عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima


تنهايي ام ؛
دختركي است معصوم
با موهايي پريشان
زخم خورده ي شبيخون هاي زندگي
دستش را مي گيرم
روي پاهايم مي نشانم
موهايش را مي بافم
و برايش از شمعداني ها مي گويم
او می گرید
و دستي دلم را چنگ مي زند
تنهايي ام
چه قدر غمگين است...

#سارا_قبادي❄️
@asheghanehaye_fatima



عزيزترينم
نزديک نيا
همين قدر دور بمان
بگذار همين اندازه دوستت داشته باشم
می ترسم بيایی
چيزی بگويی
برنجم
و ديگر ديوانه ات نباشم

بگذار همين طور شاعر بمانم
به ياد چشمانت شعر ببافم
و شب ها را كمتر بميرم

نزديک كه بيايی
همه چيز خراب می شود
طعم بی تفاوتی هايت
دهانم را گس می كند
و شاعری را
از سرم می پراند

دور باش
تا ابر تيره ی دلتنگی
زار زار ببارد
تا آسمان دلم صاف شود
و چيزی كنج دلم هميشه قنج برود
چيزی مثل انتظار ديدن تو...


#سارا_قبادي
@Asheghanehaye_fatima



ابري
سال هاست
كه سايه انداخته بر سرِ زندگي ام
و در هواي بي قراري ام
بي وقفه مي بارد

غم
از سقف دلم چكه مي كند
و روح خسته ام ترك بر مي دارد

زخم خورده ام
از كساني كه
آغوش مهرشان را
به تنِ تنهايي ام
وعده داده بودم

درد كشيده ام
از كساني كه
عشق را
برايشان جادو كردم
و از هر آستينم
دسته گلي بيرون كشيدم

لطفاً كنار برويد
مي خواهم اين تنِ سنگينِ خسته را
بكشانم
به كنجِ دنجِ زندگي
و بر معصوميت روزهاي از دست رفته ام
آرام بگريم

#سارا_قبادي❄️

پیشانی ات را
به پیشانی ام بچسبان
و در چشم هایم خیره شو
خسته ام از سکوت
این بار می خواهم
دوست داشتن را
روی لب هایت فریاد بکشم...

#سارا_قبادي

@Asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



امروز
راحت از كنارم مي گذري
اما نمي داني
شايد سال هاي بعد
با شنيدن
صداي سوزناكِ ني لبكِ چوپاني
يا آواز غمگين دختركي پشت پنجره
و يا صداي حزين دوره گردي در كوچه ها

غمي دلت را چنگ زد
و ياد من افتادي

شايد سال هاي بعد
با ديدن تار مويي سفيد ميان موهايت
ياد سپيدهاي بيقرارم افتادي
كه چطور ميان سياهي روزهايم
خود نمايي مي كرد
و تو بي تفاوت
از كنارشان مي گذشتي

و شايد سال هاي بعد
در حالي كه روزنامه مي خواني
دخترت عاشقانه هاي مرا
زير لب زمزمه كند
و تو
خيره به نوشته هاي روزنامه ات
به اين فكر كني
كه خاكستر عشق
با نسيمي شعله مي كشد
و عشق عجيب ويرانگر است


تو سال ها بعد
خواهي فهميد
كه عاشقم بودي

#سارا_قبادي
#شانه_هايم_گل_داده_اند
تو نيامدي
و تمام خواب هاي عاشقانه ام
در برزخ دست هايمان
تعبير شد

راست مي گفتند
چقدر "خواب زن چپ است"

#سارا_قبادي

@adheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



وقتي كه هستي
آرام ترين زنِ رويِ زمينم
بي دغدغه
بي تشويش ...

با هر نگاهت
عشق را به جانم تزريق مي كني
پلك دلم مي پرد
و پروانه اي زير پوستم بال بال مي زند

آرام جانم
نزديك تر بيا
تا چشمانم بودنت را ثبت كند
و در حافظه ام ماندگار شوي
براي شبهايي
كه درد نبودت
تا مغز استخوانم را مي خراشد

نزديك تر بيا
آرام جانم ....

#سارا_قبادي
@asheghanehaye_fatima
.
.
ديوارهاي خانه
تنها شاهدان عيني عاشقانه هاي تؤاند

و من
در دنياي وارونه ي انكار تو
تنها مانده ام .
.

شب ها
سر بر آغوش ديوار مي گذارم
عاشقانه از تو مي گويم
و غريبانه دلتنگ مي شوم
.

پنجره ها از دلتنگي هاي شبانه ي من
بغض كرده اند
و رد اشك هايشان
روي شيشه ها پيداست .

و تو اما
در كدام آغوش به خواب رفته اي؟!
.
.

#سارا_قبادي
#بي_تو_تمام_عاشقانه_هاي_دنيا_بوي_مرگ_مي_دهند
.
.
@asheghanehaye_fatima

گاهي
فكر مي كنم
كاش درخت بودم
شايد
تخت خوابت مي شدم
و تو هر شب
خستگي هايت را در آغوشم مي خواباندي
.

