مثلا ...
انسانيت و احساس مسئوليت اجتمائى را در ميان جوانان تبليغ مي كرد آنوقت مـا بجـاى بحـران خـود زشت بينى در ميان نوجوانان شاهد شور و تلاش آنان براى كسب فضائل انسانى و مسئوليتهاى اجتماعى مى بوديم.
📙 #زن_و_سکس_در_تاریخ
✍ #سیامک_ستوده
@asheghanehaye_fatima
اگر اخلاقيات و رسوم مردسالارانه رايج ، آموزشهاى والدين كه خود نيز از جمله قربانيان سيستم آموزشى و تبليغاتى موجودند را بـه آن اضافه كنيم آنگاه به ابعاد مجموعه عواملى كه دختـران را بسـوى چنـين بحرانى سوق مي دهد پى مي بريم .
اگر جامعه با همان نيروئى كه به تبليغ و ترويج اهميت زيبـائى و سكسى بودن مى پردازد چيز ديگرى مثلا ...
انسانيت و احساس مسئوليت اجتمائى را در ميان جوانان تبليغ مي كرد آنوقت مـا بجـاى بحـران خـود زشت بينى در ميان نوجوانان شاهد شور و تلاش آنان براى كسب فضائل انسانى و مسئوليتهاى اجتماعى مى بوديم.
📙 #زن_و_سکس_در_تاریخ
✍ #سیامک_ستوده
@asheghanehaye_fatima