از بیم‌ِ نبودن‌های گاه و بی‌گاهت
خود را به تمامی ،پای بیدی کاشته‌ام
زیرا به راستی
من آخرین بازمانده از سُلاله‌ی مجنونانم!
پس بر من ببار خالقِ من
شاید بیابمت
تا با زورقِ بلورین چشمت
بر عمقِ شطّ‌ِ اشک چیره گردم
بگذار بیابمت
تا شاید شعری در خورِ عبادت ببارمت!

#حامد_نیازی
برش شعری از کتاب:
#رنگ_صدای_تو_آبی_بود

@asheghanehaye_fatima

پرنده‌ی من
چشم‌های تو همزادِ منند
من در آنان و تو در من غرق خواهیم شد
ای تنفّسِ تو شراب
بیا و بر من جلوس کن
تا یک درخت،به آسمان بیاموزد پرواز را!
در سکوت، مرا بشنو و هنگامی که
شبانگاه با خورشید به خواب رفتم،
چون رویایی شیرین بیاب مرا در بسترت،
ای چو من بی‌تاب
پرنده‌ی من
لانه‌ات را هر جا بگستری
سینه‌ام آنجاست
و با من هر چه‌ بگویی شعر است



#حامد‌_نیازی
برش شعری از کتاب:
#رنگ_صدای_تو_آبی_بود


@asheghanehaye_fatima