كاش
شيشه بودم
مي شدم پنجره ي اتاقت
و تو هر بار
به بهانه ي تماشاي باران
بر چشم هايم خيره مي شدي
و انگشتان مهربانت را
بر تب تند تنم مي كشيدي
.

كاش
پارچه بودم
مي شدم پيراهنت
دكمه هايم را مي بستي
و مرا در آغوش مي گرفتي .

و اي كاش
هوا بودم
تو در من نفس مي كشيدي
و مرا زندگي مي كردي
.

اي كاش...... .



#سارا_قبادي
🍀🍀
ايستاده ام
دُرست در مرز چشمانت
نگاه كني ميميرم
نگاه نكني ميميرم...
نفس بكش مرا
عطر عاشقانه هايم
مستت خواهد كرد...

#سارا_قبادي


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



شب ها كه مي خوابي
كمي به من فكر كن
من تمام خواب هايم را
با تو قسمت كرده ام
و سهم من
از با تو بودن
هميشه رفتن است


#سارا_قبادي
دلتنگي
واژه اي بي معناست
وقتي تو
در لحظه هايم نفس مي كشي
و از دور
به من نزديكي

هيچ كس مثل من
تو را
با خود ندارد......

#سارا_قبادي


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



گاهي فكر مي كنيم دروغ چندان هم بد نيست
دروغ مي گوييم
تا وابسته نشويم
كه دلبسته نكنيم
دور مي شويم
و تظاهر مي كنيم به بي تفاوتي
دست و پا مي زنيم
تا احساسمان را سركوب كنيم
غافل از اينكه
ارواح همديگر را لمس مي كنند
و اتفاق مي افتد آنچه نبايد ...

و ما چه دير مي فهميم
كه هرگز دروغ گويان خوبي نبوده ايم


#سارا_قبادي
@asheghanehaye_fatima



شب هاي بي تو
شعر مي نوشم وُ
مست مي شوم
به ياد چشمانت

آسوده مي خوابم
و بامداد فردا
باز هم خمار چشم تؤام ...

#سارا_قبادي
@asheghanehaye_fatima



‍  بيا
مراآغوش باش
و به اندازه ي تمام دوستت دارم هايي كه بدهكاري
به خود بچسبان
نگاهم كن
و از چشم هايم
ناگفته هايم را بخوان

تو
نبودي
و من با چشم هايت زندگي كرده ام
از لب هايت بوسه نوشيده ام
و در هواي داشتنت نفس كشيده ام

دلتنگم
بيا تا دلتنگي ام را
در گهواره ي دستانت تاب دهم
و تنهايي ام را
در بستر آغوشت خواب كنم

بيا
مرا آغوش باش....

#سارا_قبادي
سنگ ها
شايد
همان گلبرگ هاي لطيف اند
كه زخم خوردند
بغض كردند
و در هم شكستند
مثل من
كه "سنگي "شده ام
سخت و
سرد و
بي تفاوت...

#سارا_قبادي

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



بودنت
همه چيز را عوض مي كند
اما اينكه
كنارم باشي يا نباشي
فرقي نمي كند
تو مدام
روي بند بند تنم قدم مي زني
و در آسمان دلم پرواز مي كني
همين كه
نفس ميكشي
قدم مي زني
مي خندي
براي من يعني همه چيز

تو تمام دنياي مني........



#سارا_قبادي
#شانه_هایم_گل_میدهد
@asheghanehaye_fatima




زن ها
گاهي
عاشقانه هايشان را
دم مي كنند
و مي شود
همان چاي خوشرنگ
با عطر هل و دارچين
كه كنارِ حبه قندي از عشق
چقدر مي چسبد

گاهي
دلدادگي هايشان را
هر شب
همراه با عطر مريم
در خانه مي پاشند
و هر صبح
با تك بوسه اي
دلت را نشانه مي روند

زن ها
گاهي
دوستت دارم هايشان را
زير باران
با تو
بي چتر
قدم مي زنند

و گاهي
ناگهان
سكوت مي كنند
و تو بايد آنقدر مرد باشي
كه سكوت را در عمق چشمانشان
معنا كني...


#سارا_قبادي
#شانه_هایم_گل_داده_اند 📚
هر شب
رأس ساعت دلتنگي
سراغت را از ماه مي گيرم...
پرده ي اتاقت را كمي كنار بزن
ماه را سپرده ام
به جاي من
يك دل سير نگاهت كند

#سارا_قبادي
#شبتون_ماه

00:00
@asheghanehaye_fatima




خواب ها
لعنتي ترين اتفاق اند
درست در لحظه ي فراموشي
هدف مي گيرند
احساس دست خورده ي بيقرار را

و من مي مانمُ
جدال عقل وُ عشق
ميان ماندن وُ رفتن
وَ دنياي مرگبار سكوت
پشت پلك چشمانم

به خوابم كه مي آيي
هوايي مي شوم
هوايت مي پيچد در سرم
و درد دلتنگي
مي افتد به جانم

حال سربازي را دارم
در چند قدمي دشمن
با يك تير در خشاب
ميان ماندن وُ رفتن
بودن يا نبودن

دوباره تسليم خواهم شد
و خواب ها
لعنتي ترين اتفاق اند

#سارا_قبادي
#شانه_هايم_گل_داده_اند 📚