🔸
بُرشی از خورشید
مال تو!
عهدکرده ام
در شعله ی مهر
با تو برقصم.
کمی
با من باش!
برس به داد خواب هایم و
برای شعرهایم،
واژه جور کن!
هرچند
فرصت کمی نیست لبخند
اما
گاهی یواشکی
کف پای اشتیاق را
قلقلک بده
می بینی؟!
در ودیوار پوست می اندازند...
هوای پیرامون،
ترک می خوردو
این همه لبخند
از لب دیدار
سرریز می شود...
پنجره را باز بگذاریم
کاش!
رؤیای دیدار
بی پرده
درخواب هایمان بدود...
@asheghanehaye_fatima
#سهیل_پرند
بُرشی از خورشید
مال تو!
عهدکرده ام
در شعله ی مهر
با تو برقصم.
کمی
با من باش!
برس به داد خواب هایم و
برای شعرهایم،
واژه جور کن!
هرچند
فرصت کمی نیست لبخند
اما
گاهی یواشکی
کف پای اشتیاق را
قلقلک بده
می بینی؟!
در ودیوار پوست می اندازند...
هوای پیرامون،
ترک می خوردو
این همه لبخند
از لب دیدار
سرریز می شود...
پنجره را باز بگذاریم
کاش!
رؤیای دیدار
بی پرده
درخواب هایمان بدود...
@asheghanehaye_fatima
#سهیل_پرند
@asheghanehaye_fatima
🔸
ناامید نمی شوم!
پیش از طلوع هر خورشید
تکه ای آسمان
برایت می آورم...
پرنده ترمی شوم
حتی
روی پاهای خودم می ایستم
راه می روم...
باورکن!
بیش ازاینها
به لایه های اعتماد خودم
ناخنک می زنم...
کمی هم،
می میرم برایت
به قدر کودک هشت ساله ای
که مردن را
کمی بلد است
در عروسک-خوابیِ
بی گاهش...
#سهیل_پرند
🔸
ناامید نمی شوم!
پیش از طلوع هر خورشید
تکه ای آسمان
برایت می آورم...
پرنده ترمی شوم
حتی
روی پاهای خودم می ایستم
راه می روم...
باورکن!
بیش ازاینها
به لایه های اعتماد خودم
ناخنک می زنم...
کمی هم،
می میرم برایت
به قدر کودک هشت ساله ای
که مردن را
کمی بلد است
در عروسک-خوابیِ
بی گاهش...
#سهیل_پرند
@asheghanehaye_fatima
روستائی ناتمام
حوالی درختچه های تمشک
غوطه ور در آب های ناگوار
که کوزه کوزه
برکه را می ربودند
و سایه هائی در گریز از هم
رذل و...آدم فروش!
چیزی نمی فهمیم
از کیسه های رنگ و رورفته
که اول هر ماه
خورشیدک های بی فروغ را
سر می کشند و
ما...
با توهّم خوشبختی
یخ دیدار
در مذاب رنج
آب می کنیم...
#سهیل_پرند
☘🍀
روستائی ناتمام
حوالی درختچه های تمشک
غوطه ور در آب های ناگوار
که کوزه کوزه
برکه را می ربودند
و سایه هائی در گریز از هم
رذل و...آدم فروش!
چیزی نمی فهمیم
از کیسه های رنگ و رورفته
که اول هر ماه
خورشیدک های بی فروغ را
سر می کشند و
ما...
با توهّم خوشبختی
یخ دیدار
در مذاب رنج
آب می کنیم...
#سهیل_پرند
☘🍀
خیره شدن های
گاه و بی گاهم
از آن روست
که
گره بخورند لحظه ها
به هم.
گُمت نکنم
میانه ی خواب های ناگزیر،
پشت پنجره ها ئی
که بیقرار
پلک میزنند...
#سهیل_پرند
@asheghanehaye_fatima
گاه و بی گاهم
از آن روست
که
گره بخورند لحظه ها
به هم.
گُمت نکنم
میانه ی خواب های ناگزیر،
پشت پنجره ها ئی
که بیقرار
پلک میزنند...
#سهیل_پرند
@asheghanehaye_fatima