@asheghanehaye_fatima
اگرچه اين مدت آرزوى اين را داشتم كه مدتى تنها باشم، اما اين تنهايى فقط وقتى برايم شيرين بود كه با طاووس قهر بودم، توى انبارى ساعتها در تنهايى مىنشستم و سيگار مىكشيدم، اما صداى شير آب مىآمد. صداى ظرف شستن طاووس يا ماشين لباسشويى كه هور مىكشيد يا نعرهى جاروبرقى...
اما آن شب كه طاووس خانه نبود، فهميدم از تنهايی مىترسم...
#سعید_محسنی
کتاب #دخترى_كه_خودش_را_خورد
#نشر_چشمه
اگرچه اين مدت آرزوى اين را داشتم كه مدتى تنها باشم، اما اين تنهايى فقط وقتى برايم شيرين بود كه با طاووس قهر بودم، توى انبارى ساعتها در تنهايى مىنشستم و سيگار مىكشيدم، اما صداى شير آب مىآمد. صداى ظرف شستن طاووس يا ماشين لباسشويى كه هور مىكشيد يا نعرهى جاروبرقى...
اما آن شب كه طاووس خانه نبود، فهميدم از تنهايی مىترسم...
#سعید_محسنی
کتاب #دخترى_كه_خودش_را_خورد
#نشر_چشمه