@asheghanehaye_fatima
ﮐﺠﺎ می رفت، مهم ﻧﺒﻮﺩ. ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ می رفت.
ﺷﺐ ﺳﯿﺎﻩ بالاﺧﺮﻩ ﺳﺤﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻭ ﻣﻦ ﺍین بار ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺳﺎﮐﺖ ﺑﻮﺩﻡ.
ﻓﻘﻂ ﺩﺭﺩ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺟﺰ ﺳﮑﻮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﻧﯿﺴﺖ، خوﺷﺒﺨﺘﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﻫﻢ ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺳﺎﮐﺖ می کند ...
📖 #دالان_بهشت
#نازی_صفوی
ﮐﺠﺎ می رفت، مهم ﻧﺒﻮﺩ. ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ می رفت.
ﺷﺐ ﺳﯿﺎﻩ بالاﺧﺮﻩ ﺳﺤﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻭ ﻣﻦ ﺍین بار ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺳﺎﮐﺖ ﺑﻮﺩﻡ.
ﻓﻘﻂ ﺩﺭﺩ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺟﺰ ﺳﮑﻮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﻧﯿﺴﺖ، خوﺷﺒﺨﺘﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﻫﻢ ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺳﺎﮐﺖ می کند ...
📖 #دالان_بهشت
#نازی_صفوی
@asheghanehaye_fatima
رنج بردن باعث فهمیدن می شود و ذهن را به تلاش برای شناختن وامی دارد، تا اینکه قواعد زندگی و تلخی و سختی را می شناسد و به درک و شعور می رسد.
ولی وقتی به فهمیدن و درک رسیدی، از آن به بعد دیگر خود فهمیدن باعث رنجت می شود.
دیگر هم از فهمیدن خودت رنج می بری، هم رنج فهمیدن آنچه دیگران درک نمی کنند و نمی فهمند و نمی بینند، به جانت نیش می زند و آزارت می دهد. ولی هرقدر در نادانی می شود درجا زد، در فهمیدن نمی شود.
وقتی چشم هایت باز شد، دیگر نمی توانی آن را ببندی و خودت را به نفهمی بزنی.
#نازی_صفوی
کتاب #دالان_بهشت
رنج بردن باعث فهمیدن می شود و ذهن را به تلاش برای شناختن وامی دارد، تا اینکه قواعد زندگی و تلخی و سختی را می شناسد و به درک و شعور می رسد.
ولی وقتی به فهمیدن و درک رسیدی، از آن به بعد دیگر خود فهمیدن باعث رنجت می شود.
دیگر هم از فهمیدن خودت رنج می بری، هم رنج فهمیدن آنچه دیگران درک نمی کنند و نمی فهمند و نمی بینند، به جانت نیش می زند و آزارت می دهد. ولی هرقدر در نادانی می شود درجا زد، در فهمیدن نمی شود.
وقتی چشم هایت باز شد، دیگر نمی توانی آن را ببندی و خودت را به نفهمی بزنی.
#نازی_صفوی
کتاب #دالان_بهشت
اینکه آدم بداند یک نفر به او فکر میکند، یک نفر دوستش دارد، انگار وجود آدم را برای خودش هم عزیز و دوستداشتنی میکند.
✏️#نازی_صفوی
📚#دالان_بهشت
@asheghanehaye_fatima
✏️#نازی_صفوی
📚#دالان_بهشت
@asheghanehaye_fatima